- ویژه های روزنامه های امروز کشور

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

نوچه هاي موساد: كيهان نخوانيد گمراه مي شويد! (خبر ويژه) يك سايت راه اندازي شده از سوي حاميان خارجي فتنه سبز، براي عقده گشايي عليه وزارت اطلاعات و سربازان گمنام امام زمان(عج)، شيوه تظاهر به دلسوزي و روش نخ نما شده القاي اختلاف در درون نظام را برگزيد. وزارت اطلاعات به ويژه طي ماه هاي اخير، نقش ماندگاري در شناسايي و انهدام شبكه نفاق هماهنگ كننده آشوب ايفا كرد و به همين دليل مانند دوران مبارزه با باند مهدي هاشمي معدوم در كانون كينه دشمنان قرار گرفته است. سايت جديد التاسيس «نداي سبز آزادي»، سايتي است كه به تازگي و پس از تعطيلي «موج سبز آزادي» راه اندازي شد و بلافاصله از طرف دو سايت «نوروز» (مشاركت) و جرس (باند مهاجراني، گنجي و شماري از روزنامه نگاران زنجيره اي فراري كه با اسم مستعار فعاليت مي كنند) مورد معرفي و تبليغ قرار گرفت. موج سبز آزادي به كمك تعدادي از مشاركتي ها، اعضاي «ياري نيوز» (سازمان رأي قلابي) و چند تن از عناصر فراري مديريت مي شد كه با دستگيري برخي از اين افراد و شناسايي گردانندگان، فعاليت خود را متوقف كرد. «نداي سبز» در مقاله اي سفارشي كه توسط عناصر اخراجي و پيوند خورده با سازمان هاي جاسوسي بيگانه نوشته شده، از گارد حمايت از نظام وارد مي شود و مي نويسد: وزارت اطلاعات بايد چشم و گوش صادق نظام باشد. قرار نبود دست بزن يا شيپورچي و چوپان دروغگو باشد. اين سايت با اشاره به كساني چون حجاريان، ربيعي، تاجيك و...، برخي عناصر تجديدنظرطلب و متنفذ در دولت خاتمي را اطلاعاتي هاي باهوش معرفي مي كند اما از اينكه وزارت اطلاعات نفوذ برخي سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه از جمله انگليس و آلمان و... را در ستاد موسوي كشف و افشا كرده، ابراز ناخرسندي مي كند. اين سايت در عين حال لو رفتن ارتباط ستاد موسوي با برخي سرويس هاي بيگانه را «خالي بندي» قلمداد كرده و ضمن انكار حقايق ادعا مي كند: فرداي انتخابات رفته ايد سران مشاركت و مجاهدين را دستگير كرده ايد به گمان اينكه اينها در ادعاي مضحك القاي توهم تقلب به مهندس موسوي موثر بودند در حالي كه تقريباً هيچ مجاهديني يا مشاركتي اي در حلقه اطرافيان موسوي وجود نداشت. برخلاف اين ادعا، القاي تقلب در انتخابات از چند ماه قبل از خرداد 88، به عنوان پروژه مشترك بي بي سي، صداي آمريكا، راديو فردا و سايت هاي ضد انقلاب از يك سو، و سران مشاركت و مجاهدين (كساني نظير تاج زاده، بهزاد نبوي، حجاريان، امين زاده و...) از سوي ديگر كليد زده شد و به تدريج با هوشياري وزارت اطلاعات ارتباط شبكه هاي داخلي با بيگانگان- نظير سفارت انگليس و... شناسايي شد. گفتني است كيهان در همان روزها، پروژه از پيش طراحي شده تقلب را با استناد به دستورالعمل بيگانگان افشا كرده بود. سايت وابسته به منافقين همچنين شعار نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران كه از سوي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي چند روز قبل از روزقدس توصيه شده بود، به «رفتار غلط حكومت» نسبت داد و از وزارت اطلاعات خواست دنبال سرنخ هاي خارجي نباشد. نويسندگان سايت مذكور كه ظاهراً دل پر از روشنگري هاي مستند و آشكار كيهان درباره ماهيت فتنه و عوامل و شبكه هاي آن دارند، در اقدامي ناشيانه از وزارت اطلاعات خواسته اند از تحليل هاي كيهان استفاده نكند و كيهان نخواند. كيهان براساس ماهيت عملكرد سازمان هاي جاسوسي مثلث استكبار (آمريكا، انگليس و اسرائيل) در كودتاهاي مخملين كشورهاي اروپايي شرق، مراحل فتنه سبز را پيش بيني كرده بود اما گردانندگان سايت مذكور تلاش كرده اند با كتمان اين حقيقت و نيز با ناديده گرفتن اعترافات كساني چون حجاريان كه نخبه هاي اطلاعاتي جريان معركه گردان فتنه محسوب مي شوند، همه عقده و كينه خود را با توهين به وزارت اطلاعات و سربازان گمنام و پرتلاش امام زمان(عج) خالي كنند. عمليات رواني پيشكش! خيلي هنر داري خودتو جمع كن! (خبر ويژه) يك عضو مركزيت حزب مشاركت، ضمن توهين به كساني كه آنها را «اصولگرايان ميانه رو» مي خواند، مدعي شد: جنبش سبز، ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرايان ميانه رواست. شكوري راد در حالي به اين عمليات رواني!! نخ نما رو كرده كه حتي اغلب اصلاح طلبان معتدل و وفادار به انقلاب هم از فتنه سبز و ضدانقلابي گري هاي نهفته در آن ابراز برائت مي كنند و حتي كسي با مختصات آقاي خاتمي هم طي هفته هاي اخير مكرراً از تندروي هاي كور و سرمايه سوز موسوي ابراز ناخرسندي كرده است. شكوري راد در گفت وگو با روزنامه اعتماد و پيش از آن كه مدعي شود اصولگرايان ميانه رو با اصلاح طلبان در جنبش سبز ائتلاف كرده اند، مي گويد: «من اساساً اطلاق واژه اصولگرا را براي جناح مقابل اصلاح طلبان درست نمي دانم... تقريباً مي توان گفت در ميان اصولگرايان كسي كه معتقد به برگزاري انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابي باشد وجود ندارد. علت هم اين است كه اگر نظارت استصوابي نباشد، آنها نمي توانند رأي اكثريت را به دست آورند.» اين اظهارات در حالي است كه مدعيان اصلاح طلبي طي 7-6 سال گذشته همه انتخابات را با ناكامي مطلق گذرانده اند هرچند كه در انتخابات شوراي شهر كه پاي نظارت استصوابي در ميان نبود، مطلق نامزدهاي آنها- و حتي نامزدهاي گروهك ها- تاييد شده بودند. در انتخابات رياست جمهوري سال 84 و 88 نيز راديكال ترين و ساختارشكن ترين نامزدهاي آنها - از معين گرفته تا موسوي- تاييد صلاحيت شدند اما رأي نياوردند. در انتخابات مجلس هشتم نيز، فهرست ياران خاتمي مطلقاً در تهران - به استثناي يك نفر- ناكام ماند. عضو مركزيت مشاركت در ادامه اهانت به طيفي كه آنها را اصولگرايان ميانه رو توصيف مي كرد، گفت: طيف ميانه رو اصولگرايان به حفظ ظاهر ]![ معتقد است يعني معتقد است بايد ظاهر دموكراتيك را حفظ كرد. من هم قبول دارم كه برخي از افراد كه شما نام برديد ]علي مطهري، علي لاريجاني و...[ به دنبال منافع خودشان حركت مي كنند يعني در حركتشان بيش از آنكه به اصولي معتقد باشند به اين توجه دارند كه چگونه حركت كنند تا موقعيت آينده را براي خودشان حفظ كرده يا ارتقا دهند. به خاطر همين نمي توان خيلي به آنان اعتماد كرد. نبايد فكر كنيم آنها مثلاً حقايق را دريافته اند و انسان هايي هستند كه تحول پيدا كرده اند]![ نه، پيشينه آنها نشان مي دهد كه به اين مسائل تقيد خاصي ندارند، اما در عين حال معتقد به حفظ ظاهر هستند و رفتار و عملكردشان در اين راستا است. البته صلاح نيست كه من اين مطلب را بيشتر باز كنم و كد بياورم. يا اينكه بگويم چه كسي قابل اعتماد است و چه كسي قابل اعتماد نيست. به دليل اينكه جنبش سبز يك جنبش بازي است كه هر كس مي تواند هر فعاليتي كه صلاح مي داند در چارچوب آن انجام دهد و اگر امروز مي بينيم كساني در برابر افراط گرايي ها ايستاده اند و هر مقدار واكنش نشان مي دهند و موضع مي گيرند، ما آنها را به همان مقدار سبز مي دانيم و اكراه نداريم از اينكه براي آنها به همان اندازه اي كه با ما هستند در درون خودمان جايگاه در نظر بگيريم. بنابراين اگرچه ما طيف اصولگراي ميانه رو را به عنوان يك فرصت مي