واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وبسایت آی بازاریابی: در بخش اول از این مطلب یادآور شدیم که در بازاریابی باید بهگونهای به خودمان آموزش دهیم که بهخوبی درک کنیم که چه عواملی و به چه صورت موجب تحریک ما برای داشتن یک عمل یا رفتار مناسب میشود. بنابراین شناختن برخی اصول اولیه و اساسی در رابطه با ذات انسان ، عکسالعملها و چگونه اداره کردن آنها بسیار اهمیت دارد.
مردم از اقلام زیبا و پر زرق و برق دار خوششان میآید
ما انسانها موجوداتی هستیم که عموماً بدون فکر قبلی و بهصورت هیجانی و یکباره دست به عمل زده و اقدام میکنیم. اغلب زیبا را دوست داریم و به سمت محصولات جذاب کشیده میشویم و وقتی با کالا یا محصولی جذاب روبرو میشویم بلافاصله خواهان داشتن آن در لحظه هستیم.
اصلاً به این نکته توجهی نمیکنیم که بزرگان ما، یا کتابهای درسی و . . . چه میگویند و ما را به سمت چه رفتارهای رهنمود میدهند . . . حسادت، غبطه و طمع تحریککنندههای پرقدرتی هستند . . . و شاید بتوان از آنها بهعنوان سنگ بنای شکلدهنده کاپیتالیسم یاد کرد (که البته خود داستان دیگر دارند).
جذابیت تقریباً در تمام نژادها ارزش قابلتوجهی دارند و این موضوع در بازاریابی نیز قابل استثناء شدن نیست. مثلاً دو محصول مشابه و با عملکرد یکسان را انتخاب کنید و هر یک را در یک جعبه مجزا قرار دهید که یکی بسیار شیک و زیبا و دیگری ظاهری بد و زشت دارد . . . بهخوبی میتوانید ببیند که جعبه زیباتر برنده میشود. این طبیعت و ذات ماست که خواهان جذب و کسب زیباییها باشیم.
مردم احساس تعلق را دوست دارند
اما زیبایی تنها مسئلهای نیست که اهمیت دارد. ما بهشدت علاقه داریم که مورد تائید دیگران قرار بگیریم و ببینیم که دیگران نیز انتخاب ما را تائید کرده و قبول دارند که انتخاب ما زیبا است. ما به فکر و احساس دیگران اهمیت میدهیم . . . حتی اگر در اغلب موارد خودمان طرز فکر آنها را تائید نکرده و نپسندیم.
البته مطمئناً پس از مدتی که بزرگتر میشویم ممکن است که طرز فکر خودمان هم تا حدودی تغییر بکند . . . اما همیشه نظر هر فردی برای ما در مقابل اهمیت دارد. این فرد دیگر میتواند، همسر، نامزد، اعضای خانواده یا حتی از دوستان نزدیک ما باشد. وقتیکه چیز جدید میخرید، نزد اولین کسی که میروید تا آن را به وی نشان دهید، مطمئناً همین شخص است.
برخلاف باور عموم، ما همواره در پی کسب تائید دیگران هستیم. در حقیقت، با گذشت زمان، تولید انبوه موجب همگنسازی فرهنگ جهان شده است. این نکته را بهراحتی در سفری به دور دنیا میتوانید شاهد باشید و ببینید که برندهایی مانند McDonals، KFC و GAP در سراسر دنیا شعبه داشته و محصولات مشابه و یا بعضاً یکسانی را عرضه میکنند.
این موضوع به دلیل اهمیت داشتن پذیرفته شدن در گروه بزرگتر و جامعتر است. مثلاً به خالکوبیهای روی بدن افراد در محل و شهر خود نگاه کنید. شاید زمانی استفاده از خالکوبی نشانی از یک فرد پرخاشجو بود که تعلقی به فرهنگ و محل شما نداشت، اما امروزه تبدیل به یک موضوع عادی شده که همه از زن و مرد از آن استفاده میکنند.
بهعنوان بازاریاب ما همواره در پی درک این موضوع هستیم که محصول یا خدمت ما چه جایگاهی دراینبین دارد. آیا خریدار ما در پی قرار گرفتن دریکی از این روندها است یا نه خودش در پی تشکیل دادن یکی از این روندها است؟
مردم کمک کردن را دوست دارند
اما در یککلام ساده اینکه ما حیوانات شهوتپرست، ترسو و پست نیستیم. انسانها عموماً میتوانند تحت تأثیر موارد و فاکتورهای دیگر تحریک شوند. در عمق وجود و ذهن، همه ما بهنوعی خواهان کمک به دیگران هستیم. این ماهیت ذاتی انسان موجب سوخت و انرژی مفیدی برای رشد در بازاریابی مبتنی بر علت هست.
برندهایی از قبیل Tom’s Shoes بهخودیخود موجب الهام بخشیدن برای خرید مشتریان هستند، چرا که در خرید از این برندها، مشتری نهتنها رضایتی قابلقبول کسب میکند، بلکه احساس خوبی از کمک کردن به دیگران هم دارد. این رویکرد به گونه توسعه پیداکرده که شامل دیگر فعالیتهای خیره مشابه هم شده است – با این تعهد که چیزی در حدود 1% از خریدهای انجامشده مثلاً به خیره . . . داده میشود.
این نکته بسیار مهمی است که توجه داشته باشیم که تمام نوع بشر عهد و میثاقی مشترک با هم دارند – حتی با وجود تفاوتهای آشکاری بین آنها، و آن چیزی نیست جز حس هم نوعدوستی و کمک به دیگران که در فرایند بازاریابی خود حتماً و حتماً باید به آن توجه داشته باشیم.
مردم دوست احساس خاص بودن داشته باشند
بهطور مشابه، برندی بنام Zappos که اتفاقاً فعالیتهای زیادی در رابطه با امور خیریه و دیگر فعالیتهای انسان دوستانه هم داشته، در رابطه با خدمات مشتریان سابقه و فعالیت بسیار خوبی داشته است. مردم موارد بسیاری در رابطه با چگونگی کمک آنها به مصرفکنندگان خودشان شنیدهاند، کمک بهگونهای که انگار این افراد همه و همه بخشی از خودشان هستند – این نوع رفتار با مشتری موجب انتقال حس خوب بودن و ویژه بودن به مردم میشود.
بهعنوان یک بازاریاب اگر شما قادر به فروش چیزی به یک مشتری هستید و در این راه موفق به انتقال حس ویژه بودن به فرد را دارید، میتوانید مطمئن باشید که درواقع به هدف زدهاید. این دسته از مشتریان، نهتنها خرید خود از شمارا تکرار میکنند، بلکه رفتار و شیوه کار شمارا تحسین کرده و تعریف از شما، محصول و خدمت شمارا به دیگران منتقل میکنند که امروزه به معنای صحبت کردن درباره شما با صدها یا هزاران نفر از طریق شبکههای اجتماعی است.
پس زمانی که مشغول بازاریابی هستید، برخلاف ذات انسان رفتار نکنید و برعکس، بهگونهای رفتار کنید که مطمئن باشید فعالیتهای شما اثربخشتر از گذشته است. کاری کنید که محصول و خدمات شما در ذهن مشتری بدرخشد، زیبا به نظر برسد، برایش رضایتبخش باشد، موجب کمک به دیگران شود و اینکه در پایان حس ویژه بودن را به خریدار شما انتقال دهد.
۰۶ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]