محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799158029
بلایی که مرد شیطان صفت در نیمه شب بر سر دختر جوان آورد+ عکس - پایگاه خبری دزنیوز
واضح آرشیو وب فارسی:دزنیوز: به گزارش سرویس حوادث “جام نیوز“، عامل جنایت پس از قتل هولناک دختر جوان سعی داشت با بدست آوردن مدارک مقتول، خودروی او را تصاحب کند که به دام افتاد. روز ۱۸ آبان ۹۱ زن میان سالی به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن دخترش خبر داد. او […]به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز “، عامل جنایت پس از قتل هولناک دختر جوان سعی داشت با بدست آوردن مدارک مقتول، خودروی او را تصاحب کند که به دام افتاد. روز ۱۸ آبان ۹۱ زن میان سالی به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن دخترش خبر داد. او به افسر پرونده گفت: ساعت ۲۲:۳۰ دقیقه دیشب تلفن همراه دخترم به صدا درآمد و بعد از چند دقیقه او لباس هایش را پوشید و با بیان این که با دکتر داروسازی در پونک قرار ملاقات دارد خانه را ترک کرد. اما بعد از آن دیگر خبری از دخترم نداشتم تا اینکه ساعت سه نصف شب فردی با کلید در آپارتمان ما را باز کرد و وارد شد اما به محض دیدن من وانمود کرد که انگارخانه را اشتباه گرفته و بلافاصله فرار کرد. مادر «میترا » گفت: بعد از آن فردی با من تماس گرفت و مدارک ش ناسا یی و مدارک خودروی میترا را خواست و گفت مدارک را به پیک موتوری بدهم که تا دقایقی دیگر به مقابل خانه مان می آید اما من مخالفت کردم.به دنبال شکایت زن میانسال تحقیقات برای کشف سرنخی از دختر جوان آغاز شد. تا اینکه چند روز بعد خودروی ۲۰۶ او در یکی از خیابان های غرب تهران کشف شد. پس از حضور مأموران و در بازرسی از خودروی ۲۰۶ ، جسد میترا داخل یک ظرف پلاستیکی روی صندلی عقب خودرو پیدا شد که شواهد هم نشان می داد با ضربه های کارد به قتل رسیده است. در ادامه بررسی ها مشخص شد سه گوشی تلفن همراه میترا نیز به سرقت رفته است. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان جنایی به مردی به نام کامبیز رسیدند و او ۸ مرداد سال ۹۴ دستگیر شد اما منکر قتل شد و ادعا کرد گوشی های تلفن همراه را از دوستش گرفته است. به دنبال این اعترا ف ها کارآگاهان به سراغ دوست کامبیز رفتند اما او ادعاهای دوستش را رد کرد و گفت از آنجا که کامبیز از من کینه دارد این ادعا را مطرح کرده است. از سوی دیگر همسر متهم پرونده نیز اعلام کرد که کامبیز با زنان زیادی در رابطه بوده و از آنها به روش های مختلف کلاهبرداری کرده است. درحالی که متهم منکر جنایت بود، بازپرس «آرش سیفی » در تحقیقات تخصصی به سرنخ هایی رسید که نشان می داد کامبیز، عامل اصلی جنایت است. در بررسی ها مشخص شد متهم که خود را دکتر داروساز معرفی کرده و زمان جنایت در منطقه پونک دیده شده، با مقتول ارتباط داشته و لکه های خون روی مهر جعلی دکتر نیز در خانه متهم کشف شد.تمام این مدارک و شواهد باعث شد تا باردیگر از متهم تحقیق شود و او در نهایت به قتل میترا اعتراف کرد و گفت: «دکتر داروساز نیستم و تحصیلات ابتدایی دارم. اما برای اینکه نظر دختران و زنان جوان را جلب کنم، خودم را دکتر داروساز معرفی کردم. » او ادامه داد: مدتی قبل از جنایت با میترا آشنا شدم و بعد از مدتی هم از او ۳۰۰ هزار تومان پول گرفتم. رابطه ما ادامه داشت تا اینکه میترا پولش را خواست و من با وعده و وعید سعی کردم از پرداخت پول طفره بروم. شب حادثه میترا به خانه ام آمد و پولش را خواست و چون نمی توانستم پول را پس بدهم عصبانی شد. همان موقع با چاقو به طرف من حمله کرد و من در دفاع از خود چاقو را گرفتم. رکنا: وقتی درگیری ما بالا گرفت من چند ضربه چاقو به او زدم. متهم جوان ادامه داد: بعد از جنایت به فکر افتادم تا مدارک ماشین و مدارک هویتی مقتول را بدست آورم. به همین دلیل با برادرم به آپارتمانش رفتیم. برادرم پایین خیابان منتظر ماند و من بالا رفتم که ناگهان با مادرش روبه رو شدم. بعد از آن هم سعی کردم به بهانه اینکه میترا به مدارک نیاز دارد، مدارک را از مادرش بگیرم که موفق نشدم. از آنجا که نمی توانستم با ماشین بدون مدرک در خیابان تردد کنم؛ جسد را داخلش گذاشتم و آن را در بلوار فردوس رها کردم.
چهارشنبه ، ۳۰تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دزنیوز]
[مشاهده در: www.tnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]
-
گوناگون
پربازدیدترینها