واضح آرشیو وب فارسی:ناطقان: بنیان گذار یکی از برندهای ملی معتقد است ارج سمبلی از تمام کارخانه ها و برندهایی است که با سوءمدیریت دولتی از بین رفته اند. ظهیری می گوید:«یکی پس از دیگری کارخانه ها را ویران کردند. حالا اگر می توانند قانون بگذارند و این کارخانه ها را برگردانند به صاحبان اصلی شان.»ناطقان :بنیان گذار یکی از برندهای ملی معتقد است ارج سمبلی از تمام کارخانه ها و برندهایی است که با سوءمدیریت دولتی از بین رفته اند. ظهیری می گوید:«یکی پس از دیگری کارخانه ها را ویران کردند. حالا اگر می توانند قانون بگذارند و این کارخانه ها را برگردانند به صاحبان اصلی شان.» ریحانه یاسینی: به فاصله هرچند قدم از راهروی بلند، تابلوی نقاشی یا گلدانی نفیس قرار گرفته است. یکی از سه اتاق خواب سمت راست راهرو، با رنگ غالب سبز روشن طراحی شده است. پارچه ی پرده ی پنجره ای بزرگ که تمام دیوار روبرویی را پوشانده با مبل ها هماهنگ است و نقش گل های روی آن ها، شبیه مدهای امروزی است. تمام وسایل با ظرافتی کنار هم قرار گرفته اند که اتاق خوابی شاهانه را برای لیلا پهلوی ساخته باشند. طراحی اتاق انتهایی، به رنگ آبی پسرانه است و در طبقه های مختلف هوایپماهای کوچک و بزرگ کنار کتاب هایی نفیس چیده شده اند. روی دیوارهای حمام اشرافی کنار اتاق خواب، برچسب های کارتونی چسبیده شده، جای تراشیدن بعضی از آن ها، باقی مانده است و از رنگ ثابت کودکانگی چه در داخل خانه های کوچک و چه در کاخ نیاوران حکایت می کند. روبروی آن، سمت چپ ورودی اتاق کودکی های علی رضا پهلوی، آشپزخانه کوچکی است که دور تا دور بالا و پایین آن کابینت های سفید نصب شده است. روی یخچال گوشه آشپزخانه، آرم «ارج» حک شده است، آرم اولین برند لوازم خانگی ایرانی که نه تنها در کاخ شاه ایران، بلکه در خانه مقامات ارشد شوروی نیز وجود داشت. علی نقی عالیخانی، وزیر اقتصاد سال های ۴۱ تا ۴۸ در کتاب خاطراتش از هدیه دادن یخچال ارج به نوویکو، نایب نخست وزیر شوروی که آن زمان ابرقدرتی جهانی بود، می نویسد:«او فوق العاده خوشحال شد و به من تاکید کرد راننده خودش می آید تا یخچال را ببرد و حتی گفت مبادا یخچال را به دفترش بفرستم.» ارج که به مدیریت سیروس ارجمند در سال ۵۳ یخچال ساید بای ساید تولید کرده بود، از سال 78 با یک بدهی 32 میلیارد تومانی در شیب کاهش تولید افتاد و حتی برای مقطعی توقف را تجربه کرد. در نهایت، به دلیل بدهی های زیاد به وزارت صنعت، بانک صنعت و معدن و سپس به بانک ملی واگذار شد. حالا از روز گذشته، اخبار ضد و نقیضی از تعطیلی این کارخانه منتشر شده و در شبکه های اجتماعی نیز سر و صدا کرده است. اگرچه مسئولان دولتی می گویند این کارخانه با 200 نفر کارگر هنوز زنده است و نفس می کشد، اما همین که با ظرفیت تولید 250 هزار دستگاه و 5 هزار کارگر در دهه پنجاه، به 13 هزار دستگاه رسیده است، خبر از مرگ تدریجی رویای این برند ملی دارد. البته اصلی ترین سهام دار شرکت ارج اعلام کرده این کارخانه هفت مشتری داخلی و خارجی دارد. شاهرخ ظهیری، بنیان گذار برند ملی مهرام پای گفت وگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» نشسته و درباره ارج و برندهایی مانند آن که سوخته اند، صحبت کرده است. ظهیری می گوید مسئله تنها یک برند ارج نیست:«مسئله تمام برندهایی است که قبلا در ایران نه تنها نیاز داخلی ایران را تامین می کردند، بلکه باب صادرات را هم به کشورهای دیگر باز کرده بودند. ارج و آزمایش، کارخانجاتی بودند که واقعا سرمایه گذاری هایشان و علاقه بخش خصوصی برای مدیریت آن ها باعث شده بود با تکنولوژی های روز دنیا توسعه پیدا کنند و با صنایع روز قابل رقابت باشند.» ظهیری ادامه می دهد:«برند ارج به تدریج به خاطر سوء مدیریت به این روز افتاد. یک کارمند حقوق بگیر را برای مدیریت چنین کارخانه عظیمی گماشته بودند که هیچ دل ُسوزی برای آن نداشت. کفش ملی، وین، بلا، این ها همه کارخانجاتی بودند که علاوه بر اینکه نیاز داخلی را تامین می کردند به صادرات می پرداختند و میلیون ها دلار به روسیه صادر می کرد. بنابراین تمام این کارخانه ها بر اثر سوء مدیریت از ارزش افزوده و کار افتاده اند. کارخانه دستمال حریر، اولین کارخانه ای بود که حریر دستمال به ایران آورد و در سطح بسیار عالی تولید می کرد، اما از صاحبان اصلی اش گرفته شد و بعد صنایع دیگری روی کار آمد.تمام این ها را باید تا جایی که امکان دارد، به صاحبان اصلی شان که هنوز هستند، برگرداند.» شاهرخ ظهیری، از موسپدترین نمایندگان اتاق ایران است و عنوان «پدر صنایع غذایی ایران» را برای او به کار می برند. او درباره روندی که باعث به افول افتادن این کارخانه ها شد، چنین توضیح می دهد:«شرایط انقلابی بود دیگر. از همان ابتدا، کارخانه های لاجوردی یا خسروشاهی مصادره شد، آن ها جرمی انجام نداده بودند و از خاندان پهلوی نبودند. کارخانه های بخش خصوصی بودند که کشور را صنعتی کرده بودند. آمدند این ها را ملی کردند، از دست بخش خصوصی خارج کردند و به سازمان صنایع ملی دادند. یکی پس از دیگری کارخانه ها را ویران کردند. حالا اگر می توانند قانون بگذارند و این کارخانه ها را برگردانند به صاحبان اصلی شان.» ظهیری، درباره افول این کارخانه ها پس از دولتی شدن شان می گوید:«به آمار سازمان صنایع ملی مراجعه کنید و ببینید کدام کارخانه ای یک تومان بوده و بعد صد تومان شده است. تمام این کارخانه ها ورشکسته شده اند و بعد با سهام دولتی خواسته اند آن ها را بفروشند. برای فروش هم آن ها را به شرکت های خصولتی واگذار کردند که اسم شان خصوصی بود اما در اختیار نهادهای دولتی قرار داشت. آمارها را از وزارت صنایع بگیرید و بگویند دستمال حریر که اولین کارخانه دستمال سازی ایران بود، به چه روزی افتاد.» رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران درباره توانمندی بخش خصوصی برای مدیریت این کارخانجات صنعتی می گوید:«یک مسئله مدیریت است و مسئله دیگر هم سرمایه گذاری. این کارخانه ها همه سودده بوده اند و مطابق با تکنولوژی روز دنیا تولید می کردند.هیچ کارخانه ای نبوده است که بگوییم بخش خصوصی نمی توانسته آن را اداره کند و دولت از دست شان گرفته تا راه بیندازد. همه برندهای ملی کارکن و سودده بوده اند و در اثر سوء مدیریت از بین رفته اند. ارج سمبل آن هاست که بزرگ ترین کارخانه لوازم خانگی ایران بوده است.» ظهیری معتقد است در صورتی که ارج و کارخانه هایی مانند آن دوباره به صاحبان اصلی شان در بخش خصوصی برگردانده شوند، این کارخانه ها می توانند دوباره رونق بگیرند:«چرا امکان رونق مجدد وجود ندارد؟ تکنولوژی روز را به آنجا بیاورند، ماشین آلات را درست کنند، مدیریت و سرمایه گذاری صحیح بخش خصوصی باشد، دوباره می تواند رونق بگیرد. طی تمام این سال ها، ماشین آلات و تکنولوژی جدیدی به ارج اضافه نشده است.» به اعتقاد بنیان گذار برند مهرام، هیچ کدام از دولت ها در خصوص بحث مدیریت کارخانه های صنعتی مثبت عمل نکرده اند. ظهیری می گوید:«در حقیقت هر دولتی که آمد، دنباله رو دولت قبلی بود. چون سیاست این بود که همه صنایع را از بخش خصوصی گرفتند. همین دولت فعلی اگر الان علاقمند است این صنایع را احیا کند، باید به مجلس لایحه بفرستد تا این کارخانه ها را به صاحبان شان برگردانند. قانون می خواهد، کاری ندارد.» ظهیری از عبارت «کاری ندارد» برای تصویب قانون بازگرداندن کارخانه های بخش خصوصی به صاحبان اصلی شان استفاده می کند و درباره تعلل دولت برای این کار می گوید:«باید از خود دولت پرسید که چرا این کار را نمی کند. الان وضع اقتصاد مملکت به جایی رسیده است که فقط تولید عامل نجات آن است. باید موانع تولید را بردارند، اما قانون رفع موانع تولید هم هیچ کدامش اجرا نمی شود. وقتی این قانون تصویب شده و در اول خرداد ماه سال گذشته به دولت ابلاغ شده است، چطور اجرا نمی شود؟»
یکشنبه ، ۲۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ناطقان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]