محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831310436
الهه ها و خدایان در ایران باستان
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : الهه ها و خدایان در ایران باستان magmagf28-01-2007, 06:55 AMسلام من نگاه کردم متوجه شدم در مورد الهه های یونانی و خداهای اونها چندتا تاپیک داریم اما در مورد ایران نه خودم خیلی چیزی نمی دونم اما موضوعش برام جالبه هر چیزی پیدا کردم می ذارم و امیدوارم شما هم کمک کنید مرسی:) magmagf28-01-2007, 07:01 AMاَردویسوره اَناهیتا» Ardavi – Sura Anāhita ایزدبانوی آب و باران و باروری در مذاهب ایران باستان ، ایزدبانوی ایرانی بسیار برجستهای است كه نقش مهمی در آیینهای ایرانی دارد و پیشینهی ستایش و بزرگداشت این ایزد بانو در فرهنگ ایرانی به دورههای پیش از زرتشتی در تاریخی ایران میرسد . http://www.ciis.edu/academics/wseviewbook/wsegrafx/anahita.jpg آناهیتا ،اَناهید یا ناهید در پارسی به معنای دور از آلودگی است . ناهید شکل پارسی امروزی از نام «آناهیت» در پارسی میانه و «آناهیتا» از پارسی باستان آمده است . معنی آن «نا آلوده» (یعنی پاک یا بی آلایش) و یا «ناخشمگین» (یعنی آرام و با آرامش) است . هر دو معنی میتواند درست باشد چون «هیتا» هردو معنی «آلوده» و «خشمگین» را داراست . در بعضی منابع ذکر شده «اهیته» به معنی آلودگی و «ا» پیشوند نفی بوده که به دلیل وجود دو حرف مشابه «ا» ، حرف ربط «ن» بین آن دو آمده: ا + اهیته = اناهیته = اناهیتا بخش بزرگی در کتاب اوستا به نام «آبان یشت» (یشت پنجم) که یکی از باستانیترین یشتهاست به این ایزدبانو اختصاص دارد . در این یشت او زنی است جوان ، خوشاندام ، بلندبالا ، زیباچهره ، با بازوان سپید و اندامی برازنده ، كمربند تنگ بر میان بسته ، به جواهر آراسته ، با طوقی زرین بر گردن ، گوشواری چهارگوش در گوش ، تاجی با سد ستارهی هشتگوش بر سر ، كفشهایی درخشان در پا ، با بالاپوشی زرین و پاچینی از پوست سگ آبی . اَناهید گردونهای دارد با چهار اسب سفید . اسبهای گردونهی او ابر ، باران ، برف و تگرگ هستند . http://www.talariaenterprises.com/images/tal676_38a.jpg بسیاری از ویژگیهای این ایزدبانو با ایشتار که مورد پرستش اقوام سامی از جمله بابلیان بود نزدیکی دارد . هردوی این ایزدان به سیاره ناهید (زهره) مربوطند . http://www.unige.ch/lettres/antic/mesopotamie/ishtar.jpg همچنین آناهیتا همتای ایرانی «آفرودیت»، الههی عشق و زیبایی در یونان به شمار میرود. http://www.valselit.com/files/Bacchusbycaravaggio.jpg او در بلندترین طبقهی آسمان جای گزیده است و بر كرانهی هر دریاچهای، خانهای آراسته، با سد پنجرهی درخشان و هزار ستون خوش تراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان، به فرمان اهورامزدا، باران و برف و تگرگ را فرو میباراند. معابد آناهیتا معمولا در كنار رودها برپا میشده و زیارتگاههایی كه امروزه با اسامی دختر و بی بی مشهور هستند و معمولا در كنار آنها آبی جاری است، میتوانند بقایای معابد آناهیتا باشند. برخی حتی سفرههای نذری با نام بیبی (همچون بیبی سهشنبه) را بازماندهی آیینهای مربوط به آناهیتا میدانند. به احتمال زیاد «اردویسور آناهیتا» نیز چون «میترا» از ایزدانی بود که پیش از پیدایش زردشت ، توسط مردم ایران و نواحی اطراف - ولو به نامهای دیگر- مورد ستایش قرار میگرفت. با وجود دیرینگی و نفوذ پرستش «میترا» در ادوار پیش از ظهور زردشت ، بعدها این ایزد در میان ایرانیان تا اندازهای به فراموشی سپرده شد . http://www.cs.uwaterloo.ca/~hzarrabi/aftab/d 5/images/mitra-anahita.jpg اما در مقابل چنین جریان فکری و دینی ، «ناهید» چنان مقامی در باورهای ایرانیان به دست آورد که نه تنها پرستشگاههای بسیار زیاد و مجلل و باشکوهی برای او میبینیم ، بلکه تندیس و نمادهای این زن-ایزد در اینجا و آنجای این سرزمین پهناور باقی مانده است . از میان پرستشگاههای ناهید ، نیایشگاههای همدان ، شوش و کنگاور که ویرانههای آن هنوز پابرجاست ، از همه مجللتر بوده است . پرستشگاههای آناهیتا معمولا بر فراز بلندیها ساخته میشده تا آب باران و رودخانهها همراه با برکت آناهیتا از آنجا به پایین جاری شود . ویرانههای یکی از آنها در ارتفاعات تقریبا دور از دسترس رودبار قصران (فشم) باقی است . http://www.kermanshahsport.ir/images/k4.gif آناهیتا ظاهرا با جنگاوری نیز مربوط بوده است و باور بر این بود که به جنگاورانی که به پیشگاه او نذر کنند، یاری میرساند . در دوران ساسانیان این الهه به یکی از الهههای مورد پرستش ایرانیان تبدیل شد . البته باید خاطرنشان کرد ایرانیان به طور ذاتی یکتاپرست بودند ولی آناهیتا و دو ایزدبانوی دیگر به طور مشترک به عنوان خدایان فرعی مورد تقدیس قرار میگرفتند. واژهی «آب» که جمع آن «آبان» است ، در اوستا و پهلوی «آپ» و در سانسکریت «آپه» Apa و در فارسی هخامنشی «آپی» است . این آخشیج (عنصر) همانند آخشیجهای اصلی دیگر چون آتش و خاک و هوا در آیینهای ایرانیان باستان مقدس است و آلودن آن گناهی بس بزرگ است . برای هر یک از چهار آخشیج امشاسپندی (فرشته) ویژه نامگذاری شده است . به گواهی اوستا و نامههای دینی پهلوی ، ایرانیان آخشیجهای چهارگانه را که پایهی نخستین زندگی است ، میستودند . در جشن آبانگان ، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانهها ، فرشتهی آب را نیایش میکنند . ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) میشمردند و هیچگاه آن را آلوده نمیکردند و آبی را که اوصاف سهگانهاش (رنگ - بو - مزه) دگرگون میشد برای آشامیدن و شستشو بهکار نمیبردند . «هرودوت» میآورد : «... ایرانیان در میان آب ادرار نمیکنند ، آب دهان و بینی در آن نمیاندازند و در آن دست و روی نمیشویند ...» «استرابون» جغرافیدان یونانی نیز میآورد «... ایرانیان در آب روان ، خود را شستشو نمیدهند و در آن لاشه ، مردار و آنچه که ناپاک است نمیاندازند ...» در برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی میخوانیم : «... آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند . در این روز زو Zoo پسر طهماسپ از سلسلهی پیشدادیان به شاهی رسید ، مردم را به کندن قناتها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد ، در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون ، بیوراسب (ضحاک - آژیدهاک) را اسیر کرده ، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...» در روایت دیگرى آمده است كه پس از هشت سال خشكسالى در ماه آبان باران آغاز به باریدن كرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد. زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشنها به آدریانها (آتشكدهها) مىروند و پس از آن براى گرامیداشت مقام فرشتهی آبها ، به كنار جوىها و نهرها و قناتها رفته و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا كه به آب و آبان تعلق دارد) كه توسط موبد خوانده مىشود ، اهورامزدا را ستایش كرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را كرده و پس از آن به شادى مىپردازند . جالب اینجاست كه مىگویند اگر در این روز باران ببارد ، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خویش را به آب مىسپارند و اگر بارانى نبارد ، آبانگان زنان است و زنان آب تنى مىكنند . http://mehrvash.persianblog.com/1385_8_mehrvash_archive.html از میان پرستشگاههای ناهید، نیایشگاههای همدان، شوش و کنگاور که ویرانههای آن هنوز پابرجاست، از همه مجلل تر بوده است. Master28-01-2007, 07:07 AMممنون عالیه ..از میترا خدای جنگ بذار که من خیلی دویش دارم ... تاپیک عااااااااالیه ..خیلی عالی ..ممنون برو اند کارش پیش زمینه .میترا یا میثره اسم یکی از خدایان ایرانی بوده ..خدای جنگ ...مرد هم بوده ..(اسم این و چون زبا بوده زنان غاصب برا خودشون گرفتن..مرگ بر استعمار hTtp://qsmile.com/qsimages/sp/var/tooth.gif ) یونانی ها وقتی به ایران اومدن اپولوییبودن ..وقتی که به ی.نان برگشته بودند ایین میترایی ایرانیان رو داشتند ...دین مسیحیت هم 98 درصدش میترایه یعنی دقیقا از ایین میترایی کپی برداری شده ..دقیقا .. .. همشم بخاطر تاثیر پیزی از میثره بود ه...) magmagf28-01-2007, 07:12 AMمهر یا میترا (از ریشهٔ میثر) از کهنترین ایزدان ایرانی و هندی است, برخی نشانههای پرستش او را در ایران به پیش آریایی بر میگردانند (اگر بخش بندی پیشا آریایی و پسا آریایی را بپذیریم!) در بارهٔ آغاز دین مهرپرستی در ایران نمیتوان به درستی آن را روشن ساخت ولی میدانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی و ودایی پدید آیند نژاد ایرانی او را با آیینی راز آمیز ستایش میکردند, آیینی که در آینده نام "عرفان اسلامی یا مسیحی" به خود گرفت, امروزه گروهی از پزوهشگران ایرانی توان آن را دارند که پیشینهٔ پیوستهٔ این آیین را تا به امروز در ایران نمایان سازند. پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا میگفتهاند سمبل خورشید بوده است ولی نزدیکی آن با آتش (هنایش زرتشتی) یا با آمایش تن! (هنایش یونانی که در دیدگاه مهرپرستان ایرانی نکوهیده است.) و از این دست را باید پیش از پذیرفتن سبک سنگین کرد. یلدا روز تولد میترا یا مهر است. این جشن به اندازه زمانی که مردم فصول را تعیین کردند کهن است. یلدا برگرفته از واژه ای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است. ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر « میترا» می پنداشتند، و به همین دلیل این شب را جشن می گرفتند و گرد آتش جمع می شدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند. هم چنین بزرگترين و قدرتمندترين الهه ها در ايران باستان ميترا بود ميترا يا مهر به همان معنايي به كار مي رفت كه امروزه بكار مي رود واژه مهربان به معناي شخصي كه نگهدار مهر است امروزه نيز بكار مي رود . divoonejoon28-01-2007, 07:22 AMمهر یا میترا (از ریشهٔ میثر) از کهنترین ایزدان ایرانی و هندی است, برخی نشانههای پرستش او را در ایران به پیش آریایی بر میگردانند (اگر بخش بندی پیشا آریایی و پسا آریایی را بپذیریم!) در بارهٔ آغاز دین مهرپرستی در ایران نمیتوان به درستی آن را روشن ساخت ولی میدانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی و ودایی پدید آیند نژاد ایرانی او را با آیینی راز آمیز ستایش میکردند, آیینی که در آینده نام "عرفان اسلامی یا مسیحی" به خود گرفت, امروزه گروهی از پزوهشگران ایرانی توان آن را دارند که پیشینهٔ پیوستهٔ این آیین را تا به امروز در ایران نمایان سازند. پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا میگفتهاند سمبل خورشید بوده است ولی نزدیکی آن با آتش (هنایش زرتشتی) یا با آمایش تن! (هنایش یونانی که در دیدگاه مهرپرستان ایرانی نکوهیده است.) و از این دست را باید پیش از پذیرفتن سبک سنگین کرد. روند مهرپرستی در ایران به درستی نمیشود گفت آیا میترا خدای آفریدگار بوده یا پیامبر , آنچه میتوان از خویشکاری او در باور پرستندگانش دریافت این است که او میانجی یا رهایی بخشی در میان مردم بوده و در زمان نبودنش نیز دوستدارانش باید برای باز گشتش به زمین میپیوسیدند (انتظار میکشیدند). در باور غربی او پسر خورشید بود و در پایان زمان به زمین باز میگشت.خورداد و خورتات و خور از کلماتی است که به این خدا یا نبی منسوب است خورشید در واقع از دو کلمه خور به معنی خدا و شید به معنی درخشنده و جاوید میباشد مانند جم شید در ایران با آمدن اسلام میترا جانی تازه میگیرد, ریشههای آسمانی باور به میترا و آیین پرستش او در آمیزش با اسلام زیباترین و با شکوهترین اندیشه را پدید میآورد. این که مولوی و حافظ و هاتف و.... بی پروا از آمد و شد خود به خرابات (خورآباد یا پرستشگاه خورشید که نماد میترا است) یا از آیینهای آن (سرودههای حافظ گزارش انجام آیین مهرپرستی است نه اینکه انباشتهای از وازههای کنایی) سخن میگویند ویهانی (برهانی) بر این گفته است. برای نمونه در این سروده: "پرستش به مستیست در کیش مهر...." از نوشیدن میهوم هنگام پرستش در آیین مهر پرستی سخن به میان است. پلههای چیستا (عرفان) نیز بازتابی از پلههایی است که رهرو میترایی برای رسیدن به پلهٔ شیر مردی و سر انجام "پیر" شدن, باید بپیماید. باور ميترايی يا خورشيد نيايش را حتا در اشعار مولانا جلال الدين که مذهب اشعری گاهی چون دماغهٔ در بحر کلامش بستر می گستراند، ميتوان دريافت جاييکه می گويد: نه شـــــــبم نه شب پرستم که حديث خواب گويم چوغــلا م آفــتــابـم هـمــه ز آفــتـاب گويــم کمتر شاعر و روشنفکر زمانهها را تاريخ ادب سرزمين ما بياد دارد که در ستايش و نيايش خورشيد گلدستههای کلام نياراسته باشد. اما همه گلدسته چيده اند، ولی دقيقی بلخی ابر از چهره خورشيد بر کشيد تا جهان از گلهای هستی ما را در نور آن روشن بنماياند، و «بدان را به دين خدای آورد». در پرتوی اين آرمان سترگ است که دقيقی بلخی پس ازبر خوانی سرودههای روزگاران تابناکی مادر شهر خرد, که بدست اهريمنان آدم روی تازی در حجله دودين به ماتم فصلهای افتابی خويش می گيريست، به تصوير شگفتن درخت گشن خرد در باغستان دامن ان مادر، در آن روز گاران می پردازد : چو یکـــچند سالان بر آمد بر ين درختــــی پديد آمد اندر زمين در ايوان گشتاسب بر سوی کاخ درختی گشن بود بسیار شاخ . دقيقی بزرگ با آوردن نام پاک زرتشت روزنهای را به سوی گلستان رنگين اعتقاد ات اهورايی چند هزار سالهٔ مردم ما می کشايد، گلستان که در آن هزاران شاخه گل از راز و رمز خوشبختی، زيبای، لطف وسعادت همگانی انسان ها، معطر با شبنم نماز يزدان، شميم می افشاند و : همه بـرگ وی پند و بارش خرد کسی کــو خرد پرورد کی مُرد خجسته پی و نام او زردهـشـت که آهرمن بد کنش را بکـشـت پيام ظهور حضرت زرتشت در اشعار دقيقی بلخی مرحلهٔ از نهادگاری باورها و قانون زندگی بر پايهٔ خرد است، یا به بيان ديگر آغاز مرحلهٔ تدوين قانون زندگی بر اصول و هنجارهای خرد به شمار می آيد. با اين حال، بنياد گذار و سرايشگر نهادينههای خرد اوستايی در شاهنامه ،حضرت دقيقی بلخی را بايد نام برد، اوست که کلام آسمانی اش را از زادگاه نزول فرهء يزدی {بلخ} ،آغاز مينمايد و آنگاه به شناسايی پيغمبر خرد و خردمندی رسالت او می پردازد، divoonejoon28-01-2007, 07:24 AMاَهورامَزدا یا هُرمُزد نام خدای نیکی در دین زرتشت است. اهورامزدا خدای خوبیها و برادر دوقلوی اهریمن -خدای بدیها- است. زردتشتیها اهورا مزدا را میپرستند و معتقدند که او زمین را به عنوان میدان مبارزه اش با اهریمن ساخته است. اهورامزدا هم چنین پسری به نام اتر (Atar) دارد که با هیولای آسمان که اژدها (ریشهٔ لغت اژدها که اکنون به معنی هیولا به کار میرود همین اژدهاست) نام دارد میجنگد و او را در کوهی بلندی زندانی میکند. گرچه که سرنوشت اینگونه است که او روزی فرار میکند و در صدد نابود کردن نسل بشر بر میآید. اهورا مزدا معنای مولا(اهورا) و سرور دانا(مزدا) را میرساند.روی هم اهورا مزدا خدای یکتا و سرور ایزدان دیگر است.اهورامزدا خدای ویژه آیینهای ایرانی است که از همه آنها نام آشناتر برای مردم دین زرتشت است. بر پایه باورهای کهن زروانی و دیگر دینهای پس از آن چون مانوی گری اهورامزدا و اهریمن هردو زاده زروان خدای زمان بودند.جهان عرصه جنگ این دو برادر است ولی سرانجام چیرگی با اهورا مزداست.نام اهورامزدا به گونههای اهوره مزدا؛اورمزد و هرمز نیز نوشته و گفته شده است. divoonejoon28-01-2007, 07:27 AMاهریمن (از اوستایی انگرهمَینیو) بر پایه اسطورههای ایرانی همزاد دوقلوی اهورامزداست. پدرش زروان خدای زمان است. زروان سوگند خورده بود که چیرگی بر جهان را به فرزندش دهد.ولی هنگامی که اهریمن زاده شد از سوگندش پشیمان گشت.به ناچار چنین خواست که جهان گاهی در چیرگی اورمزد باشد و گاهی در چیرگی اهریمن. هر چیرگی هزار سال به درازا میانجامد. همه زشتیها و بدیهای گیتیزادهٔ اهریمن بدنهاد است. و سرانجام در پایان کار اهریمن نابود شده و اورمزد بر او چیره میشود و کار جهان یکسره به نیکی خواهد گرایید. اهریمن را در پارسی اهرِمن هم میگویند. میشود او را همتای شیطان در باورهای سامی دانست. در دین زردشت باور بر این است که در طبیعت دو نیروی متضاد خیر (سپنتا مینو - اثر روشنی) و شر (انگره مینو - اثر تاریکی) وجود دارد که همواره در حال نبرد با یکدیگرند. روح انسان بین این دو نیرو گرفتار است و توسط هر یک از آنها به سمت خوبیها و بدیها کشیده میشود. Lord_theOne28-01-2007, 07:35 AMاينها در دين زرتشت نماد هستند خداي بديها ولي در كل يك خدا بيشتر ندارند انهم اهورا مزدا است آنها به شيطان مي گن خداي بديها فكر كنظورش قدرتش هست نه اينكه واقعا خدا هست magmagf28-01-2007, 10:26 PMآنچه اقوام آريائي را در هزارة دوم پ م ازتمامِ اقوام جهانِ باستان متمايز ميسازد آن است كه اينها برخلاف ديگر اقوام جهان هيچگونه عقايد بت پرستانه نداشتند بلكه خدايانشان عموما ذاتهائي بودند كه ما آنها را »مظاهر طبيعت « مي ناميم . مهمترين خدايان آريائي خورشيد و ماه و سيارات و آذرخش و طوفان بودند و عموما با القاب ديو ا و اسور ا مورد ستايش قرار م يگرفتند . وارونا (اورانوس = فلك) ميترا (فروغ خورشيد )، اناهيتا (ناهيد/ زهره)، ورهرا ن (بهرام / مريخ) خشاتريا (تير/ عطارد )، ايندِرا (نيروي آذرخش )، وايو (نيروي طوفان )، آتور (آذر / نور و حرارت)، آگني (آتش سوزنده ) معروفترين خدايان اقوام آريائي بودند . هركدام از اين خدايان بنا بر تأثيري كه برزندگي انسانها داشتند به شكلي مورد پرستش واقع ميشدند . همة خدايان اقوام آريائي ذاتهائي آسماني تلقي ميشدند كه در پديده هاي طبيعي تجلي يافته بودند تا دنيا را به نيروي خويش اداره كنند، و عقيده برآن بود كه همه ازلي اند. magmagf29-01-2007, 07:21 AMبازهم در مورد میترا ( گمونم دیگه زیاد شد ) ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــ مهمترين خداي ايرانيانِ باستان ميترا بود. ميترا يا مهر درزبان ايراني يك صفت مجرد بود و به همان مفهومي به كار ميرفت كه امروز به كار ميرود : »دوستي » ،« محبت » ،« رحم «. ازهمين صفت مجرد است واژ ة »مهربان « به معناي كسيكه نگهدارندة »مهر « است و تا به امروز درزبانِ محاوره استعمال دار د. ميترا خداي روشنگر و حياتبخش و مهرآفرين بود كه تجليات حيات و بيداري و حركت و فعاليت را ازاو ميدانستند و بنا برعقيد ة آريائيان همة خوشيها و لذتها از او ناشي ميشد، همه روزه برجهان ميتاب ي د تا انسان و جانور وگياه به زندگي شان ادامه دهند ؛ تغييرِ فصول وآمدن بهار و تابستان و پائيز و زمستان و فعاليتهاي ناهيد براي ريزش باران و جاري شدن رودها و رويش ميوه ها ودرختان ازاو دانسته ميشد . ميترا تجسم رحم و محبتِ عام و مطلق بود . او برجهان ميتابيد، همه جا را روشن ميكرد، پرتوش به همه جا ميرسيد، و با گردش روزانه اش تغيير فصول و تبديل چهرة طبيعت را باعث ميشد؛ و تغييراتي را كه فراز مي آورد براي هم ة مخلوقات و براي همة انسانها بود و شامل تمامي نيكان و بدان ميشد. او به هيچ موجودي كينه نداشت و رحمتي بود كه شامل همة آفريدگان ميشد. در »مهريشت « آمده كه انسانهائي كه ميترا را ميستايند اگر همچون ميترا عمل كنند ستايندگان راستين مهر هستند، ولي اگر اعمالشان همچون ميترا نباشد ستايندگان دروغين ميترايند، و بجاي آنكه نيك كردار باشند بدي ميكنند و بجاي آنكه مهرورز باشند خشم آورند و بجاي آنكه به پيمانها وفاداري كنند پيمان شكن اند و بجاي آنكه نسبت به مخلوقات خدا محبت بورزند كينه ورزند . اينها درظاهر اعمالشان ستايشگرانِ راستين به نظر ميرسند ولي قلبشان از راستي و نيكي و عدالت دور است . 1 در اينجا ميترا با صفتِ »اُم الفَضايِل « (منبعِ فضيلتها ) توصيف شده است؛ وكسيكه ميترا را ميستايد بايد مثل ميترا مجموع ة فض ايل باشد و از تمامي رذايل دوري جويد ؛ و همانگونه كه ميترا به تمامِ آفريدگانِ اهورامزدا نظر لطف دارد بر همه مي تابد و فصول سال را براي تمامي موجودات فرامي آورد؛ انسان نيز بايد به تمامي آفريدگانِ اهورامزدا مهر بورزد و مهرورزيش شامل همه كس و همه چيز باشد، و امكانات خويش را از هيچ كس وهيچ چيز دريغ ندارد . http://usera.imagecave.com/etravelog/Yalda/Picture2.jpg magmagf29-01-2007, 07:47 AMخشاتريا خداي جنگاور و نيروبخش بود كه فنون نبرد را ياد ميداد، و به مردم مي آموخت كه جن گافزار بسازند و براي دفاع ازخود و افراد جامعه دربرابر تجاوزهاي دشمنان ازآن استفاده كنند. همچنين به رهبران ياد ميداد كه چگونه امور جامعه را تنظيم و جامعه را اداره كنند . magmagf29-01-2007, 06:59 PMآریاییان پنج ایزد را برتر می شمردند 1.میترا 2. ایندرا 3. وَرونا 4.نَساتیا و عده ای نیز بر این باورند که نام مازندران برگرفته از نام ایندرا است . (پاره ی نخست به صورت مز ، مها ، مهی ، مزی ، كه همگی به معنای بزرگ اند ، پاره ی دوم ایندرا یا ایندر كه از آن سخن رفت ، و پاره ی سوم پسوند ” ان “ است كه موقعیت مكانی را نشان میدهد . پس ”مز ایندرا ان “ یا مازندران به معنای سرزمین ایندرای بزرگ است. ) مهمترین خدای قلمرو جَوی (( ایندرا )) است ، خدای جنگجویی که با طوفان و رعد و برق نسبت دارد. به ویژه در سروده های ودایی قدیم تر ، {نانکه از فرهنگی جنگجویانه انتظار میرود ایندرا خدای خدایان است. فتح سرزمین هایی که زیستگاه آریایی هاست و غلبه بر دشمنان آنها به ایندرا نسبت داده میشود. مشهورترین اسطوره او درباره نابودکردن ماری است که نماینده هرج و مرج است و پس از نابودیش آب های آسمان رها میشوند. هنگامیکه آؤیایی ها استقرار پیدا میکنند ، خدای جنگجو اهمیت خود را از دست میدهد. کریستن سن میگوید: «دین قدیم آریاها بر پرستش قوای طبیعت و عناصر و اجرام سماوی استوار بود.معذلک از زمان بسیار قدیم خدایان عمده طبیعت دارای خصوصیات اخلاقی و اجتماعی میشوند.چنین به نظر میرسد که قبل از جدا شدن دو تیره هندی و ایرانی از یکدیگر تفاوتی میان دو دسته از خدایان عمده آن سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4775]
-
گوناگون
پربازدیدترینها