واضح آرشیو وب فارسی:ذاکرنیوز: کربلا شب عجیبی را پشت سر گذاشت. بازهم مثل بیشتر مناسبت های مذهبی، نگاه فرش تا عرشِ عالم به زائران قبر حسین (علیه السلام) دوخته شده است.به گزارش ذاکرنیوز، هر مناسبتی که در تقویم ایام مذهبی دیده می شود، انگار یک پیوست ثابت و دائمی دارد که آن زیارت حضرت حسین ابن علی (علیه السلام) است. فطر، قربان، عرفه، نیمه شعبان و... حالا وقتی مفاتیح الجنان حاج عباس قمی را باز می کنی و به اعمال شب های قدر می رسی بازهم تاکید بر زیارت ارباب را می بینی. نمی گوید شب شهادت امیرالمومنین در مسجد کوفه یا حتی در نجف و در آستان علوی باش، فقط می گوید: «حسین (ع)». کشتی نجات امت در صحرای کربلا پهلو گرفته و انگار خدا دنبال بهانه است تا فقط به بهانه حسینش، همه زائران و پناه آورندگان به آستانش را بیامرزد. دومین شب از شب های قدر هم گذشت. دیشب در آستان حسینی غوغا بود. هزاران هزار ایرانی خودشان را به کربلا رسانده اند تا خدا تقدیر یک ساله شان را در جوار ارباب رقم بزند. همه به امام پناه آورده اند. مراسم احیای متمرکز زائران ایرانی شب گذشته در خیمه گاه حسینی برگزار شد. بیشتر از دوهزار ایرانی خودشان را به خیمه های اباعبدالله رساندند تا در قدمگاه زینب کبری، کلثوم و علی اکبر مناجات بخوانند و قرآن بر سر بگیرند. اینجا همان جایی است که دختران کوچک و تشنه دوان دوان آمدند و از عمویشان، آب طلب کردند. خیمه گاه حسینی همان جایی است که اضطراب زینب کبری (سلام الله علی ها) را دیده و گریه های لیلا را شنیده است. حالا خبری از گهواره علی اصغر هم نیست، حرامیان هرچه بود غارت کرده اند. خیمه گاه یعنی محل امید و اضطراب. امید تا وقتی جاری است که حسین (علیه السلام) و برادرش عباس (علیه السلام) در برابر چشم همه ایستاده اند و رجز می خوانند؛ اما بعد از آن ها سهم تمام کاروان اضطراب است. اینجا محل اضطرار عقیله بنی هاشم زینب کبری (سلام الله علی ها) است. حالا شیعیان علی (علیه السلام) در خیمه گاه جدیدی که با عشقشان بنا کردند، دور هم جمع شدند و روضه می خوانند. آن ها دوباره خیمه ها را برپا کرده اند. مگر می شود عمود خیمه عباس برای همیشه روی زمین بماند؟ تصاویر شهدای مدافع حرم در اطراف حرم دیده می شود. تصاویر این شهدا یک پیام دارد و آن اینست که تا شیربچه های حیدر کرار در زمین مسلمین نفس می کشند، دیگر نه بدنی به قتلگاه می رود و نه آتشی به خیمه گاه. قرآن ها به سر گرفته و مراسم تمام شد، همه راهی حرم امام حسین (علیه السلام) می شوند. شب قدر را باید بیدار بود تا مبادا فیضی الهی از ظرف تقدیر انسان کم شود. حالا نزدیک سحر روز بیست و یکم ماه مبارک است که همه به حائر حسینی پناه آورده و ندبه می کنند. خادم حرم امام حسین روی پله کوتاهی مقابل قبه حضرت ایستاده و اطراف حرم را خلوت می کند. او می داند که تا دقایقی دیگر قرار است چه اتفاقی بیفتد. ده دقیقه تا اذان صبح باقی مانده که درهای تشرف به اطراف ضریح منور بسته می شود. داخل حرم آنقدر خلوت شده است که براحتی می شود دورکعت نماز زیارت را در فاصله دو متری از بالای سر حضرت اقامه کرد. نماز جماعت صحن که تمام می شود، در ها هم باز می شوند. صدایی از دور می آید که مفهوم نیست. انگار جماعتی با هم همخوانی می کنند. از باب قبله وارد محوطه ضریح می شوند. شیعیان دسته دسته بر سر و سینه می زنند و همه با هم یک بند را همخوانی می کنند: «اعظم الله اجر سیدی بمصاب امیرالمومنین». جمعیت بیشتر و فشرده تر می شود. دست ها محکمتر بر سر و سینه فرو می آید و ناگهان شعار عوض می شود: «تهدمت والله ارکان الهدی». کربلا یک صدا فریاد «تهدمت» سر می دهد، انگار زمین هم می لرزد. خادمی که کنار قبه ایستاده بود هیچ کاری نمی توانست بکند، اشک می ریخت و همراه دسته بزرگ عزاداران نوحه سر می داد.
دوشنبه ، ۷تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ذاکرنیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]