واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کسانی که سلسه مقالات و نقدهای شهید سید مرتضی آوینی را در مجموعه سه جلدی "آینه جادو" و یا دیگر نوشتههای پراکنده وی در نشریات آن دوره را خواندهاند، میتوانند تصدیق کنند که وی پروژه فکری مشخص و هدفمندی را در این زمینه پیگیری میکرد. شهید آوینی سعی کرد در حیطه عمل و در قالب ساخت مجموعه "روایت فتح"، این بینش و نظریهپردازیهای هر چند هنوز نظم نیافته را به تجربه درآورد. در جلد اول مجموعه "آینه جادو" که حاوی مقالاتی درباره ماهیت سینما است و بیشتر به نوعی هستیشناسی سینما پهلو میزند، پرسش مرکزی که شهید پیش میکشد و به انواع مختلف تکرار میکند این است: "آیا سینما با فطرت در تضاد است؟". از سوی دیگر در دیگر مجلدهای این مجموعه و در قالب نقدها، سینمای روشنفکری اروپا آماج حملات شهید آوینی قرار میگیرد و حتی فیلمسازان مطرحی چون "آندره تارکوفسکی" نیز مصون نمیمانند و سینماگران کلاسیکی چون "آلفرد هیچکاک" به عنوان بدیل سینمای مدرن مطرح میشوند. ولی نخ تسبیحی که "پرسش بنیادین در باب نسبت فطرت آدمی با مقوله سینما" و "نفی سینمای مدرن" و "ساخت مستند اسنادی" توسط خود شهید آوینی را به هم پیوند میدهد چیست؟ نقدهای شهید آوینی بر سینمای اروپا بر خلاف تصور موجود برآمده از نخبهگرایی و دشواری این سینما نیست. مسئلهای که نظریهپردازان چپ عموما روی آن انگشت میگذارند و رئالیسم سوسیالیستی را به عنوان بدیل آن مطرح میکنند. بلکه عدم پذیرش این نوع ازسینما توسط شهید آوینی اساسا از صورت "ذهنی" این نوع سینما میآید که اصولا مسئلهای فلسفی است و در دیگر آثار وی نیز قابل ردیابی است. تضاد شهید آوینی با تفکر ذهنی ممکن است تا حدی متاثر از آرا "سید احمد فردید" و متعاقب آن "مارتین هایدگر" فیلسوف مشهور آلمانی باشد. شهید آوینی با تفکر "ذهن محور" که از عصر مدرن در مغربزمین رایج شد و مبتنی بر مرکزیت "سوژه انسانی" در عالم هستی است به شدت مخالف است. بنابراین سینما در صورتی که به سمت "ذهنی" شدن پیش برود و بیش از حد از فیلتر ذهنی انسان عبور کند و معجول شود، مانع وحدت انسان با عالم هستی خواهد بود، همانگونه که در نظرگاه "هایدگر" در باب سینما و عکاسی نیز قابل مشاهده است. این همان پرسشی است که شهید در مقالات هستیشناسانهاش در باب سینما نیز ردیابی میکرد و در جستوجوی این بود که آیا میتوان سینمایی اساسا غیر ذهنی داشت که به بیان خود ایشان با فطرت آدمی که همان یگانگی با جهان هستی است در تضاد نباشد؟ همانگونه که گفته شد، شهید آوینی، "آلفرد هیچکاک" و دیگر فیلمسازان کلاسیک را به دلیل دستکاری کمتری که در حوزه تصویر سینمایی دارند، گزینه مناسبی میداند. هر چند در عمل شهید آوینی به تجربه مستند اسنادی را در مجموعه "روایت فتح" به عنوان بهترین و بیواسطهترین شکل معرفی کرد. شهید آوینی همواره از شکل مستندهای تصنعی که در صدا و سیما متداول بود(و متاسفانه هنوز هم هست) که دخالتهای بیمورد و از پیش مشخص مجری در آن دلزننده بود را مورد انتقاد قرار میداد. پیشنهاد وی در مقابل ان مستندهایی بیواسطه بود، به دور از هرگونه دخالت سازنده که در آن دوربین تبدیل به چشم ناظر فیلمبردار میشود و همچون یک عنصر یگانه با جهان و نه عضوی جدا از آن به ثبت تصویر متحرک میپردازد. و شاید این پاسخ شهید آوینی به پرسش بنیادین و همیشگیاش در باب سینما بود./2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]