محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827430068
گفتگویی خاص با دختری 28 ساله که با یک اعدامی در زندان رجایی شهر ازدواج کرد+تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: میگوید هر روز کارش این است که از اسلامشهر تا رجاییشهر رانندگی کند، بعد پشت دیوار بلند زندان رجاییشهر بایستد و اشک بریزد. میگوید تمام هفته را به عشق ملاقات کابینی با همسرش میگذراند؛ اینها صحبتهای الهام است، 28ساله و خوشسیما و فارغالتحصیل رشته تربیتبدنی
در یک اتفاق عجیب عاشق همبندی برادرش میشود که با چوبه اعدام فاصله چندانی ندارد، آنقدر پشت در اتاق قاضی شهریاری مینشیند تا به او نامه عقد میدهند. زن جوان بدون خانواده، در زندان با حضور عکاسها در کنار امیر مینشیند، به امید آنکه عشقشان معجزه کند و او بتواند با کمک مردم 500 میلیون جمع کند و بهعنوان دیه به خانواده مقتول بپردازد.
احتمالا امیر هرگز تصورش را هم نمیکرد که در اوج ناامیدی، ملاقات با دختری جوان اینچنین زندگیاش را در آستانه امیدواری قرار بدهد. الهام با این متهم به قتل ازدواج میکند تا شاید بتواند او را از اعدام نجات دهد، هم خودش و هم خانوادهاش از این وصلت رضایت قلبی دارند. وصلت با پسری که اگر نتواند رضایت خانواده اولیای دم را جلب کند، چند روز دیگر بیشتر زنده نمیماند.این گفتوگو تقریبا یک ماه پس از ازدواج عاشقانه آنها انجام شد؛ روزهایی که الهام شرایط روحی خوبی نداشت و فکر میکرد تا 500 میلیون فاصله زیادی باقی مانده است اما سرانجام یک نیکوکار توانست با پرداخت 150 میلیون تومان از اولیای دم رضایت بگیرد.
گفتگو با زنی که با یک اعدامی ازدواج کرد
ماجرای قتل را تعریف میکنی؟ یعنی اولینباری که همسرت را دیدی، قصه قتل را چگونه برایت تعریف کرد؟اولینبار که همسرم ماجرا را تعریف کرد، تلفنی بود، بعد از ملاقات اولمان امیر با من تماس گرفت و با هم صحبت کردیم؛ او گفت ١٤ دی سال ٨٨ در خانهشان خواب بود که برادرش و خواهرزادهاش با هم درگیر میشوند، آن هم سر یک جفت کتانی، امیر هم خواب بوده و یک مرتبه با صدای فریاد بیدار میشود و میبیند برادرش زخمی شده است.
او فقط وارد معرکه میشود تا به ماجرا خاتمه دهد، برای همین چاقو را برمیدارد تا اتفاق وحشتناکتری نیفتد اما خواهرزادهاش انگار از زخمیشدن برادر امیر میترسد و وقتی چاقو را در دست امیر میبیند، فرار میکند، توی خیابان که دنبال خواهرزادهاش میکرده پایش به جدول گیر میکند و روی خواهرزادهاش میافتد و چاقو در تن بچه فرو میرود و تمام.با وجود اینکه قتل فامیلی بوده، اولیای دم رضایت ندادند؟خواهرش رضایت داده بود اما پدر محمد زیر بار نمیرود و میگوید فقط در ازای دریافت 500 میلیون تومان پول حاضر است رضایت بدهد که خانواده همسرم هم چنین پولی ندارند.تو چرا به زندان رفتوآمد میکردی؟من به خاطر برادرم به زندان میرفتم. او دو سه هفتهای زندان بود. در سالن ملاقات امیر را دیدم، آرام بود و سربهزیر، به او هر کاری میآمد جز قتل؛ از برادرم ماجرای او را جویا شدم و او گفت بهزودی اعدام میشود. همیشه در ملاقاتها مادر بیتاب امیر را میدیدم که گریه میکرد و حالش بد بود، وقتی این مادر و پسر را میدیدم توجهم به ماجرای پرونده امیر جلب شد.
برای همین از برادرم درباره جرم او پرسیدم و برادرم هم گفت با این پسر همسلولی است. او گفت امیر دست به یک قتل زده است و در فهرست اعدام قرار دارد. اصرارهای پسر جوان به بیگناهی ذهنم را مشغول کرده بود، میخواستم از کارهایش سر دربیاورم و بدانم چرا دست به قتل زده است، برای همین در ملاقات بعدی با برادرم، شماره تلفنم را از طریق مادرش در اختیار امیر قرار دادم تا شاید بتوانم کمکش کنم.تو چطور بدون برقراری دیالوگ فهمیدی شوهرت مرد آرامی است، درحالیکه در اعترافهای همسرت آمده او به شیشه معتاد بوده؟امیر هرچه باشد قاتل نیست.بسیار خب، من میخواهم بدانم تو چطور از طریق چند بار تماس تلفنی فهمیدی همسرت آدم خوبی است؟این را حس میکردم، بعد هم من عقل و شعور دارم، با آدمی همکلام شدم که کاملا باشخصیت و فهمیده بود، آرام بود و زخمخورده، آدمی که زندگیاش به خاطر یک اشتباه نابود شده بود. تو که نمیتوانی با همه آنهایی که زندگیشان نابود شده ازدواج کنی تا نجاتشان بدهی... .چنین قراری هم نداریم، من امیر را دوست دارم.من فکر میکنم این دوستداشتن باعث شد تو چشمت را روی همهچیز ببندی.مثلا روی چه چیزی؟روی اینکه تو یک دختر جوان، زیبا و تحصیلکردهای؛ اما میخواهی با کسی که ممکن است بالاخره اعدام شود و البته معتاد هم بوده ازدواج کنی.معیارهایت خیلی درست نیست، من میگویم این آدم متنبه شده، زجر میکشد و اصلا قصد کشتن نداشته، افتاده روی خواهرزادهاش.چرا با چاقو دنبالش کرده؟ میتوانست چاقو را جایی بگذارد و برود دنبال او.تو آن شرایط را نمیتوانی درک کنی، از خواب بپری و ببینی برادرت غرق در خون است، خواسته غائله را ختم کند.شغلت چیست؟من فوق لیسانس تربیتبدنی هستم، یک باشگاه ورزشی نزدیک خانهمان در اسلامشهر دارم و از طریق آن روزگار میگذرانم.وضع مالیات هم بد نیست.نه بد نیست، در حد خودم دارم. ماشین دارم و یک زندگی مختصر.تو یک بار جدا شدهای درست است؟ دلیلش چه بود؟شوهرم بداخلاق بود، کتکم میزد.تو میدانی کسانی هم که به شیشه معتاد هستند، تعادل ندارند و ممکن است باز هم کتک بخوری؟امیر ترک کرده عزیز من!چه شد تصمیم گرفتی با او ازدواج کنی؟از وقتی امیر را دیدم و با او صحبت کردم، احساس خوبی به او پیدا کردم، مهرش به دلم نشست تا اینکه امیر از من خواستگاری کرد و من هم پذیرفتم، بعد هم عقد کردیم.چرا خانوادهات در مراسم عقد حضور نداشتند؟بالاخره پذیرش این ماجرا برای همه دشوار بود؛ اما بالاخره معلوم میشود دیگر ... .چه چیزی معلوم میشود؟ببین، من با دلم رفتم وسط این میدان پر از مشکل، ازدواج کردم که بتوانم به ملاقاتش بروم و دنبال کارهای پروندهاش باشم، بالاخره همه میفهمند امیر چه پسر خوب و پاکی است.الان توانستهای از این 500 میلیون چیزی را جمع کنی؟به من نمیگویند چقدر جمع شده، به هر دری زدهام. تمام تلاشم را میکنم، زور من آنقدر نیست که 500 میلیون از جیبم در بیاورم و روی میز بگذارم؛ اما از همهچیز میگذرم تا این پول جمع شود.به نجات امیر امیدواری؟راستش امیدمان خیلی زیاد شده است، به نظرم ازدواج ما کار خدا بود تا از این راه همسرم را نجات بدهم و او هم مرا به خدا نزدیک کند. الان شوهرم دیگر به اعدام فکر نمیکند اما میگوید اگر خدایی ناکرده این اتفاق افتاد، همچنان اعتقادت را به خدا حفظ کن.و اگر اعدام شود؟هرگز به آن فکر نکرده و نمیکنم، چون واقعا نمیتوانم رفتنش را تحمل کنم و بدون او، من هم نیستم.من فکر میکنم ماجراجویی تو خیلی زیاد است، اینکه بروی در زندان ازدواج کنی، عکاسها این ازدواج را ثبت کنند، زندگیات تیتر روزنامهها بشود... احساس میکنم این ماجرا تو را ترغیب میکند... .