تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 16 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زبان، درنده اى است كه اگر رها شود، گاز مى گيرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809636451




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«فرهادی» برای «شجریان» نامه نوشت


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: اصغر فرهادی، سینماگر پرافتخار ایرانی همزمان با اکران تازه‌ترین فیلمش «فروشنده» از عشق و انتظارش برای محمدرضا شجریان نوشته که مشروح آن را در ادامه آن می‌خوانید.



به گزارش جام جم آنلاین به نقل از شرق مدتی‌ست برای تحقیق و نگارش فیلم‌نامه گذشته در پاریس هستم. روزها بیشتر به یادداشت‌نویسی می‌گذرد و غالبا پیش از غروب می‌روم پیاده‌روی. از کوچه‌های پیچ‌وواپیچ منطقه پنج پاریس می‌گذرم تا به پارکی برسم و یک ساعتی تا قبل از بستن درهای پارک راه بروم.
امروز از ظهر باران باریده و تازه چند دقیقه‌ایست که آسمان باز شده. کوچه‌ها خلوتند و هوا سرد. از کوچه‌ای به کوچه بعدی می‌روم. یکباره صدایی قدم‌هایم را آرام می‌کند. آوازی‌ست با صدای آقای شجریان نازنین. سر بلند می‌کنم. باید از یکی از خانه‌های اطراف باشد. چندقدمی می‌روم اما دلم نمی‌آید دور شوم، برمی‌گردم، به‌دنبال پنجره‌ای که این صدای دلنشین و آشنا را به کوچه می‌رساند نگاهم را روی ساختمان‌ها می‌چرخانم. حدس می‌زنم صدا از پنجره‌ای نیمه‌باز می‌آید در یکی از طبقات بالایی ساختمانی قدیمی. پنجره‌ای که شاید هم‌وطنی آن را گشوده و گوشه‌ای از اتاقش غرق در زمان و مکانی دیگر نشسته و خیره به این آسمان خاکستری خسته از بارش مانده.
«غم زمانه خورم یا فراق یار کشم»
این‌سوی کوچه ایستاده‌ام به شنیدن صدایی که از پنجره می‌آید. آواز تمام می‌شود و باز سکوت و من به راه می‌افتم اما تصویر هموطن غربت‌نشین در گوشه اتاقش تازه برایم آغازشده و رهایم نمی‌کند.
در حال پیاده‌روی احساس خوبی دارم که در «جدایی نادر از سیمین» نام نازنین آقای شجریان را در یکی از صحنه‌ها آورده‌ام.
یکی، دو سال بعدتر سوار ماشینی به سمت فرودگاه می‌روم تا به ایران بازگردم. راننده هموطن نیست اما صدای استاد در حال پخش است در همه مسیر. می‌پرسم «اهل کجایید؟» می‌گوید «مراکش» می‌پرسم «این موسیقی را که می‌شنوید می‌دانید از چه کشوری‌ست؟»، «ایران». یکی از همکارانش که در جمع راننده‌ها با او رفیق‌تر بوده چندی پیش این آلبوم را به او هدیه کرده. گفت معنای شعرها را نمی‌فهمد اما هربار می‌شنود آرام می‌گیرد. همه مسیر تا فرودگاه شاردوگل، شب، سکوت و کویر است. بعدتر این خاطره را برای خودشان هم تعریف می‌کنم. خاطره مرد مراکشی او را به یاد خاطره‌ای دیگر می‌اندازد که دوستانشان نقل کرده بودند. دوستان آقای شجریان رفته بودند به سفری در شمال. در مسیری میان جنگل، پیرمردی خسته، مانده در راه دست بلند کرده تا او را سر راه به روستایش برسانند و آنها هم سوارش می‌کنند. لختی بعد از پیرمرد اجازه می‌گیرند تا موسیقی پخش کنند و پیرمرد می‌گوید «اگر از آقای شجریان دارید، روشن کنید». آن هموطن غربت‌نشین در پاریس، آن راننده مراکشی و این پیرمرد خسته روستایی، سهیم و همراه‌شدن در خلوت دلتنگی آدم‌هایی در گوشه‌وکنار جهان چیزی‌ست بسیار بالاتر از شهرت و حتی بالاتر از محبوبیت. این را به خودشان گفتم. گفتند: «آقای فرهادی، شهرت مثل سرعت بالاست. با سرعت پایین از روی دست‌اندازها هم می‌توان گذشت اما در سرعت بالا عبور از روی یک سنگریزه هم می‌تواند حاصلش واژگونی باشد برای همیشه». و این جمله‌ایست پرمسئولیت که از او به یادگار دارم. این روزها دلتنگ او هستم. دلتنگ نگاه آرام و مهربانشان؛ خیلی‌ها دلتنگ اویند. یک سرزمین دلتنگ اویند. چشم‌به‌راه آمدنتانیم، تندرست و برقرار.
اصغر فرهادی، شهریورماه ٩٥




چهارشنبه 10 شهریور 1395 ساعت 09:42





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن