محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803887815
نصیرزاده: جمشید مشایخی من را مثل مسی نمی شناسد که واسطه شود
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: نصیرزاده: جمشید مشایخی من را مثل مسی نمی شناسد که واسطه شود ورزش > مدیریت ورزش - هوشنگ نصیرزاده دیگر رئیس کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال نیست اما باز هم قصد ندارد مثل گذشته یک کارشناس و منتقد باشد.
عکس‌ها: زاوش محمدی
هوشنگ نصیرزاده
هوشنگ نصیرزاده
هوشنگ نصیرزاده
هوشنگ نصیرزاده
هوشنگ نصیرزاده
فرهاد عشوندی - میثم بهرامی/ خبرگزاری خبرآنلاین؛ مهدی تاج پس از آنکه به عنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال انتخاب شد، اولین تغییرات را از بخشی شروع کرد که هوشنگ نصیرزاده در آن بود. تاج در جلسه هیات رییسه که همه منتظر معرفی دبیر کل جدید بودند نصیرزاده که گفته می‌شود تا حدودی با هم کدورت پنهان هم دارند را از کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال کنار گذاشت و این پست را به احمدرضا براتی داد. پس از آن شاید می شد خوش بین بود که نصیرزاده دوباره تبدیل به یک کارشناس محبوب در فوتبال خواهد شد. او از زمانی که ریاست کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال را قبول کرده بود، دیگر مثل گذشته کارشناسی داوری و امور حقوقی فوتبال را انجام نمی داد و به نوعی به سخنگو و مدافع فدراسیون تبدیل شده بود و به دلیل تسلطی که در نگارش مکاتبات دارد کلیه مکاتبات مهم فدراسیون به بیرون فدراسیون را می نوشت . اما حالا که این سمت را ندارد ، می شد امیدوار بود که دوباره کار کارشناسی را انجام دهد. اما گفت و گو با نصیرزاده، نتیجه اش این است که قرار نیست او دوباره کارشناس شود و همچنان محتاط است *همیشه می گفتند هوشنگ نصیرزاده کسی است که خیلی راحت انتقاد می کند ادبیات خوبی دارد و به کار اجرایی مسلط نیست. در این چهار سال کار اجرایی هم کردی، تجربه اش چطور بود؟ این حرف از پایه درست نبود. مجموعه فدراسیون فوتبال یک مجموعه شبیه بقیه فدراسیون هاست اما پیشرفته تر از طرفی در واقع من کارمند ارشد قدیمی ترین مجموعه بین المللی اداری در ایران یعنی وزارت نفت هستم. من در مجموعه شرکت ملی نفت کار می کنم که نیمی از مکاتباتمان به زبان خارجی است و بهترین مدیران ایران در این وزارتخانه هستند. به این دلیل که نیروهای خارجی که قبل از انقلاب اینجا بودند برای اداره نفت یک سری خط و ربط گذاشته بودند که هنوز هم این استانداردهاوجود دارد. من در این مجموعه پیشروکار کردم و در واقع سیستم اداری را مسلطم و می دانم چطور باید رفتار کنم. پس مجموعه فوتبال از نفت عقب تر است شیوه است یک زمانی با آقای نبی که من از نزدیک کار می کردم بعد آقای اسدی آمدند من در نگارش بعضی از مکاتبات و نامه ها کمک می کردم گاهی از این که سطح دانسته های بعضی در فدراسیون بابا نبود ناراحت می شدم، ولی گاهی هم متوجه می شدم که مدیران خوبی هم در سیستم فوتبال هستند. می خواهم بگویم بچه هایی که الان در سازمان لیگ مشغول به کار هستند کار خود را خوب بلدند یعنی برای برگزاری مسابقات و بستن جدول بازی ها و ... مجموعه ای که مشغول هستند مجموعه تخصصی هستند که در اجرا هم خوب کار می کنند. مدتی که ما بودیم برخی از قضاتی که در کمیته انضباطی یا استیناف بودند هنوز به طور کامل با ما هماهنگ نشده بودند و افکار بیرون سیستم را می خواستند در داخل اعمال کنند که همخوانی نداشت اونجا هم تحت فشار واقع می شدیم. من چندین تجربه حضور در کلاس های بین المللی فوتبال هم دارم که خیلی به من برای دانسته هایم کمک کرده. جالب است بدانید اولین دوره مدیریت فوتبال را سال 1378 من در لرستان تدریس کردم. بعد از آن هم در تمام استان ها به مدت 15سال تنها فردی بودم که دوره های مدیریت فوتبال را برگزار می کردم که شامل نحوه اداره فدراسیونها، کمیته ها، دپارتمان ها و حتی اصول باشگاه داری بود. این اطلاعات می توانست به من کمک کند. مثلا حضور من در کلاس بین المللی مدیریت در هندوستان و پاکستان به یک پرزنت و سخنرانی مفصل درباره نحوه نوشتن اساسنامه برای فدراسیون ها منجر شد. و این به من اطلاعات خوبی داد به گونه ای که در اجلاس اکتبر 2014 در فیفا، مقامات آنها متوجه اطلاعات ما در این زمینه شدند. و به اتکا من به چند فدراسیون دیگر از جمله کشتی، تیراندازی با کمان و... کمک کردم که اساسنامه شان نوشته شود و این اساسنامه ها به تایید فدراسیون جهانی آنها هم رسیده. این تجربه مدیریتی هم خوب بود و هم اینکه زحمتش خیلی زیاد است ولی فدراسیون فوتبال از نظر مدیریتی بهتر از پنجاه و چند فدراسیون دیگر است و تا حدودی پیشرفته تر و به استانداردها نزدیک تر است ولی در هر صورت برای من تجربه خوبی بود. *نکات مثبتش چه بود؟ این بود که افرادی که در مجموعه فدراسیون فوتبال کار می کردند افراد زحمتکش و مثبتی بودند. به خلاف تبلیغات من وقتی وارد این مجموعه شدم دیدم این حملات درست نیست. و اینهازحمتکش هستند و از صبح تا بعدازظهر خالصانه کار می کردند. کار هم آنجا خیلی زیاد است. یعنی مکاتبات بسیاری دارند و در واقع می توانم بگویم در فدراسیون فوتبال آدم های سالمی دیدم. حتی در حوزه انضباطی ما یک مسوول انضباطی داریم که یک نان از نانوایی بغل می گرفت و بعد برای پرونده های میلیاردی رای صادر می‌كرد. *بر اساس همین آیین نامه که می گویید نوشته شده محروم می کنند بعد می گویند این محرومیت در جام حذفی حساب نمی شود چون برای لیگ است. یک سال قبل با همین آیین نامه گفتند محرومیت گلر پرسپولیس در جام حذفی هم حساب می شود. ایرادتان درست است ما نباید متفاوت رای بدهیم. ولی اصول حرفه ای مانع از این می شود که من وقتی در یک سیستمی هستم علیه آن صحبت کنم. من می توانستم همان موقع بگویم رای شما غلط است ولی اصول حرفه ای مانع می شد. اجرا به ما ربطی ندارد. آیین نامه ما درست بود و با فیفا منطبق بود یعنی آیین نامه اشکال نداشت *این آیین نامه آنقدر شفاف بود که برای هر دو بازیکن یک رای صادر شود؟ من در موارد اجرا نباید جواب بدهد اگر رئیس کمیته انضباطی اینجا بود ممکن بود ما با هم بحث کنیم که شما متوجه شوید کدام درست می گوییم ولی الان نباید جواب بدهم. *در مورد شما منتقدانت می گویند مصداق همان شعری که شاعری بام گرفت شعرش آرام گرفت هستید. می گویند از مطلع ترین منتقدان بوده و هستید ولی بعد که پست گرفتید دیگر انتقاد نکردید. خب این خلاق اصول حرفه ای است. شما الان در خبرآنلاین کار می کنید اگر ایرادی وجود داشته باشد نمی توانی جای دیگر مطرح کنید. *به خودشان که می شود گفت. شما از کجا می دانید ما نگفتیم؟ ما که نمی توانیم همه اطلاعات را به بیرون بگوییم. *درباره اساسنامه سال 90 شما انتخابات برگزار کردید. ما گزارش نوشتیم با شما هم حرف زدیم الان دیگر مسوولیت ندارید و می توانید انتقاد کنید. استان کیش کدام استان است که اجازه رای دادن دارد؟ اگر اطلاعات شما در زمینه وظایف من کافی بود این سوال را نمی پرسیدید. این که چه کسی در مجمع بیاید به من ربطی ندارد. دبیرخانه مجمع اینها را دعوت می کند. انا بدانید درزمان آقای مهرعلیزاده یک نامه از طرف ایشان برای تمامی فدراسیون ها آمده بود که کیش را به عنوان یک منطقه آزاد و شبیه به یک استان در مجمع تلقی کنید براساس همان هم اینها آمدند. *ما اساسنامه داریم. آقای مهرعلیزاده رفته بعد از ایشان 5 نفر هم عوض شدند. شما سال 1390 یک اساسنامه نوشتید به صراحت گفتید استان های کشور، الان اگر بخواهند استان ها را بگویند از وزارت کشور استعلام می گیرند. پس این تخلف است. این را از من نپرسید این سوال اصلا به من ربطی ندارد. من می گویم استان های کشور همان سی و یکی هستند که وزارت کشور می گوید و کیش استان نیست چون استاندار ندارد. اگر قرار است به عنوان منطقه آزاد بیاید باید قشم هم بیاید، مناطق آزاد اروند و ارس هم بیایند و... این به من ربطی ندارد. در حقوق علاوه بر قواعد آمره یک چیزی به اسم عرف داریم یعنی رفتارهای مشابهی که تکرار می شوند. دعوت از کیش الان به عرف تبدیل شده. نه تنها در فدراسیون فوتبال که در بقیه فدراسیون ها هم می رود. مثلا آقای مهرعلیزاده آن زمان یک ابلاغ هم درباره ایجاد کمیته های پیشکسوتان داشتند که اصلا چنین کمیته ای در جهان موضوعیت ندارد. برای همین ما در اساسنامه سال 90 در رابطه با دپارتمانش هم صحبت نکردیم ولی بود. من نمی خواهم بگویم ما متخصص نیستیم می خواهم بگویم زیرمجموعه های وزارت ورزش باید تخصصش را افزایش بدهد. مثلا می خواهند یک اساسنامه برای فدراسیون ها بنویسند، یکی می نویسند برای 50فدراسیون. یکی از ارکان دراساسنامه ،کمیته است که اینها اسمش را هم نمی آورند خب مشخص است که بدون مطالعه می نویسند. من ریشه بیشتر مشکلات را در واحدهای حقوق ورزشی وزارت ورزش و ساختارهای آن می بینم. زمانی که ما داریم اساسنامه می نویسیم باید بدانیم چه می نویسیم. این اساسنامه جدیدی که داده بودند برخی مواردش عالی بود و نشان می داد که فرد یک اطلاعاتی دارد ولی ما باید 50اساسنامه برای 50فدراسیون مجزا بنویسیم نه یکی برای همه. اینها کمیته هایشان و شکلشان با هم متفاوت است. *شاهکار دو سوم را چه می گویید؟ درست است باید دو سوم باشد، یعنی رئیس یک جایگاه بزرگی دارد شما حتما باید دو سوم را داشته باشید ولی یادتان باشد آن زمان در سال 90 من در فدراسیون فوتبال سمت نداشتم از سال 92 آمدم. *ولی شما آیین نامه را نوشتید. بنده یک پیش نویسی تهیه کردم در یک روز بارانی سی نسخه با متن جدید و متن قدیمی به جلسه ای رفتم که ده نفر بودند، جلسه دومی هم برگزار شد. بعد از آن چه شد من خبر ندارم. چون آن زمان فردی به مهندس صادقی رئیس کمیته فنی بود ایشان آمد در مجمع توضیح داد. من سال 92 آمدم این سال 90 بوده. من جزو افرادی بودم که پیشنهاداتم را دادم در واقع این دو سوم در مرحله بعد باید به 50 به اضافه یک تبدیل می شد که نشده. اشتباه دیگری هم که کردند این بود که ما داشتیم اساسنامه را سال 94اصلاح می کردیم مانع شدند. تمام مخالفین اساسنامه هیچ چیزی از اصلاح آن نتوانستند پیدا کنند الا سن 70 سال که گفتند چرا 70 سال شده. ما اساسنامه را عوض کرده بودیم و کمیته تدوین مقرراتی که من در آن بودم را حذف کرده بودیم چون فیفا حذف کرده بود. بعد آمدیم رای علی کفاشیان که الان نایب رئیس است و در مجمع حق رای داشت را حذف کردیم. هیچ کس اینها را ندید فقط چشم بسته مخالفت کردند، در صورتی که اگر اجازه داده بودند ما همین دو سوم را هم درست کرده بودیم. *الان رئیس در مجمع رای ندارد؟ کلا هیات رئیسه رای ندارد. *ولی رای دادند. ندادند. آقای کفاشیان به دلیل اینکه نوشته شده هر کس در هیات های اجرایی فیفا و کنفدراسیون سمت داشته باشد، می تواند رای بدهد پس رای داشت ولی ما این را در اصلاح اساسنامه حذف کردیم. آقایان بدون اینکه این را بخوانند مخالفت کردند. هیچ کس حاضر نشد یک بند و ماده از اصلاح اساسنامه بدهد که بگوید کجای آن مغایرت دارد. فقط شک کردند که شاید اینها دارند یک کاری می کنند که کفاشیان بیشتر بماند ولی اینطور نبود، منصفانه نوشته شده بود. *براساس همین بندی که الان می گویید علی کفاشیان الان عضو مجمع و صاحب حق رای است، به عنوان رئیس مجمع یک رایش حساب می شود یا نه؟ یک رای می تواند بدهد. *اگر ندهد رایش سفید حساب می شود؟ نه. انگار اصلا رای نداده. *مگر می شود؟ بله. رای نداده. آقای کفاشیان در هر دو مجمع حق داشته رای بدهد اما بعد که نایب رئیس آسیا شد از این حقش استفاده نکرد که رای بدهد. یک کفاشیان داریم که رئیس مجمع است و حق رای ندارد یک کفاشیان دارین که نایب رئیس بود و حق رای داشت. *وقتی حضور پیدا می کند جزو حاضرین تیک می خورد؟ بله. *رای که نمی دهد یعنی رای سفید است؟ بله سفید است. *اگر رایش سفید حساب می شد با رای کیش یعنی دو رای از همین مجمع سوخته. من نمی دانم شما می خواهید به چه نتیجه ای برسید ولی با توجه به آرای تاج که بالاتر از دو سوم بود شما حتی همین ها را هم اگر رای مثبت به تاج حساب کنید باز هم رئیس می شود. *دو تا رای بسوزد ایشان رئیس نمی شود. می شود. *رای آقای عابدینی هم باید کم شود. عابدینی رئیس هیات مدیره است. *نیست. به عنوان رئیس هیات مدیره داماش ثبت شدند. *کدام داماش؟ به من گفته اند که هست اما اینها را نباید جواب بدهم چون من کسی را به مجمع دعوت نکردم. من می خواهم اگر سوالی درباره موضوعات خود اساسنامه یا آیین نامه هست، جواب بدهم. *الان که از فدراسیون بیرون آمدی ما دوباره آن هوشنگ نصیرزاده فعال و منتقدی که با شهامت حرف می زد را خواهیم دید یا کلا هوشنگ نصیرزاده تغییر کرده؟ کلا وقتی یک نفر در صنف شما وارد می شود تا حدودی شبیه شما می شود. من اگر نقدی به فدراسیون داشته باشم بیان می کنم و مطلبم را می گویم. ولی اگر منظورتان از منتقد این است که من جدل کنم.... *قبل از این که سمت بگیری هیچ وقت جدل هم نداشتی ولی ما برای هر مساله ای که تماس می گرفتیم با صراحت لهجه پاسخ می دادی. من حتی الان کوچکترین نظری که در یک موردی می دهم به من حمله می شود. درباره ستاره های روی لباس باشگاه استقلال ما نظر دادیم صفحه اینستاگرام من از کامنت های نامناسب پر شد. *چه گفته بودید؟ گفتیم داریم تجدید نظر می کنیم و آیین نامه مخصوصش را می نویسیم. اینها فکر کردند مورد تعارض قرار می گیرند شروع کردند به کامنت های نامناسب گذاشتن. یا اینکه درباره رحمتی من اصلا حتی یک مصاحبه یک خطی درباره او نکردم، اما پرسپولیسی ها روی صفحه من آمدند و به من فحش دادند. به هر صورت ما باید شان و شخصیت خودمان را هم در نظر بگیریم. همین اواخر یک کارشناس داوری یک نظری داده یک کمک داور به او زنگ زده و گفته من 100میلیون می دهم تو را حذف کنند. اصلا به نظر می رسد امنیت روانی شغلی نداریم و همیشه به سمتی می رویم که متمدنانه تر برخورد کنیم ولی در فوتبال هر چه جلوتر می رویم بدتر می شود. قبلا ما خیلی راحت تر اظهارنظر می کردیم. الان تا کوچکترین اظهارنظری می کنیم چون از طریق فضای مجازی دستشان به ما می رسد، سریع شروع به فحش دادن می کنند. به هر حال ما بهم می ریزیم. قبلا که فضای مجازی نبود راحت تر اظهارنظر می کردیم. *همین است به صفحه مسی هم رحم نکردند. مشکل این است که جمشید مشایخی هم ما را نمی شناسد که برود واسطه شود. *یعنی چون فحش می دهند دیگر نظر نمی دهید؟ ارزشی ندارد. کارشناسی تحلیل بازی های مرده است ولی بعضی مربیان و باشگاهها خیال می کنند ما داریم نتیجه عوض می کنیم. شما درباره داوری نظر بدهی فکر می کنند داری نتیجه را تغییر می دهی. من فکر می کنم یک مقدار زود دنیا آمدیم باید 20سال دیگر می آمدیم که راحت کارشناسی می کردیم. الان هر نظری بدهیم همه چی به ما می بندد و هر چه دلشان می خواهد می گویند. *مثلا الان اگر 40 ساله بودید کلا کارشناسی را کنار می گذاشتید سراغ یک شغل دیگر می رفتید؟ نه اینطور نیست. *الان این همه کارشناس وجود دارد که به برنامه نود می روند... بعضی از کارشناس ها هم هستند که هیچ جا هیچی نمی گویند که به نود بروند. آنجا اظهارنظر می کنند و نظراتشان پشت اعتبار برنامه نود پنهان می شود. چون برنامه نود یک برنامه معتبر تحلیلی در ایران است اگر افرادی به عنوان کارشناس بیایند در رده داوری یا هرتخصص دیگر فوری مطرح می شوند.البته من هم به واسطه نود مطرح شدم. ما با بهترین تحلیل ها اگر از بیرون سیستم ثابت کنیم که یک توپ پنالتی بوده، کارشناس نود به اعتبار برنامه نود به راحتی می تواند تمام نظرات ما را زیر سوال ببرد. در حالی که نظرات ما درست بوده ولی اعتبار برنامه نود به شان نظرات کارشناس حاضر در برنامه اضافه می کند. این موضوع خیلی مهمی است. برنامه نود به راحتی می تواند به افکار عمومی جهت دهی کند. یعنی هر چه شما در طول هفته گفته باشید، هر کارشناس درجه دو و سه در نود بیاید خلاف آن را بگوید به اعتبار خود برنامه نود مردم آن رامی پذیرند. جالب است که اگر ما در روزنامه ها یا در فضای مجازی درباره یک صحنه اظهارنظر کنیم مورد حمله قرار می گیریم، ولی کارشناس برنامه نود حتی نظر اشتباه هم بدهد مورد حمله قرار نمی گیرد. *بستگی دارد علیه چه کسی بگوید. می گویند ولی نه آنچنان. چون برنامه نود در ذهن مردم یک برنامه بسیار بسیار معتبری است و توانسته خودش را حفظ کند. *با همه این حرفها الان ما دوباره هوشنگ نصیرزاده که کارشناس بود را دوباره می بینیم؟ انشالله ....در این دو سال من اصلا در هیچ موضوعی اظهارنظر نمی کردم. ولی آن زمان معمولا بعدازظهرها که بازی بود در خانه حبس می شدم و بدون اینکه نفعی برایم داشته باشد فحش هم داشت. برای همین تصمیم گرفتم یک مدت کارشناس نباشم. از طرفی هم در برنامه های تحلیلی هم مدتی آقای فردوسی پور من را دعوت نکرد. در نظرسنجی هایی که انجام شد من از رتبه خوبی برخوردارم ولی ایشان من را دعوت نمی کند وحتما چیزی هست . *الان با هم قهر هستید؟ نه ایشان از دوستان خوب من هستند. *قدیم عادل صدایش می کردید الان آقای فردوسی پور می گویید. مصاحبه است و قرار است منتشر شود مجبورم یک مقدار رسمی بگویم. اینطور نیست که قهر باشیم. ارتباطم را با ایشان حفظ کرده ام اساسا به نفع هیچ کس نیست که ارتباطش را با نود و فردوسی پور قطع کند. *زندگی در تهران چطور است؟ تهران دو چیز خیلی گران است یکی خانه و دیگری خدمات. خدمات منظورم این است که شما پولی را که برای تعمیر یا سرویس یک لباسشویی در تهران می دهید یک مقدار روی آن بگذارید در شهرستان می توانی یک لباسشویی بخری. در تهران جنس خارجی خیلی گران است ولی ما در جنوب جنس خارجی را خیلی ارزان می گیریم. ولی نمی دانم چرا هر کس هر جنس خوب و مرغوبی دارد می خواهد به تهران بفرستد. ما چند نوع ماهی خوب داریم که در جنوب همیشه برای ما سایزش متوسط است ولی در تهران سایزهای بزرگتر است. مشخص است که مرغوبش را به تهران فرستاده اند. عمر آدم در ترافیک تهران تلف می شود ولی من یک چیزی را یاد گرفته ام، آن هم این است که در ترافیک همیشه مطالعه می کنم و معمولا پشت سر من بوق می زنند. *نمی خواهی فیش حقوقی ات را منتشر کنی؟ ما در شرکت نفت بدی آب و هوا داریم و مالیات کمتری هم می پردازیم چون در منطقه بد آب و هوا هستیم برای همین ممکن است یک مقدار معدل حقوقی مان از بقیه شرکت ها بالاتر باشد. *الان بازنشسته شدید؟ نه. اول خرداد 96 بازنشسته می شوم. الان ارشد حقوق بین الملل می خوانم و ترم پایانی را می گذرانم. *دیگر نمی توانند بگویند مدرک حقوق ندارید. الان دیگر تشویق شدم دکترا بگیرم و ادامه بدهم. *خیلی زود به تغییرات در پست شما رسیدند. من اول مصاحبه هم به شما گفتم حس خوبی دارم. مصاحبه رئیس فدراسیون با برنامه ورزش و مردم را اصلا گوش نداده بودم چون مسافرت بودم. یک نفر به من گفت ایشان در صحبت هایش گفته کمیته انضباطی، استیناف و تدوین مقررات خوب کار می کنند ولی باید بررسی شوند. حسم به من گفت ممکن است جابجایی اتفاق بیفتد. برای همین ساعت یک که از فدراسیون می رفتم یک باره تصمیم گرفتم وسایلم را جمع کنم. از زیر پل نیایش دور زدم و آمدم تمام کتاب هایم و نوشته هایم را جمع کردم و میز را کاملا تمیز کردم، کلید را هم بالای در گذاشتم و رفتم اصلا هم برایم مهم نبود که چه اتفاقی می افتد. ولی یک موضوع هست. شما اگر در خبرآنلاین نباشی جای دیگر کار می کنی این یک واقعیت است. ولی من به هر صورت در مجموعه فوتبال هستم فقط یک نکته می خواهم بگویم من مدتی که آنجا بودم خیلی زحمت کشیدم، این جمله را باید دیگران بگویند، ولی واقعا خیلی زحمت کشیدم یعنی خیلی از کارهایی که آنجا احساس کمبود می کردند انجام می دادم. از خیلی ها سوال می کردم، می پرسیدم، به فیفا نامه می نوشتم و سوال می کردم و سعی می کردم کارها بدون اشکال باشد. آیین نامه ها را می دادیم دکتر بهمن زندی از نظر زبان ویرایش کند یا برخی از حقوقدان ها بررسی می کردند. ما هیچ قانونی نداشتیم، می گویند قانون بد از بی قانونی بهتر است. گاهی بوده که من تا یک شب آنجا مشغول تایپ بودم و نکته مهم این است که همه آیین نامه ها را من خودم تایپ کردم. در چاپخانه ای که در خیابان گرگان بود برای چاپ بعضی از این آیین نامه ها گاهی تا ساعت سه شب آنجا بودیم و حتی مورد تذکر پلیس هم قرار گرفتیم. در واقع من برای فدراسیون فوتبال زحمت کشیدم. یک انتظار داشتم که امروز خصوصی به آقای تاج هم گفتم. باید قبل از اینها به من می گفتند این گلایه من بود. آدابش این است که قبلش باید بگویند ما به جای شما شخص دیگری را در نظر گرفتیم که من برای اینکه حفظ شوم استعفا بدهم نه اینکه از تلگرام متوجه تصمیم آنها بشوم. این خیلی جالب نبود. من آدم باتجربه ای هستم برای همین می خواهم به شما بگویم باز هم من در فدراسیون فوتبال هستم. همین هفته آینده جلسه ای برای تدوین اساسنامه با آقای کفاشیان داریم. به هر صورت فدراسیون باید از تجربیات ما استفاده کند. همه اینها گذرا هستند و خیلی زود می گذرند. روی هم رفته می خواهم بگویم باید به خاطر زحماتی که من تا نیمه های شب آنجا کشیده بودم حداقل قبلش به من می گفتند. این تنها گلایه من است ولی هیچوقت ارتباطم را با آقای تاج و کفاشیان قطع نمی کنم ما خانواده فوتبالیم. نصیرزاده که گفته می شود حتی نقش سخنگوی فدراسیون را داشت و قوی ترین مکاتبات فدراسیون را در این مدت از جمله پاسخ تند سی صفحه ای به کمیسیون اصل نود را شخصا نوشته است رو به ما کرد و گفت: آقای عشوندی، آقای بهرامی، آفریقایی ها ضرب المثلی دارند و می گویند: فیل مرده و زنده یک قیمت است. 43 43
کلید واژه ها: هوشنگ نصیرزاده -
جمعه 28 خرداد 1395 - 07:00:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
-
ورزش
پربازدیدترینها