واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: امنيت خليجفارس باید بومی شود
خليجفارس اين روزها صحنه آرايش مداوم ناوهاي امريكايي و قايقهاي تندروي ايراني است. شايد اوج اين تقابل در دستگيري چندين ملوان امريكايي در آبهاي خليجفارس باشد كه در نهايت با آزادي آنها خاتمه يافت.
نویسنده : مهدی پورصفا
خليجفارس اين روزها صحنه آرايش مداوم ناوهاي امريكايي و قايقهاي تندروي ايراني است. شايد اوج اين تقابل در دستگيري چندين ملوان امريكايي در آبهاي خليجفارس باشد كه در نهايت با آزادي آنها خاتمه يافت.
پس از ماجرای ملوانان امریکایی خبرهاي مرتبط با برخورد ناوهاي امريكايي با قايقهاي تندروی ايراني اوج گرفت. در اين ميان چندي پيش يكي از ناوهاي امريكايي در شمال خليجفارس و در پاسخ به نزديك شدن يكي از قايقهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اقدام به شليك تير اخطار با تيربارهاي كاليبر 50 ميليمتري كرد.
مقامهاي وزارت دفاع امريكا در اين باره ميگويند، يك ناو گشتي نيروي دريايي اين كشور در خليجفارس مجبور شده است براي پرهيز از برخورد احتمالي با يك قايق سپاه پاسداران ايران كه به فاصله كمتر از ۱۰۰ متري آن رسيده بود مسيرش را عوض كند. مقامات ايراني در اين باره اظهارنظر صريحي نكردند اما حسين دهقان وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح به اين نكته اشاره كرد كه ايران حق حفظ امنيت در خليجفارس را دارد.
در همان زمان آماري كه از سوي فرماندهي مركزي امريكا در منطقه منتشر شد، نشان از فزوني مواجهه بين ناوهاي امريكايي و قايقهاي تندرو داشت.
افزايش برخوردها
براساس گزارش مقامات دفاعي امريكا در سال 2015، حدود 30 مورد مواجهه خطرناك بين ناوگان دريايي ايران و امريكا در خليجفارس گزارش شد و طي سال جاري تا اين لحظه دستكم 30مورد مواجهه خطرناك بين ناوگان دريايي دو كشور گزارش شده است. بر اساس گزارشها، تنها در شش ماه نخست امسال، 26 رويارويي خطرناك بين ايران و امريكا در خليجفارس اتفاق افتاده است كه مقامات نظامي امريكا، آنها را «خطرناك و غيرحرفهاي» توصيف كردهاند. فاكسنيوز در بخشي از گزارش خود به نقل از يكي از مقامات امريكايي به اين نكته اشاره كرده كه سرعت روياروييهاي دريايي ايران و امريكا به اندازهاي است كه انتظار ميرود تعداد آنها تا پايان سال جاري دستكم 50درصد بيشتر از سال گذشته شود.
در اين ميان برخي از مقامات امريكايي لحن خود را تند كرده و از امكان برخورد بين ايران و امريكا خبر ميدهند. آنها به گونهاي وانمود ميكنند كه گويي اين شناورهاي ايراني هستند كه رفتارهاي تحريكآميز دارند حال آنكه براي حضور نامشروع خود در آبهاي منطقه هيچ توجيهي ندارند جز تعريف منافع زياده خواهانه در منطقهاي كه هزاران كيلومتر با سرزمين آنها فاصله دارد.
تحليلي انحرافي
سؤال اصلي اينجاست كه اين برخوردها چرا افزایش يافته است. آيا توافق برجام سبب شده است تا با اين شتاب غيرقابل درك برخوردهاي دوطرفه افزايش يابد يا قضيه مسئله ديگري است؟ به نظر ميرسد در نقطه مقابل امريكاييها به دنبال اين هستند كه سپاه پاسداران را به عنوان عامل اصلي اين مسئله معرفي كنند. خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي با اشاره به اين مسئله در فضاي پس از برجام در رابطه با روابط ايران و امريكا نوشت: طبق عادت رسانهها و مقامات امريكايي، فضايي دوگانه از سياست داخلي ايران ترسيم كرده است.
به ادعاي اين رسانه امريكايي، مخالفان برجام در ايران، پس از توافق هستهاي ضمن به راه انداختن «اقدامات تحريكآميز در دريا»، دستگيري دوتابعيتيها در ايران را به اتهامهاي امنيتي تشديد كردهاند. آسوشيتدپرس در ادامه گزارش خود نميتواند ضديت خود با مواضع نهادهاي انقلابي جمهوري اسلامي ايران را آشكار نكند و به همين دليل به انتقاد شديد از اقدامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به ويژه نيروي دريايي سپاه ميپردازد. با اين حال و در نقطه مقابل به نظر ميرسد صرفنظر از تحولات داخلي ايران دليل ديگري در پشت اين تقابل وجود داشته باشد.
امريكا از خليج فارس عقب ميكشد
واقعيت اين است كه امريكاييها در حال كمكردن نيروهاي خود در منطقه خاورميانه هستند. اين رويه را ميتوان به افول قدرت نظامي امريكا در سطح منطقه مربوط دانست كه بسياري از ناظران با توجه به تحولات موجود آن را پيشبيني ميكنند. در حقيقت ظهور نيروي جديدي در آبهاي جهان به نام چين و تقابل نيروي دريايي اين دو كشور(چین- امریکا) سبب شده است تا امريكاييها به صورت جدي تخليه نيروهاي خود را از خاورميانه مدنظر قرار دهند. در حقيقت روندي كه هم اكنون در منطقه خاورميانه در حالي طي شدن است، خلئي را در منطقه خاورميانه ايجاد ميكند كه پس از تخليه نيروهاي بريتانيا از منطقه خاورميانه ايجاد شد.
انگلیس در سال 1971 به دليل مشكلات مالي و ناتواني از تأمين هزينههاي گسترده نظامي، نيروهاي خود را از خليجفارس بيرون برد و تأمين امنيت منطقه را به امريكا واگذار كرد، به همين دليل «ريچارد نيكسون» رئيسجمهوري وقت امريكا، با تكيه بر ايران و عربستان دكترين «دو ستوني» را پياده كرد.
وقوع انقلاب اسلامي در ايران نظم «دو ستوني» امريكا در خليجفارس را فروپاشید و دوران تازهاي را در حيات سياسي- امنيتي اين منطقه آغاز كرد؛ دوراني كه امريكا به طور مستقيم مسئوليت تأمين امنيت خليجفارس را بر عهده گرفت.
در چنين فضايي، امريكا در پي حمله عراق به كويت در آغازين سالهاي دهه ۱۹۹۰ ميلادي (دهه ۱۳۷۰ خورشيدي)، حضور نظامي خود در خليجفارس را از راه انعقاد پيمانهاي امنيتي دوجانبه با كشورهاي عضو شوراي همكاري تثبيت كرد. واشنگتن در سالهاي پس از 11 سپتامبر ۲۰۰۱ ميلادي (200 شهريور ۱۳۸۰ خورشيدي) با لشكركشي به افغانستان و عراق حضور خود در اين منطقه را تقويت كرد و شمار نيروهاي خود در اين منطقه را به ۲۳۰ هزار نفر رساند.
با اين حال شكست امريكاييها در عراق و افغانستان و تحليل توان نيروهاي امريكايي سبب شد امريكا به فكر تخليه نيروهاي خود از منطقه خليجفارس بيفتد. بر اين پايه شمار نيروهاي امريكايي در خليجفارس طي چند سال گذشته از ۲۳۰ هزار نفر به ۵۰ هزار نفر كاهش يافته است. برخي از اخبار نيز حاكي است، حدود چند ماه پيش وزارت دفاع امريكا، نتيجه بررسيهاي خود را براي انتقال سرفرماندهي ناوگان پنجم دريايي اين كشور از بحرين در آبهاي خليجفارس و انتقال آن به مكاني ديگر را به باراك اوباما رئيسجمهوري امريكا ارائه داد. حالا سؤال اينجاست كه در غياب امريكا به عنوان نيرويي قابل ذكر در منطقه چه كسي قرار است در خليجفارس امنيت اين منطقه را تأمين كند.
در كنار تأثير ساختار نظام بينالملل بر نظم منطقهاي در خليجفارس و تحميل قدرت مداخلهگر بينالمللي بر اين منطقه، ذرهاي بودن كشورهاي جنوبي حوزه خليج فارس، حكومتهاي خاندان پيشه آنها، فضاي سنتي و محافظهكارانه حاكم بر دستگاههاي سياستگذار در اين كشورها همراه با اختلافها و شكافهاي سرزميني- مرزي و ايدئولوژيكي كشورهاي منطقه موجب شده است بسياري از اين كشورها حضور يك قدرت بيروني براي تأمين نظم و امنيت در اين منطقه را ضروري بدانند، از اين رو بدون وجود امريكاييها عملاً كشورهاي عربي خليجفارس هيچ امكاني را براي تأمين امنيت منطقه خليجفارس نخواهند داشت. شايد از همين رو باشد كه بحرين بار ديگر از انگليسيها براي ايجاد يك پايگاه نظامي در منطقه دعوت كرده و از سوي ديگر تركيه نيز براي حضور در قطر اعلام آمادگي كرده است.
حالا به نظر ميرسد ابعاد درگيري ايران و امريكا روشنتر شود.
ايران امنيتساز خليج فارس
رقابت ايران و امريكا در منطقه در حقيقت بر سر در دست گرفتن امنيت خليجفارس است؛ امنيتي كه هيچ نيرويي خارج از آن نمیتواند تأمين كند. به طور حتم اعمال اراده ايران بر منطقه خليجفارس موجب نارضايتي امريكاييها خواهد شد و آنها اين مسئله را به طرق مختلف نشان خواهند داد. شايد تقابل ناوهاي امريكايي و قايقهاي تندرو به يك درگيري يا رويارويي همهجانبه نكشد، اما ميتواند نشاندهنده اين واقعيت باشد كه به زودي و پس از تخليه خاورميانه اين ايران خواهد بود كه حرف آخر را در منطقه خليجفارس خواهد زد.
كشورهاي منطقه بايد به اين واقعيت قطعي برسند كه برقراري امنيت در خليج فارس جز با مشاركت كشورهاي منطقه شدني نیست و جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كشور قدرتمند و بازيگر تأثيرگذار ميتواند نقش مؤثري در تأمين امنيت پايدار در اين شاهراه بينالملل داشته باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]