واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تجديدنظرطلبان تقابل با روحاني را آشکار کردند
در طول هفتههاي اخير بارها از احتمال جدايي تجديدنظرطلبان از روحاني در انتخابات ارديبهشت سال 96 مطالبي به چاپ رسيده است؛ موضوعي كه با اظهارات روز گذشته رسول منتجبنيا قائم مقام حزب كروبي وارد فاز جديدي شده است؛ فاز «شرطگذاري صريح.»
نویسنده : سعيد همتي
![](http://javanonline.ir/files/fa/news/1395/5/13/248717_152.jpg)
در طول هفتههاي اخير بارها از احتمال جدايي تجديدنظرطلبان از روحاني در انتخابات ارديبهشت سال 96 مطالبي به چاپ رسيده است؛ موضوعي كه با اظهارات روز گذشته رسول منتجبنيا قائم مقام حزب كروبي وارد فاز جديدي شده است؛ فاز «شرطگذاري صريح.»
رسول منتجبنيا قائم مقام حزب اعتماد ملي در يادداشتي در روزنامه اعتماد، سهمخواهي اصلاحطلبان در انتخابات آتي از روحاني را رسمي كرد و با انتقاد از اينكه در جريان انتخابات 92 به سهم ويژه اصلاحطلبان در تشكيل كابينه توجهي نشد، نوشت: «در آن زمان به خاطر لزوم ارائه يك كانديدا و سخت بودن راضي كردن آقاي روحاني از انصراف تصميم گرفته شد تا آقاي عارف انصراف دهد، بنابراين يكجانبه از آقاي روحاني حمايت كرديم.»
وي همچنين انحصارطلبيهاي حزب اعتدال و توسعه را اينگونه تشريح كرد: «نتيجه چنين رفتاري از سوي اصلاحطلبان اين بود... گروه كوچكي كه خود را وابسته به رئيسجمهور ميدانستند، دچار توهم شدند و تصور ميكنند كه عامل پيروزي آقاي روحاني در سال ٩٢ حزب اعتدال و توسعه بوده است، نه اصلاحطلبان و شخصيتهاي بزرگ اصلاحطلب.»
منتجبنيا در ادامه حمايت اصلاحطلبان از روحاني را مشروط به تعيين سهم براي آنان دانست و نوشت: «كساني كه عامل پيروزي يك فرد هستند، بايد سهمي در اداره امور داشته باشند... اين درست نيست كه از شخصيتي حمايت شود اما او به هيچوجه خود را وامدار نداند، از اين رو قبل از آنكه اصلاحطلبان به تصميم برسند آقاي روحاني بايد جلساتي را با شخصيتهاي بزرگ اصلاحطلب برگزار كند و حلقه افراد نزديك به او با اصلاحطلبان جلساتي داشته باشند تا به يك توافق و تعامل مشخص و مكتوب برسند.»
در حالي امروز منتجبنيا مذاكره مستقيم با روحاني براي تعيين حدود و ثغور مطالبات اين جريان را مطرح ميكند كه قبل از وي نيز مهدي آيتي در پاسخ به سؤالي درباره سهمخواهي اصلاحطلبان از دولت، بيان كرده بود: «اصلاحطلبان اگر سهمخواهي كردند، حق آنهاست چون در جبهه اصلي حمايت از روحاني بودند.»
گريز از مرحله «انتقاد» به «شرطگذاري»
در حالي برخي از تئوريسينهاي مدعيان اصلاحطلبي تا هفته قبل تلاش ميكردند با اظهاراتي نظير اينكه «اصلاحطلبان حامي دولت هستند و در شرايط ضروري دولت را هم نقد ميكنند» اينگونه وانمود كنند كه گاه در مقام يك منتقد دولت ايفاي نقش ميكنند که «تكرار» مواضع منتقدانه و بعضاً تخريبگرايانه شخصيتها و رسانههاي اين طيف در طول روزهاي اخير نمايانگر اين موضوع است كه نگراني رهبران مدعي اصلاحطلب از حيات سياسي اين جريان بسيار جدي است تا آنجا كه حتي حاضر شدهاند تا از رئيس دولت يازدهم كه مسير بازگشت نيمهرسمي اين جماعت به حاكميت را هموار ساخت نيز عدول كنند.
به بيان بهتر تجديدنظرطلبان كه تا هفته اخير تلاش ميكردند برخي اوقات رفتار يك منتقد را در برابر دولت بازي كنند، امروز در چند گام رو به جلو - و در مواجهه با رئيسجمهور- آرام آرام صف خود را از دولت جدا كرده و تلاش ميكنند با شرطگذاري براي روحاني، وي را در مقام خوف و رجا براي انتخابات 96 قرار دهند، شايد به اين دليل كه حسن روحاني را چند ماه مانده به انتخابات براي نامزد شدن در رياستجمهوري دوازدهم مردد سازند آن هم با انتقال اين پيام كه «حمايت اصلاحطلبان از روحاني قطعي نيست.»
