واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سلام بر لحظههايي که تو را آوردند! سلام بر لبهاي رسول اللّه که ميلاد تو را به درگاه پروردگار، تبريک گفت و نام يگانهات را از دست جبرئيل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد! سلام بر لبخند سرافراز علي عليهالسلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد! سلام بر تو، امامتِ فرداي پس از علي! سلام بر تو، شباهتِ بيشائبه محمدي! سلام بر اقيانوس کرامت و سخاوتي که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست. ميلاد کريم سبزپوش آل فاطمه، تنهاترين سردار لشکر حيدر و غريب شهر پيامبر تهنيت باد. اولين نواده نبوت است و نخستين زاده امامت ؛ از نسل نور است و زاده خورشيد، از تبار هدايت است و قافلهسالار مهر و اميد. در نيمه ماه رمضان سوم هجري، اولين فرزند علي (ع) و فاطمه (س) به دنيا آمد. پس از ولادت، نامگذاري از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاري پروردگار ماند. تا اينکه جبرئيل امين وحي، فرود آمد و گفت:خدايت سلام ميرساند و ميگويد چون علي براي تو همانند هارون براي موسي است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون عليه السلام يعني شبّر قرار ده! رسول خدا فرمود:زبان من عربي است و شبّر، عبري است. جبرئيل گفت: شبّر در زبان عرب به معناي حسن است. به اين ترتيب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنيه آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترين القابش« سيّد» و «سبط» و «تقي» است. روز هفتم پس از ولادت، رسول خدا (ص ) مستحبات ولادت را در مورد حسن به جا آوردند و حسن را به" ام فضل" ،همسر عمويشان، سپردند تا او را از شيري که به خاطر زايمان فرزندش، " قثم" ، در پستان داشت، شير دهد. امام حسن عليه السلام در روزگاري سخت متولد شدند . تقريبا همه جنگهاي صدر اسلام در هفت سال آغازين عمر شريف ايشان اتفاق افتاد. کريم اهلبيت(ع)، بر اساس شهادت تاريخ و منابع مکتوب تاريخ اسلام، فردى سخت شجاع و با شهامت بودند و هرگز ترس و بيم در وجودشان راه نداشت. ايشان در راه پيشرفت اسلام از هيچگونه جانبازى دريغ نمىورزيدند و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بودند. اين امام همام در دو جنگ بزرگ از نبردهاي صدر اسلام حضور داشتند. در جنگ جمل، در رکاب پدرشان، امير مومنان(ع) در خط مقدم جبهه ميجنگيدند و از با سبقت از ياران دلاور و شجاع على(ع) بر قلب سپاه دشمن حملات سختى ميکردند. آن بزرگوار در جنگ صفين نيز در بسيج عمومى نيروها و گسيل داشتن ارتش امير مومنان(ع) براى جنگ با سپاه معاويه نقش مهمى داشتند. امام حسن عليه السلام از همان کودکي به يادگيري قرآن و سخنان حکيمانه و طريقه نبرد و شجاعت و دينداري پرداختند آنهم در محضر عاليترين اسطوره هاي دين و انسانيت . هفت سال بعد از ولايت ايشان پيامبر(ص) وفات يافت و مشکلات خلافت و خيانت عناصر منافق آغاز شد. بدون شک سخت ترين ايام عمر مبارک ايشان بين وفات حضرت رسول (ص) و شهادت مادرشان فاطمه زهرا( س) بوده است . امام حسن (ع) در کنار پدر تمام مسائل روزگار پر ظلم آن زمان را بعد از وفات پيامبر ( ص ) تحمل کرد. بعد از شهادت حضرت علي (ع) بالاخره مردم امام حسن (ع) را براي خلافت بر معاويه ترجيح دادند . امام که مردم منافق زمانه اش را خوب مي شناخت ابتدا خلافت را قبول نمي کرد و بالاخره با اصرار مردم پذيرفت البته مشروط به اينکه هر چه امام بگويد چه جنگ چه صلح همه بپذيرند. نخستين اقدام ايشان بعد از خلافت يکطرفه کردن حضور معاويه بود . امام حسن «عليه السلام »نامه اي براي معاويه نوشت و او را به تبعيت از خود فرا خواند. معاويه نپذيرفت و گفت مسئله من و تو درست شبيه مسئله پدر تو و ابوبکر است .تو بايد خانه نشين و من حکومت کنم . امام آماده جنگ شد و به تمام کساني که با او تبعيت کرده بودند ندا داد ؛ اما انها به بهانه هاي واهي حاضر به همکاري درنبرد نشدند. امام «عبيد الله بن عباس» را با 12 هزار نفر به سوي معاويه فرستاد تا آماده نبرد شوند و به او دستور داد که چگونه رفتار کند تا از پشت سر امام به آنها برسد اما چندي نگذشت که در ميان سپاه عبيد الله بن عباس خبر پيچيد امام صلح با معاويه را پذيرفته است. معاويه نامه اي به ابن عباس نوشت با پانصد هزار درهم نقدا و پانصد هزار درهم هنگام پيوستن به لشکريان او . عبيد الله بن عباس هم که فرمانده لشکر بود شبانه با نيمي از سپاه به اردوي معاويه پيوست. آخرين ضربه را نيز اشراف و سرشناسان دنيا دوست زدند آنها با نوشتن نامه قول هر همکاري را به معاويه دادند. در اين ايام امام حسن مجتبي « عليه السلام »آنقدر تنها بود, که در ميان خودي ها نيز با زره بر تن به نماز مي ايستاد. بالاخره امام بعد از هفت ماه خلافت بر مردمي منافق و نادان و بي ايمان مجبور به پذيرش صلح شد و معاويه به حکومت رسيد . پس از اين مدت ظلم هاي زيادي به اين امام معصوم روا شد و بالاخره در 28 صفر سال 50 هجري قمري، همسر فريب خورده اش ايشان را مسموم کرد و به شهادت رساند، اما دشمنان از جنازه آن حضرت هم دست بردار نبودند . گروهي به سر کردگي عايشه و مروان حکم مانع از دفن آن حضرت در جوار پيامبر شدند و جنازه را تيرباران کردند. امام حسين(ع) که بنا به وصيت برادر اجازه درگيري نداشتند , جنازه ايشان را در قبرستان بقيع کنار مادر بزرگ گراميشان فاطمه بنت اسد به خاک سپردند. به استناد منابع و کتابهاي گوناگون ديني، مناظرات و احتجاجهاى مهيج و کوبنده حضرت مجتبى(ع) با معاويه، مزدوران و طرفداران او نظير عمرو عاص، عتبه بن ابى سفيان، وليد بن عقبه، مغيره بن شعبه و مروان حکم از بينظيرترين مباحث ايشان است. پيامبر (ص) مي فرمودند : هر بخواهد به آقاي جوانان بهشت بنگرد به حسن نگاه کند. آن امام والامقام در طول عمر مبارک خود دو بار همه ثروت و دارايى خويش را در راه خدا بخشيد و سه بار تمام اموال خود را وقف کرد. تا خدا هست و خدايي مي کند، مجتبي مشکل گشايي مي کند کاش مي شد همره باد صبا پرکشيد تا آسمان مجتبي /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]