ببین، من برای ماجراجویی با زندگیام بازی نمیکنم، من یکبار جدا شدهام، برای یک بازی بچگانه دوباره روی زندگیام قمار نمیکنم. من عاشق همسرم هستم و بهخاطرش مانند سایر زنها میکوشم. به پای خانواده مقتول میافتم، از مردم درخواست کمک میکنم. آنطور غریبانه بدون مادرم عقد میکنم. توهینها را به جان میخرم و حاضر میشوم تو قضاوتم کنی.کل خانوادهات ناراضی بودند؟پدرم بیشتر از همه. بیشتر مسئله آینده من و البته آبرویمان برایش مهم بود.برادرت چرا زندان بود؟شرب خمر.من واقعا درک نمیکنم، چطور با چند جلسه از پشت کابین ملاقات، عاشق شدی؟بهقدری دوستش دارم که حاضرم جانم را هم برایش بدهم. تو کجایی که ببینی من پشت دیوار بلند زندان رجاییشهر مینشینم و در دفتر شعری که همیشه همراهم هست مینویسم؟ با امیر درد دل میکنم و گریه میکنم، مگر خدا نگفته هرچیزی که بنده بخواهد به او میدهد؟ مگر نگفته با من درد دل کن؟ پس چه کسی اشکهای من را میبیند؟هیچوقت همسرت به تو نگفت من محکوم به قصاصم، از این ازدواج بگذر؟بارها، بار اولی که ماجرا جدی شد، همسرم پشیمان شد و گفت بیخیال ازدواج شویم؛ اما حتی فکرش هم حالم را بد میکرد.تو چطور با مردی ازدواج کردی که دیپلم هم ندارد؟ای بابا، تو چرا اینقدر او را کوچکتر میبینی؟ من ابعاد وجودی او را میبینم. میگویم نمیتوانم بدون او زنده باشم و تو میگویی چرا طرف دیپلم هم ندارد؟ چرا شرایط روحی و احساس من را نمیفهمی؟من میخواهم بدانم تو دنبال چه هستی؟نجات شوهرم از چوبه دار.سرکوفت هم خوردی؟خیلی زیاد، از همه دنیا؛ اما برایم مهم نبود. همه دخترها به خوشبختیشان فکر میکنند اما تنها چیزی که توی ذهن من حک شده، آزادی همسرم است، میخواهم آزاد شود.برای بعد از آزادیاش هم برنامهریزی کردهای؟شاید باورت نشود اگر بگویم خانه را هم در ذهنم تزئین کردهام، رنگ پردههای اتاق و رنگ دیوارها، درباره همهچیزش حرف زدهایم؛ اما اگر زنده بماند... .امیدواری؟خیلی، خیلی زیاد، من به دستهای مردم و معجزه عشق و البته بزرگی خدا امیدوارم.عکس های این مراسم ازدواج را ببینید
روایتی از مراسم عقد یک محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر
روایتی از مراسم عقد یک محکوم به اعدام
محکوم به اعدام
مراسم عقد یک پسر ۲۹ ساله زندانی در محل زندان رجایی شهر
مراسم عقد یک پسر ۲۹ ساله
عقدکنان یک اعدامی در زندان
عقدکنان یک اعدامی در زندان
عقدکنان یک اعدامی در زندان
جامعه پویا / ایسنا
زیبایی و تناسب اندام
چجوری بدون تزریق ژل و بوتاکس صورت و گونه خودمون رو برجسته کنیم؟؟
قویترین و بی ضرر ترین محصولات لاغری در 10 سال گذشته
چجوری می تونم جلوی ریزش موهامو بگیرم؟؟؟
چطور در 45 روز بدون عمل جراحی زیبا ترین بینی دنیا رو داشته باشیم
چهارشنبه 10 شهریور 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]
صفحات پیشنهادی
7 سال زندان برای مرد 42 ساله افغان به جرم ازدواج با دختر 6 ساله (عکس) - سایت خبری تحلیلی عصر خبر
مرد 42 ساله افغانستانی به جرم ازدواج با یک دختر 6 ساله به هست سال زندان از سوی دادگاهی در ولایت غوز در غرب افغانستان محکوم شد پدر این دختر نیز به چهار سال حبس محکوم شد به گزارش عصرخبر رسانه های افغانستانی هفته پیش گزارش دادند که یک پدر دختر شش ساله به نام قریب گل را به یک مردعکس/ تجلیل از کارکنان شهرداری تهران با عنوان جشنواره شهید رجایی
