محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845636651
سبک زندگی امام به روایت آیت الله سبحانی - پایگاه خبری دزنیوز
واضح آرشیو وب فارسی:دزنیوز: به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، «بی تردید در میان سیاستمداران معاصر، امام راحل الگوی بی بدیل ورود به سیاست از دریچه «اخلاق» است. او سالها پیش از آغاز پیکار بی امان خود با دشمنان دین باوری، به مجاهدتی پیگیر و طولانی در تهذیب نفس پرداخته بود تا در مقام مبارزه اندیشه و عمل او تنها معطوف به «خدا» […]به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس ، «بی تردید در میان سیاستمداران معاصر، امام راحل الگوی بی بدیل ورود به سیاست از دریچه «اخلاق» است. او سالها پیش از آغاز پیکار بی امان خود با دشمنان دین باوری، به مجاهدتی پیگیر و طولانی در تهذیب نفس پرداخته بود تا در مقام مبارزه اندیشه و عمل او تنها معطوف به «خدا» باشد. در گفت و گوی حاضر، این مجاهدت پیگیر و مبارک را، عالم جلیل و شاگرد دیرین و برازنده امام حضرت آیت الله حاج شیخ جعفر سبحانی به شرح و توضیح نشسته است. استاد سبحانی را با امام مؤانستی است دیرین و آنچه می خوانید تنها بخشی است از گفتنی های ایشان از سیره استاد با سپاس از ایشان که ساعتی با ما به گفت و گو نشستند.» *از دیدگاه جنابعالی به عنوان یکی از شاگردان مبرز امام، ابعاد ناشناخته یا حداقل کمتر شناخته شده شخصیت ایشان کدامند؟ شخصیت حضرت امام (ره) از جهات مختلفی قابل بحث است. ایشان روز تولد حضرت زهرا، یستم جمادی الثانی ۱۳۲۰ هجری قمری،در یک خانواده اهل علم متولد شده و در همان کودکی پدرشان را از دست دادند و تحت تکفل برادر بزرگشان، حضرت آیت الله پسندیده درآمدند و گویا قسمتی از ادبیات فارسی را هم خدمت ایشان خواندند. در سال ۱۳۲۹ قمری برای تحصیل عازم عراق شدند. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در سال ۱۳۱۶ در اراک حوزه را تأسیس کردند که تا سال ۱۳۲۴ بود و بعد منحل شد. در سال ۱۳۳۲ دوباره تشکیل حوزه می دهند و گویا امام (ره) در سلال ۱۳۴۰ ملحق می شوند به حوزه ایشان و مشغول تحصیل ادبیات عرب می شوند. در همین سال حاج شیخ به قصد زیارت وارد قم شدند که بعد از استخاره و درخواست جمله علما، ایشان در قم قصد اقامت می کنند و نامه می نویسند به دوستانشان در اراک که همگی، از جمله حضرت امام قدس سره منتقل می شوند به قم. امام (ره) پس از چهار سال دوره دروس سطح را تمام می کنند و از سال ۱۳۴۴ وارد درس مرحوم حاج شیخ می شوند تا سال ۱۳۵۵ قمری یعنی ۱۱ سال نزد حاج شیخ درس فقه و اصول می خوانند، چون ایشان در اراک فقط ادبیات خوانده بودند. بعد یک مقدار هم پیش استاد فقید خوانساری در قم بودند. عروض و قوافی را هم نزد آقا سید محمدرضا مسجدشاهی خواندند و برای آشنایی با افکار مادی مسلکها، کتاب نقد فلسفه داروین را هم از ایشان درس گرفتند و هیئت قدیم و جدید را هم نزد آقای رفیعی خواندند. در ضمن درس حاج شیخ، گویا با ایشان مباحثه هم داشته اند که از اعضای آن مباحثه می توان آقا سید احمد زنجانی رضوان الله و آیت الله داماد را نام برد. امام (ره) به رغم سایر دوستانشان که مایل به منقول بودند، از همان جوانی علاقه خاصی به ماوراءالطبیعه داشتند. روح عرفانی در ایشان از سال ۱۳۲۵ پیدا شد، اما اینکه این سیر و سلوک را زیر نظر چه استادی طی کردند، هرگز نگفتند. از سن ۲۶ یا ۲۷ سالگی مراحل سیر و سلوک ایشان شروع شد و یک شب هم تهجد ایشان ترک نشد. شرح فصوص قیصری را ایشان قریب پنج سال و نیم نزد مرحوم آقای شاه آبادی درس گرفتند و علاقه خاصی هم به معظم له داشتند و می فرمودند، «من تاکنون انسانی به این لطیفی ندیده ام.» در میان اساتید منقول به آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری خیلی علاقه داشتند. فلسفه را هم نزد مرحوم آقا سید ابوالحسن قزوینی خواندند. البته منظومه و مقداری هم اسفار را خوانده بودند و بقیه را خودشان تدریس می کردند. یک وقت من از ایشان سئوال کردم که میل شما به عرفان و اسفار باعث ترک بحث فقه و اصول در شما نشد؟ گفتند، «نه. من هیچ وقت درس فقه و اصول را ترک نکردم.» *نگارش کتاب «کشف الاسرار» در چه شرایطی صورت پذیرفت؟ در سال ۱۳۲۲ پسر حکمی زاده کتابی نوشت به نام اسرار هزار ساله در رد تشیع و اسلام و ترویج وهابیت. این کتاب در آن زمان خیلی سر و صدا به راه انداخت و او با طرح سئوالهایی که تا آن روز کمتر مطرح شده بود، دلها را لرزاند و بعضی ها را وسوسه کرد. امام (ره) می فرمود، «به من مراجعه شد و من کتاب کشف الاسرار را در ظرف دو ماه با تعطیل کردن درسم نوشتم.» ایشان می فرمود، «من اسمم را ننوشتم چون نمی خواستم معروف بشوم، ولی عکس آن شد.» و بعد اضافه کردند،«بعد از انتشار کتاب، حکمی زاده برای من پیغام فرستاد و گفت، «جوابهایی که نوشته اید بسیار متین است.» و بعد گفت «من غرضی نداشتم از انتشار کتاب جز اینکه سئوالها برای مردم مطرح بود و من می خواستم کسی مثل شما جواب بدهد.» حضرت امام (ره) در کشف الاسرار که عمدتاً کتابی فلسفی و توحیدی در بحث امامت است، خیلی مسائل سیاسی را پیش کشیدند، از جمله طرح این مسئله که چرا رضاخان با علما مخالف است. در آنجا طرز فکر امام (ره) کاملاً روشن است. ایشان در آن کتاب صحبت از اصلاح نظام نمی کنند، بلکه فکرشان این است که این شخص باید خلع ید بشود. البته بسیاری، از پیش کشیدن این حرفها واهمه داشتند و مرتب می گفتند، «حاج آقا! اگر این دستها قوی بشوند، مزاحم شما می شوند.» چون در سالهای ۲۲ و ۲۳ با حضور متفقین در ایران، دستگاه ضعیف بود، اما ایشان اعتنا نمی کردند. *انگیزه حضرت امام از تلاش برای حضور آیت الله بروجردی در قم چه بود و بعدها مقصود ایشان تا چه میزان محقق شد؟ از همان زمان یعنی سال ۱۳۲۲ افکار سیاسی در ایشان تقویت شد و در سال ۱۳۲۴ که مرحوم آقای بروجردی آمدند قم، یکی از دعوت کنندگان ایشان حضرت امام (ره) بود و الحق خیلی برای زعامت ایشان کار کردند. بعد از فوت مرحوم آقا سید حسن، تنها کسی را که امام (ره) با نوشتن نامه به بلاد معرفی کردند، ایشان بودند. بعد امام (ره) وضعش عوض شد. گویا نظرشان این بود که مرحوم آیت الله بروجردی مسئولیت دارند، ایشان باید به این امور بپردازند. البته در عین حال «النصیحه لائمه المسلمین» را داشتند. در سال ۱۳۳۴ آقای فلسفی مسئله بهائیت را عنوان کردند و آقای بروجردی هم نامه نوشتند به آقای فلسفی و ایشان نامه را از رادیو خواندند و بعد به ناگزیر مسئله را رها کردند، امام (ره) می فرمودند، «من هر روز می روم آقا را آماده می کنم