تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817284540




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شاخ حمله كرگدني منافقين را در «چهارزبر» شكستيم


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شاخ حمله كرگدني منافقين را در «چهارزبر» شكستيم
رزمندگاني كه به خواست خدا و طي يك سلسله اتفاقات خاص و كم نظير، آماده‌ترين يگان حاضر در تنگه چهارزبر (مرصاد) بودند و توانستند سخت‌ترين ضربات را بر پيكر منافقين وارد آورند.
نویسنده : عليرضا محمدي 


«شنيدم نقش تيپ قائم(عج) آن‌چنان بود كه اگر نبود، ممكن بود دشمن تا كرمانشاه پيش بيايد؛ آنكه ايستاد تيپ قائم (عج) بود، اين‌ها در تاريخ مي‌ماند». اين كلام مقام معظم رهبري به خوبي از نقش رزمندگان استان سمنان و تيپ قائم اين استان در عمليات مرصاد پرده برمي‌دارد. رزمندگاني كه به خواست خدا و طي يك سلسله اتفاقات خاص و كم نظير، آماده‌ترين يگان حاضر در تنگه چهارزبر (مرصاد) بودند و توانستند سخت‌ترين ضربات را بر پيكر منافقين وارد آورند. سردار مهدي مهدوي‌نژاد جانشين معاونت بازرسي ستاد كل نيروهاي مسلح كه در آن مقطع زماني قائم مقام تيپ مستقل 12 قائم(عج) بود و به دليل عدم حضور فرمانده اين تيپ، فرماندهي رزمندگان سمناني را در مرصاد برعهده داشت، ساعتي با ما به گفت و گو نشست و از چگونگي سد كردن قواي منافقين در چهارزبر گفت.
چطور شد كه تيپ قائم توانست در هنگام حمله منافقين به عنوان يكي از اولين يگان‌ها خودش را به منطقه عملياتي برساند؟
تيپ ما دو اردوگاه اصلي در جبهه‌هاي جنوب و غرب داشت. مقر اصلي ما در دزفول بود كه به دليل گرما و شرايط جوي منطقه غالباً فصول سرد سال بيشتر آنجا بوديم و ديگري اردوگاه صادقين كه نزديكي تنگه چهار‌زبر استان كرمانشاه قرار داشت. چون حمله منافقين در مردادماه رخ داد و در فصل گرما قرار داشتيم، بنده به همراه عمده نيروهاي تيپ در اردوگاه صادقين بوديم.
گويا در شرايط خاص روزهاي آخر جنگ، تيپ شما يكي از آماده‌ترين يگان‌هاي حاضر در منطقه عملياتي مرصاد بود. اين آمادگي از كجا رقم مي‌خورد؟
 به نظر من خواست خدا بود تيپ قائم(عج) در آن شرايط از جهات مختلفي تقويت شود و بتواند عملكرد خوبي در مواجهه با منافقين داشته باشد. چند اتفاق خاص اين بين افتاد كه اگر دقت كنيم، دست خدا را پشت قضايا خواهيم ديد. اول اينكه در فصل گرما قرار داشتيم و قاعدتاً نيروها در اردوگاه صادقين چهارزبر بودند. دوم اينكه بعد از پذيرش قطعنامه نيروهاي حزب‌اللهي و بچه‌هاي پاي كار جنگ كه از تعبير نوشيدن جام زهر توسط حضرت امام، رگ غيرت‌شان جوش آمد و به صورت خودجوش رهسپار جبهه‌ها شدند. يادم است يك يا دو روز بعد از قطعنامه از سمنان تماس گرفتند و گفتند تعداد زيادي از رزمنده‌ها داوطلب اعزام به منطقه هستند. پيش خودمان گفتيم خب الان كه قطعنامه پذيرفته شده آمدن اين جمعيت، نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. منتها مخالفتي نكرديم و قرار شد كه رزمنده‌ها به منطقه بيايند. از ما پرسيدند آنها را به قرارگاه دزفول بفرستيم يا چهارزبر كه من گفتم به دليل شرايط جوي و گرماي هوا به چهارزبر بيايند. به نظرم 29 تيرماه بود كه اين نيروها آمدند و مستقر شدند. تقريباً چهار گردان عملياتي مي‌شدند. با آمدن‌شان تيپ ما تقويت شد. از طرف ديگر يك سري مهمات قرار بود از پادگان دزفول به منطقه عملياتي والفجر10 در شمالغرب منتقل شود كه روز دوم يا سوم مردادماه، اين محموله در مسيرش به اردوگاه رسيد و چون هوا تاريك شده بود، من گفتم بمانيد و صبح برويد كه مصادف شد با حمله منافقين و به اين ترتيب مهمات مورد نياز ما در عمليات هم جور شد. نكته بعدي اين بود كه روز دوم مردادماه، كادرهاي اساسي و مهم استان سمنان مثل شهيد اخلاقي كه آن مقطع مسئول عمليات لشكر 17 علي بن ابيطالب(ع) بود، آمده بود به ما سر بزند كه وجود آنها و تجربيات خوبي كه داشتند، كادر تيپ ما را تقويت كرد. يادم است دور چشمه‌اي بوديم و با رزمنده‌هاي قديمي استان جلسه گرفته بوديم. حرف از شرايط بعد از پذيرش قطعنامه و اين چيزها بود. در همين حال و هوا بوديم كه خبر رسيد منافقين حمله كرده‌اند.
از كجا خبر رسيد كه منافقين آمده‌اند؟ زمان دقيقش را به خاطر داريد؟
غروب روز سوم مردادماه بود كه از قرارگاه تماس گرفتند و بنده و آقاي خاني كه معاونم بود مطلع شديم منافقين از قصرشيرين وارد كشور شده‌اند. ما يك آمبولانس داشتيم كه در آن بيسيم و تشكيلاتي داشتيم و بچه‌ها به آن آمبولانس فرماندهي مي‌گفتند. يكي دو نفر از بچه‌ها را برداشتيم و با آمبولانس فرماندهي به سمت اسلام‌آباد رفتيم. گردنه چهارزبر را رد كرده بوديم كه ديديم در دشت حسن‌آباد درگيري است. (منطقه بين تنگه چهارزبر و تنگه حسن‌آباد معروف به دشت حسن‌آباد است) حتي به آمبولانس ما هم تيراندازي شد. فهميديم منافقين تا آنجا آمده‌اند. سريع برگشتيم و دو، سه تا گردان از نيروها را برداشتيم و به منطقه برگشتيم. گردان قمر بني هاشم كه از بچه‌هاي دامغان بودند را در زبر جلويي قرار داديم و گردان سيدالشهدا(ع) به فرماندهي خدابيامرز حاج‌عبدالله عرب‌نجفي را هم در خط يا زبر دوم قرار داديم. حول و حوش ساعت 10 شب بود كه بچه‌ها با منافقين به شدت درگير شدند.
در تاريخچه عمليات مرصاد آمده است كه تنگه چهارزبر توسط رزمندگان با موانع طبيعي مسدود شده بود، سد كردن اين تنگه كار بچه‌هاي شما بود؟
بله كار رزمندگان تيپ قائم بود. من بايد اين نكته را تصحيح كنم كه قبل از رسيدن ستون اصلي دشمن به منطقه، ما يك سري از نيروهاي زبده اطلاعاتي تيپ را به تلمبه‌خانه‌اي فرستاديم كه در دشت حسن‌آباد قرار داشت. آنها با سرسختي خاصي با طلائيه‌داران ستون منافقين درگير شده بودند. افرادي چون رضا نادري كه از بچه رزمنده‌هاي قديمي جنگ بود همان جا به شهادت رسيدند. از طرف ديگر بچه‌هاي گردان قمر بني هاشم(ع) به فرماندهي آقاي بينائيان در زبر يا خط جلويي هم خوب توانستند جلوي پيشروي سريع منافقان را بگيرند. در اين طرف ما خط اصلي‌مان را تقريباً در جايي كه اكنون تشكيلات يادمان عمليات مرصاد برپا شده، درست كرديم. چند دستگاه ماشين سنگين مثل لودر داشتيم كه با آنها سنگ و خاك اطراف جاده را جمع كرديم و توانستيم خط مستحكمي را روي جاده اسلام‌آباد- كرمانشاه ايجاد كنيم. بعد از درگيري شديدي كه بچه‌هاي قمر بني هاشم با منافقان داشتند، حدود ساعت 7 يا 8 صبح بود كه عمده نيروهاي دشمن به خاكريز ما رسيدند و مرتب خودشان به خط مي‌زدند به اميد اينكه آن را بشكنند و از جاده عبور كنند.
پس درگيري اصلي با منافقين در صبح روز چهارم مردادماه رخ داد؟
بله، منافقين سماجت زيادي داشتند كه بتوانند از خط ايجاد شده عبور كنند. شايد هر 10 دقيقه يك بار خودشان را به خط مي‌زدند و ما هم از خجالت‌شان درمي‌آمديم. بچه‌ها بسياري از ماشين‌هاي زرهي‌شان را زده بودند و دود و آتش منطقه را گرفته بود. من و شهيد خالصي در يك بلندي كه 100 متر با خط اصلي فاصله داشت ايستاده بوديم و شرايط منطقه را تحت نظر داشتيم. يك دفعه ديديم يك استيشن و يك تويوتاي دشمن توانسته‌اند از خط عبور كنند و به اين سو بيايند. يك آرپي‌جي هم به سمت ما شليك كردند كه شكر خدا فقط كمي خاك و خل توي چشم‌هاي‌مان ريخت و اتفاق خاصي نيفتاد. من با شهيد عرب نجفي فرمانده گردان سيدالشهدا(ع) تماس گرفتم و گفتم خط شكسته كه منافقين به اين طرف آمده‌اند؟ او گفت مگر از جنازه ما عبور كنند كه بتوانند بيايند. در شلوغي درگيري‌ها اين دو تا ماشين توانستند از مهلكه فرار كنند و به اين طرف بيايند. گرم اين صحبت‌ها بوديم كه يكي از رزمنده‌ها كه مهمات آورده بود، به سمت استيشن و تويوتاي منافقين شليك كرد و سرنشينانش كه به نظرم يك خانم هم بين‌شان بود به درك واصل شدند و ما وسيله نقليه‌شان را غنيمت گرفتيم كه همين الان هم در سمنان است.
