واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/ مومن صالحی*از فروردین ۱۳۹۴ تا به امروز مرداد ماه ۱۳۹۵؛ بیش از ۱۶ ماه از مدیریت محمدعلی ثابت قدم بر شهرداری کلانشهر رشت نمیگذرد که بار دیگر زمزمه استیضاح به جمعآوری امضا رسیده است . پیش از انتخاب او بعنوان شهردار رشت نیز مخالفان جدی او، تمام تلاش خود را برای مخالفت خوانیهایی از انتخاب و ادامه به کار نامبرده بکار گرفته و تا امروز نیز ادامه میدهند.در تمام مدت ۱۶ ماه گذشته، هفته ای نبوده که از شورا و یا از سایتها و جراید محلی و فضاهای مجازی بحرانی ایجاد نشود و شایعه برکناری شهردار رشت برای لحظهای فراموش شود.مخالفان او هر روز جدیتر از گذشته به مخالفت میپردازند و در برابر، موافقان ایشان نیز یکسره با راه اندازی کمپین حمایت درانواع فضاهای مجازی و مطبوعات و بکار گیری انواع رسانههای تبلیغاتی و پذیرش میهمانان ملی فرهنگی، هنری و سیاسی و افتتاحیههای پی درپی انواع مراکز خدماتی و پروژه های عمرانی تفریحی وغیره، ماههای گذشته را سرشار از تلاش و عمران و آبادانی جلوه میدهند.شروع شهرداری آقای ثابت قدم که با نهضت آسفالت وپیاده راه سازی و جابجایی های گسترده نیروی انسانی شهرداری در بخش مدیریتی شروع شد با ارایه افزایش بودجه شهرداری از ۳۰۰ میلیارد تومان به بیش از ۹۰۰ میلیارد تومان ادامه پیدا کرد.پیاده راه مرکزی بهعنوان پروژهای ملی با حضور وزیر راهوشهرسازی در فروردین ماه ۱۳۹۵ افتتاح شد. دهها پروژه کوچک و بزرگ کلید خورد و او بی مهابا و بدون توجه به انتقاد مخالفان با تغییرارکان مدیریتی شهرداری رشت از میانسالان به جوانان، ناآرامی و بیقراری خود را بیش از گذشته به رخ کشیده و براستمرار شیوه پیشین خود ثابت تر از پیش قدم برداشت.عده ای او را مستبد و خودرأی و غیرقابل مذاکره و بی توجه به روابط انسانی و عده ای نیز اورا مدیری تکنوکرات،جوان و خوشفکر و قاطع میدانند.چقدر باید به این مخالفتها و موافقتها بها داد؟ این وضعیت تا به کجا ادامه خواهد یافت؟ خسارات و زیانهای این منازعات برای شهر باران چقدر است و توسط چه کسانی پرداخت میشود؟اساسا چه کسانی مسئول هزینه های سنگین منازعات و فرصت سوزی های مکرر برای مردم رشت هستند؟خود شخص شهردار؟ او نه با گروههای سیاسی اصلاح طلب مینشیند و نه با اصولگرایان همدمی دارد و نه اساسا خود را وامدار و متعهد به آنان میداند.شهرداری که چندان به مشورت و تعامل اعتقادی نداشته و خود یک تنه وارد کارزارها میشود. شهرداری که از سویی در مقام تئوری، دکترای شهر سازی خود را با مباحث سنجیده و دقیق در جلسات مختلف استانی و ملی به نظر میرساند و از سویی عموما در میان مردم کوچه و خیابان حضور دارد و نوعی پوپولیسم سیاسی را به ذهن می آورد. مواجهه سخت و خشک او که دل آزاریهای بسیار دارد، چندان که بنظر میرسد عامدا در پی مخالف سازی بر علیه خود در هر مجلس و محفلی میباشد.یا اعضای شورای شهری که در تجربه تاریخی گذر به دموکراسی کارنامه درخشانی نداشته و خود نیز بر مشکلات شهر افزوده اند؟ شورایی که قرار بود پارلمانی باشد و قوه عاقله، ولی تبدیل به بخشی پر هزینه و جای تسویه حساب های شخصی شده است. چه کسی هست که نداند هر یک از اعضای شورای سهمی را از بدنه اجرایی شهرداری رشت طلب میکنند.هنوز سالیان اندکی از انحلال و دستگیری گسترده اعضای شورای شهر رشت میگذرد. آیا آنان در سوابق انقلابی و تعهدات ایمانی کمتر از اعضای شورای شهر فعلی بوده اند؟یک جای کار ایراد دارد. این ایراد در تک تک اعضای شورا نیست بلکه در روح کلی سیستم شورایی نارس و زود هنگامی است که بسیاری را در آرزوی بی شورایی و تک رویهای مستبدانه گذاشته است.