تاثير اصل ۴۴ قانون اساسی بر تاريخ گذشتگان فوتبال ايران

واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: satttanism02-03-2007, 12:03 AMرویداد تلخ حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا همان قدر که برای برخی بزرگراهی برای جولان دادن و بی تفاوتی در ساختار کلان فوتبال ملی شده، به همان نسبت نشان از بذرهایی است که در یکی از باشگاه های پرتماشاگرمان کاشته شده است. به واقع ساده انگاری و بی اطلاعی است که آدم غیرمتخصص و بی تجربه‌ای مانند نجف نژاد را مقصر اصلی این ماجرا معرفی کرد. چون اندک دقت و توجه در ماهیت و ذات باشگاه ها و فضای ذهنی آدم های درون آنها نشان می دهد که کار به قدری سطحی و بی مایه تلقی شده که هیچ کسی قدرت تاثیر برای آن را نداشته است. برخی مدعی هستند که تیم های صنعتی از بحث مالی دور بوده و مدیریت راحتی دارند، خوب برای نمونه استقلالی ها هم که در این فصل و فصل های گذشته مدعی هزینه سالیانه چندین میلیاردی هستند، ولی با اندکی سختی بیشتر. چگونه است که مدیریت صحیح در تیم های صنعتی دست کم آبروی فوتبال ملی را نابود نمی کند، ولی در باشگاهی مانند استقلال منجر به خلق شگفتی در تاریخ لیگ قهرمانان از قدیمی ترین نماینده فوتبال غرب آسیا می شود؟! پول و سرمایه بهانه است، مشکل استقلال و دیگر تیم های مردمی و ناموفق فوتبال را باید در مدیریت و هرم های شکل گرفته در آن بررسی کرد، جایی که یک نفر با منم منم یک باشگاه را تا سرحد بیچارگی جلو برد و حالا هم به این و آن قسم می خورد که من تاثیری در این ماجرا نداشتم! وقتی بهزاد کتیرایی پیشنهاد مستقیم ریاست این باشگاه را از سوی برخی اعضای هیات مدیره رد کرد، مشخص شد که آسمان مدیریت در این تیم آنقدر تیره و تار است که باتجربه های ورزش ما آن را در خشت های خامی که برخی چیده و برایش دیگران را وسوسه می کنند به خوبی دیده و متوجه می شوند! بی شک سرمایه حضور و شعور مردم وقتی می تواند به برکناری یا تغییرات گسترده در یک باشگاه منجر شود، هیچگاه اجازه نخواهد داد که این دو باشگاه مردمی از دست رفته یا نابود شود! مگر اینکه برخی دوست داشته باشند با این بحران ها دو تیم بزرگ مردمی کشورمان هم به تحلیل فرسایشی نزدیک شده و هم اینکه همیشه به عنوان «سوپرمن»، «بابا»، «نجات دهنده» و «علاقه مند» مطرح باشند و بتوانند برای رقابت های سیاسی از ابزارهای مناسب سود ببرند! به جاست سازمان تربیت بدنی که در راستای اصل 44 قانون اساسی، می تواند بزرگترین خدمات را به کشور ارایه کند، یکبار برای همیشه قید حس انحصاری مالکیت بی فایده بر این دو باشگاه را دور ریخته و با بررسی های مناسب و هدفمند استقلال و پرسپولیس را در سایه سرمایه گذاری های خصوصی به مردم واگذار کند. چون به واقع ماجراهایی که سازمان تربیت بدنی بر سر واگذاری شتاب زده استقلال به وزارت رفاه و قبل از آن در سال های گذشته واگذاری پرسپولیس به وزارت معادن و فلزات رخ داد، به خوبی نشان داد که نه تنها مشکلات این تیم ها با این گونه تدابیر که البته در جای خودش و به صورت کارشناسی ارزشمند است، حل نشد. بلکه سیر نزولی شدیدی پیدا کرده و سرانجام استقلال نمونه آشکار است. حرکات شتاب زده در ورزش شاید برای برخی مدیران غیر ورزشی ساده باشد مانند رفتاری که وزیر جدید رفاه در پس دادن ناگهانی استقلال به سازمان تربیت بدنی انجام داد، اما متاسفانه نتایج سخت آن در روزهایی است که دیگر جای جبران وجود ندارد. سازمان تربیت بدنی باید باور کند، تیمداری و در دست گرفتن امور یکی دو تیم مهم کشور وظیفه و شاخص فعالیت های او نیست و باید برای اجرای اصل 44، نخست این حس را از درون خودش و علاقه مندان شدید آن ریشه کن کند، تا سرمایه گذاری روی ورزش ایران شکل اجرایی به خود گرفته و شرایط، بیمه کننده حضور سرمایه گذاران بزرگ در این عرصه مهم باشد. بازتاب سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]

[مشاهده در: www.ri3k.eu]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]