واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ما در سنتهای تصویریمان این گرایش و نگاه شرقی را در مواجه با طبیعت و انسان مییابیم تا به طور کلی در هنر ایرانی، هنرمند بیش از آنکه از جنبهای ناتورال، عقلانی و علمی به انسان و رابطه با طبیعت بپردازد با نگاهی شهودی به کشف و تفسیر آن به عنوان جزئی از طبیعت مشغول شود.
نمایشگاهی از عکسهای «راحله زمردینیا» با عنوان «حضور» در گالری"اپن شاتر" دورانگو،در کلرادوی امریکا این جمعه 2 بهمن ماه(22 ژانویه) افتتاح میگردد. این نمایشگاه که سومین نمایشگاه انفرادی زمردینیا است، شامل 21 عکس از اجراهای این هنرمند و هنرمندان گروه هنر جدید است که در سالهای اخیر خلق شدهاند. این هنرمند در گفتگوی خود با خبرنگار شبکه ایران، درباره دلیل برگزاری این نمایشگاه گفت: «سالهاست که عکاسی میکنم و حدود پنج سال است که با گروه هنر جدید به فعالیتهای هنر محیطی و گرایشهای هنر معاصر میپردازیم. بیشتر آثاری در طبیعت و مکانهای مختلف به وجود میآوریم که گاهی میرا هستند و تنها عکسی از آنها باقی میماند. در این نمایشگاه علاوه بر عکس آثار انفرادی خودم از عکسهای آثار هنرمندان گروه هنر جدید نیز به نمایش گذاشتهام.
وی در ادامه افزود: اما بطور کلی درباره کارهای خودم باید بگویم که محیط زیست و طبیعت نقش مهمی در رویکرد مفهومی کارهایم دارد. در کارهایی که در محیط و جدای از رسانه عکاسی انجام دادهام، به نوعی اشاره به از بین رفتن محیط زیست توسط انسان دارم.من برای بیان ایدههایم از عکاسی استفاده میکنم. در بیشتر آثار من تلفیقی از اینستالیشن، پرفورمنس وعکاسی دیده میشود و انتخاب مکانی خاص برای آن اثر، وحدت و شکل نهایی را مشخص میکند. مکان بدین لحاظ در کارهای من بسیار تاثیرگذار است و این امر را میتوان در تکرار و اجرای یک پروژه در مکانهای مختلفی از کشورم به وضوح دید. یکی از دلایل این تکرار در برخی پروژهها نیز حرکتی است که تحت تأثیر سفرهای متعدد به شهرها و کشورهای مختلف در کارهای من بوجود آمده است. برای من حرکت و سفر معنای سپری شدن زمان را دارد رفتن به یک مکان و حتی مرگ گذری زمانی است. حضور در طبیعت حسی از تولد، زندگی و مرگ برایم ایجاد کرده و طبیعت را به عنصری جداییناپذیر در خلق تصاویر نهاییام تبدیل میکند. زمردینیا همچنین درباره عکاسی از گرایشهای هنری معاصر در ایران تصریح کرد: به نظرم عکاسی از بسیاری از رسانههای جدید یک کار مشترک به حساب میآید. ایده اصلی از هنرمند است ولی عکاس میتواند نقش بسیاری در ثبت آن داشته باشد. البته این گفته که میان عکاس و هنرمند دیگر میتوان به یک نتیجه مشترک رسید، درتمامی موارد صدق نمیکند و گاهی هنرمند همه چیز را از پیش تعیین شده دارد. نحوه عکاسی من در این چند ساله در ایران و بخصوص در کار با گروه هنرجدید به گونهای دیگر بوده و ایده و نظر من نقش مهمی در ارائه اثر داشته است. در عکاسی از آثار هنرمندان هنر محیطی ایده اصلی برای خود هنرمند است ولی با زاویه دید متفاوت یک عکاس گاهی مفهوم و معنای اثر متفاوت میشود و این دخالت عکاس در کار است. شاید بتوان گفت که در عکاسی از آثار هنرجدید با مشورت با هنرمندان، کار به نوعی با تشریک مساعی انجام میشود.
