واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اگر «دونالد ترامپ» را یک افراطی بدانیم، که از راه ندادن مسلمانان و بلکه اخراج آنها از آمریکا و پاره کردن برجام و... سخن می راند و «عمر متین» آن جوان افغانی تبار که به کلوپ شبانه در فلوریدا حمله کرد و 50 نفر را کشت را هم افراطی بدانیم، قطعاً ترامپ از عملکرد عمر متین نفع می برد. کافیست تا هنگام انتخابات آمریکا، یکی دو عمر متین دیگر پیدا شوند و چندین نفر را قتل عام کنند تا حقانیت(!) دیدگاه های افراطی ترامپ آشکار و تأیید شود و توده های آمریکا به او رأی دهند. افراطیون طالبان و القاعده و داعش، همیشه به نفع افراطیون آمریکا عمل کرده اند. رفتارهای بن لادن به نفع جورج بوش بود تا نشان دهد به خاورمیانه باید حمله کرد و کنش های بوش به نفع القاعده بود تا نشان دهد به این آمریکای بی رحم و سفاک باید حمله کرد و برج و باروهایش را فرو ریخت. «جان بولتون» سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل که می گفت اگر رئیس جمهوری آمریکا بودم، در حمله به ایران لحظه ای درنگ نمی کردم، نمونه دیگری از یک تفکر افراطی است. او از هر حرکت و سخن افراط گرانه رئیس جمهوری سابق ایران برای اثبات رفتارهای افراطی خود بهره برداری می کرد. «شارلی ابدو» نشریه افراطیون فرانسوی وقتی به اسلام توهین می کند، آن سو افراطیونی منتظرند تا اگر به نشریه شارلی ابدو، حمله شد، همه مسلمانان را هدف قرار دهند و تروریست بخوانند و مقررات و قوانین سخت گیرانه و افراطی وضع کنند و موج تبلیغاتی راه بیندازند... افراطیون همیشه همدیگر را یاری می دهند و ریزه خوار سفره همدیگرند. صهیونیسم که اساساً بر افراطی گری و خشونت بنا شده، دولت های افراطی صهیونیستی در اسرائیل بر سر کار می آورد که اتفاقاً، آنها از قدرت گرفتن دولت های اعتدالی و متعادل در ایران نه تنها خوشحال نیستند بلکه عصبانی می شوند. آنها، بسیار دوست دارند دولت های افراطی در ایران حاکم باشند تا به بهانه و توجیه آن، همه جهان را علیه ما تحریک و بسیج کنند تا قطعنامه های پیاپی علیه ایران وضع شود و تحریم های بی رحمانه، مردم ایران را در تنگنا قرار دهد. تفکر افراطی، اشکال و صور و شعب متعدد دارد. افراطیون شیوه ها و منش های متفاوت دارند، کنش هایشان متنوع است، همه افراطیون دست به انفجار و انتحار و آدم کشی نمی زنند. ظهور و بروز رفتار افراطی، در هر نقطه و هر جغرافیا فرق می کند. اما کنه و باطن تفکر افراطی ویژگی های مشترکی دارد: مخالفت با هر نوع اعتدال، عقلانیت، میانه روی و حرکت بر مسیر منافع عمومی و ملی. افراطیون منافع گروهی را بر منافع عمومی اولی می دانند. معتقدند همگان باید بر مبنای فهم آن ها از موضوعات عمل کنند و هر رفتار متباین با این برداشت را خلاف و ناموجه و نامشروع می دانند. افراطی گری در همه دنیا هست. در اروپا و آمریکا و آسیا و آفریقا. افراطی گری همیشه به صورت خشونت فیزیکی نمود نمی یابد، گاهی با دشنام دادن به آدم ها تجلی می یابد، گاهی با حمله به یک توافق ملی و بین المللی که با اجماع مسئولان اصلی کشور به دست آمده است، گاهی با حمله به سفارت یک کشور اسلامی، گاهی با بستن یک کنسرت مجاز. افراط گری گاه با به کارگیری الفاظ زشت و رکیک، توهین، تهدید و حمله به رسانه هایی که با فرد یا گروه افراطی، ولو اندکی اختلاف نظر دارند، حاصل می شود. افراط گری، رفتار پیچیده ای است. گاهی نمود و نمادهای به ظاهر موجه و شیرین می گیرد. وعده چند برابر شدن یارانه ها، به شرط آنکه فلان شخص رئیس جمهور شود، نوعی کنش افراط گرانه برای فریب افکار عمومی است... افراطیون گاهی حتی مظاهر زندگی مدرن را تخطئه می کنند، آموزش و پرورش جدید را وسیله ای برای غربی شدن و انحراف می خوانند و حتی «برنامه های بهداشتی » را توطئه استکبار می دانند ... افراطیون، معمولاً برای منابع ملی اهمیت و اولویتی قائل نیستند. از بالا رفتن میزان رکود، بیکاری و فقر برای سرکوفت زدن به اعتدالیون، استقبال می کنند، مدام دولت را به خاطر توافق بین المللی سرزنش می کنند اما هیچ توضیحی نمی دهند که در صورت عدم توافق، چه وضعی به وجود می آمد. افراطیون از یافتن فیش های حقوقی، نه برای رفع و اصلاح آن ها و برقراری عدالت، بلکه برای تخریب و تخطئه دولت اعتدالی لذت می برند ... هدف آن ها از هر حرکتی، نه اصل آن حرکت، بلکه زیر سؤال بردن و نفی منش میانه رو، اعتدال گرا و تعقلی است. برای همین افراطیون هرگز دوست ندارند، ضعف ها و کاستی های طرف مقابلشان رفع یا کم شود، بلکه بسیار علاقه مندند که این ضعف ها صدچندان گردد تا با کمک خبرسازی های راست و دروغ، رسوایی بزرگی به پا شود و نهایتاً تفکر اعتدالی و تعقلی به زیر کشیده شود. به هر حال، افراط در همه دنیا، با صور و شقوق و نمودهای متعدد و رنگارنگ وجود دارد. ای کاش آنچه حسن روحانی به عنوان گفتمان پیشنهادی دولت با موضوعیت «جهان عاری از خشونت و افراط گری» به سازمان ملل ارائه داد و در مجمع عمومی تصویب شد ـ بر خلاف گفتمان «گفتگوی تمدن ها» که در نطفه سقط شد ـ به بار نشیند و در ایران و جهان شکوفه دهد.
جمعه ، ۲۸خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]