محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852772561
مردی که ۳۳ سال چشمانش «رنگ خواب» ندیدهاند +عکس
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: مردی که ۳۳ سال چشمانش «رنگ خواب» ندیدهاند +عکس
در گوشهای از همین حوالی شهر مشهد در روستای «قرقی» مردی زندگی میکند که ۳۳ سال است چشمانش «رنگ خواب» را ندیدهاند.
آفتابنیوز : خیلی سخت و دردآور است که همه خواب باشند و ما نتوانیم حتی پلک روی هم بگذاریم، مجبوریم با مطالعه و یا تلویزیون نگاه کردن خود را خسته کنیم تا خواب به چشمانمان بیاید اما اگر این بیخوابی فقط یکی دو شب ادامه پیدا کند، قطعاً تمام تمرکزمان را برای انجام کارهای روزمره از دست خواهیم داد چه برسد به اینکه هیچوقت خواب به چشمانمان نیاید.
به گزارش تسنیم، در گوشهای از همین حوالی شهر مشهد در روستای «قرقی» مردی زندگی میکند که 33 سال است چشمانش رنگ خواب را ندیدهاند، تصورش برایم سخت بود، چرا که این دفعه با جانبازی روبهرو میشدم که برای دفاع از ارزشهای اسلام و انقلاب نه دست و پایش نه چهره ظاهریاش بلکه رگ خوابش را میدهد تا ما امروز آرامش را احساس کنیم هرچند او دیگر آرامشی ندارد. سالها است جنگ تمام شده و او رگ خوابش را در سنگر جا گذاشته است اما هیچ کجای دنیا رگ خواب مصنوعی و پیوندی وجود ندارد... .
وقتی بهسمت منزل این جانباز گرانقدر در حرکت بودیم در طول مسیر بارها با تابلوی حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی روبهرو شدیم، جاده بسیار تاریک است، به روستای قرقی رسیدیم کوچههای خاکی و در هم، منطقه فضای تردید را در ذهنمان بیشتر میکرد که آیا جانبازی که از آرامش خود بهخاطر ما گذشته واقعاً در این روستا زندگی میکند اما با دیدن رجب رشیدینسب تمام شک و تردیدهای ما به یقین تبدیل شد.
رجب رشیدینسب بهگرمی از حضور ما استقبال کرد و ما را به منزلش دعوت کرد؛ خانهای کوچک و ساده همانند دل صاف و بیریای صاحبخانه آن ... .
رجب رشیدینسب جانباز 25 درصد، متولد 1344 شهرستان فریمان، روستای گلستان که سال 61 در سن 16سالگی عازم جنگ میشود و بر اثر اصابت ترکش به سرش، رگ خواب خود را از دست میدهد و دیگر نمیتواند خواب را در چشمانش احساس کند.
متن گفتوگو با این جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس را در ادامه میخوانید:
رجب رشیدی با اشاره به نخستین روزهایی که عازم جنگ میشود، میگوید: 7 مهر سال 61 عازم جبهه شدم، آن زمان 17 سال بیشتر نداشتم که به پادگانی در منطقه ظفر 5کیلومتری ایلام منتقل شدیم و از آنجا به منطقه کلهقندی و تپههایی دورافتاده رفتیم، در سرپلذهاب تپهای بود، 2 تا 3 کیلومتر تپه را طی کردیم، ساعت حدود 3 و نیم صبح بود که وارد یک سنگر عراقی شدم، هوا خیلی تاریک بود نزدیک سنگر یک جنازه عراقی نیز افتاده بود، ترس وجودم را فرا گرفت، فهمیدم که عراقیها توپ و تانک دارند در حالی که ما سلاح سنگینی که با خود حمل میکردیم «آرپیجی» بود.
هفت روز بیهوش بودم
رمز عملیات ما «یا زهرا» بود؛ هوا که روشن شد رمز را با صدای بلند اعلام کردم تا نیروهای خودی متوجه حضور من شوند، بهسمت نیروهای خودی که برگشتم بچهها نزدیک 50 عراقی را اسیر کرده بودند و از روبهرو عراقیها مثل باران بهسمت ما تیراندازی میکردند، من یک کلاه آهنی بر سر داشتم که ترکش خوردم، در سرم احساس سوختگی داشتم، یکی از همرزمانم بهنام جواد قائنی دست مرا گرفت و تا آمبولانس ارتفاع 4کیلومتری تپه را رفتیم و بعد از یک ساعت بیهوش شدم.
وقتی به هوش آمدم متوجه شدم 7 روز در بیمارستان سبزواری اصفهان بیهوش بودم تا آنجا که به یاد دارم جزو اولین کسانی بودم که در نخستین لحظات عملیات مسلمبن عقیل مجروح شدم و با آمبولانس از منطقه به عقب اعزام شدم.
وی اظهار کرد: سال 66 سه ماه در منطقه سومار غرب کشور به جبهه رفتم اما چون حال خوبی نداشتم و تحت درمان بودم نتوانستم ادامه دهم و به مشهد برگشتم البته از سال 63 تا 65 برای خدمت سربازی عازم باختران شدم، گفتند: "شما بهدلیل تحت درمان بودن معاف هستی اما باید 6 ماه در باختران خدمت کنی تا کارت معافیت صادر شود" اما من 25 ماه سربازیام را تمام کردم و بعد از اتمام سربازی کارت معافیتم به دستم رسید.
با تاریکی شب سردردهایم شروع میشود
رشیدینسب میافزاید: دو پسر و سه دختر دارم و 8 سال است که از فریمان به مشهد آمدهایم بهامید اینکه شرایط زندگیمان کمی تغییر کند اما چون پول زیادی نداشتیم نتوانستیم در مشهد خانه بگیریم، به همین دلیل بهناچار در حاشیه شهر مشهد و روستای قرقی خانه خریدیم که متأسفانه هیچگونه امکاناتی ندارد، نه درمانگاه دارد، نه داروخانه و اتوبوس و این مشکلات کمی زندگی را سخت کرده است.
وی میگوید: سالهای اول بیدارخوابی برایم سخت نبود اما کمکم بدنم در برابر داروها مقاوم شد و این بیدارخوابیها به یک عادت تبدیل شد بهطوری که امروز قویترین قرصهای خواب را هم که میخورم هیچ تأثیری ندارند و حتی برای چند دقیقه هم چشمانم روی هم نمیرود.
این جانباز اظهار کرد: 33 سال که نه یک فرد عادی 33 روز هم نمیتواند بیدار بماند، کم میآورد؛ حتی اگر سه روز نخوابد زندگیاش مختل میشود، اما من 33 سال است که نخوابیدم، تا ساعت 12 که همه بیدارند اوضاع خوب است اما همین که چراغ بهنشانه خوابیدن خاموش میشود سردردهای من نیز شروع میشود، بعضی از شبها در خانه طاقت نمیآورم و با موتور از خانه بیرون میزنم.
هوا که گرمتر بود توی خیابان آتش روشن میکردم و تا صبح چای و تخمه میخوردم، باید یکجوری شب را بهامید صبح بگذرانم، گاهی شبها نیز به خواجه مراد میروم و یا به کوه و بیابان میزنم، اکثر چوپانان اطراف مشهد مرا میشناسند.
وقتی همه خوابند ...
حاج رجب میافزاید: شبها 8 تا 9 قرص خواب قوی مصرف میکنم اما هیچ تأثیری ندارند، تنها برای دلخوشی میخورم، تقریباً هر دو شب یک سرم میزنم، در این سالها بهقدری سرم زدهام، دستانم فلج شدهاند، با زدن این سرمها تنها یکی دو ساعتی کسل و گیج میشوم اما باز هم خوابم نمیبرد. گاهی شبها چشمانم بهاندازهای درد میکند که مجبور میشوم آنها را با پارچه ببندم اما باز هم تأثیری در خوابیدن من ندارد.
روزها به منزل برادرم که جانباز شیمیایی است، میروم. یا میروم خرید و با هممحلهایهایم صحبت میکنم، به هر نحوی روز را طی میکنم، روز را خیلی دوست دارم بهطوری که خوشبختی من در روز است، آرزو دارم همیشه روز باشد، با غروب آفتاب سختترین لحظات زندگی من رقم میخورد. اگر در طول روز خسته هم شوم باز هم خواب آلودگی سراغم نمیآید، اگر یک شب تا صبح چند کیسه سیمان را از پایین ساختمانی به بالاترین طبقهاش ببرم باز هم تأثیری روی خوابم ندارد یعنی خستگی هم سبب نمیشود دقایقی بخوابم.
جانباز 25 درصد فریمانی میگوید: تست خوابم را همین چند وقت پیش به آلمان فرستادند اما پس از بررسی در کمیسیون پزشکی اعلام کردند: "این بیدارخوابی معالجهشدنی نیست و ما هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم" چرا که رگ خوابم از بین رفته است، البته میگویند یک راه وجود دارد که بر اثر این درمان چشمانم آسیب میبیند و حتی ممکن است بیناییام را از دست بدهم.
در تمام طول زندگیام از سال 61 تا به امروز سال گذشته تنها چند ساعتی بیهوش و بیحال افتادم، آن هم زمانی بود که به یکی از مراکز بهداشتی اطراف منزل برای زدن آمپولهایم رفتم، وقتی وخامت حالم را دیدند، چند داروی خوابآور به داروهایم اضافه کردند و گفتند: "هرچه سریعتر خودت را به خانه برسان" تنها آن زمان بودم که ساعتی بیهوش شدم، البته خواب نبودم چون اتفاقات دور و برم را کاملاً حس میکردم.
