واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دانشآموزان چاق و بيتحرك داريم چون برنامه نداريم
بالا رفتن آمار چاقي، ديابت و مشكلات قلبي و عروقي اين روزها يكي از چالشهاي بزرگ مردم كشورمان است...
نویسنده : شيوا نوروزي
بالا رفتن آمار چاقي، ديابت و مشكلات قلبي و عروقي اين روزها يكي از چالشهاي بزرگ مردم كشورمان است، چالشي كه تا به امروز نه برنامهريزيهاي مسئولان تأثيري در آن داشته و نه جامعه ايراني براي فرار از اين معضلات قدمي برداشته است. بيتوجهي به ورزش دانشآموزي و همگاني سالهاست كه سلامت جامعه ما را هدف قرار داده و در سالهاي اخير نيز به رغم برگزاري همايشها و جلسات زياد در اين باره هيچ تغييري در شيوه زندگي و نگرش مردم به ورزش ايجاد نكرده است. تا جايي كه حتي مديرانمان هم موفق به بالا بردن سرانه ورزش در كشور نشدهاند.
زنگ ورزش يا زنگ تفريح
همه ما زنگهاي ورزش دوران مدرسه را به ياد ميآوريم. خوب يادمان هست كه اين زنگ براي اكثر دانشآموزان، والدين و حتي معلمان و مربيان مدرسه حكم زنگ تفريح را داشت. اگرچه در سالهاي اخير و با توجه به تغييرات سيستم آموزشي كشور تلاشهايي براي بها دادن به ورزش دانشآموزي صورت گرفته است اما عملاً تفكرات گذشته كماكان بر سيستم آموزشي حاكم است و در صورتي كه برنامهاي دقيق با داشتن ضمانت اجرايي در دستور كار قرار نگيرد قطعاً بايد منتظر بدتر شدن وضع موجود هم باشيم. متأسفانه دانشآموزان امروزي بيشتر از آنكه به ورزش و تحرك روي خوش نشان دهند عاشق موبايل، اينترنت و بازيهاي كامپيوتري هستند. اين موضوع مدتهاست كه به بحراني جدي تبديل شده اما راهكار مناسبي براي برونرفت از اين بحران مطرح نشده است! هنوز هم بسياري زنگ ورزش را به مثابه اتلاف وقت يا زماني براي برگزاري كلاسهاي جبراني ميدانند. درحالي كه در كشورهاي پيشرفته ضمن توجه هر چه بيشتر به اين مقوله مهم سعي در كشف استعدادهاي پنهان دارند تا با سرمايهگذاري ويژه در اين زمينه قهرمانان ملي خود را به دنيا معرفي كنند.
3 ساعت ورزش بدون امكانات
پايين بودن سرانه ورزش در كشورمان دانشآموزان ايراني را چاق، بيتحرك و تنبل كرده است. اين روزها به هر مدرسهاي كه برويد تعداد زيادي از دانشآموزان با مشكل اضافه وزن دست و پنجه نرم ميكنند و نگراني والدين نيز با توجه به شرايط موجود راه به جايي ندارد. در اين مدت تنها قدم مثبتي كه از سوي مسئولان برداشته شده افزايش ساعت ورزش دانشآموزان متوسطه به 3 ساعت در هفته بوده است. در حالي كه هنوز معلوم نيست كه مدارس مختلف سراسر كشور زير بار اين افزايش ساعت ميروند يا همچون گذشته ترجيح ميدهند بخشي از ساعت ورزش را به برگزاري كلاسهاي به اصطلاح فوقبرنامه بيفايده اختصاص دهند. متخصصان علم تغذيه بر اين باورند كه براي دوري از اضافه وزن و مشكلات بعدي آن فعاليتهاي ورزشي بايد به صورت مداوم و روزانه در برنامه افراد قرار بگيرد. دانشآموزاني كه بيشتر طول روز يا در كلاس درس نشستهاند يا در خانه در دنياي مجازي به سر ميبرند قطعاً مشكل بيتحركيشان حتي با سه ساعته شدن زنگ ورزش نيز حل نخواهد شد.
كمبودهاي اساسي
تا زماني كه راهكاري جدي براي فقر حركتي مردم ايران و به ويژه دانشآموزان مقاطع مختلف تحصيلي انديشيده نشود نميتوان انتظار معجزه داشت. در چند سال گذشته برخي از مدارس اقدام به برگزاري كلاسهاي شنا در سالنهاي اطراف منطقه خود كردهاند. اگرچه دانشآموزان استقبال خوبي از اين طرح كردهاند اما بايد پذيرفت كه اجراي چنين طرحهايي در سراسر كشور امكانپذير نيست. تهران به عنوان پايتخت ايران همواره با كمبودهاي اساسي ورزشي دست به گريبان بوده و بدون شك اوضاع ساير استانها و به ويژه مناطق محروم به مراتب بدتر از تهران است. احتمالاً تعداد مدارسي كه خود داراي امكانات و سالن ورزشي هستند در كل كشور به تعداد انگشتان يك دست هم نميرسد؛ معضل كمبود امكانات ورزشي همچنان پابرجاست و اين موضوع تأثير زيادي در فقر حركتي دانشآموزان دارد. در صورتي كه مدارس ما به تجهيزات ورزشي مجهز باشند محصلان با دغدغه كمتر ميتوانند بخشي از فقر حركتي خود را در ساعات درسي برطرف كنند. با اين حال كمبود اعتبارات يكي از دغدغههاي هميشگي است كه آموزش و پرورش معمولاً با آن مواجه است و مسئولان و مديران مدارس نيز به همين دليل سعي ميكنند بودجه موجود را صرف اموري غير از ورزش كنند. درحالي كه سرانه ورزش دانشآموزي روز به روز كمتر از قبل شده و به 20 سانتيمتر براي هر دانشآموز رسيده است. در حالي كه استانداردهاي جهاني براي دانشآموزان در كشورهاي ديگر چهار متر مربع گزارش شده است.
اوضاع همگاني خوب نيست
جدا از ورزش دانشآموزي سرانه ورزش همگاني ايران نيز با استانداردهاي روز دنيا فاصلهاي نجومي دارد و براي كم كردن اين فاصله بايد برنامهريزي شود. جامعه ايراني رابطه خوبي با ورزش ندارد. بيشتر مردم براي فرار از تحرك بدني بهانههاي مختلفي ميآورند؛ از كمبود وقت گرفته تا كمبود امكانات و بالا بودن هزينههاي ورزشي. به غير از بيعلاقگي مردم كشورمان به ورزش، بايد اذعان كرد كه ساير موارد بهانه نيستند چراكه امكانات ورزشي براي مردم به هيچ وجه كافي نبودهاند. به عنوان مثال در تهران، شهري كه بسياري آن را محل تجمع همه امكانات كشور مينامند، سرانه ورزش هر شهروند تنها 43 سانتيمتر است. بيشتر مردم از نبود سالنهاي ورزشي مناسب در محلههاي خود گلايه دارند و آنها هم كه محلهشان امكانات لازم را دارد به دليل گران بودن هزينهها قيد ورزش را ميزنند. در اين بين تنها بوستانهاي سطح شهر هستند كه بخشي از بار ورزش همگاني را به دوش ميكشند. منتها ورزش كردن در بوستانها براي بسياري از بانوان ايراني راحت نيست. در حالي كه ورزش تأثير زيادي در سلامت زنان دارد اما تعداد بوستانها ويژه بانوان به اندازهاي نيست كه دسترسي به آنها براي همه آسان باشد. براي داشتن جامعهاي سالم و ورزشكار و براي فرار از بيماريهايي كه علت اصلي آنها بيتحركي است نيازمند جنبشي همگاني هستيم تا بلكه بتوانيم كمكاريهاي گذشته را جبران كنيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]