تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غِنا از خود نفاق بر جای می گذارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820093901




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طلاي المپيك؟ چراكه نه!


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: طلاي المپيك؟ چراكه نه!
چهار سال قبل در لندن، هارتينگ با 9سانتي‌متر بيشتر موفق شد طلايي را كه ايراني‌ها انتظار داشتند برگردن احسان حدادي ببينند، از آن خود كند. آن روز شايد خيلي‌ها حسرت خوردند و خيلي‌ها نيز از پشت جعبه جادويي فريادي بر سر حدادي زدند كه چه مي‌شد اگر 9 سانتي‌متر بيشتر پرتاب مي‌كرد تا خوشرنگ‌ترين مدال المپيك را برگردنش بياويزد
نویسنده : دنيا حيدري 


مصدوميت‌هاي قبل از المپيك، ‌بسيار نگران‌كننده است. چراكه معادلات را به هم مي‌ريزد. اشك‌هاي احسان حدادي در المپيك پكن هرگز فراموش نمي‌شود. ركورددار پرتاب ديسك آسيا و يكي از شانس‌هاي كاروان ورزشي ايران در پكن 2008، در حالي كه با پرتاب‌هاي بهاره‌اش در آن سال، انتظارات را بالا برده بود، به طور ناگهاني از ناحيه كتف دچار آسيب‌ديدگي شد و با همين درد از رسيدن به مدال بازماند. حالا، بعد از دو المپيك و بعد از كسب نقره لندن كه بار ديگر انتظارات را بالا برده، حدادي با مصدوميتي قديمي گريبانگير است و پرتاب‌هايش روي 63 متر ايستاده و جلو نمي‌رود. مشكل از زانوي حدادي است اين بار؛ دردي قديمي كه هراز چندگاهي آمپولي خرج آن مي‌شود تا حدادي بتواند زانوي خود را حركت داده و بچرخاند تا پرتابي خوب داشته باشد؛ مصدوميتي كه حدادي اميدوار است بعد ريو بتواند پي آن را گرفته و معالجه‌اش كند اما در المپيك ريو، شرايط سختي پيش رو دارد چراكه هم بايد با درد زانو و مصدوميتي قديمي دست و پنجه نرم كند و هم با رقبايش رقابت.  

چهار سال قبل در لندن، هارتينگ با 9سانتي‌متر بيشتر موفق شد طلايي را كه ايراني‌ها انتظار داشتند برگردن احسان حدادي ببينند، از آن خود كند. آن روز شايد خيلي‌ها حسرت خوردند و خيلي‌ها نيز از پشت جعبه جادويي فريادي بر سر حدادي زدند كه چه مي‌شد اگر 9 سانتي‌متر بيشتر پرتاب مي‌كرد تا خوشرنگ‌ترين مدال المپيك را برگردنش بياويزد. 9 سانت، فاصله متراژ زيادي نبود اما نه تا وقتي كه يك روز از نزديك شاهد تمرين كردن شانس اول مدال دووميداني ايران از نزديك نبوديم. شايد اگر حدادي را به قيافه نمي‌شناختيم، باورمان نمي‌شد ورزشكاري كه در گوشه خلوت (شما بخوانيد بيابان پر خار و خاشاك) مجموعه آفتاب انقلاب لباس تمرين به تن مي‌كرد مرد شماره يك دووميداني ايران باشد. دووميداني‌كار المپيكي ايران كه تمام تجهيزاتش در صندوق عقب اتومبيلش خلاصه شده بود و تنها امكاناتي كه داشت تشكچه‌اي كوچك بود و چمني كه جز او بسياري در آن مشغول تمرين بودند. از دووميداني‌كاران آماتور تا اميدهاي آينده ايران. آن هم در زميني كه چمن آن از يك سال قبل كه دستگاه چمن‌زني خراب شده، ‌ديگر هرگز رنگ كوتاهي به خود نديده. بدتر از همه اما شايد آهن‌هاي تعريف شده دور زمين بود كه شايد، بايد روي جوي باريك آب را مي‌گرفت كه پاي ورزشكاران در آن گير نكند. اما خود به دليل سربرافراشتن (خراب شدن) دليلي بود براي مصدوميت احتمالي كه چند مرتبه در حين تمرين پاي حدادي به آن گير كرد و خدا را شكر كرديم كه از اين برخورد نقش برزمين نشد و مصدوميت شانس دووميداني ايران را خانه‌نشين نكرد!

فكر مي‌كنم فقط عشق به المپيك است كه باعث مي‌شود در اين گرماي سوزان و با اين شرايط غير‌قابل‌تصور تمرين كنيد.
براي رسيدن به موفقيت بايد تلاش كرد. هرچند كه همه شرايط جور نيست اما، اكنون وقت گله نيست، ‌الان وقت تمرين و تلاش است براي گرفتن بهترين نتيجه در المپيك و خوشحال كردن مردم. حتي اگر همه شرايط مهيا نباشد، من تلاش خود را مي‌كنم. بقيه‌اش دست خداست و روز مسابقه كه اميدوارم روز من باشد و بتوانم بهترين نتيجه را بگيرم.

به نظر مي‌رسد از اينكه مي‌گويند همه امكانات براي احسان حدادي است ناراحت هستي؟
بحث ناراحتي نيست. شما خودتان شاهد امكاناتي كه دارم هستيد. من چه امكاناتي دارم كه بقيه ندارند؟ يك مربي و يك ماساژور، خب اين را كه بقيه دووميداني‌كاران هم دارند. اما اگر هم داشته باشم حقم است. بيشتر از همه ورزشكاران دووميداني‌كار قبل و بعد از انقلاب مدال و عنوان گرفته‌ام. وضعيت محل تمرين را هم كه مي‌بينيد. ورزشكار المپيكي هست، غير‌المپيكي هست و از هر قشري دارند كنارت تمرين مي‌كنند. گاهي بايد مراقب باشم پرتاب‌هايم به ورزشكاراني كه تمرين مي‌كنند برخورد نكند. بعد يكي وسط تمرين مي‌آيد مي‌پرسد آقا، ‌بدنت خوبه؟ بدنت خرابه؟ خب چه بگويم‌؟ اين هم از امكانات. مربي هم عصباني مي‌شود. مربي من دوست ندارد وسط تمرين با كسي صحبت كنم و تمركزم را از دست بدهم اما چه كنم؟

توقع‌ها از حدادي خيلي بالاست. هنوز خيلي‌ها معتقدند طلاي لندن سهم هارتينگ نبود. فكر مي‌كنيد در ريو مي‌توانيد اين طلا را پس بگيريد؟
همه مي‌توانند همه چيز بخواهند،  ‌اما بايد ببينيم شرايط چطور است. اميدوارم تمريناتم خوب پيش برود و تا المپيك اتفاقات خوبي بيفتند و بتوانم يك پرتاب خوب بكنم و ركورد خوبي بزنم. خودم بيش از همه تحت فشار هستم. خودم توقع دارم كه در المپيك بهترين نتيجه را بگيرم. در اين مدت خيلي سختي كشيدم. سخت است، فشار زيادي را تحمل كردم. سه سال بدون مربي كار كردن راحت نيست، بعد هشت ماه به المپيك مانده بايد تمرينات پرفشار انجام دهم، 20 سالم هم نيست كه ديگر، سن و سالم دارد بالا مي‌رود. آسيب‌ديدگي هست، ‌مسائل روحي، رواني هست، كار آساني نيست. مردم توقع دارند اما باور كنيد كار آساني نيست برآورده كردن توقعات آنها. البته با تمام وجود براي شادكردن دل مردم و موفقيت در المپيك تلاش مي‌كنم اما همه چيز به روز مسابقه بستگي دارد.

حساسيت‌هايي كه مردم روي نتيجه‌گيري‌ات دارند برايت آزار‌دهنده شده‌؟
بحث خستگي يا آزار‌دهنده بودن نيست. در شرايط عادي هم فشار زيادي را تحمل مي‌كنم. گاهي دلم مي‌خواهد براي خودم باشم، اما نمي‌شود. مثلاً همين چند وقت قبل يكي از دوستان پيشنهاد سفر كربلا را داد. خودم هم خيلي دوست داشتم بروم كربلا. رفتم كربلا انرژي بگيرم اما اصلا به دلم نچسبيد. چون نتوانستم آنطور كه بايد با خودم خلوت كنم، زيارت كنم و راحت باشم. هر جا مي‌رفتم مردم مي‌گفتند آقا طلا مي‌گيري، ‌آقا اومدي طلا بگيري‌، آقا طلا ديگه، مدال مي‌گيري‌كه، آقا بدنت خوبه‌، بدنت خرابه؟ مي‌توني مدال بگيري و... دوست داشتم در خلوت خودم باشم اما نشد. مردم از ما توقع دارند. از يك موزيسين، بازيگر يا هنرمند توقعي ندارند اما از ما دارند. فرصتي نداري كه براي خودت باشد. خب حق دارند، ‌ورزشكاران را دوست دارند. حق دارند توقع داشته باشند اما يك جايي مي‌رسد كه بدن و ذهن تو نياز به استراحت و آرامش دارد. مي‌خواهي از اين پرسش‌ها دور باشي و استراحت كني، اما نمي‌شود.

