واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وزیر ارشاد دولت نهم اظهار داشت: موسوی خوئینیها گفته بود که من زمان امام(ره) هم ولایت مطلقه را قبول نداشتم اما از آنجایی که امام جاذبه فوقالعادهای داشت و ما نیز از شاگردان ایشان بودیم رویمان نمیشد که جلوی امام مخالفت کنیم اما حالا که این شرایط نیست، من میگویم که از ابتدا هم این مسئله را قبول نداشتهام. محمدحسین صفار هرندی که روز گذشته در نشست مجمع جوامع اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور حاضر شده بود به تشریح برخی مسائل پیرامون دهمین انتخابات ریاست جمهوری و بررسی شرایط کنونی کشور پرداخت. وی با اشاره به اینکه اصلاح طلبان در دورهای از زمان تمام کانونهای قدرت را در اختیار گرفته بودند، به روند رویگردانی مردم از این جریان سیاسی اشاره کرد و پیروزی اصولگرایان در انتخابات نهم ریاست جمهوری را فروپاشی آخرین سنگر متعلق به جریان اصلاحطلب توصیف کرد. وزیر ارشاد دولت نهم در ادامه یکی از دلایل میرحسین موسوی برای کاندیداتوری در انتخابات دهم ریاست جمهوری را نیز همین موضوع برشمرد. وی در ادامه به پیشنهادهای اصلاح طلبان به موسوی برای نامزدی در انتخابات تا قبل از روزکار آمدن دولت نهم و عدم پذیرش از سوی او اشاره کرد و اظهار داشت: وقتی دولت احمدی نژاد سرکار آمد و مجلس، مجلس اصولگرا شد، مردم اعتماد کردند و در مجلس هشتم هم دوباره همان گفتمان مجلس هفتم قالب شد، موسوی به فکر افتاد که وارد صحنه شود. موسوی؛ نسخه اصلی احمدی نژاد؟! صفار هرندی تصریح کرد: دلیل اصلی اغوا شدن موسوی برای اینکه میتواند به صحنه بیاید و بزند و ببرد، این بود که وقتی مدل احمدی نژاد جواب میدهد یعنی مدل انقلاب جواب میدهد پس من میآیم، منی که نسخه اصلی آن هستم و او بدل من است. وی در ادامه سخنانش به تلاش اصلاح طلبان برای سکولاریزه کردن کشور اشاره کرد و اظهار داشت: آنها میدانستند که قانون اساسی را نمیتوانند تغییر دهند، چون به اراده رهبری بند است و رهبری نیز محکم ایستاده بود، لذا چارهای نداشتند جز اینکه این جمهوری را به یک جمهوری سکولار و عرفی تبدیل کنند و به دنبال یک گفتمان جمهوری غیردینی باشند. وزیر اسبق دولت نهم در بخشی دیگر از سخنان خود به مدل فکری هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و گفت: تا قبل از دوم خرداد مدیران سیاسی از مردم واهمه داشتند و هاشمی رفسنجانی نیز همیشه در مسائل اداری کشور مدل فکریاش این بود که مشارکت حداقلی در انتخابات به نفع مرکزیت انقلاب است اما در آستانه انتخابات دوم خرداد، مقام معظم رهبری بر حضور حداکثری مردم در انتخابات تأکید میکنند. وی ادامه داد: هاشمی نیز بعدها گفت که من برای همین میگفتم که اگر اکثریت مردم به صحنه بیایند جریان مورد علاقه شما روی کار نمیآید ولی در انتخابات بعدی نیز باز هم مقام معظم رهبری فرمودند: من امیدوارم حداکثر مردم در انتخابات شرکت کنند. مردم در دوم خرداد از هاشمی گسسته بودند صفارهرندی ادامه داد: ناطقنوری در انتخابات دوم خرداد در گفتمانی ظاهر شد که مردم میخواستند آن را به زیر بکشند، چراکه مردم از هاشمی گسسته بودند و از آنجایی که ناطق گفت من دنباله رو همان دوره هستم، مردم به او رأی ندادند. با وجود اینکه هاشمی از خاتمی طرفداری میکرد اما احساس جامعه این بود که هاشمی پشت سر ناطق است لذا جریان زمان هاشمی رفت و پشت سر گفتمانی جدید که میخواست وضعیت را تغییر دهد، کوپه شد؛ اما در دوره احمدینژاد این ماجرا معکوس شد یعنی سال 84 وقتی که انتخابات بین احمدینژاد که شعاری جدیدی داشت و هاشمی که دنباله رو خودش و جریان دوم خرداد بود، ادامه یافت احساس مردم این بود که باید به دنبال احمدینژاد بروند. وی افزود: مسئلهای که در انتخابات اخیر شاهدش بودیم، نوعی شناسایی درست آن جریان اجتماعی وسیع و تودهای است که رای اصلی را آنها رقم میزنند، بنابراین کسانی که به دنبال پیدا کردن تقلب بزرگ و تقلبی که موجب شود رایها جابه جا شود، بودند، اشتباه بزرگی کردند چرا که اینها اگر چشمهایشان را باز میکردند و قبل از انتخابات صحنه را میدیدند، میفهمیدند که این انتخابات را باختهاند؛ چنانچه افراد زرنگ این جریان این کار را کردند اما برخی از جریانات دنبال این بودند که با تحریک مردم در صحنه اجتماعی، جامعه را مشغول به این مسائل کنند. صفارهرندی در ادامه نشست روز گذشته، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه دلیلی موجب شد تا موسوی و افرادی از این دست دچار نوعی تجدیدنظرطلبی در افکار و گفتمان انقلاب شدند؟ اظهار داشت: اینکه چطور یک نفر ممکن است به وادی بازگشت از گفتمان انقلاب و اسلام و جمهوری اسلامی برسد، از چندین جنبه قابل بررسی است. وی افزود: در مباحثی که مقام معظم رهبری در بخش عوام و خواص مطرح کردهاند به این مسئله پرداخته شده است، اما موضوع دیگری که باید مد نظر قرار بگیرد این است که انسانها وقتی از نقطه کانونی یک واقعه فاصله میگیرند با غفلت و فراموشی مواجه میشوند. وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه به طبع وقتی از انقلاب دور میشویم ممکن است از اندیشهها و انگیزههای آن نیز دور شویم، تصریح کرد: موسوی خوئینیها پس از رحلت امام(ره) و در دوران ابتدایی رهبری حضرت آیتالله خامنهای با رهبری ایشان مخالف بود و همیشه نسبت به موضوع رهبری ایشان واکنش منفی نشان میداد که بخشی از شیطنتهای کنونی وی نیز متاثر از همان نگاه قدیمی است. صفار هرندی ادامه داد: موسوی خوئینیها در یکی از کلاسهای درسش در یکی از واحدهای دانشگاه آزاد عنوان میکند که ولایت مطلقه فقیه اساسا مسئله قابل قبولی نیست و نمیشود آن را پذیرفت. از وی سوال میشود که شما که جزو گروه محوری بودید که در زمان امام کسانی را که نسبت به مسئله ولایت فقیه تشکیک عملی کرده بودند به ضدیت با اسلام متهم کرده و گفتید که ضد انقلاب و طرفدار اسلام آمریکایی هستید پس چطور این حرف را میزنید؟ وی اضافه کرد: موسوی خوئینیها گفته بود که من زمان امام(ره) هم ولایت مطلقه را قبول نداشتم اما از آنجایی که امام جاذبه فوقالعادهای داشت و ما نیز از شاگردان ایشان بودیم رویمان نمیشد که جلوی امام مخالفت کنیم اما حالا که این شرایط نیست، من میگویم که از ابتدا هم این مسئله را قبول نداشتهام. وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با بیان اینکه مشابه این صحبتها را نیز میتوان در صحبتهای آدمهای کوچکتر این جریان نیز دید، اظهار داشت: از آن جمله میتوان به سخنرانی کدیور در کانادا پس از فتنههای اخیر و در مراسمی که برای کشتهشدگان این ماجرا گرفته شده بود اشاره کرد که میگوید "این اتفاقات نشان داد که حکومت دینی بر پایه جمهوری ولایی اساسا موضوعیت ندارد و در دوره امام نیز این حکومت به دلیل رابطه امام با مردم و نقش و سیطره معنوی ایشان قابل تحمل بود، اما پس از امام تضاد بین دین و سیاست برجسته شد. " صفارهرندی تاکید کرد: از صحبتهای این افراد میتوان فهمید که این عده از ابتدا نیز با نظام اسلامی و ولایت فقیه زاویه داشتند و اکنون مشکلاتشان در حال بروز کردن است یعنی تجدید نظرطلبی اکنون اینها موثر از زمینههای قبلیشان بود. وی در خصوص بخش دیگری از افراد که دچار تجدید نظرطلبی در افکارشان میشوند، گفت: یک عده هستند که موضعشان مسائل فکری و نظری نیست، اینها افرادی هستند که در صحنه عمل و وقتی منافعشان به خطر میافتد دیدگاهشان عوض میشود که طلحه و زبیر نمونه تاریخی این افراد هستند، کسانی که حاضر بودند برای به حکومت رسیدن امام علی (علیه السلام) شمشیر بزنند اما زمانی که میخواستند ویژهخواری کنند بر سر امتیازطلبی با امام علی(علیه السلام)جنگ کردند. صفارهرندی با بیان اینکه بخش دیگری از این افراد کسانی هستند که مرعوب میشوند یادآور شد: این افراد زمانی که احساس کنند جایگاه و موقعیتشان به خطر افتاده مرعوب شده و زیر بار هر فشار و تهدیدی میروند و حتی حاضرند با دشمنان نیز بر سر میز مذاکره بنشینند اما عده دیگری از این جمع نیز کسانی هستند که همواره متاثر از فضاهایی میشوند که در اطرافشان به وجود میآید که از این دست افراد نیز در مسئولین مکرر داشتهایم، یعنی کسانی که دائم موضع اصولگرایانه افراطی میگرفتند و حالا معکوس شدهاند و حتی در ضدیت با ولایت فقیه نیز قرار دارند. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]