چه زماني آثار شكست در چهره منافقين پيدا شد؟
عصر و شب همان روز چهارم ديگر ستون منافقين از هم پاشيد. در اين زمان بود كه طرح اصلي عمليات مرصاد هم با بمباران بالگردهاي هوانيروز و جنگنده‌هاي ارتش و حضور يگان‌هاي ديگر از رزمندگان رقم خورد و منافقين مضمحل شدند. بچه‌هاي ما از همان عصر و شب روز چهارم از بالاي بلندي‌ها پايين آمدند و منافقين را روي جاده تعقيب كردند.
در برخورد نزديكي كه با نيروهاي نفاق داشتيد، چه مورد خاصي از آنها مشاهده كرديد؟
ما مكالمات منافقين را از طريق بيسيم رصد مي‌كرديم. آنها فارسي حرف مي‌زدند و متوجه مي‌شديم چه مي‌گويند. در اوايل درگيري وقتي كه هنوز وضعيت‌شان خيلي بد نبود، درخواست مهمات مي‌كردند و مي‌گفتند اگر مهمات برسد خط را مي‌شكنيم. كمي كه گذشت و وضعيت‌شان بغرنج شد شروع كردند به فحاشي كردن به هم و حتي به فرماندهان رده بالاي‌شان ناسزا مي‌گفتند. وقتي آنها را با رزمندگان خودمان مقايسه مي‌كنيم كه برخي سال‌ها در شرايط سخت جنگ بودند و هميشه اخلاق را رعايت مي‌كردند، به خوبي پي مي‌بريم كه منافقان با وجود آموزش‌هايي كه ديده بودند، آن قدر روحيه نداشتند كه چند ساعت جنگ سخت را تحمل كنند.
به نظر مي‌رسد جبهه نفاق فكرش را هم نمي‌كرد كه در چنين ورطه‌اي بيفتد؟
اگر از ديد نظامي نگاه كنيم، منطقه غرب كشورمان به دليل تنگه‌هاي متعددي كه دارد اصلاً جاي پيشروي سريع و بدون برنامه نيست. هر كسي كمي از اطلاعات جنگي داشته باشد اين را به خوبي مي‌فهمد. منافقين بدون اينكه زمين را مطالعه كنند، بدون اينكه بديهي‌ترين اصول مثل تأمين جناح چپ و راست و پشتيباني‌هاي لازم و... را رعايت كنند، با غرور خاصي قدم به قتلگاه‌شان گذاشته بودند. آنها در تحليل‌هاي‌شان فكر مي‌كردند ملت و رزمندگان ايران بعد از سال‌ها جنگ و خصوصاً پس از پذيرش قطعنامه ديگر توان جنگيدن ندارند و پشت سر نظام نخواهند ايستاد. با چنين تحليلي بود كه به اصطلاح «كرگدني» و بدون حساب و كتاب سرشان را انداختند پايين و داخل خاك كشورمان شدند و همان طور كه همه مي‌دانيم در چهارزبر به دام افتادند و از بين رفتند.
حضرت آقا سخني دارند كه اگر تيپ قائم نبود چه بسا دشمن تا كرمانشاه مي‌آمد.
بله كاملاً درست است. بعد از تنگه چهارزبر دشت باز مي‌شود و اگر منافقين از آنجا عبور مي‌كردند، راحت نمي‌شد جلوي‌شان را گرفت و تا كرمانشاه هم راه زيادي نمانده بود. بنابراين ارزش كار رزمندگان تيپ قائم در اينجا مشخص مي‌شود كه سر بزنگاه جلوي‌شان را گرفتند.
اگر قرار باشد عمليات مرصاد را به ياد شهيد يا شهدايي يادآوري كنيد، اين عزيزان كدام‌ها هستند؟
از رزمندگان غير از تيپ اگر بخواهم نام ببرم، خدا بيامرز شهيد شوشتري است كه تلاش بسياري در مرصاد كرد. ايشان در يك نواري كه از خودشان برجاي مانده گفته‌اند وقتي با يگان‌هاي حاضر در منطقه تماس گرفتم، اولين كسي كه جوابم را داد، آقاي مهدوي‌نژاد از تيپ 12 قائم بود. خدا رحمتش كند كه در طول جنگ و همين عمليات زحمات بسياري كشيد. از رزمندگان خود سمنان هم خوب است يادي كنيم از شهيدان اخلاقي، خالصي و عرب‌نجفي. اخلاقي و خالصي در جريات تعقيب منافقين در روز اصلي عمليات به شهادت رسيدند. شهيد اخلاقي يك شخصيت محبوب و محوري در ميان رزمندگان استان بود كه همه او را دوست داشتند.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن