واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
ابغضالحلال، زندگی خیلیها را حرام کرده است!
شناسهٔ خبر: 3732291 - جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۹
مجله مهر > دیگر رسانه ها
.jwplayer{ display: inline-block; } ما امروز به ازای هر پنج ازدواج با یک طلاق روبهرو هستیم. به عبارت دیگر هر ساعت حدود 20 طلاق اتفاق میافتد. طبیعتاً این شرایط، شرایط خوبی نیست برای خانوادهها و جامعه ما. روزنامه جوان نوشت: یکی از خبرهایی که چندی پیش در عالم مجازی منتشر شد اعلام نگرانی از بابت رشد طلاقهای توافقی در کشور است. آمارهای مربوط به این موضوع هر چند جدید نبود اما میدیدم که اطرافیانم چطور با دیدن این خبر نگران شده بودند چون به تصور عموم مردم اگر تا دیروز آمار طلاق کشور بالا بود همیشه یک طرف زندگی درخواست طلاق میداد و طرف دوم مخالف جدایی بود؛ همین موضوع باعث میشد که روند طلاق به درازا کشیده شود. اگرچه این خواست ما نیست اما رویه طلاقها در گذشته ثابت میکرد که میتوان حداقل روی دو زوج کار کرد تا مانع از جدا شدنشان باشیم اما با اعلام آمارهای رسمی از طلاقهای توافقی همین امید هم ناامید شده است. زیرا کار به جایی رسیده که دو طرف زندگی مشترک حاضر به جدایی سریع شدهاند و این یعنی چیزی بالاتر از خطر. در پرونده امروز با نگاهی آماری به وضعیت طلاق، در عین حال به آسیبشناسی موضوع میپردازیم. عدم توازن رشد طلاق و ازدواج
بررسی روند اجتماعی ایران به طور مشخص در حوزه ازدواج و طلاق نشان میدهد ما در این رابطه با مسائل متعددی روبهرو هستیم. تغییرات طلاق در طول سالهای گذشته همیشه مثبت بوده است یعنی وقتی میزان طلاقهای سالهای اخیر را نسبت به سالهای قبل بررسی میکنیم میبینیم درصد تغییرات رو به رشد است. در نقطه مقابل اکثر این سالها رشد ازدواج منفی بوده، یعنی ما اگر در محور مختصات درصد تغییرات این دو پدیده را نمایش دهیم طلاق قسمت بالای تغییرات و ازدواج در بخش پایین خواهد بود و این فاصله و شکاف با یک شیب قابل توجهی در حال افزایش است و با توجه به جمعیت 11 میلیون نفری مجردها که در سن ازدواج قرار دارند نگرانکننده است.
طلاق و افزایش زنان سرپرست خانوار
نکته مهم دیگر افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از تبعات افزایش طلاق در کشور است. اگر آمار سرشماری سالهای 85 - 75 و 90 را تحلیل کنیم میبینیم در سال 75 بیش از یک میلیون و 200 هزار نفر زن سرپرست خانوار در کشور وجود داشته است. این آمار در سال 85 به یک میلیون و 663 هزار نفر رسیده است اما در سال 90 با یک شیب قابل توجه به 2 میلیون و 563 هزار نفر رسیدهایم، یعنی در فاصله 10 ساله سرشماری سالهای 75 و 85، درصد تغییرات و رشد زنان سرپرست خانوار حدود 39 درصد بوده است اما در فاصله پنج ساله 85 تا 90 این رشد به بیش از 53 درصد رسیده است. از طرف دیگر فاصله زندگی مشترک که قبلاً پنج سال بوده، امروز به سه سال زندگی مشترک رسیده است. بگذارید توضیح دهم که در این میان منظور از فاصله زندگی مشترک، زمانی است که زوجها زندگی مشترکشان را آغاز میکنند تا زمانی که طلاق بگیرند. نکته مهم بعدی، طلاقهای هنگام عقد است که باز اطلاعات و دادههای مراکز ارائهکننده خدمات کاهش طلاق نشان میدهد که درصد رو به رشد این نوع طلاقها هم روند نگرانکنندهای به خود گرفته است. ما امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که روز به روز بر تعداد خانوادههای تک سرپرست اضافه میشود و ما با زنانی مواجه هستیم که به دلیل طلاق یا از دست دادن همسر خود تنها زندگی میکنند.
