واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:
نقد و بررسی The Eyes of Ara "به قلم علی رجبی" با گفتن کلمه "پازل" چه چیز هایی به ذهنتان می رسد؟ عکسی که به هزاران تکه تقسیم شده و شما باید آن را دوباره سرهم کنید، سوالات پیچیده که ذهن شمارا تا ساعت ها مشغول خواهد کرد، مکانیزم های عجیبی که در ظاهر به شدت سخت می باشند اما در باطن تنها با کمی دقت بیشتر به کار می افتند ... و مواردی مشابه؛ درست است! تمامی این موارد معرف نوعی معما می باشند. هرچقدر یک پازل سخت تر باشد ، لذتی که در حل شدن آن نهفته است بیشتر می باشد اما با این حال سختی یک پازل می تواند طاقت فرسا نیز باشد، به گونه ای که شما از تامل و تفکر دست برداشته و آن پازل را در گوشه ای رها می کنید. در صعنت گیم هم این مسئله نیز صادق است . اگر شما مدت ها روی یک چالش فکرکنید و آن را غیر قابل حل بیابید، آن را رها کرده و سراغ بازی دیگری می روید. حال امروز می خواهیم به بررسی عنوان "The Eyes of Ara" بپردازیم و ببینیم که آیا این بازی از آن دسته پازل های لذت بخش است یا کور کننده. این بازی عنوانی اول شخص ماجرایی-معمایی می باشد که در یک قلعه متروکه به همراه صدها راز اتفاق می افتد. قلعه ای که سال ها رها شده و اهالی ساکن آن منطقه تنها از افسانه های عجیب و روح های آبی رنگی که در هوا پرسه می زنند سخن می گویند. حال پس از سال ها امواج رادیویی عجیبی از پشت دیوار های این مکان عجیب ارسال شده است. انگار که چیزی در قلعه از خواب عمیق خود بیدار شده و حال یک نفر باید آن را کشف کند. با شروع بازی شما در نقش همان ماجراجویی هستید که به جست و جوی قلعه می پردازد. ابتدا با قایق خود به مکان مورد نظر رسیده و پیاده می شوید. با دیدن اولین منظره شما سریعا به زیبایی قلعه و منطقه اطراف پی خواهید برد البته، جدا از زیبایی و عظمت قلعه، به همان اندازه که بزرگ می باشد معما های نهفته نیز دارد . پس با این حساب می توانید همین جا نفسی بیرون دهید و با خود به این فکر کنید که ساعت ها درگیر بازی خواهید شد.
در ابتده شما در جلوی در ورودی این قلعه عظیم هستید. خب در همان ابتدا بازی با یک پازل ساده از شما استقبال می کند. باید بگویم در مواردی خیلی ها همین پازل ابتدایی را نتوانسته اند حل کنند! متاسفانه یا خوشبختانه، یکی از مهمترین نکاتی که در حین تجربه The Eyes of Ara باید به آن دقت کرد، قدرت مشاهده و تحلیل است ( که خب بنظر من متاسفانه! قلعه واقعا بزرگ می باشد و تنها مشاهده کردن کلیه اشیا و مکان ها ساعت ها وقت میگیرد!) همچنین همانند هر بازی معمایی دیگر، خواندن نوشته های کوچک، پوستر های بی ارزش، کتاب ها و مواردی از این دسته الزامیست (جالبه که بدانید رمز یکی از صندوق های مهم بازی بر روی پوستر آزمایشات فیزیک در رابطه با ذرات زیراتمی بود و خود من دقایق زیادی در پی پیدا کردن رمز بودم! ) و بصورت کلی در این بازی هیچ پازلی نیست که بدون مشاهده موارد فرعی حل نشود مگر پازل هایی بسیار ساده و ابتدایی ! با ورود به اولین تالار قلعه و البته به کمک موسیقی خوبی که برای پیش زمینه آن انتخاب شده، شما فضای مرموزی را حس خواهید کرد که البته از زیبایی معماری آن نیز نمی توان گذشت، مخصوصا کسانی که چنین فضا هایی را دوست دارند عاشق آن می شوند اگرچه این "قلعه ای" که از آن سخن می گوییم تماما قدیمی و تاریخی نیست. با پیشروی در بازی متوجه خواهید شد که تکنولوژی فرا انسانی ای در این مکان به کار گرفته شده که فضاهایی را با تلفیق تم های علمی-تخیلی و تاریخی پدید آورده است. همانطور که گفته شد بازی دارای پازل های بسیاری است. حال سوالی که شاید برای شما پیش بیاید این است که : "درجه سختی این پازل ها در چه حدی می باشد ؟ آیا کسانی که برای اولین بار با چنین عنوانی روبه رو می شوند اصلا قادر به حل کردن آن هستند ؟"
درجواب این سوال باید گفت که متاسفانه از نقاط ضعف این عنوان، پازل های ناعادلانه و فوق سختش می باشد. درجه سختی و هوش بازی همانند یک ترازو عمل می کند. ثانیه ای شما با معمایی روبه رو خواهید شد که حتی فردی 12 ساله نیز قادر به حل کردن آن می باشد اما لحظه ای دیگر پازلی رو خواهید دید که نه تنها کمکی یا به اصطلاح Hint خاصی برای آن وجود نداشته بلکه پی بردن به معنای درون و مکانیزم واقعی آن شاید 2 الی 3 ساعت وقت شما را بگیرد. The Eyes of Ara با بازیکنان خود بصورت غیر عادلانه برخورد می کند، بنابراین اگر بعد 3 الی 4 ساعت بازی سریعا بیرون آمده و آنرا به کل حذف نمودید، فکر نکنید که تنها شما در حل کردن اینگونه معماها ناتوان بودید. در واقع اگر نظرات دیگران را نیز بررسی کنید متوجه خواهید شد که پازل های بکار گرفته شده از نوع "طاقت فرسا" بوده و حل کردن آنها نیازمند زمان و حوصله می باشند. پازل ها و اشیایی که معماهای داخل بازی رو تشکیل می دهند اکثرا دارای تم های "اختر مانند" بوده، بهتر بگم در واقع از صور فلکی ستارگان، اشکال مرتبط به آنها و مسائلی از قبیل جغرافیا، هندسه و ستاره شناسی کمک گرفته است. اشاره کردم که قلعه ای که جریانات بازی در آن رخ می دهد گسترده است، حال با یک ضعف بزرگ دیگر روبه رو هستیم : نبود نقشه! گشت و گذار در مناطق بازی بدون گم شدن یا ورود به مناطق تکراری غیرممکن است، بازیکن حتما با یکی از این 2 مورد برخورد خواهد کرد همچنین در صورتی که نیاز به بازگشت به مکان های اولیه برای حل کردن پازل ها باشید ممکن است برخی از در هارا فراموش کرده و اینجاست که بعد از حل کردن یک پازل دشوار، بازیکن معذب شده و اینگونه ارزش و لذت بازی برایش کاهش میابد. چه بسا بازیکن از آن دسته افرادی باشد که به نوشته ها یا نقش ها چندان دقت نکرده و حال برای بدست آوردن آن نکته ها مجبور است کلی مسیر را بازگردد، مجازاتی برای بازیکنان بی دقت. گرافیک بازی با توجه به حجم آن تقریبا مناسب است اما نمی توان گفت کاملا قابل تحمل است. برای چنین محیط زیبایی گرافیک بصری بالاتری می توانست به کار گرفته شود هرچند حجیم تر می شد اما زیبایی آن دو چندان می شد.
نکات مثبت: طراحی زیبا مکان های مختلف درون قلعه آهنگ پیش زمینه متناسب با مکان های بازی پازل هایی عمدتا جذاب با طراحی خلاقانه گرافیک مناسب با توجه به کم حجم بودن بازی نکات منفی : عدم وجود خط داستانی مناسب عدم وجود نقشه عدم وجود تعادل لازم از لحاظ میزان چالش و طاقت فرسا بودن در برخی پازل ها تکراری شدن برخی از پازل های بازی به خاطر شباهت هایی که میان مکانیزم هایشان دارند سخن آخر اگر شما از طرفداران بازی های معمایی هستید از این بازی لذت کافی را خواهید برد مخصوصا در حین حل کردن پازل های سخت و چالش برانگیز آن، اما اگر برای اولین بار است که سراغ چنین سبکی می آیید، آماده هرگونه چالشی باشید زیرا بازی سختی خود را در همان ابتدا به شما نشان خواهد داد و اگر حوصله و زمان کافی را برای تامل و اندیشه در معما های گسترده ندارید، نظر من این است که جای عنوان The Eyes of Arad به تجربه عناوین دیگری در این سبک بپردازید.
14 مرداد 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پردیس گیم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]