تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن از اندك خدا خشنود مى شود و بسيارش او را ناراحت نمى كند و منافق از اندك خدا نا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804604427




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درباره پدر شعر انقلاب/ از شمار دو چشم یک تن کم ...


واضح آرشیو وب فارسی:الف: درباره پدر شعر انقلاب/ از شمار دو چشم یک تن کم ...

تاریخ انتشار : شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۵۲



پیرمرد ریشش را در همین راه سپید کرده بود؛ می‌گفت "امام کار امام‌گونه کرده است و این شعرها را خدا بر زبانم جاری می‌کند". هرچند سبزواری اولین نفری نبود که برای انقلاب سرود اما بسیاری او را پدر شعر انقلاب می‌دانند؛ گویا پیرمرد چشم کاروان شعر انقلاب بود.ابتدای یک کوچه بن‌بست در خیابان ظفر، اتاقی پر از کتاب و پیرمردی با موهای سپید از گرد تجربه روزگار و لبخندی مهربان بر لب؛ این تصویری است از او زمانی که میهمان خانه‌اش شده بودیم به‌بهانه روز شعر و ادب. خودش می‌گفت که روزگاری همین خانه محفل مخفی شاعران انقلاب بود. سرودهای انقلابی از همین‌جا شکل می‌گرفت. در گعده‌ای ادبی که او خود تشکیلش داده بود و بعد کم‌کم خیل مستان نیز به جمعش اضافه شدند؛ سپیده کاشانی، علی معلم، شمسایی و خیلی‌های دیگر. اصلاً انگار نه‌تنها شاعران انقلاب که خود انقلاب نیز مدیون این خانه‌ است.همسرش، خانم شکوه‌اقدس سبزواری که در این سال‌ها پابه‌پای استاد در روزهای پرالتهاب قبل و بعد از انقلاب با او همراه بوده، می‌گفت که استاد سروده‌های انقلابی‌اش را در گنجه و لابه‌لای کتاب‌ها و هر جای دیگری که آژان‌های رژیم دستشان نرسد، مخفی می‌کرد و روز بعد که سرود خوانده می‌شد، من به خود افتخار می‌کردم ... .هرچند گرد نسیان بر خاطرش پاشیده شده بود، اما هنوز لحظاتی از روزهای پرالتهاب منتهی به انقلاب را به خاطر دارد. هرگاه هم که یادش می‌رود، با کمک همسرش دوباره مرور می‌کند خاطراتی را که با آنها سال‌ها زیسته و در نهایت یک لبخند شیرین. اینها آخرین تصویر ذهنی‌ام از مردی است که پدر شعر انقلاب نام گرفته است.* * *برگ‌برگ انقلاب در خود خاطراتی دارد که هر روز هم اگر از تاریخ تولد آنها بگذرد، هرچقدر هم چهره خود را در پس گرد فراموشی نقاب بگیرند، فراموش نمی‌شوند، در دل تاریخ ثبت شده‌اند و اصلاً انگار تاریخ انقضایی را نمی‌توان برای آنها متصور شد. هنر انقلابی، هنری که برای انقلاب و یا از دل آن برخاسته است نیز چنین ویژگی‌ای دارد، چرا که جزئی جدایی‌ناپذیر از انقلاب به شمار می‌آیند، در واقع هویت خود را از انقلاب گرفته‌اند و از این منظر ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که هر یک از آنها ضامن بقای آنها خواهد شد.در میان کاروان هنر انقلاب اسلامی، شعر قافله‌سالار است و در میان خیل شاعران، زنده‌یاد حمید سبزواری شأن و منزلتی دارد که همگان او را ریش‌سفید این کاروان می‌دانند.حسین آقاممتحنی معروف به حسین سبزواری سال ۱۳۰۴ خورشیدی در سبزوار دیده به جهان گشود. پدرش پیشه‌ور ساده‌ای بود که او نیز طبع شعری داشت؛ ارثی نیکو که از پدر برای پسر به یادگار ماند. سبزواری از ۱۴سالگی مشق شعر را آغاز کرد. اگر نگاهی به سروده‌های او بیندازیم، می‌بینیم که هرچند مضامین مختلفی دیده می‌شود، اما همت استاد بر شعر مقاومت بوده است. اولین سروده‌های وی رنگ مبارزه با رضا میرپنج داشت؛ زمانی که جور حاکم بر مظلومیت رعیت سایه انداخته بود:نان گران است و غم فراوان استقند کمیاب و غصه ارزان استگوشت هرچند پربهاست ولیقلب‌ها جای گوشت بریان استیک دل شاد نیست در ایرانخلق را سیل خون بی‌امان است... .نام حمید سبزواری را باید در خط آن دسته از شاعرانی نوشت که برای انقلاب بلند شدند و در همین دسته هم ماندند و از آرمان‌های خود، با وجود چنددستگی‌ها و تفرقه‌ها، دفاع کردند. سبزواری را اگرچه شاید خیلی‌ها از نام و چهره‌اش نشناسند، اما مطمئناً سروده‌های انقلابی او را همه به‌خاطر دارند.سرودهایی مثل «برخیزید ای شهیدان»، «این بانگ آزادی کز خاوران خیزد»، «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو»، «شهید مطهر»، «خمینی ای امام» و ده‌ها سرود دیگر که حالا پس از سال‌ها همه را به این نتیجه می‌رساند که شعرها شعار نبودند، بلکه از شعور شاعر برخاسته و بر صفحه کاغذ نوشته شده و حالا بعد از گذشت سه دهه از آن ایام هنوز بر ذهن‌ها نشسته است.شعر سبزواری را به‌طور کلی می‌توان در دو بخش دید؛ بخش نخست زمان اختناقی است که شاعر در دوران حکومت پدر و پسر پهلوی درک کرده است. او در این ایام شاعری متعهد است که دردهای مردم زمان خود را انعکاس می‌دهد و بر این باور است که ظلم این پنج دهه را هیچ ملتی نمی‌تواند تحمل کند. او حتی به‌خاطر فعالیت‌های ادبی‌اش مجبور شد که کارش را رها کند.

دوم؛ شعر سبزواری بعد از انقلاب است. او از همان قبل از انقلاب که در کنار شاعری، معلمی ساده بود، به هم‌قطارهایش در انقلاب پیوست، شاعری مردمی و انقلابی شد. قبل از انقلاب هم شعر می‌گفت حتی در نوجوانی کتابی از خود در مشهد به چاپ رساند، اما همه این فعالیت‌هایش بعد از انقلاب رنگ دیگری به خود گرفت و در حقیقت این انقلاب بود که نامش را در اذهان حفظ کرد. شاعر آئینی حالا دیگر در دهه ۵۰ شاعر انقلابی و مردمی شده بود.خود استاد می‌گفت که این اشعار را خدا بر ذهنش جاری کرده است. او با وجود اینکه سال‌های بسیاری از زندگی‌اش را صرف مبارزه کرده و کمر همت بر این امر بسته، اما متواضعانه در قبال ۵۰۰ سرودی که برای انقلاب، امام(ره) و آرمان‌هایش گفته است، ریالی دریافت نکرده است:شاعری خادم خلقم نتوانم کردکسوت بندگی بی‌هنران بر تنتا نیاساید از دست ستم مظلوممر مرا نیست از اظهار حق آسودنکیست ظالم که ز پرواش سخن گویممن نه آنم که به فرمانش نهم گردنمن حمیدم نه ستایش‌گر هر محمودحق‌پرستم نه ستاینده اهریمن...

پیرمرد ریشش را در همین راه سپید کرده بود؛ می‌گفت "امام کار امام‌گونه کرده و این شعرها را خدا بر زبانم جاری می‌کند". هرچند سبزواری اولین نفری نبود که برای انقلاب سرود، اما بسیاری او را پدر شعر انقلاب می‌دانند؛ پیرمرد چشم کاروان شعر انقلاب بود.اگر در دهه سوم انقلاب، نهال شعر انقلاب به بالندگی خود رسیده و رشد و نمو کرده است، از ثمره میراث معنوی سبزواری و امثال اوست. حال باید دید شاعران جوان‌تر، میراث پدری‌شان را چگونه پاس می‌دارند.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن