واضح آرشیو وب فارسی:دزنیوز: سلامت نیوز-*فرید براتی سده: جای بسی شگفتی است که نهاد متولی تهیه این لایحه (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) در تهیه لایحه حتی دیدگاه های تیم سلامت روانی مورد نظر خود را هم لحاظ نکرده است چه برسد به سایر متخصصان یا نهادهای تخصصی و اجرایی کشور!!. این غفلت به حدی است که به جرات […]سلامت نیوز-*فرید براتی سده : جای بسی شگفتی است که نهاد متولی تهیه این لایحه (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) در تهیه لایحه حتی دیدگاه های تیم سلامت روانی مورد نظر خود را هم لحاظ نکرده است چه برسد به سایر متخصصان یا نهادهای تخصصی و اجرایی کشور!!. این غفلت به حدی است که به جرات می توان لایحه مذکور را لایحه ای نه برای سلامت روان آحاد جامعه ایرانی بلکه لایحه ای دانست برای ساماندهی یک تخصص پزشکی وبیماران آن و در چنین صورتی صد البته مناسب تر بود تا عنوان آن هم چیز دیگری می بود مثلا لایحه حقوق بیماران روانی یا لایحه ساماندهی روانپزشکی کشور!!! به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، رسانه ها به نقل از رییس محترم سازمان بهزیستی از ارسال لایحه سلامت روان به دولت و سپس از آن طریق به مجلس شورای اسلامی خبر داده اند. این قلم پیش از این و در رسانه ها درباره نقص های لایحه نکاتی را گوشزد کرده است. سایر صاحبنظران و به ویژه متخصصان روانشناسی در همین زمینه نظرهایی ارایه کرده اند. در ضرورت وجود قانونی برای سلامت روانی آحاد مردم تردیدی وجود ندارد اما مهم این است که قانون سلامت روانی باید دارای ویژگی هایی باشد تا بهره کافی را برای جامعه و مردم داشته باشد. تا آنجا که مربوط به نوشتار حاضر است از میان ده ها شاخص تدوین یک لایحه خوب سلامت روان سه مشخصه اصلی از نکات حایز اهمیت است که عبارتند از: کل نگری، روزآمدی و جامعیت اجرایی. ١- کل نگری: یک قانون مطلوب سلامت روانی قانونی است که در آن دور از تقلیل گرایی به کلیه جوانب مربوط توجه شود. امروزه در هنگام بحث از سلامت روانی بیش از آنکه از نبود بیماری روانی به مثابه معیار سلامت روانی سخن گویند، از مفهوم گسترده تری مشتمل بر ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی و روحانی سخن گفته می شود. در این رویکرد آدمی موجودی با ابعاد مختلف منظور می شود. بدیهی است نگاه چندبعدی الزامات خاص خود را در تدوین قوانین دارد. در لایحه موجود به چند گانگی یا چند لایه گی انسان بی توجهی شده است و از این نظر لایحه تدوینی ناقص و ابتر است. ٢-روزآمدی: مبتنی بر آنچه در بخش قبلی بیان شد امروزه سلامت روانی را نه نبود بیماری روانی منظور می کنند و نه حتی صرف توانایی مقابله با فشارهای روزمره زندگی، بلکه از سلامت روانی اجتماعی می شود و منظور از سلامت هم صرفا تعاریف طیف محدود نگری که صرفا در یک وزارتخانه تجمیع یابد، نیست. سلامت را معادل wellness دانسته و آن را شامل طیف گسترده ای از شاخص های بهزیستی و بهباشی هیجانی و ذهنی می دانند. دقت شود که تعریف جاری سلامت روانی اجتماعی حتی تعریف نهاد معتبری چون سازمان جهانی بهداشت (WHO) را نیز در مقام تعریفی محدود نگر دانسته و آن را ناقص می داند. در این دیدگاه کل نگر و روزآمد وجود شادی و نشاط یا داشتن روحیه امیدوار، داشتن رضایت از زندگی در یک ماه گذشته در عین بهزیستی روانشناختی (که بر اساس شش مولفه شخصی داشتن قصد و هدف و معنی در زندگی، داشتن روابط مثبت با دیگران، دارابودن اختیار و خود مختاری در زندگی، توانایی چیرگی و تسلط بر محیط، خود شکوفایی و خود پذیری شخصی اندازه گیری می گردد) و بهزیستی اجتماعی (که به غلط در کشور ما به سلامت اجتماعی تعریف شده است) که با چند معیار از جمله انسجام اجتماعی، ادغام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، دگر پذیری اجتماعی و شکوفایی اجتماعی سنجیده می شود، معیارهای اصلی سلامت روانی کامل هستند. توجه شود که برای سنجش این شاخص ها هم وجود یا نبود علایم مشکلات و بیماری های روانی مورد سنجش قرار می گیرد و هم سطح و میزان بهزیستی روانی و اجتماعی موجود در فرد. این دید به سلامت روانی معادل همان سلامت روانی مثبت است که از اتفاق در متون سازمان جهانی بهداشت هم مورد بحث و اشاره قرار گرفته است. در حقیقت در دیدگاه تازه هم جنبه های ذهنی و هم جنبه های فردی و هم جنبه های اجتماعی و هم جنبه های معنوی و روحانی سلامت روانی مورد نظر است. ٣-جامعیت اجرایی: بررسی آنچه هم اینک به عنوان لایحه سلامت روانی به دولت ارسال شده است نشان می دهد که در تهیه و تدوین آن از نظرات کلیه متخصصان و صاحبنظران رشته های درگیر در سلامت روان بهره نگرفته اند. جای بسی شگفتی است که نهاد متولی تهیه این لایحه (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) در تهیه لایحه حتی دیدگاه های تیم سلامت روانی مورد نظر خود را هم لحاظ نکرده است چه برسد به سایر متخصصان یا نهادهای تخصصی و اجرایی کشور!!. این غفلت به حدی است که به جرات می توان لایحه مذکور را لایحه ای نه برای سلامت روان آحاد جامعه ایرانی بلکه لایحه ای دانست برای ساماندهی یک تخصص پزشکی وبیماران آن و در چنین صورتی صد البته مناسب تر بود تا عنوان آن هم چیز دیگری می بود مثلا لایحه حقوق بیماران روانی یا لایحه ساماندهی روانپزشکی کشور!!! دقت شود که در این لایحه نظرات هیچ پرستار روانی یا نهاد صنفی متولی جامعه پرستاری کشور لحاظ نشده است. دیدگاه های روانشناسان و سازمان صنفی روانشناسان و مشاوران کشور مورد نظر نبوده است. از کمتر مددکار اجتماعی اخذ نظر شده است و کاردرمانگران و دیدگاه های شان جایی در لایحه فوق ندارند. خلاصه آنکه لایحه جاری در زمینه سلامت روانی پوشش لازم را برای ابعاد گسترده این مقوله ندارد و ضرورت دارد تا با همفکری و همراهی کلیه صاحبنظران کشور از رشته های مربوط به ویژه روانشناسان لایحه ای جامع، روزآمد و کامل برای سلامت روانی اجتماعی آحاد جامعه تهیه و تدوین کرد؛ لایحه ای که با توجه به گستره مشکلات روانشناختی گریبانگیر مردم راهکارهایی نیز برای بیمه سازی خدمات و مداخلات روانشناختی به عنوان پیش شرط بهره وری مردم از این خدمات عرضه کند. * روانشناس
یکشنبه ، ۳۰خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دزنیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]