واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «سرمايه سوزي» عادت نازيباي ورزش
چقدر خوب ميشد نگاهمان را به برخي مسائل بهتر ميكرديم، چقدر خوب ميشد وقتي كم ميآوريم يا وقتي ميبازيم به جاي فرافكني، توهين و آسمان و ريسمان بافتن، فكر ميكرديم كه از كجا ضربه خورديم...
نویسنده : فریدون حسن
چقدر خوب ميشد نگاهمان را به برخي مسائل بهتر ميكرديم، چقدر خوب ميشد وقتي كم ميآوريم يا وقتي ميبازيم به جاي فرافكني، توهين و آسمان و ريسمان بافتن، فكر ميكرديم كه از كجا ضربه خورديم، چقدر خوب ميشد كه قدر داشتههايمان را بيشتر از آنچه كه امروز به آنها بها ميدهيم، ميدانستيم. چقدر خوب بود وقتي كه يك ايراني در جاي ديگري از دنيا به موفقيت دست پيدا ميكند، بنشينيم و فكر كنيم كه چرا تا وقتي بود نتوانست و وقتي رفت اينگونه شد، بدون ترديد به اين نتيجه خواهيم رسيد كه ايراد از ماست نه او. مدتهاست كه ورزش ايران قدر داشتههاي خود را نميداند. مدتهاست كه فرصتسوزي، ستارهسوزي و نخبهسوزي در ورزش ديده ميشود ولي به جاي آنكه جلوي آن گرفته شود كار به توهين و عصبانيت و بيان حرفهاي بيربط كشيده ميشود.
ميدان المپيك، ميدان عجيبي است، جايي كه ميشد توانمنديهاي واقعي ايران را ديد، بچههاي كاروان امام رضا(ع) زحمات خود را كشيدند و هرچه در توان داشتند براي سربلندي نام ايران به كار گرفتند. مربيان و كادرهاي فني تيمها طي چند سال گذشته به شدت كار كردند، برنامه ريختند و از خود مايه گذاشتند و مسئولان ورزش هم از وزارتنشينان و كميته ملي المپيگ گرفته تا رؤساي فدراسيونها هرچند كه كجدار و مريز اما به هر حال حمايت كردند تا نتيجهاي كه امروز شاهد آن هستيم رقم بخورد، نتيجهاي كه بيترديد و بدون شك نميتوان آن را تمام بضاعت ورزش ايران ناميد و ميشد خيلي بهتر از اين باشد.
اما در كنار اين تلاشها، زحمات ايرانيهاي ديگري هم در ريو به چشم آمد، آنها كه به هر دليل رفتند و بيشتر امور فني تيمهاي كشورهاي ديگر را برعهده گرفتند و اتفاقاً خوب هم بودند، حتي در برخي رشتهها بالاتر و بهتر از ما هم قرار گرفتند. هرچند خودشان بارها اعلام كردهاند از اينكه بالاتر از ايران ايستادند، ناراحتند اما برخي از ما به جاي تفكر و اعتراف به ستارهسوزي و خودزني بيشتر داد و هوار راه انداختيم و صغري و كبري چيديم. سرمايههاي ورزش ايران تنها و به دليل ضعف مديريت كلان ورزش، جلاي وطن ميكنند و كمتر ميتوان موردي يافت كه بهخاطر مسائل مالي يا موارد ديگري ترك وطن كنند، آنها با استفاده از امكانات، تجهيزات و مديريت موفق و با برنامه ديگران داشتههاي خود را به نمايش جهانيان ميگذارند و نتيجه هم ميگيرند. مربيان كاربلدي چون رضا مهماندوست و جمشيد خيرآبادي فقط و فقط به خاطر بها ندادنهاي مديران ورزش كشور مجبور شدند روي نيمكت مربيگري ديگران بنشينند. ما با تمام احترامي كه براي مربيان زحمتكش داخل كشور قائل هستيم و تلاشها و زحمات آنها را پاس ميداريم و ميدانيم هر كدامشان رؤياي دست نيافتني ديگر كشورها هستند، اما نميتوانيم منكر اين حقيقت شويم كه اگر شخصي چون خيرآبادي در كنار محمد بنا بود ميشد، نتيجه لندن 2012 براي كشتي فرنگي را تكرار كرد. نميتوان اين واقعيت را ناديده گرفت كه تكواندوي ايران ميتوانست از دانش رضا مهماندوست استفاده كند تا اينگونه سه نماينده پراميدش دست خالي به ايران برنگردند. هرچند كه ايران اسلامي لبريز از استعداد و توانمنديهاي بزرگ در عرصه ورزش است و همين حالا هم هستند مربيان و ورزشكاراني كه ميتوانند در ميادين آينده ورق را به سود ما برگردانند، اما تمام اين مسائل نميتواند توجيهي باشد بر اينكه ورزش ايران به سرمايهسوزي عادت كند و بعد از شكست يا عدم نتيجهگيري مناسب راه فرافكني و بعضاً توهين را در پيش بگيرد. فرصتسوزي و سرمايهسوزي در هر نوع آن به هيچ عنوان قابل جبران نيست و نبايد روي دهد كه در غير اين صورت ثمرهاي جز آنچه كه امروز شاهد آن هستيم را نميتوان ديد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]