تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى كه دل در درون سينه بى قرار است و به دنبال حق مى‏گردد و چون به آن رسيد، آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804292563




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مصدق منتظر مرگ شد و با پیژامه ای خاکستری روی تختش نشست


واضح آرشیو وب فارسی:الف: سایت تاریخ ایرانی بخشی از کتاب «تراژدی تنهایی» نوشته کریستوفر دی بلیگ و ترجمه بهرنگ رجبی که به روز کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ دارد را منتشر کرده است.
در این مطلب آمده است؛
مصدق منتظر مرگ شد. با پیژامه ای خاکستری به تن روی تختش نشست. ناگهان پنجرهٔ پشت سر مصدق شکست. باقی تخت را کشیدند و از دم پنجره دور کردند. به مصدق التماس کردند که پا بشود و از اتاق خواب برود به اتاقی دیگر، دورتر از خط مقدم آتش.
حتی این امکان هم بود که از بالای دیوار دربروند، مصدق قبل تر آن باری که به خانه اش حمله شد، همین کار را کرده بود. به نظر می آمد این پیشنهادها مصدق را رنجانده و خشمگین کرده. کماکان اصرار داشت که خواهد ماند. از رفقایش چنین انتظاری نداشت: «آقایان، التماستان می کنم هر جا می خواهید بروید.»
مصدق حتما می دانست آن ها رهایش نخواهند کرد. محمود نریمان، از نماینده های ملی گرای مجلس هفدهم، پیشنهاد خودکشی دسته جمعی داد: «چرا اینجا منتظر بنشینیم که آن بی مقدارها بیاید ما را بکشند؟» مصدق با عصبانیت این فکر را رد کرد و بعد هفت تیرهای خودش و نریمان را گذاشت توی گاوصندوق.
نردبانی پای دیوار حیاط گذاشتند و تعدادی رفتند بالا و رسیدند به آن طرف. بعد نوبت مصدق شد.
فکر این بود: تا جایی که می شود از خانهٔ شمارهٔ ۱۰۹ خیابان کاخ دور شوند. توی عمارت کناری که کسی تویش زندگی نمی کرد تختی چوبی پیدا کردند و آن را به بغل خواباندند تا بتوانند رویش بروند و برسند آن طرف دیوار خانه. قضیه همین طور ادامه یافت، به سمت شرق می رفتند و از آشوب دور می شدند؛ در گذر از یک خانه که زن و بچه تویش بود، ازشان خوب استقبال نشد و در خانه ای دیگر ساکنانش که روی پشت بام فرش پهن کرده بودند و ...
[ مشاهده متن کامل خبر مصدق منتظر مرگ شد و با پیژامه ای خاکستری روی تختش نشست در الف ]


جمعه ، ۲۹مرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.tnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن