واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قدرت اعتياد و ضعف فرهنگي ما!
تصوري كه از اعتياد در ذهن داريم نوعي عادت كردن است. عادت كردني كه جنبه منفي دارد. يعني تسليم شدن و تكرار عملي كه پيامد آن برايمان خوشايند نيست و...
نویسنده : مهري مرادي*
تصوري كه از اعتياد در ذهن داريم نوعي عادت كردن است. عادت كردني كه جنبه منفي دارد. يعني تسليم شدن و تكرار عملي كه پيامد آن برايمان خوشايند نيست و بار منفي كه در كلمه اعتياد نهفته است همان پيامدهاي منفي آن است كه اراده فرد را تضعيف ميكند. اعتياد به سوء مصرف مواد مخدر از پرچالشترين نوع اعتياد است كه بيكاري، ضعف مالي، تخريب شخصيت، از دست دادن كانون خانواده و... از پيامدهاي آن است. بررسيهاي انجام شده نشان از آن دارد كه علل گرايش به اعتياد چنان مقوله به هم تنيدهاي است كه نميتوان فقط از يك زاويه به آن نگاه كرد، بلكه در سه حيطه فردي، خانوادگي و اجتماعي بايد مورد بررسي و كنكاش قرار گيرد. سه حيطهاي كه بسان يك زنجير به يكديگر متصل هستند و هر كدام ميتوانند علت يا معلول ديگري باشند.
در زمينه ابعاد فردي اعتياد ميتوان پايين بودن اعتماد به نفس، ضعف اراده، بيمسئوليت بودن، ضعف عاطفه، شخصيت ناپايدار و متزلزل و عصبي بودن را برشمرد كه هر كدام از اين موارد در حيطه خانوادگي هم ميگنجد چراكه فرد وقتي پا به جهان هستي ميگذارد شخصيت وي در خانواده شكل ميگيرد و فضاي حاكم بر خانواده ميتواند بر شخصيت فردي او تأثير بگذارد. پس خانواده ميتواند عامل مهمي در جهت پيشگيري از گرايش به اعتياد در فرد باشد.
كمبود محبت در خانواده، تبعيض بين فرزندان، فقر، محدوديت رفتاري و كنترل بيش از حد يا به گونهاي ديگر رفاه بيحد اقتصادي، آزاديهاي بيحد و حصر، تنوعطلبي، فرار از يكنواختي ميتواند از نظر فردي شخص را دچار آسيب كرده و زمينه را براي گرايش وي به مصرف مواد فراهم كند. پس توجه كردن به بنيان خانواده و تأثير آن بر عوامل فردي ميتواند يكي از مهمترين علل پيشگيري از اعتياد به حساب آيد. با توجه به اينكه علل گرايش به اعتياد و گستردگي پيامدهاي منفي آن بسيار وسيع و فراگير است، عوامل مؤثر در زمينه اجتماعي نيز بايد مورد بررسي ويژه قرار گيرد، چراكه عوامل اجتماعي با تأثير بر عوامل فردي و خانوادگي ميتواند زمينه را براي گرايش شخص به اعتياد فراهم كند.
بدون ترديد بيكاري، نابرابري اقتصادي، شكاف طبقاتي كه هر روز عميقتر ميشود در پايين آوردن اعتماد به نفس جوانان ميتواند نقش مستقيم و منفي ايفا، شخص را در حيطه فردي دچار چالش و وي را مستعد گرايش به اعتياد كند. از طرفي ديگر شاهد هستيم كه ضعف اجراي قوانين در رابطه با توزيعكنندگان مواد مخدر باعث شده تا دسترسي آسان به مواد مخدر خود عامل مهمي در گرايش فرد به مصرف باشد.
از طرفي ديگر ميبينيم كه كار فرهنگي در اين زمينه به خوبي صورت نگرفته و آمارها نشان از آن دارد زماني كه فرد نسبت به مصرف مواد رويكردي منفي داشته باشد، گرايش به مصرف بسيار كمتر از زماني است كه رويكردي مثبت يا خنثي دارد و اين مهم را در جامعه ميبينيم كه غيرمستقيم مصرف مخدرها و مواد صنعتي در بسياري از جهات جنبه تبليغاتي پيدا كرده و در بسياري از مهمانيها و سالنهاي آرايشي براي لاغري توزيع ميشود و نظارت جدي نيز بر آن اعمال نميشود. به بيان ديگر ميتوان از اين امر به نام ضعف فرهنگي ياد كرد. ضعف فرهنگي كه در برابر قدرت اعتياد داريم.