طلاق و آسیبهای تجرد قطعی
یکی از چالشهای دیگر موضوع ظهور و پررنگ شدن پدیدهای به نام «تجرد قطعی» است. منظور از تجرد قطعی یعنی اشخاص یا عمدتاً زنانی که با افزایش سن و تعویق ازدواج عملاً از سن ازدواج و باروری عبور کردهاند و حالا تنها زندگی میکنند یا اینکه پیشتر ازدواج کرده بودند اما اینک با گرفتن طلاق و عبور از سن ازدواج به زندگی مجردی روی آوردهاند. حالا چرا تا این اندازه نسبت به این زنان نگرانی وجود دارد؟ شما یک سبد را در نظر بگیرید و حمایتهای عاطفی، روانی، شغلی و پاسخ به نیازیهای جنسی را در آن ببینید. شما وقتی میبینید بخش قابل توجهی از گروه زنان مطلقه ما به دلیل اینکه مهارتهای لازم ورود به بازار کار را ندارند، نمیتوانند به راحتی جذب بازار کار شوند چراغ هشدار آسیب اجتماعی در اینجا به شما چشمک میزند چون عملاً در نبود مهارتهای شغلی و امکان جذب شدن به بازار کار، افرادِ پشت نوبت سازمانهای حمایتی مثل کمیته امداد و بهزیستی روز به روز بیشتر و بیشتر میشود در حالی که اولاً خدمات و کمکهای این سازمانها کفاف این همه جمعیت را نمیدهد و در ثانی برای گذران یک زندگی کافی نیست. آسیبهای فرزندان طلاق
پدیدهای که به ویژه در میان زوجهای طلاق گرفتهای که بچهدار شدهاند شاهد هستیم، تبعات افزایش میزان طلاقها در کیفیت زندگی و تربیت فرزندان است که در بهترین شرایط و با وجود مدیریت منطقی از طرف زوجی که طلاق گرفتهاند اثرات منفی جدایی والدین در ذهن کودک از بین نمیرود چه برسد به اینکه برنامهای هم این وسط وجود نداشته باشد. پس این هم موضوعی است که به سادگی نمیشود از کنار آن رد شد. به عنوان مثال اگر امروز بخواهیم تحلیلی از وضعیت کودکان بزهکار ارائه کنیم میبینیم این حوزه سخت تحت تأثیر پدیده طلاق است و همین یک واقعیت اجتماعی نشاندهنده عمق تأثیرات منفی بر زندگی، ذهنیت و سرنوشت کودکان طلاق است.
قبح ابغضالحلال فرو ریخته است
از سوی دیگر افزایش روزافزون پدیده طلاق به نوعی قُبح این مسئله را شکسته و نوعی عادیسازی در این زمینه پدید آورده است. در باورهای دینی ما طلاق در عین حال که فعل حلال است اما در عین حال ابغضالحلال نیز به حساب میآید. آن هم به دلیل موج تبعات و ظهور پدیدههای منفیای که بعد از طلاق، افراد و جامعه را در بر میگیرد و درگیر میکند و زندگی خیلیها را حرام یا آغشته به حرام میکند!
آینده خوبی در انتظارمان نیست
با یک نگاه کلی میتوانیم بگوییم آنچه امروز از کاهش آمار ازدواج و در مقابل افزایش آمار طلاق در کشور میبینیم آینده خوبی در انتظارمان نیست؛ دستکم آمارها بیانگر چنین وضعیتی هستند. ما امروز به ازای هر پنج ازدواج با یک طلاق روبهرو هستیم. به عبارت دیگر هر ساعت حدود 20 طلاق اتفاق میافتد. طبیعتاً این شرایط، شرایط خوبی نیست برای خانوادهها و جامعه ما، شاید این آمارها اتفاقاً برای یک جامعه دیگر امیدبخش هم باشد اما در جامعه ما وضعیت فرق میکند. امروز در بعضی از استانها ما به آمار یک طلاق به ازای کمتر از چهار ازدواج رسیدهایم که طبیعتاً این وضعیت نگرانکنندهتر است و ادامه این روند پیامدهای منفی قضیه را بیشتر میکند. لذا در یک کلام ازدواج و طلاق اصلاً در وضعیت نرمال و طبیعی قرار ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]