بينيم اما به اين معنا نيست كه فكر كنيم لزوماً تا انتها با ما هستند. اين عضو ناشي حزب مشاركت با اذعان به اينكه فتنه سبز بدل دولت وحدت ملي مطرح شده در 8-7 ماه قبل از انتخابات است گفت: حضور موسوي آلترناتيوي شد براي طرح دولت وحدت ملي. شكوري راد بي آن كه به حمايت كامل BBC و VOA و سازمان هاي سيا و موساد از فتنه سبز طي يك سال اخير و به ويژه پس از انتخابات اشاره كند يا به مصاحبه دايمي برخي عناصر وابسته به فتنه سبز (نظير زهرا رهنورد، حسين كروبي و...) با اين رسانه هاي آمريكايي و انگليسي بپردازد، مدعي شد: بي بي سي و صداي آمريكا شيطنت هايي مي كنند كه هدايت جنبش سبز را از دست كروبي و موسوي به كساني منتقل كنند كه از اساس اين نظام را قبول ندارند. صداي آمريكا اين كار را خيلي رو و بي بي سي زيركانه انجام مي دهد. اين ادعا در حالي است كه بسياري از تحليل ها و اخبار دروغين سايت رسمي حزب مشاركت(نوروز) در 8-7 ماه اخير عيناً مستند بي بي سي و صداي آمريكا و راديو فردا و ... قرار گرفته است. واژگان واژگونه براي تبرئه تروريست هاي آدم كش (خبر ويژه) رسانه هاي ضدانقلاب واكنش هاي جالبي به اعدام دو تروريست محارب و آشوب طلب نشان دادند. اين رسانه ها اعدام دو عضو گروهك سلطنت طلب و تروريستي تندر- گروهكي كه از قبل از انتخابات تا حوادث روز عاشورا با بمب گذاري و ترور و تشويق به تشنج و اغتشاش به انجام ماموريت پرداخته- را نقض حقوق بشر و سركوب بيرحمانه «مخالفان» توصيف كردند. راديو فردا ارگان رسمي سازمان سيا از قول بيل برتن معاون مطبوعاتي كاخ سفيد مدعي شد: اعدام محمدرضا علي زماني و آرش رحماني پور نشانه تازه اي از سركوب بي رحمانه مخالفان مسالمت جو است و كاخ سفيد به شدت آن را محكوم مي كند. صداي آمريكا هم اعدام اين دو تروريست محارب را، «قتل ناراضيان سياسي» خواند. بي بي سي انگليس از اين دو تروريست به عنوان «دو معترض» ياد كرد و از قول ميليبند وزير خارجه انگليس نوشت: اين مشمئز كننده است. اين اعدام ها، ادعاي ايران را كه به عدالت و حقوق بشر و ارزش هاي دموكراتيك پايبند است، تضعيف مي كند. چرايي واكنش دولت هاي آمريكا و انگليس، و «مخالفان مسالمت جو»، «ناراضيان سياسي» و «معترض» توصيف كردن تروريست هايي كه سوابق آشكار چندين بمب گذاري و ترور و آدم كشي را در كارنامه خود دارند- و چندين پروژه ديگر را به خاطر دستگيري نتوانسته اند به انجام برسانند- هنگامي آشكارتر مي شود كه توجه كنيم مقر اصلي گروهك سلطنت طلب و تروريستي انجمن پادشاهي (تندر) در دو كشور انگلستان و آمريكا قرار دارد و اساسا به عنوان پروژه هاي مشترك توسط سيا و اينتليجنس سرويس راه اندازي شده است. ديگر رسانه هاي ضدانقلاب براي وارونه نمايي هويت تروريست هاي اعدام شده از واژگاني نظير«اعدام جوانان»، «اوج گيري اعدام هاي سياسي»، «كشتار جوانان معترض» و «دو آزاديخواه ايراني» استفاده كرده اند. آنچه در اين ميان از همه شرم آورتر است، تعبير سايت مشاركتي «نوروز» است كه در خبر اول درباره تروريست هاي بمب گذار و آدم كش اين گونه تيتر زد: «اعدام دو زنداني سياسي»!! برخي شواهد از همكاري طيف افراطي نفوذي در احزاب اصلاح طلب با تروريست ها حكايت مي كند كه نمونه آن ترور خواهرزاده ميرحسين موسوي و دكتر مسعود علي محمدي است. تأسف عميق انگليس از دهن كجي ايران به پروژه «لندن» (خبر ويژه) يك روزنامه انگليسي با اشاره به بي اعتنايي جمهوري اسلامي ايران به كنفرانس لندن(با موضوع افغانستان) نوشت: ايران، انگلستان را تحويل نگرفت. روزنامه پاليتيكس تصريح كرد: وزارت خارجه انگليس بسيار مايل بود وزير خارجه يا لااقل يك