واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ايران قطعنامه را پذيرفت، عراق حملاتش را بيشتر كرد
روزشمار تقويم دفاع مقدس در سال پاياني ريتم تندتري به خود ميگيرد. سير حوادث در ايام سال 1367 كه با پايان جنگ تحميلي مصادف است، بسيار سريع ميشود.
نویسنده : احمد محمدتبريزي
روزشمار تقويم دفاع مقدس در سال پاياني ريتم تندتري به خود ميگيرد. سير حوادث در ايام سال 1367 كه با پايان جنگ تحميلي مصادف است، بسيار سريع ميشود. با اينكه شواهد و قرائن نشان از پايان جنگي هشت ساله دارد اما بعثيها سعي در تغيير موازنه قدرت دارند تا هنگام نشستن بر سر ميز مذاكره دست بالا را داشته باشند. در آخرين هفته تير سال 67 اتفاقات مهمي رخ ميدهد كه بر سرنوشت جنگ تاثير ميگذارد.
به گزارش «جوان» صدام كه پس از هشت سال جنگ فهميده بود چيزي از اين جنگ فرسايشي عايدش نميشود در سال پاياني جنگ با كمك امريكاييها به دنبال زدن آخرين ضربههايش به ايران بود. رزمناوهاي امريكايي كه 28 فروردين 67 به حوزههاي نفتي سلماس و نصر حمله و به ناوچه جوشن لطمات بسياري وارد ميكنند، فرصتي را به ارتش بعث ميدهند تا فاو را تصاحب كند. هماهنگي دو كشور در آخرين سال جنگ به هيچعنوان اتفاقي نبود و با هماهنگي كامل همديگر، وارد عمل ميشدند.
عراقيها در 21 تير با توجه به تهاجمات و با اتكا به نيروهاي زرهيشان به منطقه موسيان و عينخوش حمله ميكنند و تا عينخوش پيش ميروند. در همان روز ارتش عراق به قصر شيرين، ميمك و مهران هم حمله ميكند. با توجه به اوضاع و احوالي كه در مناطق عملياتي وجود داشت محسن رضايي نامهاي به حضرت امام مينويسند و در 22 و 23 تيرماه جلسهاي با مسئولان امر ميگذارند كه حوادث جبهههاي جنگ و مناطق عملياتي را مورد كنكاش قرار دهند. در نشست نهايي كه دو روز بعد با مسئولان مهم و رؤساي قوا برگزار ميشود، به اين نتيجه ميرسند كه مصلحت نظام و انقلاب در پذيرش قطعنامه است. به همين ترتيب ايران به صورت رسمي در 27 تير ماه 1367 قطعنامه را ميپذيرد. قطعنامه 598 تا حدود زيادي با قطعنامههاي سابق شوراي امنيت در مورد جنگ تحميلي عراق عليه ايران متفاوت بود و تا حدودي شرايط مدنظر كشورمان را لحاظ كرده بود.
حملات عراق پس از پذيرش قطعنامه
عراق دو روز بعد از پذيرش قطعنامه در 29 تير به تمرچين حمله ميكند. در سيويكم تير به كوشك حمله ميكند و هدفش از افزايش حملات گرفتن خاك و اسيران بيشتر است. تعداد اسراي ايراني در طول جنگ تحميلي حدود 41 هزار نفر بود كه از اين تعداد غيرنظاميهاي زيادي اول جنگ اسير شده بودند ولي ايران از عراقيها 72هزار اسير گرفته بود كه تقريباً دوبرابر بيشتر از تعداد اسراي ايراني بود. عراقيها به دليل اينكه بتوانند در پاي ميز مذاكره و روابط ديپلماتيك حرفي براي گفتن داشته باشند براي گرفتن اسير به ايران حمله ميكردند. ميخواستند اهرم فشاري داشته باشند تا در مبادله اسرا راحتتر حرفشان را بزنند. ديگر از پيروزي در جنگ مأيوس شده بودند و تهاجماتشان براي گرفتن اسير يا اگر شد مناطقي مهم بود. ميدانستند جمهوري اسلامي ايران به هيچ عنوان اجازه نميدهد براي مدتي سرزمينشان اشغال شود و حملاتشان به خصوص در جبهه مياني و غرب، بيشتر به جهت زدن ضربه آني و به اسارت در آوردن رزمندگان و در نهايت ظرف 48 ساعت آينده عقبنشيني بود.
در 31 تيرماه (سه روز پس از پذيرش قطعنامه) ارتش بعثي از سمت طلائيه و كوشك به سمت اهواز ميآيد كه آيتالله خامنهاي به عنوان رئيسجمهور ميفرمايند من تا آخرين مرحله جنگ در اينجا ميمانم و عراقيها را بيرون خواهم كرد. با اين صحبتها و حضور مستقيم ايشان در منطقه تعداد زيادي از نيروهاي رزمنده و بسيجي وارد ميشوند و عراقيها را از منطقه جنوب بيرون ميكنند. اين حضور در آن برهه حساس تأثير بسيار زيادي در روحيه رزمندگان گذاشت.
عراقيها در آن مقطع زماني باور نميكردند كه ايران با رهبري حضرت امام قطعنامه را پذيرفته است. آنها هم از پذيرش قطعنامه توسط ايران هم خوشحال بودند هم نگران. فكر ميكردند پذيرش قطعنامه تاكتيكي از طرف ايران است تا نيروهاي ايراني تجديد قوا كنند و بخواهند حالت هجومي بگيرند. ما در تاريخ 27 تير قطعنامه را پذيرفتيم و عراق هم در اواخر تيرماه قطعنامه را قبول ميكند اما حملاتش را تا اواسط مرداد ماه ادامه ميدهد. امام در پذيرش قطعنامه در اعلاميهاي كه صادر ميكنند مسئولان ارتش و سپاه را خبرگان جنگ ميدانند و ميفرمايند با توجه به مشورتي كه با مسئولان سياسي و نظامي براي ادامه جنگ داشتند ادامه جنگ را به صلاح نميدادند. پس از آتشبس ديگر اتفاق خاصي نميافتد و هر دو طرف در مرزهايشان مستقر ميشوند و نيروهاي سازمان ملل هم بر آتشبس نظارت داشتند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]