واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: نگاه ما به استقلال بیرحمانه و بیملاحظه است، بیتوجه به این چند نکته که کلیشههای نقدهای اول فصلاند و ارزش فنی ندارند:
استقلال فصل بدنسازی را پشت سر گذاشته، منصوریان فصل اول مربیگریاش در استقلال را تجربه میکند، بازیکنان جدید برای هم آهنگی فرصت میخواهند و حرفهایی از این دست.
این حرفها را همه بلدیم، هزار بار شنیدهایم، هزار بار نوشتهایم و بعد هم دریافتهایم که حرفهای بیمایهای است. برنامه بدنسازی اگر براساس دانستههای دقیق باشد، باید تیم را از هفته اول به اوج برساند، نه اینکه یک تیم امتیازات اول فصل را از کف بدهد و تازه جان بگیرد. درباره استقلال فارغ از این کلیشهها باید بحث کرد.
منصوریان تا امروز بیش از تیمش دیده شده و این برگرفته از خصوصیات اوست. هیچ ایرادی هم بر این وارد نیست. اما منصوریان را در بازی تیمش پیدا نمیکنیم. بعد از بازی اول حرف این بود که او غایب بزرگ استقلال است و بعد از بازی دوم نیز پرسیدیم مربی استقلال کیست و کجاست؟ این کنایهها از این نگاه میآید که منصوریان انگار هنوز کت را نپوشیده است. هنوز تیمش فوتبالی را بازی نمیکند که ببینیم و بفهمیم این بازی تیم منصوریان است. هنوز نمیخواهیم باور کنیم در بازی تیم استقلال، این شلختگی، این مسالههای حل نشده و بیجربزه بودن در دفاع و اینکه نقشه راه دست هافبکها نیست، نشانهها و آثار منصوریان است. این کنایهها از این نپذیرفتن میآید، از اینکه منتظر آثار و ردپای دیگری از منصوریان در تیمش هستیم.
استقلال با دو بازیاش در لیگ چند نکته را در اندازهای که ذوق بیننده را کور میکند، بروز داده است. استقلال تیم بلندقامتی نیست و باید بازیاش مبتنی بر این وضعیت فیزیکیاش باشد اما این تیم شکلی از فوتبال را ارائه نمیکند که بفهمیم حواس منصوریان به این ویژگی تیمش بوده. استقلال احتمالا میخواهد بار بازیسازی را روی دوش بختیار رحمانی بگذارد و بختیار هنوز در این 180 دقیقه به ما نشان نداده که میتواند این بار را بر دوش بکشد یا نه. بختیار را چند سال همراه و هم آهنگ با سروش رفیعی دیدهایم، با حرکاتی که بختیار و سروش را در کنار هم صاحب ایده و صاحب فکر جلوه میداد. در استقلال اما معلوم نیست چه کسی نقش سروش را برای بختیار بازی میکند یا بختیار قرار است مجری چه ایدههای تازهای باشد.
منصوریان اگر این مساله را در خط میانیاش حل کند، آن وقت خط اول قصه بازیسازی در استقلال نوشته میشود. تا امروز اما حتی خط اول این قصه هم نوشته نشده و به همین دلیل میپرسیم مربی استقلال کیست و کجاست؟ دغدغه منصوریان نباید این باشد که چرا در هفته آغازین لیگ، یک امتیاز گرفته. دغدغه مهمتر میتواند این باشد که چرا فرم بازی استقلال پیدا نمیشود و چرا دفاع این همه لرزان است و چرا هافبکها هنوز کار را در دست نگرفتهاند. استقلال در نیمه دوم بازی با استقلال خوزستان نشان میداد که چه آسان خودش را به خسرو حیدری و سانترهایش سپرده و چه بد که نمیتوانست به سیاق دیگری از بازی متکی باشد.
استقلال در چنین حال و روزی، همین اول فصل کارش رسیده به اینجا که محتاج پیروزی مقابل صنعت نفت در هفته سوم است. این پیروزی اگر به دست بیاید، استقلال را به آرامش و اعتماد به نفس میرساند و استقلال در شرایط تازهای میتواند به حل تک تک مسالههایی فکر کند که نباید اجازه داد واژه «حاد» بعد از واژه «مساله» جایی پیدا کند. تازه هفته دوم سپری شده و هیچ مسالهای در استقلال حاد نیست. همه چیز قابل بحث است، قابلیت اصلاح دارد و باید با بازنگری به تدبیرها و پیش فرضها، راههای تازه پیدا کرد.
منصوریان تیم گران قیمتی را در اختیار دارد. بازیکنان متوسطی را با قیمتهای گزاف جذب کرده و این نکته بدیهی است که توقعات را افزایش میدهد. وقتی بازیکن متوسط با قیمتی گزاف به استقلال آمده، هیچ کس صبوری نمیکند و منتظر نمیماند تا آرام آرام از متوسطها یک تیم خوب ساخته شود. متوسطها وقتی میلیاردی شدهاند، این توقع را ایجاد میکنند که کارهای بزرگی را انجام دهند. قراردادهای میلیاردی با چندین بازیکن متوسط کار هر کس که در استقلال بوده، امروز کار منصوریان را دشوار کرده و توقعات را افزایش داده. منصوریان مربی چنین تیمی است، تیمی گران قیمت که بازیکنان متوسطاش باید شقالقمر کنند. ببینیم و تعریف کنیم.
۱۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]