شبی 20 لیتر چای میخورم
رجب با ابراز "در آشپزخانه و یکی از اتاقها پناهگاهی برای بیدارباشهای شبانهام درست کردهام" بیان میکند: وقتی همه در خانه خواب هستند مجبورم در آشپزخانه و یا اتاق با نور چراغ شب را به صبح برسانم. میدانم که اعضای خانواده هم اذیت میشوند، به هر حال وقتی در خانه یک نفر بیدار باشد و با خود کلنجار برود و نتواند بخوابد، دیگران هم خوابشان نمیبرد.
قرصهایی که مصرف میکنم آب بدنم را خشک میکنند به همین دلیل شبی 20 لیتر چای میخورم، یک فلاکس چای دارم که آن را پر میکنم و تا صبح خودم را مشغول میکنم، بیرون رفتن از خانه آن هم در تاریکی شب با من عجین شده و بهنوعی تبدیل به بخشی از زندگی من شده است، روزها شده بهشت من؛ از شب و تنهایی آن واهمه دارم.
بیکاری دردی بزرگتر از بیخوابی
گاهی شبها فشار عصبی صبر و تحمل برایم نمیگذارد، بیکاری درد بزرگی است که کنار بیخوابی همراه من در تمام این 33 سال بوده است و چهبسا بیکاری دردی بزرگتر از بیخوابی در زندگیام بوده است، به بنیاد شهید درخواست دادهام تا شغلی مانند آبیاری فضای سبز و یا نگهبانی برایم فراهم کند چرا که اگر مشغول کار باشم اعصابم سر جایش است و کمتر به بیخوابیام فکر میکنم. در تمام این سالها خرج زندگیام با حقوق جانبازی که بنیاد شهید میدهد تأمین شده است چرا که سواد درست و حسابی ندارم، از طرفی فشار عصبی مانع کار کردن من در این سالها بود.
رشیدینسب میگوید: من 33 سال است که نخوابیدم اما بنیاد تنها 25 درصد برایم جانبازی رد کرده است در حالی که جانبازان نقص عضو باید 50 درصد جانبازی بگیرند. چون در روستا زندگی میکردیم بینام و نشان بودم، الآن هم دور از شهر هستم، به همین خاطر یکی دو سالی بیشتر نیست که از بنیاد شهید پیگیر کارم شدهاند، البته در تمام این سالها مخارج درمانیام را بنیاد شهید پرداخت کرده و الآن نیز زیر نظر پزشک بنیاد شهید هستم.
کسی از بیخوابیام خبر نداشت
وی اظهار داشت: خانواده همسرم از بیدارخوابی من اطلاع نداشتند و حتی این موضوع را در تمام این سالها از خانواده خودم و دوستان و آشنایان پنهان کرده بودم چرا که من تنها بهخاطر خدا رفتم، به همین دلیل مانند یک راز در سینه نگه داشته بودم. احساس میکنم سختترین درد دنیا بیخوابی است، حاضر بودم حتی دو دستم قطع میشد، اما شبها میتوانستم با آرامش بخوابم، انسانهای عادی با وجود هزاران مشکلی که در زندگیشان دارند با دو ساعت خواب آرام میشوند، کاش میتوانستم در شبانهروز حداقل یک ساعت بخوابم.
چندباری که با رسانهها گفتوگو داشتم همه متوجه شدند و گلایه داشتند که چرا اینهمه سال این موضوع را از آنها پنهان کردم هرچند دانستن این موضوع سبب حل مشکل من نمیشود چرا که پزشکان آلمانی همه قطع امید کردهاند.
گفتوگویم با این جانباز دفاع مقدس را پایان میدهم و از خانه حاج رجب بیرون میآییم. آسمان رفته رفته رو به تاریکی میرود و سکوت همهجا را فرامیگیرد اما رجب داستان ما امشب نیز همانند تمام شبهای گذشته در گوشهای از خلوت تنهاییاش بهامید طلوع آفتاب ثانیههای ساعت را نظارهگر است تا شاید امشب زودتر از همیشه خورشید طلوع کند.
۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]
صفحات پیشنهادی
پرنسس فضایی 26 ساله با زبان 2تکه و تتوی چشمانش !+عکس
اقدامات عجیب دختر 26 ساله باعث شده است که به او لقب پرنسس فضایی را بدهند تتوی چشمانچهر ه این دختر مانند صورت هایی است که در فیلم های فضایی دیده ایم رنگ چشمان و زبان دو تکه اما این دختر کاملا زمینی است گرک نوترال ۲۶ ساله مشهورترین تتوکار در انگلیس و حتی در سراسر دنیاست تتوی بدنمردی که سال آینده سرش روی بدن فرد دیگری قرار خواهد گرفت! (+عکس)
مردی که سال آینده سرش روی بدن فرد دیگری قرار خواهد گرفت عکس باشگاه خبرنگاران جراح معروف ایتالیایی از جزئیات جدیدی از نخستین عمل پیوند سر جهان پرده برداشت سرجیو کاناورو - جراح و عصبشناس معروف ایتالیایی اعلام کرد انجام نخستین عمل پیوند سر در جهان را برای دسامبر ۲۰۱۷ برنامهازدواج بازیگر زن مشهور با مردی ۲۰سال بزرگتر از خودش +عکس - پایگاه خبری تحلیلی 598
لادن مستوفی بازیگر سرشناس و معروف سینما با ۲۰ سال اختلاف سنی همسر شهرام اسدی کارگردان با ذوق سینما است یکشنبه ۳۱مرداد۱۳۹۵دختر ۱۰ ساله فلسطینی، کوچکترین خبرنگار دنیا+عکس
دختر ۱۰ ساله فلسطینی کوچکترین خبرنگار دنیا عکس جنی جهاد دختربچه فلسطینی با ۱۰ سال سن اقدام به تهیه گزارشهای مختلفی از فلسطین میکند و رسانهها از وی به عنوان کم سن و سالترین خبرنگار دنیا یاد میکنند به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس دختر فلسطینی جنی جهاد 10 ساله است اممردی که در ۷۰ سالگی قلعه میسازد
وبسایت مجله مهر سانگ پیلون یک پیرمرد چینی است که در سن ۷۰ سالگی موفق شده یک قلعه سنگی بسازد این استاد دانشگاه حدود ۲۰ سال از عمر خود را صرف ساختن قلعه ای کرده که ۲۰ هکتار مساحت دارد و پر از مجسمه های غول پیکر و هیجان انگیز است سانگ ۲۰ سال پیش کار خود را در دانشگاه رها کرده وشلیک مرگبار دختر 15 ساله به پدر بددهن+عکس - پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا
رکنا "برشا میددو" نوجوان 15 ساله به اتهام قتل پدر بددهن اش بازداشت شد برشا میددو به اتهام قتل پدر فحاش و بداخلاق اش دستگیر شده و در بازداشت بسر می برد این نوجوان 15 ساله که سال ها در سایه ای از ترس زندگی می کرده بالاخره پدر بدخلق خود را با ضرب گلوله از پای درآورد ایبازداشت خبرنگار صدا و سیما در قاهره +عکس
بازداشت خبرنگار صدا و سیما در قاهره عکس خانم سمیرا منتظری خبرنگار صدا و سیما در قاهره بازداشت شد به گزارش فرهنگ نیوز سمیرا منتظری عصر دیروز دوشنبه توسط نیروهای امنیتی مصر بازداشت شد خانم منتظری پس از بازداشت توسط پلیس مصر به مرکز بازپرسی منتقل شد بهانه بازداشت اینمرگ پسر 10ساله در بزرگترین سرسره آبی دنیا +عکس
سرسرهای که توماس از آن سقوط کرد دیوانه نام دارد مرگ در سرسره آبی پسر خردسال در حالیکه با سرسره آبی با دوستانش خوشگذرانی میکرد به پایین پرتاب شد و جانش را از دست داد توماس پسر بچهی ده سالهای که پس از تمام شدن امتحانات پایان سال تحصیلی با دوستانش برای تفریح در پارک آبیبازداشت خبرنگار زن ایرانی در قاهره +عکس
تراز خبرنگار شبکه خبری العالم در قاهره گزارش داد که خانم سمیرا منتظری خبرنگار صدا و سیما در قاهره بازداشت شد به گزارش تراز سمیرا منتظری عصر دیروز دوشنبه توسط نیروهای امنیتی مصر بازداشت شد خانم منتظری پس از بازداشت توسط پلیس مصر به مرکز بازپرسی منتقل شد بهانه بازداشت این خبرنچرا سوریان افتاد؟ به روایت مردی که قبل از حمید طلایی فرنگی ایران شد
ورزش > کشتی - حسن رنگرز در گفتگو با خبرنگار اعزامی خبرآنلاین به ریودوژانیرو در مورد عملکرد حمید سوریان و سعید عبدولی در روز نخست مسابقات کشتی و شکست شان فرنگی و پیش بینی خود صحبت کرد مرتضی رضایی - خبرنگار اعزامی خبرآنلاین به ریو حسن رنگرز مربی ایرانی تیم ملی کشتی ف-
گوناگون
پربازدیدترینها