تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804814770
خانه پدرم - پایگاه خبری تحلیلی ایران بالکان
واضح آرشیو وب فارسی:ایران بالکان: رمان «خانه پدرم» نوشته اورهان کمال (۱۹۷۰-۱۹۱۴) نویسنده رئالیست ترکیه ای به تازگی با ترجمه حمیدرضا همایونی فر توسط انتشارات رهی منتشر شده است. به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالکان (ایربا) داستان این رمان، روایت زندگی قهرمان داستان از زبان اوست که وضعیت زندگی یک خانواده در تنش های اجتماعی ترکیه در آستانه جنگ جهانی اول و کوچ اجباری را به تصویر می کشد. این کتاب در زمان انتشار در ترکیه، با استقبال زیادی روبه رو شد. در بخشی از این کتاب می خوانیم: «قلمرو خودم را در خانه تعیین کرده بودم. هر آنچه می گفتم اجرا می شد. می توانستم خواهران و برادرم را تا جایی که دلم می خواهد کتک بزنم. وقتی که پس از غروب با توپ فوتبال زیر بغل برمی گشتم، کسی نمی پرسید که کجا بوده ام، چرا دیر کرده ام یا از درس و مدرسه ام به خاطر فوتبال بازی کردن زده ام! با بادبادک هایم که رنگ و اندازه های گوناگون داشتند بالای بام خانه می رفتم و فرامینم را به آسمان صادر می کردم. مادرم در شرایطی نبود که بخواهد با من سروکله بزند. هر روز با کلی عصبانیت از دادگاه ها، پیش وکیلان می رفت و از آنجا به اداره های ثبت اسناد. تلاش می کرد تا قضیه خانه ای را که از پدرم برایش به جا مانده بود، حل وفصل کند. معمولا خسته و خیس عرق برمی گشت. نمی دانم حتی بدون داشتن این دست دغدغه ها هم می توانست با من تا کند یا نه. آن سال در مدرسه مردود شدم. اما این موضوع حتی کوچک ترین تاثیری روی حکمفرمایی من در خانه نداشت. مادرم چند باری غر زد؛ ولی نهایتا کوتاه آمد و گفت: «هر کاری می خوای بکن. اندازه کافی بزرگ هستی. نمی تونم خودم رو عذاب بدم.» با این حرفش عملا افسار من را به دست خودم سپرد. خوشحال بودم. فکر می کردم سلطنتم ادامه می یابد. اما یک روز، نامه بلندبالایی از پدرم دریافت کردیم. او از ما خواسته بود تا فورا برای گذرنامه اقدام کنیم، هر چه را که می توانیم بفروشیم و سریع راه بیفتیم. «خانه پدرم» با قیمت ١٢٠٠٠ تومان منتشر شده است. نسخه الکترونیک این کتاب با قیمت ٤٠٠٠ تومان منتشر شده است.
پنجشنبه ، ۲۸مرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران بالکان]
[مشاهده در: www.tnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]
-
گوناگون
پربازدیدترینها