واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به همت کتابخانههای عمومی شهرستان ساوهنشست کتابخوان در شهر ساوه برگزار شد
به همت کتابخانههای عمومی شهرستان ساوه نشست کتابخوان در مدرسه راهنمایی شهید غفاری شهر ساوه برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، ظهر امروز به همت کتابخانه عمومی شهید هاشمینژاد ساوه نشست کتابخوان مدرسهای در مدرسه راهنمایی شهید غفاری و به کوشش کتابداران کتابخانه سلمان ساوجی برگزار شد. در نشست کتابخوان مدرسهای دبستان شهید غفاری 6 نفر از معلمان، کتابداران و دانش آموزان به ارائه کتابهای خوانده شده خود پرداختند. کتاب «سیاره اوراک» نوشته فریبا کلهر ارائه توسط حوری صاحب از جمله کتابهای معرفی شده در این نشست بود. این کتاب دو جلدی است که در یک مجلد نیز چاپ شده است. صبا، دختری که چشمانی تابناک و پرفروغ داشت، در سیاره اوراک نشسته بود و به آواز دهها قناری گوش میکرد. در جلد اول این داستان یک تصویر ایرانی پیدا میکنید: زندگی ایرانی، خانوادهی ایرانی، ارتباطها و پیوندهای میان مردم ایران و با سه نسل ایرانی روبرو میشوید که با قلم توانمند نویسنده به شکل زیبایی از روحیه و حال و هوای ایرانیان برداشت شده است. از سوی دیگر با یک تمدن خشک و علمزده و قانونمدار روبرو هستید که احساس و قلب را بر نمیتابد. حالا مکان برخورد و تعامل این دو، دختری پرورش یافته با دانش و فرهنگ ایرانی است.
کتاب «خدا هست» نوشته پرستو ابراهیمی ارائه توسط سمیه بابایی حقیقی نیز در این نشست معرفی شد. روزی شخصی به آرایشگاه رفت و با آرایشگر شروع به گفتوگو کرد، آنها درباره موضوعات مختلف به گفتوگو پرداختند، وقتی به موضوع خدا رسیدند، آرایشگر گفت: من باور نمیکنم که خدا وجود دارد، زیرا اگر بود این همه مریضی این همه بچههای بی خانمان این همه درد و رنج وجود نداشت!!! نمیتوانم تصور کنم خدای مهربانی را که اجازه میدهد اینها وجود داشته باشند. مشتری چون نمیخواست جواب او را بدهد به او پاسخی نداد و... کتاب «آنچه دختران باهوش باید بدانند» نوشته ملینا خدادادی نیز از دیگر کتابهایی بود که توسط ملینا خدادادی نویسنده کتاب ارائه شد. مجموعه کتاب پنج جلدی «آنچه دختران باهوش باید بدانند» بهترین راهنمایی و راهکار را برای باهوش بودن در هر شرایطی به دختران نوجوان نشان میدهد. این مجموعه با تصویرگریهای جذاب و داستانهای کوچک و واقعی موقعیتهایی را خلق میکند که هر دختری حداقل یکبار آن را تجربه کرده است. کتاب «قصه ما مثل شد» نوشته محمد میرکیانی نیز از دیگر کتابهایی بود که در نشست امروز توسط مهدیه مددی ارائه شد. مجموعه کتاب «قصه ما مثل شد» که توسط محمد میرکیانی نگاشته و محمد حسین صلواتیان تصویرگری آن را بر عهده داشته مجموعهای پنج جلدی ست که در سال 1384 برای اولین بار چاپ شده و در سال 1386 عنوان کتاب برگزیده سال را نیز دریافت کرده است. تعداد 110 قصه از قصه مَثلهای فارسی برای نوجوانان به زبان ساده و روان گردآوری و بازنویسی شده است. کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» نوشته مهدی آذر یزدی ارائهدهنده هلیا ایزدی نیز در این نشست معرفی شد. این کتاب شامل هشت جلد با موضوع «قصههای کلیله و دمنه»، «قصههای مرزبان نامه»، «قصههای سندباد نامه و قابوس نامه»، «قصههای مثنوی مولوی»، «قصههای قرآن»، «قصههای شیخ عطار»، «قصههای گلستان و ملستان» و «قصههای چهارده معصوم (ع)» است. کتاب «همسران شاه» نوشته بهرام افراسیابی ارائه توسط مهشید کرد نیز در این نشست در معرض معرفی قرار گرفت. سرگذشت همسران شاه بر اساس اسناد و مدارک دست اولی تدوین گشته که بسیاری از آنها برای نخستین بار عرضه میشود. جریانات محقق و پشت پردهای در جریان نامزدی فوزیه، ناسازگاری دربار و در نهایت طلاق وی به زبان و نوشته افراطی که به طور تنگاتنگ در بطن ماجرا بودهاند، در همین چارچوب میگنجد.
در نشست امروز همچنین کتاب مهدی باکری به روایت همسر شهید نوشته مریم برادران به همت زهره طالب حقیقی معرفی شد. زندگی نامه مختصری از تمام دلاوریها، فداکاریها و تمام ایثارگریهای شهید تنها در 56 صفحه به نگارش درآمده است. این کتاب بر خلاف قطر کم، عمق زیادی دارد، نویسنده در این کتاب به سه نکته اساسی که از ویژگیهای بارز شهید میباشد، اشاره کرده است. نخست اینکه با توجه به فرمایشات امام خمینی در زندگی قناعت را پیشه کارش کرد و این چنین به همسرشان بیان کردند: «من خانه بدوش هستم و باید سبک زندگی کنم و تنها وسایل اولیه زندگی برایمان کافی است»، دوم اینکه بیتالمال از اهمیت زیادی نزد ایشان برخوردار بود، به طوری که به نقل از همسرشان بیان شده است که گروهی از رزمندگان میهمان ما بودند، مقداری نان از سپاه به منزل ما آوردند، من برای خودم نان برداشتم تا با غذا میلم کنم، مهدی گفت: «این برای بچههای رزمنده است و شما نمیتوانی از آن بخوری» و من با خرده نانهای ته سفرهی خودمان آن شب را گذراندم و در آخر اینکه پست مقام در چشم ایشان هیچ جایی نداشت. به نقل از همسرشان در کتاب این چنین آمده است: «یکی از دوستان مهدی به طور اتفاقی ما را بیرون از منزل دید و به محض دیدن مهدی جلو آمد و گفت: آقا مهدی کجایی بیام زیارت شما با تمام شأنی که برای دوستش قائل بود و در عین صلابت و جدیت گفت: مگر من امام زادهام؟» مهدی باکری در سال 1333 متولد و در سال 1359 با صفیه مدرس ازدواج کرد و بعد از 4 سال از زندگی مشترکشان در سال 1363 شهد شیرین شهادت را نوشید و آسمانی شد. انتهای پیام/87013/ط40
95/03/09 :: 16:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]