واضح آرشیو وب فارسی:خانواده چاپ: به دلایلی مانند معوقات بانکی و حساب سازی ها، بانک ها به ظاهر سود ده و در واقع با زیان دهی روبه رو هستند.وضعیت نظام بانکی در کشور از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر محل بحث و گفتگوی بسیار میان کارشناسان و منتقدان شده است. برخی از منتقدان با توجه به مشکلاتی که نظام بانکی با آن رو به رو است نظام بانکی کشور را ورشکسته قلمداد می کنند. شاید مهمترین شاهدی که این افراد برای مدعای خود می آورند وضعیت مطالبات نظام بانکی کشور از افراد بدهکار به بانک ها باشد که ناتوانی بانک ها در این زمینه باعث بروز مشکلات بسیاری برای نظام بانکی کشور شده است. در این مورد اتاق خبر با احمد حاتمی یزد رئیس سابق بانک صادرات ایران گفت و گویی انجام داده است که مشروح آن در ادامه می آید: یکی از بزرگترین مشکلات نظام بانکی بحث دریافت مطالبات خود از بدهکاران است. چه موانعی بر سر راه بانک ها برای دریافت مطالبات خود از این افراد و سازمان ها وجود دارد؟ این مطالبات به چهاردسته تقسیم می شوند. دسته اول مطالباتی است که نظام بانکی از دولت ها دارند. به دلیل اینکه دولت ها فاقد انضباط مالی و دارای قدرت هستند از پس دادن این مطالبات سرباز می زند. با این حال در دولت یازدهم، تلاش هایی برای پرداخت این مطالبات از سوی دولت انجام شده است. راه حل این کار نیز که توسط دولت پیشنهاد شده است انتشار اوراق قرضه و دادن آن به افرادی است که از دولت طلبکار هستند. این افراد بعد از دریافت این اوراق می توانند آنها را در بازار نقد کنند و طلب خود را دریافت کنند. به این اوراق سود تعلق می گیرد و سود آن را هر ساله در بودجه دولت به عنوان هزینه دولت محاسبه کنند. گروه دوم شرکت های بزرگ دولتی، نیمه دولتی مانند شرکت های زیر مجموعه نهاد های مختلف هستند. این شرکت ها مبالغی را به عنوان وام برای احداث و توسعه پروژه های خود به کار برده اند. اما این نهادها از موضع قدرت با بانک ها برخورد می کنند و این طرز تفکر باعث شده که این نهاد ها فکر کنند که بانک ها ابزاری برای برخورد با آنها ندارند. در حقیقت این نهاد ها فاقد نقدینگی هستند و علت این امر مصرف این وام ها در پروژه هایی است که بازدهی مالی نداشته اند. برای پرداخت این بدهی این شرکت ها و نهادها باید شرکت ها و اموال خود را بفروشند. برای این کار باید دولت ها و سهام داران به این گروه فشار بیاورند که این کار را انجام دهند. گروه سوم افرادی هستند که وام های کوتاه مدت و با مبالغ پایین در دولت گذشته تحت عنوان وام های زود بازده از بانک ها گرفته اند. این افراد این وام برای مصارف دیگری استفاده کرده اند و با توجه به هزینه های بالای حقوقی برای رفتن به دادگاه به نظر می آید که این مبالغ هیچگاه به بانک ها بازگردانده شود. گروه چهارم نیز افرادی در بخش خصوصی هستند که وام هایی را از بانک گرفته اند. به دلیل پایین تر بودن نرخ بهره از تورم این وام ها را پس نمی داده اند و ترجیح می دادند سود این وام ها را برای مصارف دیگری مانند خرید ملک استفاده کنند. بنابراین بانک ها باید برای با اقدام حقوقی برای پس گرفتن این مطالبات کند. در این میان باید به افرادی که واحد های تولیدی آنها در جریان نیست کمک شود که با راه اندازی واحد تولیدی خود بتوانند مطالبات خود را پرداخت کنند. این امکان وجود دارد که بانک ها با کم شدن نرخ سود بانکی با کمبود سپرده مواجه شوند؟ این اتفاق رخ نخواهد داد زیرا مردم جایی را برای برای ذخیره پول های خود بهتر از بانک ها سراغ ندارند. حتی در صورتی که سود سپرده بانکی صفر شود باز هم مردم پول خود را در بانک ها نگه خواهند داشت. در حقیقت کاهش سود سپرده باعث افزایش سرعت گردش پول در اقتصاد کشور می شود. این افزایش سرعت گردش پول چه تاثیری بر اقتصاد کشور دارد؟ افزایش سرعت گردش پول باعث خواهد شد که افزایش تقاضا برای خرید کالا در جامعه بیشتر شود. با توجه به ثابت بودن عرضه و تولید کالا در کشور این عمل در نهایت موجود تورم را بالا خواهد برد. در حقیقت کاهش سود سپرده باید باعث افزایش سرمایه گذاری مردم شود نه افزیاش خرید کالا توسط مردم. پس به نظر می رسد که کاهش نرخ سود بانکی به ضرر اقتصاد کشور خواهد شد؟ نه. لزوما این کار به ضرر اقتصاد کشور نیست. با کاهش سود بانکی مشکلی حل نخواهد شد. در واقع هدف از کاهش نرخ سود سپرده بانکی پایین آوردن هزینه تولید در کشور است اما این اتفاق زمانی رخ خواهد داد که بانک ها بتوانند با نرخ های جدید تسهیلات دهند. مشکل از آنجایی شکل می گیرد که بانک ها قادر به دریافت مطالبات معوقه خود نیستند و به عبارت دیگرعرضه منابع اعتباری کم است. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که نظام بانکی به دلیل همین مسائل اگر نخواهیم از کلمه ورشکسته استفاده کنیم بسیار بد است. شما چه نظری دارید؟ هم دولت و هم بانک ها به خوبی می دانند وضعیت نظام بانکی کشور به هیچ عنوان خوب نیست. متاسفانه وضعیت مدیریت بانک ها در اختیار افرادی بوده است که مدیریت ضعیفی داشته اند. این امر باعث شده که مطالبات معوق برخی از این بانک ها تا نیمی از کل تسهیلات آنها باشد. در حقیقت برخی از این مدیران بانکی درکی از میزان ریسک تسهیلات داده شده نداشته اند و صرفا به دلیل فشار های خارجی مجبور به پرداخت این تسهلات شده اند. در چنین شرایطی مسائلی مانند خاوری و اختلاس 3 هزار میلیاردی به وجود خواهد آمد. پس به نظر می رسد که شما ورشکستگی در نظام بانکی را انکار نمی کنید؟ در صورتی که براساس استاندارد های اروپایی حساب های بانک ها را بررسی کنند نشان دهنده از میان رفتن سرمایه بانک ها است. در حقیقت با توجه به حساب سازی هایی که در این میان می شود به نظر می رسد که بانک ها در حال سود رسانی به مشتریان خود هستند. با این حساب به نظر می رسد بانک ها وضعیت مناسبی دارند. این در حالی است که براساس وقتی مطالبات معوق بر اساس استاندارد های بین المللی نباید درآمدی بر اساس آن منظور شود. بنابراین این روش حسابداری که به عنوان حسابداری تعهدی که در مورد مطالبات معوق اعمال می کنند باعث می شود که بانک ها خود را سود ده نشان دهند در حالیکه وضعیت آنها بسیار بد است. صحبت آخر؟ در سال 1380 در زمان آقای مظاهری تغییری در سیستم حسابداری بانک دادند و دستور داده شد که سیستم محاسبه سود از نقدی به تعهدی تبدیل کنند. در روش حسابداری نقدی تنها زمانی سود به وقتی به حساب بانک منظور کند که مطالبات بانک را از بدهکار گرفته باشند. اما آقای مظاهری دستور دادند که که سود در حساب مالی بانک ها منظور شود حتی اگر بدهکار آن را پرداخت نکرده باشد زیرا پرداخت آن در تعهد آن شخص بدهکار است. این یکی از عواملی شد که سود های غیر واقعی در حساب بانک ها منظور شود. پیشنهاد من این است که همان سیستم حسابداری نقدی که در دهه شصت و هفتاد در بانک ها اعمال می شد اجرا شود. اتاق خبر- گروه اقتصادی:
جمعه ، ۱۱تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خانواده چاپ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]