ديپلمات ايراني در كنفرانس لندن شركت كند. اما ايران با عدم شركت در كنفرانس مذكور، ديپلماسي انگليس را ضايع كرد. در همين حال ديويد ميلي بند وزير خارجه رژيم انگليس با ابراز تاسف عميق از بي محلي ايران گفت: اين كه ايراني ها از شركت در كنفرانس لندن خودداري كرده اند عميقا تاسف برانگيز و غيرقابل توجيه است. آنها به ما گفته بودند مايلند نقش مثبت و سازنده اي در افغانستان ايفا كنند. سخنگوي گوردون براون نخست وزير انگليس هم گفت: تصميم ايران عميقا مايوس كننده است. كنفرانس لندن با ادعاي تصميم گيري براي واگذاري تدريجي امور افغانستان به افغان ها به پايان رسيد و اين در حالي است كه اوباما رئيس جمهور رژيم ياغي آمريكا بي آن كه منتظر تصميم گيري فورماليته كشورها در لندن بماند، چند ماه قبل اعلام كرد نظاميان اشغالگر در افغانستان را چند ده هزار نفر افزايش مي دهد! كشورهاي اشغالگر و از جمله مقامات ارشد آمريكايي پيش از اين اعلام كرده اند بدون همراهي ايران كه نفوذ بلامنازعي در افغانستان دارد، امكان خروج از باتلاق خودساخته در افغانستان را ندارند. گيدو وستروله وزير خارجه آلمان در گفت وگو با شبكه اول اين كشور اعلام كرد: هيچ ضمانتي براي موفقيت تصميمات كنفرانس لندن و استراتژي جديد در افغانستان وجود ندارد، ضمن اين كه استراتژي فعلي هم نتيجه اي به بار نمي آورد. سايت دويچه وله هم ايران را غايب بزرگ اجلاس لندن توصيف كرد اما از قول «فرزانه- ر»- يكي از عناصر ضد انقلاب و منافق كه با نشريات زنجيره اي همكاري مي كند- مدعي شد «ايران پس از كنفرانس بن و چند كنفرانس ديگر، تقريبا در تحولات 3، 4 ساله اخير افغانستان كاملا غايب است و هيچ حضوري در ديپلماسي پيرامون بحران افغانستان ندارد. مقام هاي ايران نمي خواهند يا نمي توانند با آمريكايي ها هماهنگ كنند. اين عنصر ضد انقلاب البته متعرض اين واقعيت نشد كه با وجود مشاركت سازنده دولت خاتمي در كنفرانس بن و كمك هاي شايان توجه به اشغالگران، آقاي بوش تشكر! ويژه اي انجام داد و ايران را در محور شرارت قرار داد به نحوي كه هم خاتمي و هم وزير خارجه وقت(دكتر خرازي) از ناسپاسي و قدرنشناسي دولت آمريكا به شدت انتقاد كردند. در عين حال جمهوري اسلامي ايران امروز پيوند گسترده اي با مردم، گروه هاي سياسي و دولت افغانستان دارد و نقش سازنده خود را براي تامين امنيت و استقلال مردم افغانستان ايفا مي كند، واقعيتي كه از سوي آمريكا و انگليس نه مورد استقبال و نه قابل جلوگيري است. گفتني است ارتباط گيري مجدد با طالبان و دعوت آنها به مذاكره و سازش زير سقف دولت سعودي، استراتژي جديدي است كه آمريكا و انگليس در كنار افزايش حضور نظامي در افغانستان دنبال مي كنند و شخص سعود الفيصل وزير خارجه رژيم سعودي كه در راه اندازي و تقويت طالبان نقش داشته، براي هدايت اين پروژه مامور شده است. همكاري وسيع مردم در بازداشت هتاكان روز عاشورا (خبر ويژه) تعداد قابل توجهي از هتاكان به مقدسات در روز عاشورا توسط مردم شناسايي و به مراكز مسئول معرفي شده اند. پس از حوادث تلخ روز عاشورا كه با خروج ده ها ميليوني مردم در روز 9 دي مواجه شد، دستگاه هاي مسئول با انتشار برخي تصاوير مربوط به اغتشاشگران از مردم خواستند به شناسايي و دستگيري آنها كمك كنند. به دنبال اين درخواست بيش از 150 نفر از اين افراد در اثر تماس هاي مردمي شناسايي و بلافاصله بازداشت شده اند. از افرادي كه به تازگي بازداشت شده اند فيلم ها و تصاوير جديدي به دست آمده كه به شناسايي تعداد بسيار بيشتري از هتاكان آشوبگر منجر خواهد شد. /1001/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]