برای تعقیب مسئله و بیرون راندن بهائیان از دستگاه دولت و ادارات، اما فردا که می روم می بینم که آقا دوباره سرد شده اند.» این بود که چون ایشان زعامت را حق آقای بروجردی می دانستند، دیگر کار سیاسی به این معنی انجام نمی دادند. همین طور در سال ۱۳۳۴ که مرحوم نواب و دوستانش دستگیر شدند و در آستانه اعدام قرار گرفتند، ایشان سه نامه نوشتند: یکی به آقای بهبهانی، یکی به مرحوم صدرالاشراف و یکی هم به حاج آقا رضا رفیع. من بعدها که از ایشان راجع به جواب نامه ها سئوال کردم فرمودند، «من خط آقای بهبهانی را نمی شناسم و خطوط سیاسی ایشان را نمی دانم، اما جواب نامه را ظاهراً به یک بچه دوازده ساله ای گفته بودند و او نوشته بود.» واقعاً این سکوت و بردباری حضرت امام (ره) در زمان مرحوم بروجردی، آدم را به یاد علی (ع) می اندازد که ۱۳ یا ۱۴ هزار خطبه، نامه و کلمات قصار ایشان همه مربوط به دوره پس از فوت پیامبر اکرم(ص) است و در زمان حیات پیامبر یک کلمه از ایشان نقل نشده است. *در نیمه دوم دهه ۲۰ و نیز دهه ۳۰، حضرت امام نسبت به فعالیتهای سیاسی روز، چه رویکردی داشتند و علت آن چه بود؟ در انتخابات زمان دکتر مصدق که گروهی در قم شخصی را کاندید کرده بودند و دوستان ما هر چه به ایشان اصرار کردند که شما هم اقدام کنید می فرمودند، «ما فعلاً وظیفه مان درس گفتن است.» یعنی ایشان کار معینی دارد و امور به عهده آقای بروجردی است. اما بعد از فوت مرحوم بروجردی در سال ۱۳۴۰ وضع ایشان عوض شد. در مجالس از عَلَم انتقاد می کردند که این دین ندارد و دولت سوء نیت دارد به اسلام. از آن طرف دستگاه در رادیو مرتب می گفت موانع برداشته شده اند و ما داریم برنامه های اصلاحی خودمان را پیاده می کنیم و از قول شاه نقل می کردند که گفته، «در حوزه علمیه قم آدم حسابی به چشم نمی خورد.» چون او می کوشید مرجعیت را به شخص منتهی کند. تلگرام تسلیتی هم شاه به عنوان مرحوم آیت الله حکیم مخابره کرده بود که به ضرر ایشان تمام شد. *نخستین اقدام آشکار امام (ره) در عرصه سیاست چه بود و به کجا منتهی شد؟ این قضایا بود تا مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی پیش آمد و روز ۱۵ مهرماه ۱۳۴۱ بود که روزنامه کیهان آیین نامه آن را اعلام کرد که در آن سه خلاف به چشم می خورد. یکی از آنها قسم به «کتاب آسمانی» به جای «قرآن» بود. ایشان وقتی مطلع شدند مرحوم آقای اشراقی را به خانه حاج شیخ فرستادند و بقیه آقایان را هم دعوت کردند تا راجع به این پیشامد فتوا بگیرند. تلگرافها در آنجا نوشته شدند، ولی تلگراف امام (ره) از نظر کوبندگی و بی اعتنایی به دستگاه خیلی خاص و القاب در آن خیلی کم بود. امام (ره) پس از آن کوشش کردند و به همه علمای بلاد نامه نوشتند و آنها را برای برخورد آماده کردند. دولت هم البته با فریبکاری مسئله را تمام کرد. یعنی گفت من الغا می کنم و البته کرد و به صورت مواد شش گانه درآورد و حق و باطل را با هم مخلوط کرد. امام (ره) در آن زمان دو کار انجام دادند. یکی اینکه روز شش بهمن ماه ۱۳۴۱ را عزای عمومی اعلام کردند که این برای دستگاه خیلی گران تمام شد و بعد قضیه بیست و پنجم شوال پیش آمد که آیت الله العظمی گلپایگانی ختم گرفته بودند در مدرسه فیضیه به مناسبت رحلت امام صادق (ع) و فضلا و طلاب جمع شده بودند در مدرسه که مولوی رئیس ساواک تهران با کماندوهایش آمد و حمله و عده ای را زخمی کرد. امام (ره) آنجا اعلامیه ای کوبنده دادند که در سراسر زندگی شان دو سه تا از این اعلامیه ها داده اند. ایشان نوشتند که شاه غارتگری و هتک نوامیس اسلام می کند و از این قبیل عبارات. این اعلامیه در سراسر ایران پخش شد و خیلی مؤثر بود و مردم کم کم رهبر انقلاب را شناختند و همین سبب شد که قضیه ۱۵ خرداد پیش بیاید که منجر به دستگیری ایشان و رفتن به ترکیه شد. ایشان در ترکیه بودند که کتاب تحریرالوسیله را نوشتند. ایشان از وسیله همیشه خیلی تعریف می کردند. می گفتند که وسیله بالاتر از کتاب آقای آیت الله نائینی است. ولی آنچه مسلم است وسیله مباحثی نداشت و خود ایشان قریب یک ثلث از کتاب را به آن اضافه کردند. در نجف هم که اطلاع دارید با هسته های مقاومت و دوستانشان در داخل و خارج رفت و آمد داشتند که سرانجام منجر به انقلاب شد. این عصاره زندگی ایشان بود از کودکی تا دوران نجف و بعد تا انقلاب. *از منظر شما کدامین خصال و اوصاف امام در توفیقاتشان تأثیر بیشتری داشت و چرا؟ دو صفت در ایشان مهم است و چنانکه در حدیث است کسانی هستند که از ذلت تبری می کنند و حاضر نیستند یک سئوال کوچک، ولو به خاطر یک کار بزرگ از کسی بکنند و منت بپذیرند. ایشان هم این طور بود. هیچ نمی گفت و می گذشت. صفت دیگر اینکه ایشان تفکرشان بر تتبعشان غلبه داشت. یعنی اندیشیدن ایشان بیش از تتبع در کتب بود. مثلاً وقتی درس مکاسب را می گفتند، من یک مقدار کتاب بردم خدمتشان و عرض کردم که اینها را هم ملاحظه بفرمایید. فرمودند، «همه را ببرید. من باید خودم فکر کنم. کسی که این همه را نگاه کند برای فکرش مجالی نمی ماند.» و بعد فقط حاشیه صدیق و حاشیه دیگری بر مکاسب را برگزیدند و بقیه را برگرداندند. البته بی تتبع هم نبودند، اما نه آن تتبعی که مثلاً مرحوم آقای بروجردی انجام می داد. صفت دیگر ایشان طرح مسائل به صورت قاطعانه بود. ما دو جور درس داریم: درسی داریم دیالکتیکی که انسان با سئوال و جواب مسئله را تمام می کند و این شیوه درسی مرحوم آقای بروجردی بود. سئوال می کردیم و ایشان هم چیزی می گفتند و در واقع از شاگردان کمک می گرفتند. این روش به روش سامرایی معروف بود. اما امام (ره) نه. ایشان مسئله را قاطعانه مطرح می کردند و نظرات دیگران را می گفتند، نظر خودشان را هم می گفتند و بعد دنبال استدلال می گشتند یعنی مسائل را مردد مطرح نمی کردند. آنچه شاید به نظر من از همه صفات ایشان برجسته تر باشد دور بودن ایشان از هر نوع ریاکاری و عوام فریبی و تظاهر بود. من هیچ وقت ندیدم که تسبیحی دست بگیرند و ذکر بگویند. هیچ وقت حاضر نبودند لباس کهنه و کفش پاره بپوشند. از نظر وضع ظاهری خیلی مرتب بودند. می فرمودند، «اینها در زمان سابق نشانه تقدس و تقوا بود، اما حالا نشانه تکدی است و باید نشانی تکدی در روحانی نباشد.» از نظر نظافت هم خیلی مقید بودند. ایشان در عین حال که عرفان واقعی داشتند، از مجالس انس غفلت نمی کردند و می فرمودند، «مجالس انس کمکی است برای مسائل علمی و فکری» و می گفتند، «ما در دوران جوانی پنج شنبه و جمعه ای نگذشت که برای انس به باغهای اطراف نرویم و این واقعاً تقویت می کرد ما را در طول هفته از نظر علمی و درسی.» *شروع درس اخلاق امام (ره) که از گیرایی و جذابیت خاصی برخوردار بود؛ از چه زمانی بود و چه مباحثی در آن مطروح می شد؟ ایشان دو سه نوع درس داشتند. می دانید که در زمان رضاخان هر نوع اجتماعی ممنوع بود، الا اجتماع درسی، ولو بین دو سه نفر که روضه هم بخوانند و حضرت امام (ره) برای اینکه به اصطلاح جلسه صورت قانونی داشته باشد، درس اخلاق را شروع کردند. در سال ۱۳۵۶ آنها که آن زمان را درک کرده اند می دانند شخصی که یک جلسه می رفت آن را، خارج که می شد دیگران او را اسیر دنیا تلقی می کردند. امام (ره) اشاراتی داشتند در آن درس به نحوی که بعد دستگاه فهمید و آمد فیضیه جلوی درسشان را گرفت و ایشان درس را به مدرسه حاج ملا صادق منتقل کردند و کتاب اربعین قسمتی از همین درسهای اخلاق ایشان است که در سال ۱۳۵۸ از تألیف آن فارغ شدند. تدریس فلسفه را هم ایشان از سال ۲۴ ادامه دادند تا سال ۱۳۲۷ که مرحوم آقا میرزا مهدی آشتیانی آمدند قم و ایشان به احترام آقای آشتیانی درس معقول را ترک کردند و بعد که آقا میرزا مهدی به عللی از قم رفتند، حضرت امام (ره) فقط یک معاد اسفار را برای چند نفر تدریس کردند. یعنی آقایان جوادی، منتظری و مرحوم مطهری. درس دیگری هم در سطوح داشتند و از سال ۱۳۲۴ درس خارج را از مباحث عقلیه اصول شروع کردند. ایشان متجاوز از دو دوره و نیم اصول را تدریس می کردند و درس مرحوم آقای بروجردی را از اول تا حجیت ظن به قلم خودشان نوشته بودند، اما درس مرحوم حاج شیخ را ننوشتند، مگر نکات تازه ای را که داشتند. ایشان دیوان قطوری هم در شعر داشتند که ظاهراً اینها گم شده و این قریحه بعدها در اثر غرق شدن در مسائل علمی البته کم شده است. *کتابهای عرفانی امام (ره) از جمله شرح دعای سحر یا اسرار الصلوه محصول چه سالهایی از ایام عمر ایشان بوده است. امام (ره) زمانی که عرفانش شکوفا شد، اولین کتابی که نوشت شرح دعای سحر بود در سال ۱۳۴۷ و همان سال هم گویا با صبیه مرحوم آقای ثقفی ازدواج کردند. کتاب دیگر ایشان مصباح الهدایه فی الولایه و الخلافه است. بخشی است عرفانی در اسماء و صفات که کمتر عارفی می تواند به عمق این نوشته پی ببرد. کتابهای دیگرشان شرح بر فصوص و شرح بر مصباح الانس است. اسرار الصلوه هم در واقع موضوعش عرفان است و می فرمودند، «در واقع نوعی آداب الصلوه است و اشتباهاً آن را اسرار الصلوه نامیده اند.» *در وادی تقیّدات اخلاقی کدام ویژگی در ایشان برجسته تر بود؟ خصیصه دیگری که من می خواستم بگویم دوری از غیبت بود. امام حاضر نبودند در مجلس ایشان کسی حرفی را بزند که به ضرر کسی تمام بشود و در جلوگیری از غیبت، اصلاً مقام طرف را رعایت نمی کردند و می گفتند، «آقا حرف نزن!» به نماز اول وقت و به جماعت هم خیلی مقید بودند. ایشان هر روز می آمدند فیضیه و می نشستند تا آقای زنجانی نماز می خواند و نوافل را می خواند و بعد با او برمی گشتند. جالب است بدانید که ایشان قلمدانی داشت و با قلم نی می نوشت. همه کتابها را هم ایشان با قلم نی نوشته اند، مگر بعد از انقلاب که مجبور به تندنویسی بودند و از خودنویس استفاده می کردند. *اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) و رویکرد ایشان به مسائل و رویدادهای اجتماعی از چه زمانی قوت گرفت. خانواده ایشان در خمین در شمار خانواده هایی بود که مورد ستم قرار گرفته بودند و پدر ایشان جزو شهداست. هر دو اخوی امام (ره)، آقای هندی و پسندیده فکر سیاسی داشتند. مجموعاً خانواده، خانواده خیلی مستعدی بود. خمین شهر کوچکی بود، اما افراد زبده خیلی داشت. ارتباط امام (ره) با خارج هم قطع نبود. به روزنامه و کتابهای روز هم آن مقدار که در آن زمان مقدور بود، دسترسی داشتند و همین حد هم در آن زمان رسم نبود. ایشان از اول از ظلم و ستم متنفر بودند. در سال ۱۳۴۲ که ایشان فعالیتشان را توسعه دادند، مردم می گفتند اصلاً روحانیت از دستگاه چه می خواهد؟ ایشان با بقیه فرق داشتند. دوستان مدرس ما آن زمان نامه نوشته بودند به دستگاه ساواک و در آن خواسته بودند که مثلاً ساواک فقط جنبه اطلاعاتی داشته باشد و حق قضاوت و زندان نداشته باشد. یا این که مثلاً فرهنگ دست روحانیت باشد و از این قبیل. من نامه را نزد امام (ره) آوردم که ایشان امضا کنند و ایشان هفت هشت خط اضافه کردند و ما هرچه اصرار کردیم امضا نکردند. گفتند، «این را خوب است شما منتشر کنید، اما من غیر از این می خواهم.» ما البته نمی فهمیدیم ایشان چه می گویند. اما پیدا بود که ایشان آزموده بود سه انقلاب قبلی را که ریشه ای نبودند: انقلاب مرحوم میرزا شاخه ها را زد، انقلاب مشروطه حفظ نظام بود و اصلاحات روبنایی مرحوم کاشانی هم با اینکه مورد علاقه ایشان بود، گویا کارشان را ریشه ای نمی دانستند و از اینجا فهمیده بودند که باید فکر دیگری کرد. *در میان شیوه های مختلف تفسیر قرآن کریم کدام یک بیشتر مورد پسند حضرت امام (ره) بود و اصولاً کدام یک از علما را در فقه و فلسفه و عرفان بیشتر می پسندیدند؟ در تفسیر، روش مرحوم فیض را که در مقدم است می پسندیدند. در میان علما از نظر فلسفه به صدرالمتألهین خیلی معتقد بودند و از نظر عرفان به قاضی سعید قمی، تا آنجا که کتاب شرح توحید قاضی را پاکنویس و استنساخ کردند. در فقه هم فکرشان ممزوج بود از دو روش آقای بروجردی و مرحوم حاج شیخ. روش حاج شیخ را گرفته بودند از نظر تتبع و بحث و روش آقای بروجردی را گرفته بودند از نظر تتبع.
جمعه ، ۱۴خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دزنیوز]
[مشاهده در: www.deznews.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]
صفحات پیشنهادی
دیدار رئیس جمهور با آیت الله سبحانی - پایگاه خبری دزنیوز
به گزارش خبرگزاری فارس از قم حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی که امروز به قم سفر کرده است عصر امروز در ادامه برنامه های خود در حرم مطهر حضرت معصومه س حضور یافت و بارگاه ملکوتی دخت موسی بن جعفر را زیارت کرد وی در ادامه با حضور در دفتر آیت الله سبحانی با این مرجع تقلید دیدار وآیت الله سبحانی: مهدویت مورد سوء استفاده قرار گرفته است - پایگاه خبری دزنیوز
به گزارش ایرنا وی روز جمعه در دوازدهمین همایش بین المللی دکترین مهدویت در قم اظهار کرد از مقدس ترین عقاید اسلامی سوء استفاده می کنند در این مورد صدها نفر ادعای نبوت کرده اند و در مساله غیبت و شرایط آن در بصره ادعاهایی صورت می گیرد وی افزود سوء … به گزارش ایرنا وی روز جمعهسه شرط اصلی انقلاب امام زمان(عج) از دیدگاه آیت الله سبحانی - پایگاه خبری تحلیلی اهل بیت علیهم السلام
به گزارش خبرگزاری اهل بیت ع ـ ابنا ـ آیت الله العظمی سبحانی در مراسم اختتامیه دوازدهمین همایش بین المللی دکترین مهدویت که صبح امروز ـ جمعه 31 اردیبهشت ـ در مدرسه امام موسی کاظم ع قم برگزار شد با تبریک میلاد حضرت امام زمان عج افزودند حضرت مهدی عج خاتم الاوصیا موعودی است کهتوصیه های صلواتی آیت الله العظمی بهجت(ره) - پایگاه خبری دزنیوز
به گزارش سرویس دینی جام نیـوز به مناسبت سالگشت رحلت آن عالم وارسته و مرجع تقلید شیعه فواید ذکر شریف صلوات را از منظر روایات حضرات معصومین و سخنان و توصیه های آیت الله العظمی بهجت منتشر می کند صلوات بالاترین ذکر است عَنْ … به گزارش سرویس دینی جام نیـوز به مناسبت سالگشت رحلزمین خواری عامل تغییر سبک زندگی در «شمال» - پایگاه خبری دزنیوز
سلامت نیوز شمال تا چند سال دیگر نابود می شود بعید است کسی در اصل این گزاره تردید داشته باشد و به نظر می رسد که موضوع احتمالا تنها بر سر زمان وقوع آن باشد با این حال تنها نگاهی از فراز ارتفاعات به غربی ترین شهر در استان مازندران نشان می دهد که زمان چندانی هم باقی نمانده …پاسخ قرآنی آیت الله العظمی سبحانی به پرسشی درباره غیبت - پایگاه خبری تحلیلی شهیدنیوز
شهیدخبر شهیدنیوز آیت الله العظمی جعفر سبحانی با تشبیه برکات امام غایب به برکات همراهی موسی با مصاحب خویش تاکید کرد موسی ع مصاحب خود را نشناخت ولی از او حکمت آموخت و امروز امام زمان عج نیز برکاتی برای جامعه دارد که ما از آن بی اطلاع هستیم آیت الله العظمی جعفر سبحانی روز گذشانتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب، حاصل عنایت الهی، موجب آرامش مردم و استحکام نظام بود/ تسلیت ایام
رییس جمهوری با تأکید بر نقش ایام مهم خرداد ماه سال ۴۲ در شکل گیری نهضت اسلامی گفت انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی بلافاصله پس رحلت امام راحل حاصل عنایت الهی موجب التیام اندوه مردم به خاطر رحلت امام ره و آرامش و استحکام نظام بود به گزارش پایگاه خبری ۱۵ دیآیت الله سبحانی: ریشه همه اختلافات از وهابیت است - پایگاه خبری - تحلیلی قدس آنلاین
آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید با بیان اینکه وهابیت گاهی به زبان سلفی ها گاهی به زبان طالبانی ها گاهی از قول اخوانی ها و امروزه با زبان داعشی ها هستند گفت ریشه همه اختلافات از وهابیت است به گزارش قدس آنلاین به نقل از مرکز خبر حوزه وی روز سه شنبه در دیدار علمای اهل سنت هسالگرد امام (ره) و آیت الله مدنی در بجستان برگزار شد - پایگاه خبری تحلیلی شهرستان بجستان
به گزارش بجستان نیوز سالگردارتحال امام خمینی ره و آیت الله سید جواد مدنی بجستانی عصر روز گذشته در محل آرامگاه آیت الله مدنی و شب گذشته در مسجد ساباط بجستان برگزار شد جمعه ۱۴خرداد۱۳۹۵گزارش تصویری/ گردهمایی اساتید علوم عقلی حوزه با حضور آیت الله سبحانی - پایگاه خبری تحلیلی اهل بیت علیهم السلام
به گزارش خبرگزاری اهل بیت ع ـ ابنا ـ هشتمین گردهمایی اساتید علوم عقلی حوزه های علمیه عصر روز چهارشنبه 12 خردادماه با سخنرانی حضرت آیت الله العظمی جعفر سبحانی در سالن همایش های مجمع عالی حکمت اسلامی در شهر قم برگزار شد عکس حمید عابدی نمایش ستونی تصاویر نمایش اسلایدی تصاویرپنجشن-
گوناگون
پربازدیدترینها