حقيقت علل گرايش به اعتياد در سه حيطه فردي، خانوادگي، اجتماعي نهفته شده است ولي اگر چشمانمان را بازتر كنيم ميبينيم كه واقعيت چيزي فراتر از آن است كه كمتر به آن توجه ميشود. واقعيت، جوانان و گاهي دردناكتر از آن نوجوانان و نونهالاني هستند كه پا در اين عرصه گذاشتهاند. باور كنيد ميزگردها و جلسات توجيهي به تنهايي نميتوانند چاره كار باشند. واقعيت چيز ديگري است. واقعيت، همين ضعف فرهنگي مذكور است!
در جامعهاي كه فقر وجود دارد، فاصله طبقاتي هر روز بيشتر ميشود، دسترسي به مواد به هر دليل آسانتر شده و نابرابريهاي اقتصادي مردم را آزار ميدهد، آيا ميشود فقط از علل طبقهبندي شده گرايش به اعتياد سخن به ميان آورده و تنها جلسات مكرر براي بررسي موضوع برگزار كرد؟
ابتدا بايد چشمها را به سوي واقعيت تلخي كه هر روز خانوادههاي بيشتري را در خود غرق ميكند، بازتر كرد. بايد قبول كرد خانواده كه مهمترين واحد اجتماعي است دچار چالش اساسي شده است. يك حركت جهادي لازم است. بايد قبول كرد تا واقعيت جامعه امروز پذيرفته شود. بايد پذيرفت در جامعهاي كه بيشترين آمار جوان را داراست فقر و بيكاري ميتواند زمينهساز هر گونه جرم و جنايتي باشد. بايد قبول كرد نابرابريهاي اقتصادي آستانه تحمل افراد را پايين ميآورد كه خود ميتواند يكي از عوامل مهم در گرايش به اعتياد باشد.
بايد پذيرفت اگر تلاشي جدي و كارشناسانه صورت نگيرد با توجه به گستردگي ارتباطات و تكنولوژي، عوامل اجتماعي با قدرتي بيشتر عوامل فردي و خانوادگي را تحتالشعاع خود قرار داده و تيشه به ريشه جامعه ميزند و قبول اين واقعيات شايد زمينهساز گامي اساسي در جهت پيشگيري و درمان اعتياد باشد. واقعيت چيز ديگري است. در بين آسيبهاي اجتماعي رفتارهاي پرخطر به دليل ويژگيهاي سني كودكان و نوجوانان نياز به توجه بيشتري دارند. تحليلهاي مختلفي در مورد عوامل خطرپذيري نوجوانان از جمله در زمينه گرايش به مصرف مواد ارائه ميشود كه ميتوان به عوامل رواني - عاطفي از قبيل افسردگي، استرس، كمتوجهي و كمبود عاطفي و تحقير شدن، عوامل خانوادگي از جمله بدسرپرستي و جدايي والدين، عوامل تحصيلي از جمله افت تحصيلي و سابقه فرار از مدرسه، عوامل نوپديد از جمله تأثيرپذيري از رسانهها و بازيهاي رايانهاي و عوامل ناشي از تجربه رفتارهاي پرخطر از جمله تجربه حداقل يك بار گرايش به رفتارهاي پرخطر هرچند به صورت سرگرمي و تفريح اشاره كرد. نكته حائز اهميت، تغيير مهم سبك زندگي است.
بايد توجه ويژهاي به موضوع سبك زندگي داشته باشيم. متغير سبك زندگي شامل طيفي از اولويت ها، نگرشها، عادتها و رفتارها از جمله در زمينه رفتارهاي فراغتي، مصرف كالاهاي فرهنگي، الگوي پوشش و شيوههاي زندگي روزمره است كه روز به روز بر وزن و اهميت آن بر گرايشهاي مخاطره آميز نوجوانان افزوده ميشود. اعتياد موضوعي است كه سالها مورد توجه دولت و كارشناسان بوده است. اعتياد به مواد مخدر، مشكل اجتماعي است كه اكثر جوامع به آن مبتلا هستند. پس اين مسئله را نبايد دستكم گرفت و هر چه سريعتر بايد براي زدودن آن از دامان جامعه و خانوادهها اقدام كرد.
*پژوهشگر و آسيبشناس اجتماعي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]