واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دکتر حمیدرضا عزیزی در سایت «ایراس» نوشت:
باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، امروز (دوشنبه، 8 اوت/ 18 مرداد) میزبان روسای جمهور ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان است تا در نخستین نشست از این نوع، درباره طیفی از مسائل مورد علاقه مشترک به گفتوگو و رایزنی بپردازند. مقدمات برگزاری این نشست، در دیدار ماه آوریل وزرای خارجه سه کشور در باکو فراهم شده و به گفته سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، قرار است شکل دهنده «فرمتی جدید» از همکاریهای منطقهای باشد. محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران نیز هفته گذشته به جمهوری آذربایجان سفر کرد تا ضمن دیدار با مقامات این کشور، زمینه سفر حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان را فراهم نماید. مجموعه پیگیریهای انجام شده طی ماههای اخیر و موضعگیریهایی از آنگونه که از سوی لاوروف بیان شد، از هماکنون انتظارها را نسبت به این نشست بالا برده و این احتمال را به وجود آورده که طرفهای دخیل، بتوانند آن را مبنایی برای همکاریها و هماهنگیهای چندجانبه گستردهتر و ساختارمندتر در آینده قرار دهند. اما این انتظارها تا چه حد امکان تحقق دارد و اصولاً اهداف سه کشور از برگزاری نشستی در این سطح چیست؟
از اخبار و گزارشهای رسمی منتشره چنین برمیآید که موضوعات اقتصادی، دستور کار اصلی نشست سران سه کشور در باکو را تشکیل خواهد داد و در رأس آنها نیز بحث راهگذر حمل و نقل بینالمللی شمال- جنوب مطرح خواهد بود. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، روز پنجم اوت در گفتوگو با خبرگزاری رسمی جمهوری آذربایجان (آذرتاج)، ضمن تأکید بر این موضوع، اظهار داشت: «گفتوگوهای ما روی طرحی مهم، یعنی راهگذر حمل و نقل بینالمللی شمال- جنوب متمرکز خواهد شد که طول کلی آن به 7200 کیلومتر میرسد. هدف این راهگذر، ایجاد بهترین فرصتهای ممکن برای حمل و نقل کالاهای ترانزیتی از هند، ایران و کشورهای خلیج فارس به جمهوری آذربایجان، فدراسیون روسیه و سپس به شمال و غرب اروپا است». افزون بر این، دیگر اخبار منتشره و موضعگیریهای جسته و گریخته مقامات سه کشور حاکی از آن است که مسائل مربوط به همکاریها در حوزه انرژی، هماهنگی در جهت مبارزه با تروریسم و – احتمالاً – مباحث مربوط به دریای خزر، از جمله دیگر موضوعات مطرح در دستور کار نشست باکو خواهد بود.
اما فارغ از این موضعگیریهای رسمی، بررسی اهداف و منافع سه کشور ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان از برگزاری این نشست و به طور کلی، توسعه همکاریهای مشترک، میتواند در فهم بهتر میزان اهمیت نشست باکو، موثر باشد. بدین منظور، میتوان مسئله را از منظر اهداف و برنامههای هریک از سه کشور دخیل مورد بررسی قرار داد:
برای روسیه، برگزاری نشستی در این سطح با دو کشور موثر در مجاورت جنوبی خود، بیش از هرچیز در راستای هدف کلی مسکو جهت توسعه چندجانبهگرایی منطقهای با محوریت – یا دستکم حضور موثر – خود انجام میگیرد که به طور مشخص، در دوره پس از بروز بحران اوکراین در سال 2014 در دستور کار قرار گرفته است. تقابل به وجود آمده با غرب در پی بحران اوکراین که به وضع تحریمها علیه روسیه و ضربه خوردن اقتصاد این کشور منجر شد، مسکو را بیش از هر زمان دیگری در دوره پس از فروپاشی شوروی، متوجه اهمیت تحکیم پیوندها با حوزههای منطقهای پیرامون خود کرد. مهمترین طرح روسیه در این راستا، توسعه و تحکیم «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» بوده؛ اما در عین حال، این کشور نه تنها از مشارکت دیگر کشورها در این اتحادیه استقبال کرده، بلکه تلاش دارد از طریق وارد شدن به مجموعهای از همکاریهای چندجانبه به هم پیوسته و متداخل، هم در راستای احیای نقش منطقهای خود برآید، هم گزینه بدیلی برای پیگیری رشد اقتصادی خود بیابد و هم از سطح آسیبپذیری خود در مقابل غرب در آینده بکاهد. طبیعی است که اگر صرف منفعت اقتصادی در دستور کار مسکو قرار داشت، این امر از طریق همکاریهای دوجانبه قابل تحقق بود، اما وارد کردن آن به عرصه چندجانبه، از نگرش راهبردی روسیه به این موضوع حکایت دارد.
برای ایران، توسعه روابط با همسایگان و به ویژه پیگیری پروژههای کلان اقتصادی، موضوعی است که از سال گذشته و در پی حصول توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 (برجام) مورد توجه قرار گرفته است. هرچند حصول برجام، به طور رسمی و قانونی موانع توسعه ارتباطات اقتصادی بینالمللی ایران را از سر راه برداشته، اما کشورهای غربی هنوز به دلایل مختلف، در وارد شدن به تعاملات کامل و همهجانبه با ایران احتیاط میکنند. در چنین فضایی، تعریف برنامههای کلان اقتصادی با محوریت همسایگان، بهترین راهبردی است که ایران میتواند در پیش بگیرد و با ارزیابی مجموعه مقدورات و محذورات موجود، میتوان گفت حوزه شمالی (آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه) از بهترین پتانسیل برای این کار برخوردار است. افزون بر این، به هر میزان حضور و نقشآفرینی ایران در حوزه پیرامونی و به تبع آن، القای تصویر مثبت از کشور در این حوزه توسعه پیدا کند، زمینه برای تأمین منافع سیاسی- امنیتی ایران در منطقه نیز فراهمتر خواهد شد؛ زیرا روندهای همگرایانه اقتصادی، نه تنها ضمن ایجاد وابستگی متقابل، در بلندمدت هزینه واگرایی مجدد از ایران (تحت تأثیری عواملی نظیر فشارهای احتمالی غرب) را افزایش خواهد داد، بلکه نفوذ سیاسی ایران را نیز در کشورهای همسایه افزایش داده و به ویژه در موردی همچون جمهوری آذربایجان، زمینه مهار یا دستکم مدیریت حضور و نقشآفرینی دولتهای متخاصم را فراهم خواهد کرد.
در مورد جمهوری آذربایجان نیز میتوان گفت با توجه به محورهای اصلی دستور کار نشست باکو (حمل و نقل در درجه بعد، انرژی)، نشست پیشِ رو، زمینهای را برای تحقق رویای دیرپای این کشور جهت تبدیل شدن به قطب پیونددهنده شرق و غرب فراهم خواهد کرد که این امر نه تنها سبب تأمین هرچه بیشتر و بهتر منافع اقتصادی باکو خواهد شد، بلکه موجبات ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی جمهوری آذربایجان را نیز فراهم خواهد آورد. افزون بر این، باکو طی سالهای اخیر تا حد زیادی تمایل داشته تا با وارد کردن عنصر عملگرایی به سیاست خارجی خود، روابط اساساً مساعد و رو به رشد خود با غرب را از طریق در نظر گرفتن منافع روسیه توازن بخشیده و از این طریق، زمینه تهدید از جانب قدرت بزرگ مجاور خود را نیز کاهش دهد. واضح است که نشست باکو، نه تنها میتواند تأمینکننده این هدف باشد، بلکه فراتر از آن، به این رویکرد جنبه نهادی داده و یک قدرت موثر دیگر منطقهای (ایران) را نیز به عنوان عنصری تعیینکننده، در آن وارد خواهد کرد.
افزون بر این موارد، باید اشاره کرد که اگر نشست باکو بتواند زمینهای را برای استمرار همکاری میان سه کشور فراهم کند، میتواند در آینده در راستای نزدیکتر کردن دستور کارهای امنیتی منطقهای آنها به یکدیگر و همکاریهایی در این عرصه نیز موثر باشد. افزون بر این، توسعه این همکاریها و وارد کردن بازیگران موثر دیگری همچون ترکیه، میتواند هم بر دامنه اثرگذاری آن افزوده و هم بنیانی برای آغاز نوعی از همگرایی منطقهای ایجاد کند. این امر به ویژه با توجه به روابط صمیمی ترکیه با آذربایجان، روابط مساعدش با ایران و رابطه به سرعت در حال بهبودی این کشور با روسیه، چندان بعید به نظر نمیرسد. سفر رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه به مسکو نیز که یک روز پس از اجلاس باکو انجام خواهد گرفت، میتواند در همین راستا مورد استفاده قرار گیرد.
با این وجود، در حال حاضر و در آستانه نخستین نشست، نباید انتظارها را بیش از حد بالا برده و تحلیلها را متوجه مرحله نهایی احتمالی همکاری میان سه کشور کرد. همانگونه که اشاره شد، در حال حاضر، محوریت بحثها اقتصادی است و نمیتوان انتظار داشت که در یک نشست یک روزه، طیف وسیعتری از موضوعات با جزئیات مورد بحث قرار گیرد. بهترین نتیجه نشست باکو، میتواند امضای تفاهمنامهای میان سه کشور، ناظر بر تشکیل ساز و کاری برای پیگیری اهداف مشترک مورد توافق باشد. تنها در چنین صورتی است که تفاهمات حاصله در نشست باکو، میتواند زمینهساز همکاری مستمر و نهادمند میان سه کشور و دربرگیری حوزههای موضوعی جدیدتر و گستردهتر شود.
۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]