از هفتهها قبل بحثي در فضاي سياسي شكل گرفته است كه حسن روحاني با توجه به برخي از موانع پيش روي دولت كه احتمال رأيآوري وي را در انتخابات به حداقل ممكن رسانده است، قصد حضور در عرصه انتخابات را نداشته و ترجيح ميدهد خود را چهار ساله كند قبل از آنكه مردم اين اقدام را صورت دهند، هر چند برخي نزديكان روحاني در روزهاي گذشته كنارهگيري وي از آوردگاه 96 را رد كردند اما برخي تئوريسينهاي مدعي اصلاحطلبي نيز با آگاهي از چنين مسئلهاي تلاش ميكنند با ابزارهايي مانند «مشروط كردن حمايت خود از روحاني» وي را از حضور در عرصه انتخابات به عنوان نامزد منصرف كنند، به همين دليل است كه علي تاجرنيا نماينده مجلس ششم در گفتوگو با روزنامه «آرمان» در ارديبهشت ماه امسال اينگونه از لزوم كنارهگيري روحاني سخن به ميان ميآورد: «از گوشه و كنار شنيده ميشود برخي به صورت مستقيم و غيرمستقيم براي آقاي روحاني پيغام ميفرستند كه وي را از ادامه رياستجمهوري خود در مرحله دوم منصرف كنند. اين پيغامها عمدتاً توسط افراد پرنفوذي كه در ساختار قدرت نقش دارند براي آقاي روحاني فرستاده شده است.»
يك ماه پس از اظهارات علي تاجرنيا، صادق زيباكلام نيز از ضرورت كنارهگيري حسن روحاني در انتخابات پيش رو ميگويد و تأكيد ميكند كه وي براي تبديل شدن به يك چهره ملي! بايد از هم اكنون فكر نامزد شدن در انتخابات را از سر خود بيرون كند: «ما چهره و شخصيتي را ميخواهيم كه مقداري كاريزماي ملي و عمومي داشته باشد كه در شرايط كنوني، هم آقاي عارف و هم آقاي ظريف از چنين كاريزمايي برخوردار هستند. هيچكدام... از شخصيتهاي اصلاحطلب يا چهرهها و شخصيتهاي معتدل و ميانهرو اعم از آقايان هاشميرفسنجاني يا روحاني، آن صفاتي را كه آقاي احمدينژاد از آن برخوردار است، ندارند.»
در محافل خصوصي براي كنارهگيري روحاني چه ميگويند؟
با بررسي مواضع و رفتارهاي شخصيتها و رسانههاي جريان تجديدنظرطلب از خرداد 92 تاكنون بايد مواضع و نوع حمايت آنها از روحاني را در چند مرحله خلاصه كرد:
- اطمينان از عدمرأيآوري عارف در انتخابات92 و اجبار وي به كنارهگيري به نفع حسن روحاني
- حمايت مطلق از روحاني و بسيج رسانه و بدنه خود براي موفقيت وي
- نوشتن پيروزي روحاني به نام جريان اصلاحات و وامدار كردن روحاني به خود
- مصادره رئيسجمهور به نفع خود و تحميل نظرات و مطالبات حزبي به وي
- سهمخواهي از كابينه و نفوذ قشر مهمي از عناصر تندرو خود به مراكز مهم تصميمساز و تصميمگير
- فشار به روحاني براي بروز رفتارهاي راديكالي و حركت در مسير جهت و اهداف تجديدنظرطلبي نظير حمايت از سران فتنه يا موضعگيريهاي هزينهزا درباره «فرهنگ» يا «تئوريهاي حاكم بر سياست خارجه.»
از 5/1 سال عمر دولت يازدهم كه بسياري از اهداف جريان تجديدنظرطلب محقق نشد و روحاني تلاش كرد تنها با بيان برخي از مواضع «تجديدنظرطلب شادكن» اين قشر از حاميان خود را به حمايت از خود اميدوار سازد، متفكران اين جريان به چند دليل عمده به جاي فاز «حمايتهاي متعصبان و مطلق» رويه انتقاد را هم در پيش گرفته تا هزينههاي برآمده از رفتار و عملكرد دولت به پاي آنها نوشته نشده و هنگام ضرورت اين جماعت بتوانند با اعلام برائت از روحاني و دولت يازدهم در انتخابات حضوري مستقل داشته باشند.
عمده دلايلي كه امروز برخي از رهبران تجديدنظرطلب را به اين فكر فرو برده تا روحاني را با اتخاذ تاكتيكهايي از جمله «شرطگذاري» به كناري زده و خود يك نامزد مستقل و رأيآور را به جامعه معرفي كنند، اين است:
- محقق نشدن حتي يكپنجم از شعارهاي انتخاباتي– تبليغاتي روحاني
- بينتيجه بودن برجام و گسترش نارضايتي اجتماعي به واسطه نتايج منفي حاصل از مذاكرات
- به بنبست كشاندن تئوري«تعامل با امريكا، حلال مشكلات داخلي» نزد افكار عمومي و به چالش نشاندن تز اصلي اين جماعت براي اداره كشور
- وجود فساد تحصيلي و اقتصادي در دولت و عدمبرخورد قاطع دولت با جرائمي مانند حقوقهاي نجومي
- نبود اراده و عزمي جدي در دولت براي پيگيري سران فتنه و بهبود شرايط مجرمان فتنه 88
- فاصله گرفتن مشهود روحاني از رهبراني نظير محمد خاتمي و عدمدخالت وي در تصميمات كلان و حداقل در مصاديقي كه نفع مستقيم اين جريان در آن است.
- فقدان طرح و برنامه مشخص براي اداره اقتصادي كشور و افزايش ركود، بيكاري و گراني در جامعه.
به هر روي به نظر ميرسد باور برخي تئوريسينهاي جماعت تجديدنظرطلب مبني بر «عدول از روحاني» به دلايلي كه ذكر شد آرامآرام در ساير سطوح اين طيف فراگير شده و «شرطگذاري» براي وي با هدف تحميل اين باور به روحاني است كه «از عرصه رقابتهاي انتخاباتي كنار بكشد» تا جا براي معرفي نامزد اختصاصي مدعيان اصلاحطلب باز شود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]