عکس تجلیل از کارکنان شهرداری تهران با عنوان جشنواره شهید رجایی مراسم تجلیل از کارکنان شهرداری تهران با عنوان جشنواره شهید رجایی صبح امروز شنبه ۶ شهریور با حضور محمدباقر قالیباف شهردار تهران و مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران در سالن همایشهای برج میلاد تهران برگزار شد دانلود فاشکایت از شهرداری به خاطر مرگ پسر 13 ساله
شکایت از شهرداری به خاطر مرگ پسر 13 ساله هنوز داغ مرگ دختر 5 ساله تهرانی - فاطمه - در آبنمای بوستان کوهسار فراموش نشده که خبر مرگ پسر 13 سالهای به نام علی هوشنگی در آبنمای بوستان الغدیر در شرق تهران پایتختنشینان را شوکه کرد آفتابنیوز به گزارش ایسنا پدر علی که هنوز در شوکسرانجام پروژه کمربندی 16 ساله فریدونکنار به کجا می رسد؟ - پایگاه خبری تحلیلی شهرستان جویبار
ماجرای ساخت کمربندی فریدونکنار همچنان ادامه دارد طرحی که پس از گذشت 16سال همچنان در انتظار تکمیل شدن است و مسئولان این شهرستان همچنان بر طبل پیشرفت 90 درصدی این پروژه می کوبند به گزارش خبرنگار جویباران کمربندی فریدونکنار که شانزدهمین سال آغاز احداث خود را نیز پشت سر می گذارد بواکنش شهردار تهران به اخبار واگذاری بی ضابطه املاک به افراد خاص
سرویس سیاسی – اجتماعی شهردار تهران به برخی اخبار مبنی بر واگذاری بی ضابطه املاک شهرداری تهران به افراد خاص و مدیران این نهاد واکنش نشان داد محمدباقر قالیباف صبح دیروز در مراسم تجلیل از کارمندان نمونه شهرداری تهران با بیان این که شهرداری با اتکا ی به پشتوانه منابع انسانی توانستهنوجوان 13ساله به دلایل نامعلوم در آبنمای پارک الغدیر خفه شد/شهرداری جلوی مرگ کودکان در پارکها را بگیرد
حافظی نوجوان 13ساله به دلایل نامعلوم در آبنمای پارک الغدیر خفه شد شهرداری جلوی مرگ کودکان در پارکها را بگیرد ایلنا رئیس کمیسیون سلامت محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران با اشاره به فوت نوجوان 13 ساله در بوستان الغدیر گفت برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه در بوستان های شادعای قاتل زن و دختر 3ساله اش:مقتول مرا دوست داشت و می خواستیم با هم ازدواج کنیم
ادعای قاتل زن و دختر 3ساله اش مقتول مرا دوست داشت و می خواستیم با هم ازدواج کنیم مردی که متهم است یک مادر و دختر خردسالش را خفه کرده و با صحنه سازی محل جنایت قصد گمراه کردن ماموران را داشته در دفاع از خود ادعا کرد مقتول من را دوست داشت ما میخواستیم با هم ازدواج کنیم آفتابنیازدواج ناکام پیرمرد 60 ساله با کودک سوری
شبکه العالم منابع رسانهای اردن از دخالت مراجع قانونی این کشور برای جلوگیری از ازدواج یک ثروتمند عرب با دختر خردسال پناهنده سوری خبر دادند به نوشته این منابع مراجع قانونی اردن از ازدواج یک مرد حدودا 60 ساله عرب با پناهجوی 14 ساله سوری جلوگیری کرده اند قانون مدنی اردن ازدواج دشهرداری تهران: جزییات فوت نوجوان 13 ساله در پارک الغدیر / اورژانس دیر رسید
شهرداری تهران جزییات فوت نوجوان 13 ساله در پارک الغدیر اورژانس دیر رسید سخنگوی شهرداری تهران مواردی را در خصوص فوت نوجوان ١٣ ساله در پارک الغدیر منطقه4 تهران عنوان کرد سخنگوی شهرداری تهران مواردی را در خصوص فوت نوجوان ١٣ ساله در پارک الغدیر منطقه4 تهران عنوان کرد به گزارش ایلتعیین ۱۲ بانک در شهرستان نهاوند برای پرداخت تسهیلات ازدواج
نهاوند- رئیس اداره ورزش و جوانان نهاوند گفت ۱۲ بانک در شهرستان نهاوند تسهیلات ازدواج را به متقاضیان پرداخت می کند سعید کولیوند در گفتگو با خبرنگار مهر گفت بنا به مصوبه مجلس شورای اسلامی و ابلاغ به دولت و بانک مرکزی بانک های عامل پرداخت وام ازدواج مکلف به پرداخت تسهیلات ۱۰ میلی-
گوناگون
پربازدیدترینها