تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس غمى از غم‏هاى دنيا را از مسلمانى برطرف نمايد، خداوند غمى از غم‏هاى روز قي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837932738




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

در كودتاي 28 مرداد تمام غرب مقابل ايران ايستاد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: در كودتاي 28 مرداد تمام غرب مقابل ايران ايستاد
ساده لوحی است اگر باور کنیم پیوندهای انگلستان در ایران به طور کامل قطع شده است...
نویسنده : مهدی‌ پورصفا 

در كودتاي 28 مرداد تمام غرب مقابل ايران ايستاد
28 مرداد روز تلخي براي تمام ايرانيان است؛ زماني كه دولت ملي دكتر مصدق سرنگون شد و زمانه براي يك ديكتاتوري چند ده سال به غارت رفتن منابع ملي فراهم شد. درباره اين كودتا و تأثير آن در تاريخ ايران سخنان فراواني گفته شده است. همين بس كه هم اكنون يكي از موضوعات مطرح در رقابت‌هاي انتخاباتي رياست جمهوري امريكا بحث نقش دولت امريكا در اين وقايع است. اما سؤال اصلي اينجاست كه با وجود محكوميت امريكا در اين واقعه، دولت انگلستان به رغم ايفاي نقش اصلي در چنين واقعه‌اي هيچ‌گاه مورد نقد جدي قرار نگرفته است. همين مسئله سبب شد با يعقوب توكلي تاريخ‌نگار كشورمان مباحثه‌اي داشته باشيم. ‌آقاي توكلي با تشكر از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد. در مورد كودتاي 28 مرداد صحبت زياد شده است چه درباره نقش امريكا و چه اعترافاتي كه خودشان در اين باره داشته‌اند، اما به نظر مي‌رسد بين تمام اين اتفاقات و وقايعي كه روي داده است، محققان و تاريخ‌نگاران حتي در داخل كشور نيز بسيار كمرنگ‌تر به نقش دولت انگليس پرداخته‌اند. شما اين مسئله را ناشي از نحوه بيان تاريخي قضيه مي‌دانيد يا جهت‌گيري‌هاي خاصي كه قصد دارد نقش دولت انگلستان را به عنوان نقش طراح اصلي اين كودتا بپوشاند؟ ببينيد، انگليسي‌ها در طول دوره حضورشان در عرصه استعمار چه در دوره‌اي كه به عنوان قدرت مسلط حضور داشتند چه دوره‌اي كه قبل از آن هنوز قدرت مسلط نشده بودند و توجه زيادي به مسئله نقش تاريخي و چگونگي ثبت قضاياي تاريخي داشتند، بنابراين مي‌بينيم چهره‌هاي سياسي دولت انگلستان در ايران و در كشورهاي مختلف عموماً يك مأموريت به همراه مأموريت سياسي‌شان در كشورها دارند و آن مطالعات تاريخي و نوشتن در حوزه مباحث تاريخي آن كشورهاست، مثلاً شما مي‌بينید سر جان‌كوم به عنوان يك نماينده سياسي جزو كساني است كه براي اولين بار در ايران دست به نوشتن مطالب تاريخي مي‌زند و نوشته‌هايش در يك دوره‌اي تبديل به سند تاريخي مي‌شود يا يك ديپلمات انگليسي كه كنسول ايران در گيلان است، تاريخ گيلان را مي‌نويسد. عناصر مختلف انگلستان در اين باره به تاريخ‌نويسي بسيار توجه داشتند. نكته بسيار مهم ديگري كه در تجربه تاريخي انگليسي‌ها وجود دارد، اينكه آنها به دنبال اين هستند كه هر جا نقشي ايفا كردند، حضور خودشان را پنهان كنند، به عنوان نمونه در مقدمه كتاب «تاريخ معاصر ايران» دانشگاه كمبريج نوشته «پيتر آوري» آورده شده: «تجزيه سرزمين ايران محصول شرايط اقليمي است و گستردگي جغرافياي ايران بوده و اين مرتبط با سياست‌هاي دولت‌هاي بين‌المللي در منطقه نيست»، يعني در اين فضاي تاريخي نويسنده از ابتدا توجه دارد كه ذهن را به اين سمت ببرد كه وسعت سرزميني در ايران باعث تجزيه شد نه دخالت انگليسي‌ها در پرونده‌هاي مختلف تجزيه ايران. در حقيقت نقش انگليسي‌ها در اين باره به طور كلي كتمان مي‌شود. بله در خيلي از اين موارد انگليسي‌ها اين پنهان‌كاري را ياد گرفته‌اند و در واقع رفتار سري بودن و سري‌نويسي را. اما در نقطه مقابل امريكايي‌ها خيلي از اين جهت صريح‌تر هستند و آن خصلت كابُويي آنها خيلي امريكايي‌ها را به پنهان‌كاري وا نداشته است، به اضافه اينكه چهره‌هاي نظامي آنها آمدند اينجا مثلاً چهره علمي گرفته‌اند يا مثلاً چهره ديگري از خودشان ساخته‌اند. اين چندگانگي و چندرو بودن و چند لايه بودن انگليسي‌ها سبب مي‌شود كه اينها تلاش داشته باشند در برخي نقش‌هاي تاريخي و ثبت اسناد و صدور اسناد مراقبت بيشتري بكنند. بنابراين شما در ايران مي‌بينيد كه در طول تاريخ هيچ‌كس به اندازه چِرچيل در حق ايران و تاريخ معاصر ايران جنايت نكرد، رضاخان را بر ايران تحميل كرد و در جنگ جهاني دوم ايران را اشغال كرد و كودتاي 28 مرداد را او با امريكايي‌ها هماهنگ كرد و آنقدر رِندي و شيطنت در تنظيم مسائل تاريخي در ايران اتفاق افتاده است. با اين حال شما مي‌بينيد در ايران همه به هيتلر فحش مي‌دهند و هيتلر را در جريان جنگ جهاني دوم بد معرفي مي‌كنند بله او هم بد است و جنايت كرده است ولي كسي اين سؤال را نمي‌پرسد كه هيتلر اگر مرتكب اشتباه يا جنايت شده است در مورد روس‌ها و خيلي‌هاي ديگر مرتكب شده است كاري به ايرانيان نداشته است. خب بالاخره نمي‌توان منكر اين قضيه شد كه هيتلر جنايت‌هاي بدي در حق بشريت انجام داده است. با اين حال شايد انگلستان به دليل برخي سرمايه‌گذاري‌هاي خود در ايران چهره چندان منفوري در ايران نداشته باشد. چرا در ايران همه به هيتلر بد مي‌گويند ولي چرچيل را ستايش مي‌كنند؟ در حالي كه چرچيل عامل اصلي همه اين جنايت‌ها در حق اين ملت بوده و او باعث كودتا شده است، چرچيل باعث اشغال ايران شده، باعث قحطي و گرسنگي در ايران شده است، چرچيل باعث كودتاي 1299 شد و در واقع ايده او براي شكل‌گيري حكومت رضاخان و مدل حكومت او در منطقه منتهي به ظهور اين ديكتاتوري شده است ولي در فضاي تاريخ‌نگاري چرچيل ستايش مي‌شود و حتي جالب است طرفداران انگليس به رضاشاه فحش مي‌دهند و بد مي‌گويند به دليل اينكه احياناً تمايل كمي به آلماني‌ها پيدا كرده است. البته اگر رضاشاه تمايلي هم پيدا مي‌كرد تمايل جنگ‌آورانه نبود و تمايل تأثيرگذار در فضاي نظام سياسي و بين‌الملل نبود در حد استفاده از تعدادي مهندس بود، آن هم نه از رايش سوم. قبل از آن اينها نيرو آورده بودند، قبل از شكل‌گيري دولت نازي و اين مهندسان از جمهوري وايمار به ايران آمده بودند. آقاي توكلي نقشي را كه انگليسي‌ها در كودتاي 28 مرداد ايفا كردند و آن بحثي كه در مورد پنهان‌كاري آنها وجود دارد چگونه در تاريخ امتداد مي‌‌دهيد؟ چگونه مي‌توانيم امتداد آن را در تاريخ ببينيم؟ امتداد نقش انگليسي‌ها در ايران به گونه‌اي است كه بهترين ژورنال‌هاي مطالعاتي در مورد ايران معاصر عمدتاً توسط انگليسي‌هاست، حتي اينها تا همين سال‌هاي اخير هم آمدند يا مثلاً پرونده‌هايي كه در قضاياي شخصيت‌شناسي و مسائل مطالعاتي كه انگليسي‌ها دارند در جريان‌هاي مختلف به دليل اينكه انگلستان در اين حوزه مطالعاتي توجه جدي دارد، پيوندها و ارتباطاتش در ادامه در روند قضاياي سياسي در ايران در بعضي از موارد توانسته است تداوم پيدا بكند و انقطاع در سياست او حاصل نشود. اين روش انگليسي‌ها در حوزه عملياتي با روش امريكايي‌ها نيز تفاوتي دارد يانه؟ در جريان كودتاي 28 مرداد پروژه‌اي كه انجام شد، كار انگليسي‌ها بود. پروژه امريكايي‌ها شكست خورده بود كه آن هم استفاده از نيروي نظامي بود ولي در واقع پروژه انگليسي جواب داد و اين پروژه استفاده از اراذل و اوباش و به خدمت گرفتن كساني بود كه به دليل اينكه آدم‌هاي فقير و پاپَتي بودند، لات بودند و خيلي شخصيت اجتماعي نداشتند و طبقه جامعه لات‌ها در ايران در كودتا به استخدام درآمدند و آمدند مخاطرات ناشي از تظاهرات در بيرون و كشمكش‌هاي خياباني و احتمال اقدامات مختلف مخالف دولت را پذيرفتند، بدون اينكه بعداً بتوانند طلبكار جدي دولت شوند، جز چند نفر از سردسته آنها بقیه خيلي عقل‌شان نمي‌رسيد كه مدعي حكومت بشوند، مثلاً نظاميان يا زاهدي و خانواده‌اش دائماً خودشان را تاج‌بخش معرفي مي‌كنند و مي‌گويند ما هستيم كه به شاه تاج داديم و سلطنت را برگردانديم، بنابراين شاهد هستيم كه انگليسي‌ها روي بدنه اجتماعي تأثير گذاشتند كه وقتي آنها به خدمت گرفته شدند بعداً نتوانستند مدعي شوند، نتوانستند سند برملا كنند ولي كساني كه با امريكايي‌ها همكاري داشتند، بعداً خيلي راحت برملا شدند و اسناد و مستنداتي كه شكل گرفته است ساختارش در پيوند با امريكايي‌ها زودتر آشكار شد تا ساختاري كه در خدمت شبكه‌هاي جاسوسي انگليس وجود داشت. شما فكر مي‌كنيد دامنه نفوذ اين شبكه‌ها تا الان هم كشيده شده باشد به‌خصوص شبكه‌هاي انگلستان، به‌ویژه اينكه ما در فتنه 88 هم شاهد تحرك جدي دستگاه اطلاعاتي انگليس بوده‌ايم؟ اين پيوند در دوره‌هاي مختلف امتداد داشته است. خصوصاً اينكه انگليسي‌ها از منافع امتداد يا تداوم يك سياست يا يك پيوند منافع فراوان و سودهاي بسياري را به دست آورده‌اند، حتي شما مي‌بينيد در خيلي از جاها اينها كساني را كه به خدمت در مي‌آورند به طور خانوادگي با آنها ارتباط و پيوند دارند، يعني در بين وابستگان به خودشان گسست خانوادگي ايجاد نمي‌كنند، اينطور نيست امروز بروند يك نفر را استخدام كنند و فردا شخص ديگري را، هر چند در ايران بسياري از اين حلقه‌ها و رابطه‌ها در جريان انقلاب اسلامي در هم شكست و منقطع شد ولي ساده‌لوحي است اگر باور كنيم پيوندهاي انگلستان در ايران به طور كامل قطع شده و آن پيوندها و روابطش را از دست داده است. آقاي توكلي نحوه نفوذ انگلستان در داخل ايران و ارتباط‌گيري با شخصيت‌هاي مطرح تنها محدود به جاسوسي بوده است يا اين كه همانند آمريكا سر پل‌هاي متعددي براي اين مسئله در داخل تعريف شده است؟ مي‌توان بحث نفوذ را در اين حوزه نيز صادق دانست؟ انگليسي‌ها راه‌هاي مختلف براي ايجاد ارتباط در پيش گرفتند و الزاماً هميشه راه‌هاي پيچيده امنيتي و شبه‌امنيتي يا سازمان‌هاي جاسوسي نيست، بيش از هر چيز كه در گذشته هم به خوبي آن را تجربه كرده‌اند و تجربه آن را داشته‌اند تربيت افراد است؛ فرصت‌هاي دانشگاهي، فرصت‌هاي فرهنگي و تبليغاتي و امكاناتي از اين دست كه بتوانند افراد بسياري را به سمت خودشان جذب بكنند و به خدمت خودشان درآورند، بدون اينكه آنها ظاهر امنيتي داشته باشند ولي افراد را بتوانند به استخدام خودشان دربياورند. اگر بخواهيد يك نقد كلي روي عملكرد دولت مصدق داشته باشيد فكر مي‌كنيد تا چه اندازه بشود اين دولت را در فرآيندي كه در كودتا اتفاق افتاد، مقصر دانست؟ دولت‌ها در آن زمان دولت‌هاي كوتاه‌عمري بودند، تقريباً بين شش تا 13 ماه عمر داشتند. دولت دكتر مصدق مانند ساير دولت‌ها از دل نهضت ملي بيرون آمد 5/2 سال حكومت كرد و آنچه به عنوان كودتا در ايران اتفاق افتاد، الزاماً تقصير دولت مصدق نيست، دولت مصدق كوتاهي كرده چون كه اساساً تمام رهبران نهضت و جريان جنبش ملي شدن صنعت نفت كاستي‌هايي دارند، چون مشكل نسل امروز ما اين شده است كه با كاركرد انقلابي داريم اينها را مقايسه و محاسبه مي‌كنيم ولي شخصيت و كاركرد آنها انقلابي بود، آنها چهره‌هايي بودند كه مي‌خواستند از دل اشرافيت سياسي و دولت پهلوي بهبود اوضاع را داشته باشند و افراد انقلابي نبودند كه بسياري از ما انتظار رفتار انقلابي و منش انقلابي را داريم و عموماً اشراف‌زاده‌هايي بودند، مثلاً رهبران جبهه ملي كه در پايان فقط خودشان ماندند و آنها نه اهل خطر بودند و نه اهل ايستادگي پرمخاطره و حالا مرحوم دكتر فاطمي در بين آنها تقريباً به طور بديع استثناست، بنابراين بايد آن ذهنيت را پاك كرد چون به اشتباه مي‌افتيم و بسياري هم به اشتباه افتادند. پس در حقيقت نمي‌توانستيم از دولت مصدق توقع بركناري محمدرضا شاه پهلوي يا كارهاي انقلابي را داشته باشيم. ما چرا دائم داريم يقه مظلوم را مي‌گيريم، يقه آن كسي كه مورد ظلم واقع شده است را مي‌گيريم؟ يقه ظالم را بگيريم. چرا يك پيچيد‌گي و قناعت رفتاري قدرت‌هاي جهاني را مورد بحث قرار نمي‌دهيم؟ چرا به نفع نقش چرچيل در اين قضيه نمي‌پردازيم؟ مدام داريم به سمتي مي‌رويم كه آقاي كاشاني يا دكتر مصدق اشتباه كرده‌اند. بله حتي اگر آقايان با هم متحد هم مي‌بودند باز خطر وقوع كودتا به شكل‌هاي مختلف وجود داشت، منتها ممكن بود زمان آن عقب‌تر بيفتد يا نحوه شكل‌گيري آن شكل ديگري باشد. من قبول دارم كه آقايان اشتباه كردند و بسيار هم پراشتباه بودند، از اين حيث كه آنها كاركردشان، نظام فكري‌شان نظام تغيير و انقلاب نبود، نظام تغيير سياسي نبود و آنها مي‌خواستند در دل نظام سياسي موجود يك اصلاحي در اوضاع و امور كشور ايجاد بكنند واِلا دولت دكتر مصدق دولت ضدامريكايي نبود، دولت غيرامريكايي و غيرانگليسي بود اگر دولت انگلستان با او نمي‌جنگيد، تعارض نمي‌كرد اين معارضه در همين حد هم واقع نمي‌شد. آيا مي‌توان گفت كه غرب به صورت متحد و يك شكل در برابر ايران در قضيه ملي شدن صنعت نفت ايستاد؟ غرب به همين اندازه آزادي‌خواهي در ايران را هم تحمل نكرد [غرب شامل فرانسه، انگلستان و امريكا است] به همين اندازه حاضر نشدند دولتي كه مي‌خواهد شرايط خودش را داشته باشد و در درون سرزمين خودش يك زندگي حداقلي داشته باشد، بحران تمدني و ضديتي هم با غرب ندارد، برآمده از درون نظام فكري و فرهنگي غرب هم است به همين اندازه آنها رضايت ندادند و تمام دولت‌هاي اروپايي با همديگر متحداً دولت ايران را تحريم كردند و متحداً عليه ايران كودتا كردند و بعداً متحداً با هم بر سر سفره كودتا نشستند و نفت ايران را بين خودشان تقسيم كردند. هلند، امريكا، فرانسه همه در كودتا حضور دارند و همه اينها شريك بازي كودتا و جنايت كودتا عليه مردم ايران هستند. موضع اتحاد جماهير شوروي در آن زمان نسبت به اين قضيه چه بود؟ چرا روس‌ها نسبت به اين واقعه موضع تهاجمي نگرفتند و به اين مسئله رضايت دادند. به طور طبيعي شوروي‌ها موافق حضور حداكثري امريكايي‌ها نبودند اما بعد از مرگ استالين شوروي به دنبال تغيير در سياست‌هايش بود. اينجا شاهد اين هستيم كه يك خلأ بزرگ شوروي‌ها در عرصه بين‌المللي دارند هر چند حتي بعد از كودتا هم شاهد اين هستيم كه شوروي‌ها در جريان دولت مصدق 11 تن طلاي ايران را كه بدهي شوروي بابت خريد گندم در جريان جنگ جهاني دوم و استفاده از نيروي كار ايران بوده، نپرداختند و واقعه سياست تحريم را متأسفانه تشديد كردند، اما بعد از كودتاي 28 مرداد بخشي از سرزمين ما را به نام خودشان سند زدند از طريق منطقه فيروز ده‌نو از طريق جمهوري تركمنستان و بعد از اينكه آن بخش از سرزمين ما را تصاحب كردند 11 تن طلاي بدهي ايران را دادند و در واقع كمك كردند به تقويت دولت كودتا و... درسي كه ما از جريان كودتاي 28 مرداد مي‌توانيم بگيريم براي فضاي فعلي و شرايط فعلي ما چيست و بايد به چه نكاتي توجه كنيم؟ اين سؤال را از اين جهت مي‌پرسم كه واقعه 28 مرداد بالاخره يك واقعه تاريخي است. ما بايد تاريخ‌مان را خوب بخوانيم. به طور جدي و عميق بخوانيم و سَرسَري نخوانيم و ديدگاه‌هاي مختلفي هم وجود دارد ولي چيزي كه وجود دارد اين است كه در مواجهه با غرب بايد به طور كامل و ساختاري و تمدني بايستيم، ساده‌لوحي است كه فكر كنيم غرب در همه اشكال آن فرانسه، امريكا، انگليس حتي آلمان فرقي نمي‌كند، آنها رضايت به رشد حداقلي ما خواهند داد، سكوت مي‌كنند، تحمل خواهند كرد. بنابراين آنها هيچ رشد و دانشي را از ما نمي‌پذيرند. در تلقي آنها ما انسان‌هاي درجه چندم هستيم و خلق شديم براي نوكري آنها این تفکر در قديم هم وجود داشته و الان هم تغيير نكرده است. ملت‌هاي ديگر را خدمتگزاران خودشان مي‌دانند كه از بازار آنها، اقتصاد و زندگي آنها به نفع خودشان بهره مي‌برند، خشونت و بي‌رحمي آنها هم تغيير نكرده است، بدتر و گسترده‌تر شده و كاهش پيدا نكرده است، دريدگي و برهنگي سياست خشونت آنها هم آشكارتر شده است، در گذشته اگر نسبت به ما بي‌حيايي داشتند الان در نظام بين‌الملل حتي اين حيا هم ريخته است و كاملاً آشكار است. من نمونه اين بي‌حيايي را شايد در اظهارنظر وزيرخارجه اسرائيل، جاسوسان سازمان‌هاي امنيتي غربي مخفيانه تحت پوشش سعي مي‌كردند از جنس زن براي تأثيرگذاري سياست خودشان استفاده بكنند، الان شما مي‌بينيد وزيرخارجه سابق اسرائيل به چشم دنيا نگاه مي‌كند و سريع مي‌گويد كه من شخصاً به اين مسائل تن دادم تا سياست‌هاي خودمان را پيش ببريم و خا‌خام‌هاي يهود هم از آن حمايت مي‌كنند. درجه وقاحت در نظام رفتاري غرب بسيار بالا رفته است و كسي هم تحقير نمي‌كند، وقاحت رفتاري هم در نظام بين‌الملل افزايش پيدا كرده است و ما بايد اين حقيقت را درك بكنيم. مهم‌تر از همه فريب كساني را كه با ظاهر و پرستيژ علمي درصدد تحميق ملت ما هستند، نخوريم. يك عده متأسفانه در كشور نظام آموزشي ما پول و حقوق مي‌گيرند و ماهانه صدها بشكه نفت در خانه آنها مي‌بريم و به آنها تعظيم مي‌كنيم و آنها هم زحمت تحميق ملت را در جهت تأمين منافع ملي غرب پيش مي‌برند و اين جزو مصيبت‌هاي ما در اين كشور است. ما بايد توجه داشته باشيم اين جِنتلمن‌هاي متحمق و تحميق‌كننده ما را فريب ندهند و اين اتفاق متأسفانه در كشور زياد رخ مي‌دهد. شما تأثير اين جنتلمن‌هاي متعلق به انگلستان را در كجا مي‌بينيد مي‌توان گفت كه در حقيقت آنها در حال خدمت به منافع انگلستان هستند و بايد با آنها مقابله كرد؟ تأثير در عرصه‌هاي مختلف است، در عرصه سياست است و تاريخ است و متأسفانه قشر زيادي هم هستند كه دنبال اين هستند كه سياست‌هاي موجود يا استانداردهاي موجود در اروپا و غرب را اينجا در بلوغ رفتار ما حاكم بكنند و در عرصه‌هاي مختلف وجود دارد و به دليل اينكه اساس سياست غرب و اساس فرهنگ در غرب در اقواح است و اقواح به همراه خودش عناصر دنيايی و جذابيت‌هاي مادي فراواني را همراه دارد، اين عنصر اقواح خيلي از انسان‌ها را مي‌تواند در اين مسير با خودش همراه بكند، يعني شما در نظام فكري معطوف به حقيقت وحي نمي‌توانيد اقواح بكنيد ولي در نظام سياسي غرب راحت مي‌توانيد انسان‌ها را اقواح بكنيد، ادبياتي هم كه از آن‌سو در شرق ترجمه شد و آمده است به همراه خودش به راحتي از عنصر اقواح استفاده مي‌كند و در همه عرصه‌هاي مختلف در اين ساختار وجود دارد. راه دقيق براي مقابله با اين روند را در چه مي‌دانيد و ما در داخل به چه ابزاري بايد مجهز باشيم تا بتوانيم با اين موج مقابله بكنيم؟ من معتقدم اصحاب فكر درجه اول ما و هم اصحاب مياني ما و صاحبان كرسي تعليم و تدريس در مدرسه، در دانشگاه، در مطبوعات در هنر در وهله اول بايد به خودشان زحمت مطالعه و تحقيق را بدهند و اينكه دنبال تحقيق و مطالعه بروند، دليلش اين است كه شدت و گستردگي و عمق پديده اقواح در مسائل مختلف است و ما نمي‌توانيم در برابر اين اقواح بايستيم جز با مجموعه‌اي از مطالعات گسترده و اين شگردها و پيچيدگي‌ها را بشناسيم. اگر اين مطالعه و تحقيق صورت نگيرد ما بدون تحقيق نمي‌توانيم از تعميق سردرآوريم والا آوار تحميق و آمار استعمار ما را با خودش خواهد برد اين نياز به توجه جدي دارد. بنابراين اصحاب كرسي تعليم و آموزش و قلم و هنر بايد در كشور ما براي دفاع از كشور واقعاً بايد به خودشان سختي و زحمت بدهند يعني الان اگر آستانه دفاع و جهاد علاوه بر اينكه بخش بسيار عظيم و با عظمت آن توسط رزمندگان مدافع حرم در حال جريان است و من معتقدم فداكاري عظيم آنها آستانه شهادت‌طلبي و مقام شهادت را، جايگاه شهادت و مقام شهادت را و آستانه فداكاري را بسيار بالا برده است، شايد در گذشته تاريخي ما چنين گذشته‌اي وجود نداشته است، براي دفاع در برابر دشمن در عرصه فرهنگ ما هم بايد آستانه تحقيق، تلاش، فداكاري، مطالعه و بيدارماني براي اين زحمت را افزايش بدهيم. من گاهي در جمع اساتيد رشته‌هاي مختلف مي‌گويم آقا من دست شما را مي‌بوسم با وجود اينكه استاد هستيد بايد بنشينيد و تحقيقات گسترده انجام دهيد يعني اين سطح از استادي شما كفايت اين سطح از هجوم دشمن را نمي‌كند، اين عمق از استادي شما كفايت مواجهه با دشمن را نمي‌كند. بنابراين ما نياز به تعميق و قدرتمند كردن باورها، انديشه‌ها و شناخت روش‌هاي مختلف و دشمنان در عرصه‌هاي مختلف داريم. واقعيت اين است كه الان در شرايطي به سر مي‌بريم كه دشمنان ما در يك جبهه نيستند و با يك زبان صحبت نمي‌كنند، با يك ادعا عليه ما بسيج نشده‌اند، در عرصه‌هاي مختلف اين دشمني شكل گرفته است و متأسفانه بين دشمن‌هاي مختلف نوعي رابطه مفهومي و رابطه معنایي و رابطه وسيعي وجود دارد، الان كساني كه ليبرالي‌ترين ادعاها و شعارهاي ضداسلامي را مي‌دهند آنها با افراطي‌ترين جريان‌هاي القاعده‌اي يا داعشي پيوندهاي وسيعي را پيدا كرده‌اند كه بسيار درخور توجه و تأمل است و اين يك مقدار وحدت بين ليبراليسم و داعش عليه جمهوري اسلامي ممكن است الان در ايران و براي بعضي از گروه‌ها وجود داشته باشد و اين وحدت متأسفانه به صورت جدي شكل گرفته است و آستانه‌هاي آن آرام‌ آرام در حال ظهور است.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن