واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:


گیل نگاه/بهنام ربیعزادهاین روزها حقوق و پاداشهای آنچنانی در بعضی از ردههای دولت اذهان افکار عمومی را درگیر کرده است.همه کسانی که در سال ۹۲ رنگ بنفش را برگزیدند ٬ به وعدههای دولت «تدبیر و امید» امیدوار بودند اما رقمهای آنچنانی که بعد از سه سال در رسانهها درج شد امیدهای ایجاد شده را به هاله ای از ابهام برد.یکی از خواستههای حداقلی مردمی که پشت سر روحانی بودند این بود که مدیران سالمی به کار بگمارد و تخلفات و فساد مالی را کاهش دهد.دولت تدبیر و امید هم با همه تگناها ٬ در بخش مهار تورم تلاش چشمگیری کرد و ثبات را به بازار برگرداند اما در بخش بکار گیری مدیران ضعیف عمل کرد. شاید این امر با بسته بودن دستش در انتخاب عاملان نقش مستقیم داشته باشد اما مردم همواره خروجیها را ارزیابی میکنند. آنچه گذشتاتفاق پدید آمده اما واکنشهای متعددی را هم از سوی رسانهها و هم دولت درپی داشت.رسانههای اصولگرا تیتر یکشان را به سمتش بردند و با بال و پر دادن آن اتفاق تلاش کردند که سایر اقدامات دولت را بیاثر نشان دهند.دولت نیز عاقلانه وارد شد. در کنار پذیرفتن انتقادها ٬ هم از مردم عذرخواهی کرد و هم خواستار برخورد با این پدیده و خشکاندن ریشهاش شد.تا اینجای امر واکنش رسانهها و دولت قابل پیش بینی بود.بدیهی بود که رسانهها در این چند سال منتظر نقطه ضعفی بودند که آنرا برجسته کنند چون تاکنون چیزی جز مخالفت با برجام نداشتند و این سوژه بسیار خوبی بود.دولت هم که با شعار مبارزه با مفاسد آمده بود خوش نداشت که لکه ننگی وصلهاش شود و در صدد پاک کردنش برآمد. برخورد رسانههای منتقد امروزی با دو دولت در یک موضوع مشترکنکته حائز اهمیت داستان در واکنشهای دوگانه رسانههای منتقد با مقوله فوق در دولت فعلی و گذشته است.در اینکه این موضوع زشت و ناپسند است ٬شکی نیست و اینکه با اطلاع رسانی و پیگیری باید ریشهاش خشکانده شود نیز. نویسنده معتقد است که همه باید دست بدست هم دهند که از این پس هرگز شاهد چنین چیزهایی نباشیم.اگرچه از رسانههای منتقد برای رسیدن به هدف مشترک در این زمینه باید ممنون بود اما چند سوال و ابهام هم در مواجه با موضوع مشترک در دو دولت وجود دارد.همه میدانیم که بیشتر رسانههای منتقد عمری طولانی دارند و حتی در دوره اصلاحات و قبل از آن نیز بودهاند. سنگ اندازیهایشان در آن دوره در تاریخ ثبت شده است. تئوریزه کردن خشونت و بداخلاقیهایشان موجود است و. .. اما چه شد که آنها در ۸ سال دولت احمدی نژاد نقد را کنار گذاشتند و دکان مجیز گویی و حمایت باز کردند؟!آنها مانند همه میدیدند که چه اتفاقاتی در حال افتادن است و چه جفاهایی بر مردم میرود اما نه تنها چشم بیدار مردم نشدند بلکه با حمایت تمام قد از دولت قبل زمینه را برای فسادهای بیشتر فراهم کردند.رسانههای مورد نظر با مقدس سازی دولت حتی به رسانههای مستقل و فعالان سیاسی ای که به وقوع فساد در دولت احمدینژاد هشدار میدادند ٬ هجوم برده و با منتسب کردنشان به خارج کشور تحدید و تهدید و بیاثرشان میکردند.کاش اگر صداقتی بود خود پیشقدم میشدند تا آن ویرانی ها در کشور صورت نمیگرفت و با آنهمه درآمد ٬ سالهای سال – از هر نظر – عقب نمیرفتیم.رسانههای همسو با دولت قبل حتی در بخشهای سیاسی و امنیتی از هیچ کمکی به آن فرو گذار نمیکردند. جریدههای معروفشان باب پروندههایی را در روزنامهشان میگشودند که بعدها در محافل امنیتی و قضایی مطرح و ابزاری برای بازداشت ٬ زندانی شدن ٬ طرد یا حذف مخالفین میشد.اما با تغییر دولت و حاکم شدن عقلانیت برکشور ٬ رسانههای مجیز گو و منکر واقعیات لباس – به زعم خود – نقد بر تن کردند و به کمک هم طیفانشان در مجلس ٬ با تمام توان در مقابل دولت ایستادند.دولت تلاشش را در سیاست خارجی و توافق هسته ایی که راهگشای کشور از فلج شدگی بود متمرکز کرد و رسانههای مزبور هم هر روز مردم و مسئولین را به ناامیدی سوق میدادند تا اینکه دولت موفق به انجام توافق شد اما رسانههای مخالف حتی با امضا و ثبت شدن توافق مهم جهانی به هر دری زدند تا آنرا بیاثر بدانند!آنها برای نیل به اهدافشان حتی از جملات ساده فلان سناتور گمنام یا هنرپیشه مهجور و.. هم فرو گذار نکردند!جالب آنکه امضای چند کشور برجسته جهانی و ایران را پای ورقه توافق بیتاثیر و اظهارات چند نفر که در کشور خودشان هم خیلی پذیرفته نیستند را «قانون آینده» میدانستند و تیتر یکشان میشد!ارزش یک عذرخواهیعذر خواهی در تاریخ ایران تقریبا محلی از اعراب نداشته است. در دوران معاصر هم کمتر شاهد این موضوع بوده ایمچه آنوقت که مدرسه شین آباد آتش گرفت و کودکان معصوم درآن سوختند ٬ چه وقتی که توپولوفهای متعددی سقوط کرد و کام مردم سیاه و تلخ شد ٬ چه آنگاه که دهها هزار نفر در هر سال قربانی تصادفات جاده ایی شدند ٬ و دهها مورد دیگر و چه زمانی که فسادهای گوناگون مالی یکی پس از دیگری برملا شد.از عذر خواهیهای معروف تنها یکی دو مورد را میتوان ذکر کرد و آنهم مربوط به غائله سال ۷۸ و کوی دانشگاست.در آن روزها مصطفی معین وزیر علوم و عبدالله نوری وزیر کشور بودند.بعد از هجوم نیروهای امنیتی و لباس شخصی و نیروی انتظامی به حریم دانشگاه و ضرب و جرح دانشجویان ٬ معین و نوری در جمع دانشحویان آسیب دیده حاضر شدند. اولی استعفاء داد و دومی عمامهاش را به زمین انداخت!اولی در اعتراض و ناکارآمدیاش در استیفای حقوق دانشجویان و دومی در اعتراض و عصبانیت شدید. بماند که استعفای معین در هیات دولت پذیرفته نشد!موضوع عذرخواهی واستعفاها را مقایسه کنید با رفتار مقامات کشورهای دیگروزیری در آسیای شرقی بخاطر غرق شدن قایق کودکان دانش آموز استعفاء میدهد اما اینجا برای فراموش شدن چنین موضوعاتی توجیهات فراوانی آورده میشود و همواره مقصر چیزهاییاند که عموما بیجان هستند!عذر خواهی دولت در اتفاق پیش آمده اخیر یکی از موارد خاص است که تاکنون در مناسبات رسمی به ندرت دیده شده استالبته دولت جدید چند بار از مردم عذرخواهی کرده است اما این آخری خیلی پررنگ و تامل برانگیز است و از چندین منظر قابل توجه.تجسم کنید دولتی برای احیای اصول از دست رفته و زیر پا له شده و برای بازگشت عقلانیت به کشور شکل گرفته است و به ادعای خود معتدل است. این دولت همچنان به دولت قبل نقدهای جدی دارد و هر روز پرونده جدیدی از آن رو میکند اما بخشی از بدنه آنرا هنوز دولتمردانی در اشغال دارند که در دولت قبل در همان مناسب یا جاهای دیگر بودند! که ناگهان اخباری منتشر میشود که عدهای از مدیران دولت اعتدال رقمهایی را به جیب زدهاند!در وهله اول برای مردمی که اخبار ارقام نجومی ربوده شده در دولت قبل را از سرگذراندهاند تعجب برانگیز نیست. چون این کجا و آن کجا؟ اما وقتی بیشتر به خودشان میآیند ٬ درک همین ارقام از دولتی که داعیه دار مبارزه با فساد مالی بوده ٬ خیلی هم برایشان قابل هضم نیست.اولین پرسشی که ناگهان در ذهن مردم ایجاد شد این بود که اگر دولت منابع پرداخت حقوق کارمندانش را ندارد این پولها کجا بود و چرا در جیب مدیرانش پیدا شد؟؟نکته مهم قضیه نوع برخورد سران دولت با موضوع است که در دولت پیشین سراغی از آن نیست.در اتفاق پیش آمده نوبخت در برنامه زنده حاضر شد و از مردم عذر خواهی کرد و اذعان نمود که پیگیر قضیه است.رئیس جمهور هم بلافاصله واکنش نشان داد و خواستار برخورد با مدیران شد.رویه ای که بعد از سه سال از دولتی که کار چشمگیری در خصوص معیشت مردم انجام نداده تا قانعشان کند، میرفت.از این جهت میگویم این عذرخواهی ارزشمند است که دولت فعلی مانند دولت پیشین ٬ وجود چنین موضوع زشتی را انکار نکرد و آنرا شایعه ساخته شده توسط اجانب و جیره خواران دشمن ندانست!دولت فعلی مسئولیت کار را پذیرفت و کم کاریاش را اعلام کرد اما محکم و استوار ایستاد که ریشه آنرا بخشکاند و این ستودنی ست.حالا به چند سال قبل برگردید و ببینید که چطور هر روز یک پرونده مطرح میشد و مسئولان و رییس دولت قبل در برنامههای تلویزیونی به مردم نیشخند زده و همه چیز را انکار میکردند و دولتشان را صاحب الزمانی میدانستد!به ادعای منتقدان و کارشناسان میلیارد – میلیارد گم شد اما رئیس دولت میگفت که ما پاکدستترین دولت تاریخ هستیم.او هر روز دست به جیب از لیستی خبر میداد که حق مردم را خوردهاند اما دولت او ٬ همزمان در حال پارو کردن منابع کشور بود تا کار بجایی رسید که قوه قضاییه تعداد زیادی از اعضای کابینه (به ادعای وی؛ صاحب زمانیاش) را محاکمه و به زندان فرستاد و جالب آنکه کسی که ابتدا منکر این موضوعات بود ٬ بعد از زندانی شدن افرادش گفت اینها از من نبودند.نکته جالبتر آنکه در روز واگذاری دولت به روحانی مبلغ هنگفتی را به حساب دانشگاه خودش (ایرانیان) منتقل کرد و مردم معنی واقعی «پاکدستی» را فهمیدند.پی نوشت:اتفاق پیش آمده میتواند پیام محکمی به دولت باشد که بجای استفاده از مدیران رده چندمی و ناکارآمد وگاه سوء استفاده گر به سراغ هزاران مدیر لایقی برود که در همه شئونات مدیریتی آزمون پس دادهاند.و در کنار آنها از مدیران جوانی بهره ببرد که هم نشاط و جوانی را به دولت و جامعه تزریق کنند و هم به آسانی بتوان کنترشان کرد و اهداف کلان را پیش برد.
۳۰ خرداد ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]