یا شاید مقصر مردم و شهروندانی هستند که یکسره نسبت به خود زنی و دیگر زنی از هیچ تلاشی دریغ نمی ورزند. چند درصد مردم این شهر حقوق شهروندی را رعایت میکنند؟ روزی نیست که از مدرنترین ماشینهای روز جهان، زباله ای به خیابانهای شهر پرت نشود. مشارکت در عمران و آبادانی شهر در زمره کمترین شاخصهای کشوری، فضای سبز در شمالی ترین شهر کشور ناچیز و کم و میزان منازعات خیابانی و پرونده های موجود در دادگستری بسیار زیاد تر از میانگین کشوری. بدگویی علیه مسئولان و سرمایهداران ونهادهای اجرایی و متخصص پنداری وسنجش با چوب الف ذهنی وگاها دانش اندک و غیرمرتبط شخصی و خود خواهی ها در ذره ذره وجود ما پراکنش دارد.واقعا اشکال کار کجاست ؟ انگار همه چیزمان به همه چیزمان می آید.این همه را گفتم که بگویم اوضاع شهر رشت نه سیاه است و نه سفید. مردم و شورا و شهردار نیز خاکستری هستند. دامان هیچیک از ما مطلقا پاک و بی آلایش نیست، که شمشیر از نیام برآریم و ریشه فساد را نشانه رویم که ناگاه ریشه خود را نیز خواهیم زد.ما گریزی از مدارا با یکدیگر نداریم ، همچنان که از گفتگو و پایان دادن و یا حداقل کاستن از منازعات بی پایان و فریاد کشیدنهای بی ثمر نداشته و نداریم.ما باید با هم گام برداریم. نقد و نظر و تغییرات مدیریتی ضرورتی تام دارد اما به چه قیمت؟ چه سرمایه های اجتماعی ساخته و یا اندوخته ایم؟ چه جایگزین هایی برای شهرداری و مدیریت های کلان استانی داریم؟ آیا رشت در کمتر از ۱۶ ماه از تغییر مدیریت شهری طاقت تغییری مجدد را دارد؟ از تغییرات پی درپی سنوات پیش وعدم ثبات مدیریتی شهری چه نتایج مثبتی عاید این شهرو مردمانش شده است؟اگر درست باشد که بنقل از قول یکی از اعضای شورا ، شهرداری رشت ۵۰۰ میلیارد تومان بدهی داشته باشد ، با تغییر مدیریت شهری این بدهی ها پرداخت میشود و یا شهر کلا قفل و تعطیل میگردد؟ چه کسی جرات میکند در چنین فضایی شهرداری رشت را تحویل بگیرد؟بنظر میرسد شهردار رشت در ایجاد و تشدید این منازعات بی تقصیر نباشد . او نباید این فرصت تاریخی سازندگی شهر را با عدم تعاملات مناسب با اعضای شورای شهر و ناصحان مشفق از متفکران اجتماعی و غیره را از مردم بگیرد .آیا شهردار رشت میداند که طی ۱۶ ماه گذشته بسیاری از دوستان و همراهان او رنجیده خاطرند. دوستان بسیاری با نوشته های انتقادی خود به اصلاح مسیر شهرداری کمک کرده اند اما چندان اقبالی به این عزیزان برای جلب مشارکت آنان نشده است.جناب شهردار اگر نیک نظر نمایند و درمفهوم شعارهایی که همواره دراستندهای شهری بامعانی بلند احترام به کرامت انسانی وحقوق شهروندی که ابتدایی ترین حق هر شهروندی است و شامل همفکری، همگامی، دیده شدن و شنیده شدن ازطریق نمایندگان واصناف است بنماید مطمئنا این مسیر ناهموار را با راحتی بیشتر طی طریق می نمایند.شهرداری رشت در کنار کار یکسره از بامدادان تا شامگاهان خود، در حضور مداوم مسئولان در جلسات طاقت فرسا، در دوندگیهای بیامان مسئولان خود، باید لحظهای بایستد و به پیرامون خود بیاندیشد. باید گوش کند، باید بخواند، باید فکر کند در هنگامه ای که هر گونه مجالی را از خود گرفته است.ما اساسا شانس های تاریخی کمی را در بزرگان مدیریتی خود داریم؛ ما استادان قدیمی تبدیل فرصت ها به تهدید ها هستیم.شهردار رشت خود، سرمایه و فرصتی برای شهر باران است که بیش از همه خود باید حریم این سرمایه را نیک نگه دارد؛ شهردار و شورا و مردم،هریک به تنهایی و گاهی یکصدا این سرمایه را تهدید میکنند اما شهر رشت در این هفته با آوای مجدد استیضاح روزهایی خوبی را پیش رو نخواهد داشت.* پژوهشگر اجتماعیگیل نگاه: انتشار اخبار و یادداشتهای دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر میشود.
۱۱ مرداد ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]