واضح آرشیو وب فارسی:بیان گلپایگان: چون عیال وار هستم روی یارانه ام حساب باز کرده بودم وباهاش قسط های خونه مسکن مهری که هنوز تحویل نگرفتم!!! رو می دادم ولی چند وقت پیش که رفته بودم قسط خونه رو بدم متوجه شدم که جزء اقشار پردرامد به حساب اومدم و ..........یارانه بی یارانه....!!!!گروه طنز و کاریکاتور بیان نیوز : مدتی بود که دیگر از معترض خبری نبود و ماهم فکر می کردیم موردی برای اعتراض پیدا نکرده که صداش افتاده.بی خبر از آنکه بنده خدا دستش بند بوده و فرصتی برای اعتراض کردن واسش باقی نمونده بوده،دردسرتون ندم دیروز که باهم رفته بودیم بانک تا قسط ماشین هامون،!!!آره همون ماشین قسطی ها بود !!که خیلی هم پامون ارزون حساب کردند تا مشتری بشیم ،کیفیتشون رو هم که نگو،عالی!!!ماهم از هول حلیم افتادیم توی دیگ.که هنوزم که هنوزه تنمون داره می سوزه و زیر بار پرداخت اقساط وحشتناکش کمر خم کردیم رو پرداخت کنیم که معترض ننه مرده شروع به درد دل کرد و سر به گلایه گذاشت و ماجرای غیبتش توی این مدت رو این طور توجیه کرد که: چون عیال وار هستم روی یارانه ام حساب باز کرده بودم وباهاش قسط های خونه مسکن مهری که هنوز تحویل نگرفتم!!! رو می دادم ولی چند وقت پیش که رفته بودم قسط خونه رو بدم متوجه شدم که جزء اقشار پردرامد به حساب اومدم و ……….یارانه بی یارانه….!!!!خیلی ناراحت بود و می گفت این نامردیه !چرا باید اینطور می شد؟؟!!!بهش گفتم عزیز من چرا بیخودی اعتراض می کنی مگه داستان شیوع طاعون در جنگل رو نشنیدی؟گفت نه کدوم داستان؟؟!!!گفتم پس گوش کن که شنیدنش خالی از لطف نیست.«آورده اند که روزی طاعون در جنگل شایع شد.شیر دستور به گردهمایی و همایش داد تا مشکل برطرف شود.چون همگی جمع گشتند شیر گفت این بلا به خاطر گناه کبیره ای است که یکی از ما مرتکب شده ایم پس اعتراف می کنیم تا رها شویم.از خود شروع کرد و گفت:من بسیار کشته و زخمی کرده و خون بسیاری را ریخته ام.سپس نعره ای کشید و گفت :آیا من گناهکارم؟؟!!!!!همگی گفتند نه شما سرور ماهستید،بکشید ،ماراهم بکشید.نوبت به پلنگ رسید، او نیز چنین کرد و چنان پرسید که آیا من گناهکارم؟!!!همگی گفتند نه !! بکشید ماراهم بکشید. به همین منوال درنده گان یکی پس از دیگری چنین کردند و همان جواب را شنیدند تا اینکه نوبت به روباه رسید.روباه که عرصه را تنگ دید رو به الاغ کرد و گفت توچرا ساکتی و چیزی نمی گویی؟؟الاغ گفت:من که ظلمی مرتکب نشدم که بدان اعتراف کنم.روباه گفت:کمی فکر کن شاید چیزی باشد که گفتنی باشد.الاغ گفت:حال که فکر می کنم مدتی پیش در حالی که از جلوی کلیسا عبور می کردم کمی علف خشک شده آنجا ریخته شده بود و من کمی از آن را خوردم.ناگهان روباه فریادی کشید و گفت :وای بر تو!!!!تو چه کردی؟؟؟!!!!!مال وقفی را خورده ای؟؟؟!!!!!!!!بکشیدش که باعث و بانی تمامی مشکلات هموست.پس همه حمله ور شده و الاغ نادان و نگون بخت را کشتند و شکمی از عزا درآوردند. همچنان که مشغول خوردن بودند روباه که کنار ایستاده بود و به لاشه تکه تکه الاغ بخت برگشته نگاه می کرد با خود می گفت”خواهی که لذت دو جهان بینی؟ برو قوی شو که ضعیف پامال است”»حال معترض جان تونیز با خود بیاندیش که چه کرده ای که چنین بر سرت آمده ؟!!!شاید دلیلش اینه که هم خونه داری و هم اتومبیل!!!!!!در ضمن ماهیانه اقساط کمر شکنی رو هم داری پرداخت می کنی(خودمانیم جمع که بزنی ……پردرآمدی دیگه!!!!!!!!!!) مخلص شما خرمگس معرکه طرح کاریکاتور:سرکار خانم ساره پهلوانی
جمعه ، ۱۴خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیان گلپایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]