واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
چرا برنده مالکیت باشگاه نفت تهران نتوانست پرسپولیس را تصاحب کند ؟
روز نو : ظاهرا سیاست های انتقال باشگاه ها درسیستم ورزشی ایران یک بام و دو هوا است. از قرار معلوم گرههاي واگذاري نفت تهران باز شده و با وجود مقاومتهاي ملوان، اين تيم در اختيار گروه بهنام پيشروي كيش قرار خواهد گرفت. در مزايدههاي برگزار شده، ابتدا تيم تازه سقوط كرده ملوان برنده شد و قانونا سهام نفت بايد به اين مجموعه واگذار ميشد. با اين وجود مقرراتي كه اخيرا براي منع خروج امتياز تيمهاي از استانها تصويب شده، مانع از واگذاري امتياز نفت به ملوان شد تا ديگر گروه حاضر در مزايده، يعني بهنام پيشروي كيش به عنوان برنده معرفي شود. در حال حاضر مالك جديد در حال يارگيري براي نفت است. آنها كه قول دادهاند اسم اين تيم را تغيير ندهند و نيز آن را از پايتخت خارج نكنند، عملا كارشان را شروع كردهاند. در همين راستا طي دو روز گذشته فعلوانفعالات جالبي در نفت رخ داده است. نخست آنكه گروه مديريتي جديد، رنگ پيراهن دوم نفت را از آبي به قرمز تغيير داد. در ادامه قالب سايت رسمي باشگاه نفت تهران هم به رنگ سرخ درآمد تا نشانه ابراز علاقه مديران جديد باشگاه به پرسپوليس بوده باشد. گروه سرمايهگذاري بهنام پيشروي كيش، دو فصل پيش اسپانسر باشگاه پرسپوليس بود، اما در پي اختلافاتي كه بين آنها و حميدرضا سياسي رخ داد، رابطه اين شركت با سرخپوشان قطع شد. آنها بعدتر در مزايده واگذاري باشگاه پرسپوليس هم شركت كردند و از قضا مدارك كاملي نيز ارايه دادند، اما با لغو خصوصيسازي سرخابيها، طبعا دست اين گروه هم از تملك پرسپوليس كوتاه ماند. آنها حالا براي بازگشت به فوتبال، نفت را خريدهاند و در ضمن يادشان هست كه علاقهشان به پرسپوليس را در همين كسوت هم نشان بدهند.
اگر مقاومتهاي ملوان به جايي نرسد و گروه فعلي كارشان را در نفت ادامه بدهند، يك اتفاق عجيبوغريب رخ داده است؛ اينكه اهليت يك گروه براي تصاحب مالكيت پرسپوليس تاييد نشده، اما همان گروه توانسته سهام باشگاهي ديگر در ليگ برتر را به دست بياورد! به درستي مشخص نيست چرا ملاكهاي واگذاري پرسپوليس و استقلال تا اين اندازه با ساير باشگاهها فرق دارد. اگر عدهاي ميتوانند ملوان يا نفت را در اختيار داشته باشند، چرا پرسپوليس و استقلال براي آنها «حريم ممنوعه» است؟ يك فرضيه جدي اين است كه اين دو باشگاه به خاطر برخورداري از هواداران پرشمار با چنين وضعي روبرو هستند؛ آنچه اگر صحت داشته باشد، به معناي واقعي كلمه مايه شگفتي است. همه جاي دنيا «هوادار»، نوعي سرمايه براي باشگاه محسوب ميشود. در حقيقت همه تفاوتهاي فوتبال حرفهاي از همين يك كلمه نشأت ميگيرد. اگر هوادار نباشد، چه كسي بايد پيراهن و شال باشگاه را بخرد، بليت تهيه كند و به ورزشگاه برود، مشتري حق پخش تلويزيوني باشد و به باشگاه عوايد مالي برساند؟ اگر هواداري در كار نباشد، باشگاههاي حرفهاي محكوم به شكست و زوال خواهند بود. در ايران اما داستان به كلي معكوس است. اينجا باشگاههايي مثل نفت تهران و راهآهن به راحتي به بخش خصوصي واگذار ميشوند، به اين دليل كه هيچ هواداري ندارند و به زعم دوستان، خطري در راه نيست. با اين وجود پرسپوليس و استقلال پابند و گرفتار مديريت ناكارآمد دولتي باقي ميمانند، چرا كه لابد به خاطر هواداران پرشمارشان شرايط خاص و حساسي دارند!
بهنام پيشروي كيش براي تصاحب مالكيت باشگاه پرسپوليس واجد صلاحيت تشخيص داده نشد و حالا سرمايهگذاريهايش را در نفت تهران انجام ميدهد. اين چيزي شبيه به شرايط حسين هدايتي است كه او هم براي تصاحب پرسپوليس خيز برداشت و به نتيجه نرسيد تا اين روزها تحت عنوان «هوادار خاص» فقط كمكهاي مالياش را در اختيار اين باشگاه قرار بدهد. عجيب است كه اصل پول دادن اين گروهها مشكلي ندارد، اما اينكه به چه شكل و در كدام تيم هزينه ميكنند محل بحث است! مثلا دولت پرسپوليس را به هدايتي نميدهد، اما مشكلي ندارد با اينكه او به همين پرسپوليس كه به شكل دولتي اداره ميشود كمك مالي انجام بدهد. اين معماها بايد حل شود. دولت در زمينه واگذاري تيمهاي ورزشي بايد به يك الگوي واحد برسد و دست از رفتارهاي ضدونقيض بكشد. بالاخره يا باشگاهها را ميشود واگذار كرد يا نه. در كنار اين يا برخي افراد و مجموعهها شايسته حضور و فعاليت در ورزش هستند يا نه. واقعيت آن است كه اين قبيل سياستهاي متناقض در قبال افراد و باشگاهها، نه تنها كمكي به فوتبال ايران نميكند، بلكه ناخواسته با حفظ ابهامات فضا را براي سوءاستفادههاي احتمالي مهيا نگه ميدارد.
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]