واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: احوالات روحانی زندان در «ماه عسل»/آخرین شنونده در دلهای یک اعدامی مقابل احسان علیخانی
هفتمین برنامه «ماه عسل» به کار روحانی ای اختصاص داشت که در شب پایانی زندگی یک اعدامی همراه اوست.
آفتاب :
در ابتدای شب هفتم احسان عليخاني عنوان كرد كه امشب با يك قصه متفاوت روبرو هستيم. او بعد از پخش آيتم پشت صحنه گفت:«بايد از رفقاي خودم يك انتقادي كنم.این كه ما نبايد در پشت صحنه فقط از خودمان تعريف كنيم.سعي كنيد نقدها را هم نسبت به برنامه در دل پشت صحنه ها قرار دهيد.»
به گزارش خبرآنلاین، اما مهمان شب گذشته برنامه «ماه عسل» نبی سلطانی، روحانی متولد مازندران بود.شغل حاج آقا سلطانی اين است كه با كساني حرف می زند كه تنها دقايقي تا اعدامشان باقي مانده است. سلطاني از کودکی خود که شور و شیطنت بسیاری داشت گفت. اینکه درس خوان بود، شیطان بود و می خواست مکانیک بشود، اما برخوردش با معلمش، او را وارد مسیر دیگری کرد. نبی سلطانی در این باره گفت:«در واقع این شیطنت ها تا دوران راهنمایی ادامه داشت تا اینکه یک معلم روی من تاثیر گذاشت. به نظرم اگه بودجه کشور دست من بود، ابتدا به معلم ها بعد به آموزش و پرورش و در آخر به حوزه های علمیه می دادم؛ چراکه هر جا آخوند نداشتیم زندان ها پر شد.»
علیخانی بعد از شنيدن اين بيوگرافي كوتاه از شغل مهمان امروزش رونمایی کرد. نبی سلطانی در آخرین شب یک زندانی اعدامی با او همراه است و آخرین حرف ها و حسرت های زندانی ها را می شنود.
علیخانی گفت:«شما می توانستید کار دیگری را انتخاب کنید. چرا این شغل را انتخاب کردید؟» نبی گفت: «درست است،اما زمانی که من یک زندانی را می بینم، به نظرم آنها اهل برزخ هستند. من وارد زندان شدم برای ساختن زندانیان و برگرداندن آنها به زندگی سالم. شاید اگر من در شرایط خاص دیگری زندگی می کردم، بدون نظارت، مادر، پدر و اجتماع شاید من خودم الان جای آن زندانی ها بودم.»
در ادامه مستندی پخش شد که قاتل و مقتول هر دو کر و لال بودند و مادر مقتول با شرط اینکه قاتل پسرش همیشه در زندان بماند، رضایت داد که اعدام نشود.پس از پخش اين آيتم،حاج آقا سلطاني در پاسخ به اين سوْال كه براي اينكه كسي مجرم نشود، چه عاملي مهم تَر از هرچيز دیگري است، گفت:«مهم تر از همه چيز پدر است.اگر پدر، پدري نكند كس ديگر ميكند.بعد از آن مسئولين كوتاهي مي كنند كه اين اتفاق مي افتد. شكم خالي دين و ايمان ندارد. كسي كه ساعت سه نيمه شب خيابان است كار ندارد، اگر كار داشت خيابان نمي رفت و مقصر اصلي اين ماجرا مسئولين هستند.»
يكي از لحظات جذاب برنامه برميگشت به زماني كه نبي سلطاني گفت:«هرجا آخوند نباشد جرم و جنايت زياد مي شود» ،كه عليخاني در واكنش به او گفت:« من متوجه نمي شوم، يعني در قم، مجرم وجود ندارد؟» سلطاني كه انتظار اين سوال را نداشت پاسخ دقيق و واضحي نتوانست به اين سوال بدهد و برنامه ادامه پيدا كرد.
در بخش انتهایی برنامه سلطاني از صحبت هايي گفت كه در آخرين لحظات با مجرمان دارد.همچنين درباره جزيیات التماس و درخواست هايي كه از اولياي دم دارد سخن گفت.پس از آن نيز از پدر و مدیر مدرسه آقای سلطانی دعوت کرد تا در قاب «ماه عسل» حضور پیدا کنند و فرصت كمي كه وجود داشت مانع از اين شد كه اين ميهمانان صحبتي داشته باشند و حرفهايشان به آيتم پشت صحنه موكول شد. عليخاني در سي ثانيه پاياني از نبي سلطاني خواست تا آخرين حرفش را بزند كه او گفت:«قاتلی که باعث کشتن یک فرد می شود آن لحظه نفهمیده و نمی دانسته، اما تو که می دانی، ببخش.»
مجري و تهيه كننده برنامه هم با تكميل حرف او گفت:«تنها در هشت ثانيه است كه كسي مي تواند قاتل بشود يا قاتل نشود.» با اين جمله قاب هفتم «ماه عسل» نيز تصوير و روايت و به پايان رسيد.
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]