اين حساسيت‌ها هميشه روي ورزشكاران بوده؟
بله، يك روز كه خوب باشي مي‌آيند فرودگاه و روي دوششان سوارت مي‌كنند اما امان از روزي كه خوب نباشي. همه شاهد برخوردها با سوريان بوديم. مي‌دانستم سهميه را مي‌گيرد اما تا گرفتن سهميه چقدر حرف شنيد؟ خب اين خسته‌كننده است. از يك طرف بار تمرينات، ‌فشار اردوها. بالاخره ما هم آدم هستيم، گاهي خسته مي‌شويم و نياز به استراحت و آرامش داريم.

حضور مداوم در اردوها چطور است، احسان حدادي مدام در اردوست اين خوب است يا خسته‌كننده؟
مي‌گويند احسان مدام در اردوهاي خارجي است. اين خوشحال‌كننده نيست. براي ديگران شايد جذاب باشد اما خسته‌كننده است. نه اينكه از نظر فني برايم خوب نباشد، ‌نه. خيلي هم مفيد است اما مدام دور از خانواده، ‌در اردوهاي خارجي، همه خارجي صحبت مي‌كنند. از دكتر و مربي گرفته تا فيزيوتراپ. هم‌زباني نداري، ‌تنهايي. راحت نيست. اردوي آفريقا در گرماي طاقت‌فرسا، ‌اردوي فرانسه، ‌ايتاليا، ‌آلمان، كيش. براي تفريح نمي‌روم، براي تمرين مي‌روم؛ آن هم تمرينات پرفشار. چهار ساعت صبح و چهار ساعت بعد از ظهر تمرين مي‌كنم. باور كنيد كسي تحمل تماشاي آن را هم ندارد. فشار زيادي را تحمل مي‌كنم، جسمي و روحي - رواني. بعد مي‌شنوم كه مي‌گويند همه چيز براي احسان حدادي است، اين فشاري را كه تحمل مي‌كنم بيشتر مي‌كند. اما امروز زمان گله و شكايت نيست. اين روزها فقط بايد به تمرين و موفقيت در المپيك فكر كرد. بعداً هم فرصت انتقاد و گله و شكايت هست.
چه چيز باعث خوشحالي‌ات در ريو مي‌شود؟
خب، هيچ چيز به اندازه طلاي المپيك نمي‌تواند آدم را خوشحال كند. همه ورزشكاران اول آرزوي حضور در المپيك و بعد از آن كسب يكي از مدال‌هايش را دارند. خصوصاً طلاي المپيك را. من هم همينطور. دوست دارم طلاي المپيك را بگيرم. چه كسي بدش مي‌آيد. دوست دارم با طلاي المپيك مردم كشورم را خوشحال كنم و پرچم ايران را به اهتزاز درآورم. در هيچ شغلي جز ورزش نمي‌تواني پرچم كشورت را برفراز دنيا به اهتزاز در‌آوري. اين حس خيلي خوبي است. اما همه چيز بستگي به شرايط دارد.
چه انتظاري از خودت داري. انتظار مردم بعد از نقره لندن، ‌ديگر كمتر از نقره نيست و چه بسا به طلا مي‌انديشند. خصوصاً كه هنوز آن فريادهاي زشت هارتينگ از ذهنشان پاك نشده و دوست دارند انتقام آن را با طلاي المپيك برايشان بگيري.
همه چيز بستگي به شرايط دارد. سال 2008 بهترين بدن را داشتم. همه كارشناسان مي‌گفتند احسان اميد اصلي مدال طلاي ايران است. وقتي روز افتتاحيه وارد ورزشگاه شديم، با آن كت سبز و شلوار سفيد كه در حال رژه رفتن بوديم، شنيدم كه كارشناسان مي‌گفتند ايران يك شانس طلا دارد و آن هم احسان حدادي است. اين خيلي خوشحال‌كننده بود برايم. اما يك اتفاق و آسيب‌ديدگي باعث شد كه نتوانم. به همين دليل مي‌گويم همه چيز بستگي به شرايط دارد. اما از خودم انتظار دارم يك پرتاب خوب كنم و يك ركورد خوب بزنم.

پرتاب خوب يعني چند متر؟
پرتاب خوب را از روي متراژ آن نمي‌گويم. بحث من تكنيكي است. دوست دارم يك پرتاب تكنيكي خوب داشته باشم. پارسال اين موقع 60 متر مي‌انداختم اما الان در بدترين شرايط بدني 64 متر مي‌اندازم. اما هنوز خيلي كار دارم تا يك پرتاب خوب. روزي 60پرتاب انجام مي‌دهم كه گاهي اين تعداد به 100 تا هم مي‌رسد. البته تا زماني كه در تمرين هستم به ركورد فكر نمي‌كنم. فقط به تمرين و تكنيك فكر مي‌كنم. به اينكه تكنيكم را قوي كنم. مدتي هم هست كه زانويم مصدوم شده و آب آورده و هر چند وقت يك بار بايد يك تزريق در زانويم داشته باشم كه بتوانم بچرخم و اميدوارم تا المپيك مشكلي پيش نيايد و در ريو بتوانم بهترين پرتاب را انجام دهم. ركورد بايد بماند براي ريو، براي روز مسابقه. اميدوارم روز مسابقه، روز من باشد و در اوج باشم و بتوانم بهترين پرتابم را انجام دهم و بهترين نتيجه را بگيرم و مردم را خوشحال كنم.

هارتينگ به عنوان اصلي‌ترين رقيبت هم مصدوميتش برطرف شده و برخلاف آنكه گفته مي‌شد در المپيك شركت نمي‌كند، به اين مسابقات مي‌رسد.
خوشحالم كه مي‌رسد. زماني هم كه گفته شد مصدوم شده و المپيك را از دست داده ناراحت شدم. موفقيت در يك مسابقه زماني لذت‌بخش است كه تو از بين تمام نفرات قدر دنيا اول بشوي. نه اينكه چون حريفي نداشتي اول بشوي. ترجيح مي‌دهم در رقابت با حريفان سرسخت به موفقيت برسم. من نه به آنها كه بايد روي تمرينات خودم تمركز كنم. بايد آنقدر خوب تمرين كنم و پرتابم آنقدر خوب و قوي باشد كه بهترين نتيجه را بگيرم و كسي نتواند بهتر از من پرتاب كند.

اگر اين بار موفق به كسب طلاي المپيك شوي چه مي‌كني؟ با آن پرچم مخصوصي كه داري در ورزشگاه دور افتخار مي‌زني؟
 اگر طلاي المپيك را بگيرم... اگر طلاي المپيك را بگيرم خب خيلي خوشحال مي‌شوم، خيلي. اما هنوز به اينكه چه مي‌كنم فكر نكردم. شب قبل از مسابقه هم مي‌توان به اين مسائل فكر كرد. الان فقط تمركزم روي تمرينات است و بايد دنبال تاكتيك باشم نه اين چيزها. شب قبل از مسابقه حتماً به اين فكر مي‌كنم كه اگر طلا گرفتم چه كنم. اما اگر بهترين پرتابم را بكنم، ‌ركورد خوبي بزنم و مدال بگيرم، خب مثل هميشه آن پرچم پنج متري ايران را كه مخصوص خودم هست و هميشه همراهم، ‌با افتخار برمي‌دارم و با آن شروع به دويدن و خوشحالي كردن مي‌كنم و با افتخار، دور افتخار مي‌زنم.

برنامه‌ات براي بعد از المپيك چيست‌؟ مي‌گويي خيلي خسته شدي اين يعني بايد بعد از المپيك ريو منتظر خداحافظي احسان حدادي باشيم؟
خداحافظي كه فكر نمي‌كنم اما چند ماهي را حتماً استراحت مي‌كنم. حتماً. خيلي به استراحت نياز دارم. چند ماهي استراحت مي‌كنم. من حتي بعد از عملي كه داشتم هم استراحت نكردم و بعد از يك ماه تمريناتم را شروع كردم. واقعاً به استراحت نياز دارم. بعد از چند ماه استراحت، برمي‌گردم البته به اميد خدا. بايد ببينيم چه مي‌شود. اما اگر خدا بخواهد برمي‌گردم و براي المپيك بعدي تمرين مي‌كنم.   



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن