واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا:
برای پیدا کردن کاری یا برای کشیدن آسوده مواد مخدر، به خاطر نبود سرمایهای و به علت نبود درآمدی و یا با نگاه به زرقوبرق شهری، برای فرار از زلزله و سیل یا به دلیل شرایط سیاسی یک منطقه به سمت شهرهای بزرگ کشور سرازیر میشوند و چون هیچ آهی در بساط ندارند بالاجبار به حاشیه رانده میشوند. به گزارش ایسنا، خانههایی کوچک، سست و لرزان، کپرهایی زشت، کودکانی سرپا خاکی که دنبال یک لاستیک ساعتها میدوند یا در هم میلولند؛ سوغاتی است که حاشیهنشینی به مردمانی هدیه میدهد که ورود به حاشیه را بهجای وارد شدن به متن یک شهر انتخاب کردهاند. مردمانی که روزگاری به خاطر زرقوبرق شهری بار از روستا و شهر کوچک خود بستند و به این دیار آمدند، اما دریغ که اینجا چیزی جز گلولای، گردوخاک و بزه برایشان وجود ندارد.
آنها نهتنها با معنای واقعی فقر در این کپرها و خانههای با سقفهای پایین آمده آشنا میشوند، بلکه به خوبی معنی اعتیاد و تنفروشی و بزه را هم درک میکنند و یاد میگیرند که چگونه تکدی گری کنند.
اصفهان بهعنوان یکی از کلانشهرهای بزرگ کشور هر روز طعم حاشیهنشینی و مشکلات آن را بیش از گذشته میچشد. طبق برآوردها حاشیهنشینی امان از هفت منطقه شهری اصفهان (12،8،13،10،15،7 و 14) ربوده است. مناطقی که مدیریت شهری باید چارهای برای جلوگیری از گسترش حاشیه به داخل آنها اندیشه کند.
حاشیهنشینی اصفهان امروز کم کم از یک معضل محلهای به یک معضل شهری بدل شده و به قدری بزرگ، آشکار و گسترده شده است که باید بهعنوان معضلی کشوری مطرح شود.
حاشیهنشینی اگرچه یک ناهنجاری اجتماعی ناگوار و مسبب معضلات متعدد اجتماعی است، اما نمیتوان افرادی که در این مناطق زندگی میکنند را نادیده گرفت.
مهدی محبی، قائم مقام انجمن آسیب شناسی ایران معتقد است مشکلات اقتصادی و اجتماعی مهمترین عاملهای ایجاد حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ است و افرادی که وارد حاشیهها میشوند دارای درآمد ناچیز هستند و نباید از چنین جامعهای انتظار یک جامعه آرمانی را داشت.
به گفته وی شکلگیری حاشیهنشینی به دلیل شرایط سیاسی، جنگها، خشکسالی ها، بیکاری، زلزله، سیل و .... ایجاد میشود و افرادی که در معرض این اتفاقات ناگوار قرار میگیرند به سمت شهرهای بزرگ روانه شده، اما به علت نداشتن درآمد کافی و نبود سرمایه مجبور میشوند اطراف شهرها را برای زندگی انتخاب کنند.
وی ادامه میدهد: دلایل اجتماعی نظیر اعتیاد، آسیبهای شدید اجتماعی و نزاعهای خانوادگی هم از دلایل دیگری است که افراد را از داخل شهرهای بزرگ به حاشیه میراند چراکه جرمهای امنیتی مثل سرقت و فروش مواد مخدر قطعا در حاشیه شهرها کار آسانتری است پس این افراد این مکانها را برای ادامه کار خود انتخاب میکنند در ضمن افراد متقاضی این مواد و اجناس نیز در حاشیه شهرها بیشتر از درون شهرها حضور دارند.
قائم مقام انجمن آسیب شناسی ایران میافزاید: افرادی که وارد حاشیهها میشوند عمدتاً افرادی ناآگاه و کمدانش هستند و دارای درآمد ناچیز که به علل مختلفی از جمله بیکاری، بیپولی و رفتارهای نا به هنجار اجتماعی مجبور شدهاند، وارد حاشیه شهرها شوند و یا حاشیه و شهرکهای اقماری را ایجاد کنند و طبیعی است که نباید از چنین جامعهای انتظار یک جامعه آرمانی را داشت.
محبی اصفهان را به لحاظ فرهنگی و اجتماعی شهری نا همگن عنوان و تصریح میکند: در جایجای محلات این شهر افراد نا به هنجار مشاهده میشوند و انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی در محلات دیده میشود، اما قطعاً افرادی با شرایط بد اجتماعی بسیار کم هستند و مردم سالم و آگاه قطعاً در درون شهر غلبه بیشتری دارند، اما برعکس در حاشیه اصفهان و شهرکهای ناخواسته اقماری محل ظهور و بروز آسیبهای اجتماعی است؛ دقیقاً برعکس آنچه در درون شهر رخ میدهد.
وی با بیان اینکه هنوز در کشور به شهرداریها به چشم یک نهاد عمرانی نگاه میشود در حالی که در دنیا شهرداریها فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مهم را بر عهده دارند، میگوید: ایجاد فرهنگسراها، مراکز کاهش آسیب، مراکز برای آگاهی از آسیبهای اجتماعی و چرایی ایجاد آنها و در کل یک فعالیت عظیم فرهنگی باید شروع شود زیرا اگر سطح فرهنگ افزایش یابد میتوان در جهت اصلاح رفتارها گام برداشت.
وی اضافه میکند: هرچند اصلاح جوامع حاشیهنشین سخت است، اما فعالیت فرهنگی قطعاً میتواند این جوامع را نیز اصلاح کند. البته به شرط اینکه شهرداری پس از اصلاح، این مناطق را به شهر ملحق کند تا نظارت بر آن بیشتر شود؛ البته علاوه بر شهرداریها رسانهها و صداوسیما هم باید برای اصلاح این مناطق ورود پیدا کنند.
این آسیبشناس اجتماعی معتقد است: انتقال آسیبها یک پدیده طبیعی است و به علت اینکه نقاط حاشیه تراکم بیشتری از آسیب اجتماعی دارند به تبع افراد آسیبدیده بیشتری را در خود نگه میدارند، اما قطعاً نمیتوان جلوی حاشیه و شهر دیوار آهنی کشید و اجازه نداد آسیبها وارد شهر شوند. بنیه اطلاعاتی و آگاهی جامعه باید افزایش یابد و برای این منظور تنها نباید به مرکز شهر توجه کرد. باید با ابزار فرهنگ وارد این مناطق شد و حاشیههای شهر را درگیر مسائل فرهنگی و آموزشی کنیم چراکه مقابله فیزیکی با آسیب اجتماعی فایدهای ندارد.
محبی با اشاره به اینکه مشکل اصلی جامعه امروز اعتیاد است، تصریح میکند: بیشترین آسیبی که از حاشیه شهرها به درون شهرها نفوذ پیداکرده موضوع اعتیاد و اتفاقات اطراف آن است. مواد فروشان و زنان روسپی بیشترین حضور و نفوذ را از حاشیهها به درون شهرها دارند که بیشک در به وجود آمدن این مشکلات مسائل اقتصادی و فرهنگی حرف اول را میزند. پس از این سه مورد، تکدی گری معضل چهارم حاشیهها است که به شهرها آسیب میزند.
وی میگوید: مسئولان باید بدانند که پدیده حاشیهنشینی به خصوص در کلانشهرها قابلمشاهده و غیرقابل کتمان است و سرعت حرکت و نفوذ آسیبها از حاشیه به شهرها کم نیست و میتوانند نقاط بیشتری از شهرها را درگیر کنند. بنابراین نیاز به یک برخورد مدبرانه با حاشیهها و حاشیهنشینها صورت وجود دارد تا آگاهی عمومی در این مناطق افزایش یابد و این کار جز با فعالیت مداوم فرهنگی انجام نمیشود.
انتهای پیام
سهشنبه / ۱۵ تیر ۱۳۹۵ / ۱۱:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]