از مجموعه آثار این هنرمند در این نمایشگاه میتوان به «حضور» و «مرگ طبیعت مرگ انسان»، «قاب»، «کندو و کاو در ناخوآگاه من»، «اتاق من» اشاره کرد. این هنرمند همچنین درباره مجموعه کارهای شخصی خود تشریح کرد: «مرگ طبیعت ، مرگ انسان» هم رویکرد من به مسئله نابودی طبیعت توسط انسان بوده است. شکل گیری آن از آنجا بود که در جشنواره شانزدهم هنر محیطی که در جنگلهای ماشلک نوشهر برگزار شد درختهای بریده شده بر روی زمین حس مرگ در من بوجود آورد. سپس این اثر را در در محیط های طبیعی مختلف از کویر گرفته تا ساحل دریا اجرا کردم. اثر شامل یک انسان کفن شده بود که در محیط از آن عکاسی کردهام. در انتخاب مکان اجرای اثر هم سعی کردم زیباترین فضا را انتخاب کنم تا نابودی و مرگ را بهتر نشان دهم. به نوعی از یک پارادوکس در بیان احساس استفاده کردهام. مجموعه قابها نیز اشاره به حضور انسان در اقلیمهای گوناگون دارد. ما همواره از مناظر عکس میگیریم و آنها را با قاب محصور میکنیم و این تصاویر برای سالهای سال ماندگار خواهند شد. بعنوان عکاسی که دغدغهاش عکس و قاب است بدنبال ثبت مناظر وسیعی هستم که بجای محصور شدن درون قاب، قابها در این مناظر قرار بگیرند. قابها همیشگیاند و از بین نمیروند ولی قابهای من میرا هستند. حضورم در طبیعت رد پاهایی هستند که با قابها برجای میمانند و گذرم از محیطهای مختلف را با مناظری زیبا به ثبت میرسانند. احمد نادعلیان در نقدی نسبت به این هنرمند مینویسد: «تمایز یک عکاس با عموم که پیرامون خود را میبینند در این نکته نهفته است که او در انتخاب به دنبال یک معنی است و دیدارهایش را متفاوت از دیگران تفسیر مینماید. به عبارتی در نگاه یک عکاس دنیای پیرامون به دنیای یک انتخاب در درون یک قاب، پنجره و یا روزنهای که از آن میبیند تبدیل شده و معنا پیدا میکند. راحله زمردینیا به عنوان یک عکاس سالها مشغول به فعالیت بوده و همواره طبیعت در عکسهایش جایگاه خاصی داشته است اما عکسهای او تنها به بازنمایی طبیعت نمیانجامد و الزاما ارزشمند بودن یک مکان، یا پدیده به عکسهای او اعتبار نمیبخشد، بلکه آنچه در این عکسها از اهمیت بیشتری برخوردار است، چگونگی انتخاب و نوع دید اوست. ما در زمانی زندگی میکنیم که انسان بر طبیعت پیرامون خود غالب است و شاید این نگرش هستی شناسانه عرفانی و یا حکیمانه فرهنگهای مختلف که در آثار زمردینیا با نوعی نگاه زنانه همراه شده و به بازبینی رابطه میان انسان و طبیعت میپردازد، ما را به رابطهای جدید رهنمون سازد.» در این نمایشگاه علاوه بر مجموعه آثار راحله زمردینیا، مجموعههای «پیشکش» تارا گودرزی، «اسارت» از شهرناز زرکش، «گیسباف» عاطفه خاص، «آزادیام درون من است» از محمود مکتبی و «درد مشترک» کار مشارکتی گودرزی و مکتبی نیز ارائه خواهد شد که عکس مرتبط با این آثار همگی توسط زمردینیا گرفته شده است. در مقدمهای بر این نمایشگاه که نگاهی به آثار چند تن از هنرمندان معاصر ایران دارد، پس از نگاهی به رویکردها و وضعیت هنر محیطی ایران، آمده است: «هنر محیطی در ایران در طول یک دهه اخیر افراد فراوانی از نسل جوان هنرمندان ایرانی را جذب خود کرده است. این هنر با آنکه از سابقه طولانی در کشور ما برخوردار نیست اما آنچه مسلم است، هنر و احترام به طبیعت سابقه دیرینهای در سرزمین پهناور ایران دارد و این به نوبه خود موجب نمایان شدن ویژهگیهای ملی و بومی در هنرمحیطی ایران میشود. در نمونههای مختلفی از آثار هنرمحیطی در ایران میتوان گریز از قرارگرفتن در یک قالب خاص و گسترده شدن از جنبههای گوناگون مفهوم، کارکرد، زیبایی و اجرا را مشاهده نمود که این مسئله ریشه در نوع نگاه شرقی و خواستگاه ایرانی این هنرمندان دارد. ما در سنتهای تصویریمان نیز این گرایش و نگاه شرقی را در مواجه با طبیعت و انسان مییابیم تا به طور کلی در هنر ایرانی، هنرمند بیش از آنکه از جنبهای ناتورال، عقلانی و علمی به انسان و رابطه با طبیعت بپردازد با نگاهی شهودی به کشف و تفسیر آن به عنوان جزئی از طبیعت مشغول شود. این وجه شهودی و حضور انسان در بطن کار هنگامی وجه بارزتری پیدا میکند که بدانیم این ویژگی در بسیاری از آثار هنرمحیطی ایران و از جمله آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه به شکلی نمایان دیده میشود. هنرمند در این آثار به انسان جستجوگری تبدیل میشود که از دو جنبه مختلف به کشفی «درونی» یعنی حضور خود در بطن اثر و کشفی «بیرونی» یعنی حضور در طبیعت میپردازد.» راحله زمردی نیا متولد 1351 در شهر تهران است. این هنرمند دوره کارشناسی خود را در رشته عکاسی (1378) در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی گذرانده و مدرک کارشناسی ارشد خود را نیز در رشته ارتباط تصویری در سال 1385 از همین دانشکده کسب کرده است. وی هم اکنون مشغول به تدریس عکاسی در دانشگاه آزاد و همچنین به صورت خصوصی است. بیشترین فعالیتهای این هنرمند در چند سال اخیر معطوف به هنر معاصر ایران و به خصوص هنر محیطی بوده است که حاصل این فعالیتها به صورتی کتابی مجزا به زودی منتشر خواهد شد /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]