واضح آرشیو وب فارسی:فارس: برجام؛ تبلیغات و دیگر هیچ...؟!قرار بود هم سانتریفیوژها بچرخد، هم زندگی مردم اما...
مهمترین دستاورد دولت که تبلیغات آن گوش فلک را کر کرد و حتی آب خوردن مردم را به آن ربط داد، موضوع برجام و رفع تحریمها بود که پس از انجام همه تعهدات ایران، طرف مقابل عقب کشید.
به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، اگر چه دولت با امکانات تبلیغاتی که در دست دارد مدام فریاد میزند که دولت به وعدههایش عمل کرده است، اما در افکار عمومی این دولت، دولت تبلیغات و ناکارآمد در عرصههای مختلف لقب گرفته است. مهمترین دستاورد دولت که تبلیغات 30 ماهه آن گوش فلک را کر کرد و حتی آب خوردن مردم را به آن ربط داد، موضوع برجام و رفع تحریمها بود که پس از انجام همه تعهدات ایران، طرف مقابل عقب کشید و به تعبیر مقام معظم رهبری برای ملت خسارت محض بود. پس از گذشت 4 ماه با اعتراف اکثر مسئولان و کارشناسان به ویژه رئیس بانک مرکزی برجام تقریبا هیچ نتیجهای برای ایران نداشته است. قرار بود که هم سانتریفیوژها بچرخد و هم زندگی مردم، اما 13 هزار سانتریفیوژ از کار افتاد و زندگی مردم هم مختل شد، به طوری که گذران امور برای مردم متوسط هم مشکل شد، چه برسد به قشر ضعیف و فقیر جامعه که مایحتاج اولیه را به سختی تهیه میکنند. قرار بود در صنعت و کسب و کار رونق حاصل شود که در طول سه سال اکثر کارخانهها و کارگاهها تعطیل و نیمه تعطیل شدند و به تعبیری صنعت در حالت فاجعه به سر میبرد. قرار بود نقدینگی کنترل شود، اما 460 هزار میلیارد تحویلی به بیش از هزار هزار میلیارد تومان افزایش یافت که موجبات بحران و فاجعه بعدی را در اقتصاد کشور رقم خواهد زد. قرار بود که بیکاری کاهش یابد، اما روز به روز بیکاری افزایش یافته و در برخی سنین تا 40 درصد هم بیکاری اعلام میکنند، قرار بود پاسپورت ایرانی عزت پیدا کند، اما روز به روز توهینها به کشور عزیزمان افزایش پیدا کرد و اگر نهیب مقام معظم رهبری نبود حتی جنازههای فاجعه منا را هم به ما تحویل نمیدادند و به زانو افتادن دکتر ظریف در برابر امیر کویت هم کارساز نبود. قرار بود در برابر استکبار با قدرت و اقتدار بایستیم، اما روز به روز عقب نشینیها و کرنشها افزایش یافت و این کار تا جایی پیش رفت که تقاضای مصاحبه و شناسایی با دانشمندان هستهای و بازدید از مراکز نظامی را داشتند که اگر موضع قاطع امام خامنهای نبود این امر از دستور کار خارج نمیشد. این کوتاه آمدنها و ترس از دشمن باز هم ادامه یافت تا اینکه فرمانده هوا و فضای سپاه به طور رسمی در تلویزیون گفت: مسئولین نترسند اگر قرار باشد جنگی باشد ما باید جلو برویم و مطمئن باشید دشمن امکان کوچکترین حرکت را پیدا نخواهد کرد. قرار بود مسکن اجتماعی به جای مسکن مهر که آن را وزیر راه و شهرسازی امری مزخرف خواند، در کشور اجرایی شود تا قشر ضعیف و فقیر سرپناهی پیدا کنند و وضعیت اشتغال هم رونقی داشته باشد، اما پس از 3 سال هنوز خبری از آن طرح نیست. قرار بود واردات بیرویه کالاهای خارجی قطع و یا کم شود و به گفته جهانگیری معاون اول رئیس جمهور برای چینیها اشتغال ایجاد نکنیم، اما در عمل با تعطیلی کارخانههای داخل بیشترین واردات کالاهای خارجی را داشتهایم و آرام آرام مذاق مردم را به میوههای خارجی عادت میدهیم و سیبهای ارومیه و پرتقالهای شمال در انبارها میپوسند و دهها تن سیبزمینی را معدوم میکنیم. در کنار کنترل تورم، اقتصاد ایران هم قرار بود از رکود خارج شود، اما هر روز به مرز خطرناک و انفجار میرسد و علیرغم اینکه رئیس جمهور در سال گذشته در مشهد اعلام کرد که از رکود عبور کردیم، حتی یک ایرانی هم آن را باور نکرد و نپذیرفت، چرا که آحاد مردم رکود را لمس میکنند و زندگی و کسب و کار آنها فلج شده است و هماکنون رکود حاکم بر کشور همه مردم به ویژه محرومان جامعه را در گرفتاری مفرط قرار داده است. قرار بود یارانهها در دولت یازدهم واقعا هدفمند شود، اما در طول سه سال گذشته نه تنها هدفمند نشد، بلکه قیمت حاملهای انرژی آب، برق، گاز و بنزین و نان و... چندین بار افزایش یافت و هم اکنون مهمترین دغدغه اغلب مردم با این همه رکود و گرفتاری پرداخت قبوض آب و برق و گاز و خریدن نان خالی است و از همه بدتر منتی که دولتمردان در موقع پرداخت هر بار یارانه ناچیز که هماکنون ارزش 15 هزار تومانی دارد، ملت شریف ایران را آزار میدهد که پرداخت پول خود مردم را مصیبت عظما میخوانند. این در صورتی است که رئیس سابق هدفمندی یارانهها اعلام میکند دولت 72 هزار میلیارد تومان در طول دو سال گذشته از هدفمندی یارانهها عایدات داشته است. قرار بود که با کلید همه مشکلات کشور حل شود، اما یک باره این کلید به داسی تبدیل شد که همه مدیران لایق و خدمتگزار از سطح بخشدار و مدیر مدرسه تا استاندار و وزیر و هیئت مدیرههای شرکت را درو کرد. قرار بود در حوزه رسانهها انتقادها آزاد باشد، اما رئیس جمهور با تعابیر زننده و واژههای دور از شأن با آنها برخورد کرد و از طرفی در دادن یارانه مطبوعات هم کمال بیانصافی را به عنوان تنبیه غیرمستقیم به اجرا گذاشتند، به طور مثال به گروه مطبوعاتی شلمچه، هفتهنامه شمس و آفتاب مرکزی و آرمان جوان در طول 6 ماهه اول 94 در مجموع حدود 2 میلیون و 600 هزار تومان یارانه تعلق گرفت، اما به یک نشریه وابسته به اصلاح طلبان فقط با 56 شماره چاپ حدود 30 میلیون تومان تعلق گرفت. و از همه بدتر متأسفانه مدتهاست رئیس دولت یازدهم به رفتارها و گفتارهای متناقض و گاهی اوقات در تقابل صریح با مواضع رهبری روی آورده و روز به روز بر شیب سرعت آن میافزاید که آخرین مورد آن در خصوص برجام دو، سه و چهار و در روزهای اخیر در خصوص اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی و موضوع آموزش زبان انگلیسی بود که برای مردم ایجاد سؤال کرده است. در پایان باید یادآور شد که ضعفها و بیتدبیریهای دولت یازدهم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود که بیشتر از اینها را مردم میدانند و به همین خاطر است که در مراسم سخنرانی دکتر روحانی در کرمان مردم یکصدا فریاد زدند: «به جون هرچه مرده؛ احمدی بر میگرده» و صدا و سیما مجبور شد پخش مستقیم مراسم را قطع کند. ************************* یادداشت از ابوالفضل فخرالاسلام ************************* انتهای پیام/2299/صا40
95/02/23 :: 12:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]