واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: باران تند خشونت، چتر كوتاه حمايت
آسيبها- كامليا مافي:
بررسي كارشناسان و صاحبنظران حوزه آسيبهاي اجتماعي بيانگر اين واقعيت است كه زنان و دختراني كه به هر دليلي درون خانواده در معرض خشونت و اختلافات خانوادگي از سوي يكي از اعضاي مذكر خانواده (پدر، همسر و برادر) قرار ميگيرند و مجبور به ترك خانه ميشوند همين كه قدم به خيابان ميگذارند با انواع آسيبهاي اجتماعي مواجه ميشوند
و اين واقعيت زماني چهره تلخ خود را بيشتر مينماياند كه درصد قابلتوجهي از اين زنان و دختران درصورت رسيدگي نشدن بهموقع، در همان چند ساعت اوليه ترك منزل، از سوي باندهاي سوءاستفاده از زنان و دختران بيپناه شناسايي و به قيمت يافتن سرپناهي امن و غذاي گرم، مجبور به انواع بزهكاريها ميشوند.
پناه بردن به خانههاي امن
در زمان رياستجمهوري محمد خاتمي، يك تحقيق ملي از سوي مركز امور مشاركت زنان در سراسر كشور درخصوص خشونت خانوادگي صورت گرفت كه به موجب آن اعلام شد كه 66 درصد از زنان ايراني حداقل يك بار در زندگيشان خشونت خانگي را تجربه ميكنند.
براساس اين گزارش، 30 درصد از زنان حداقل يكبار دچار خشونت فيزيكي حاد و
10 درصد دچار خشونتهايي با صدمات موقت شدهاند. اين آمار نشان از ميزان بالاي خشونت در خانوادههاي ايراني دارد.
مكاني كه براساس باور بسياري بايد امنترين محل زندگي انسانها باشد ولي ظاهرا براي بسياري از زنان به ناامنترين مكان مبدل شده است.شايد به صدا درآمدن همين زنگ خطر بود كه سازمان بهزيستي را به فكر فرو برد و تصميم گرفت شبكه اورژانس اجتماعي را در سراسر كشور راهاندازي و33 خانه موقت براي زنان خشونت ديده دست و پا كند؛ خانههايي كه هرچند براي مدتي كوتاه ميتوانستند كاشانه و سرپناهي براي زنان سيليخورده از اجتماع باشند.
دكتر فريد براتيسده، مديركل دفتر امور زنان سازمان بهزيستي درخصوص اين خانهها ميگويد:«خانههاي موقت مخصوص زناني است كه با همسر خود دچار درگيري شدهاند، اما هيچگونه مسئله و آسيبي ندارند، اين زنان براي مدتي به اين خانهها ميآيند و خدمات روانشناسي دريافت ميكنند و دوباره به منزل خود باز ميگردند.» وي زمان ماندن زنان در اين مكانها را متفاوت ميداند و خاطرنشان ميكند: «دوره اين اقامت ميتواند از كمتر از 48 ساعت تا چند روز باشد.»
بهطور مسلم چنين مراكزي اهدافي را نيز براي خودشان دنبال ميكنند و ميخواهند به آن برسند. دكتر امانالله قرايي مقدم، جامعهشناس و كارشناس امور اجتماعي برخي از اهداف مراكز اسكان موقت را اينگونه بر ميشمرد:«ارائه خدمات اورژانسي به زناني كه فاقد سرپناه هستند، ارائه خدمات به زنان خشونتديده يا در معرض خشونت، كمك به تحكيم بيشتر نهاد خانواده و پيشگيري از فروپاشي آن، كمك به ترميم و ارتقاي خانواده و جامعه، پيشگيري از بروز و رسوخ آسيبهاي اجتماعي جامعه در زنان پناهجو و زنان در معرض آسيبهاي اجتماعي.»
وي ادامه ميدهد: «البته بايد به اين اهداف موارد ديگري همچون ايجاد بستر مناسب براي توانمندسازي زنان پناهجو، كمك به ايجاد امنيت رواني اجتماعي اقتصادي براي زنان در معرض خشونت، جلوگيري از تداوم خشونت عليه زنان پناهجو، ارزيابي دقيق مسائل فردي خانوادگي اجتماعي آنان، ارزيابي و توجه به بهداشت جسمي و رواني اين مددجويان را نيز اضافه كرد.»
آنچه در اين ميان مهم مينمايد شناسايي خانواده و بستگان مددجو است تا بتوان به او كمك كرد تا به خانوادهاش برگردد.
مديركل دفتر امور زنان سازمان بهزيستى از وجود 3 خانه موقت در تهران خبر ميدهد و تاكيد ميكند: «امسال قصد داريم كيفيت خدماتى را كه در اين مراكز به زنان ارائه مىشود، ارتقا دهيم؛ به گونهاي كه حتي در برخي مواقع فرزندان نيز همراه زنان در اين خانهها نگهداري شوند.»
اما اين نكته را نبايد فراموش كرد كه محدوديت اين مراكز از نظر تعداد و هزينههايي كه نگهداري از اين زنان و دختران به سازمان تحميل ميكند، موجب ميشود كه در نهايت اين مراكز پس از مدتي نتوانند پذيراي اين دختران و زنان باشند. ترخيص اين دختران از اين خانهها در شرايطي صورت ميگيرد كه معلوم نيست پس از ترخيص چه سرنوشتي در انتظارشان خواهد بود. اين در حالي است كه درصد قابلتوجهي از اين دختران و زنان امكان بازگشت به خانه را ندارند و ناچار ظرف مدت كوتاهي دوباره سر از خيابانها درميآورند.
رسالت گمشده خانههاي امن غيرمخفي
در همه جاي دنيا خانههاي امن هيچگونه نشانه مشخصي ندارند و تنها يك پلاك است؛ حتي آدرس اين خانهها در هيچ كدام از كتابهاي آدرس عمومي وجود ندارد و خط اورژانس اجتماعي كه فقط مختص زنان خشونتديده است، آدرس اين مراكز را به شخصي نميدهد.
همچنين هيچ مردي اجازه ورود به اين مركز را ندارد و زنان نيز اجازه ندارند آدرس اين مركز را به شوهر، خانواده و ديگران بدهند. در حقيقت اين خانهها كاملا مخفي هستند و فقط پليس از محل آنها خبر دارد و مخفي بودن اين مكانها هم اين دليل است كه كساني كه اين زنان را مورد خشونت قرار دادهاند، نتوانند به آنها دسترسي داشته و صدمات بيشتري را به آنها وارد كنند.
حتي روزنامهنگاران نيز نميتوانند بهراحتي از اين مكانها ديدن كنند. اما به اعتقاد برخي ديدن خانه موقت زنان در تهران همانقدر ساده است كه ديدن يك مهدكودك يا كارگاه خياطي!
خانههاي سلامت، مراكز بازپروري و مراكز اسكان موقت درصورتي كه بهدرستي مديريت نشوند، قطعا زمينه تشديد انواع آسيبهاي اجتماعي را در ميان مددجويان فراهم خواهند آورد.
تجمع دختران و زنان مددجو در اين مراكز ميتواند زمينه بروز شرايط بحرانيتر را فراهم كند، چرا كه مددجويان با قرار گرفتن در كنار يكديگر، تجربيات روزهاي بيرون ماندن از منزل و نحوه گذران زندگيشان را در اختيار يكديگر قرار ميدهند و همين مسئله موجب آموزش منفي در ميان مددجويان خواهد شد.
صورت مسئله را پاك نكنيم
با تمام اين اوصاف متأسفانه مسئولان خانههاي سلامت و مراكز اسكان موقت با ترخيص مددجو، وظيفه خود را تمام شده ميپندارند، در حالي كه مهمترين بخش فعاليت اين مراكز تازه پس از ترخيص مددجو آغاز ميشود؛ چرا كه لازم است پس از ترخيص مددكاران وضعيت روحي و رواني و شرايط خانوادگي مددجو را براي مدتي بهطور نامحسوس تحت نظر داشته باشند تا درصورت مشاهده علائم و نشانههايي از بروز بحران، از وخيمتر شدن شرايط مددجو كه منجر به ترك مجدد منزل ميشود، پيشگيري شود. سازمان بهزيستي و مسئولان خانههاي سلامت بايد بدانند كه غفلت آنان از اين مهم ميتواند فاجعهبار باشد.
تاريخ درج: 28 خرداد 1387 ساعت 14:31 تاريخ تاييد: 28 خرداد 1387 ساعت 15:56 تاريخ به روز رساني: 28 خرداد 1387 ساعت 15:55
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]