واضح آرشیو وب فارسی:آناج: گروه سیاسی آناج: ذهن ها پر است از جملات کوتاه و بلندی که از امام راحل(ره) به یاد مانده و این روزها با بسامد بیشتری نسبت به بقیه ی روزهای سال تکرار می شود. جملاتی که گاهاً با یکدیگر تناقض هم دارند. البته ریشه ی این تناقض ها در شخص امام نیست، بلکه در شخصیت هایی است که حرف های امام را بازگو می کنند. باید پرسید که منظور از امام، کدام امام است؟ امامی که آمریکا را شیطان بزرگ می نامید و یا امامی که با شعار «مرگ بر آمریکا» مخالف نبوده است؟ امامی که مستضعفان و محرومان را صاحب انقلاب می دانست و یا امامی که پُلوی نوادگانش را هم از سر سفره ی انقلاب تأمین می کرده است؟ امامی که قطع نامه ها را کاغذپاره می نامید و یا امامی که فرزندانش، در لوزان و ژنو «خسارت محض» به بار آورده اند؟ امامی که یک تار موی کوخ نشینان را به کل عالم نمی داد و یا امامی که حرمی مجلل...!؟ حرف های کدام امام را باور کنیم؟ امامی که همیشگی است و جریان دارد و یا امامی که در موزه ها جای گرفته و یا آن امامی که به خوابِ بعضی ها می آید؟ امامِ حاشیه نشینان را که سال ها در حسرتِ داشتن یک سقف به سر برده اند و یا امام آن هشتاد درصد مسئولانی که در منطقه یک پایتخت سکونت دارند و خانه دار شدن نیازمندان را «مزخرف» می دانند؟ امام را باید در کجا جستجو کرد؟ در 22 بهمن 57، در منشور روحانیت، در 598، در 8 سال جهاد و یا در کنفرانس برلین و مجلس ششم؟ در مشت های گره کرده ی نهم دی و یا در راهپیمایی 25 خرداد؟ امام نه زینت مجالس است و نه قطعه عکسی بر دیوار؛ امام، راز قطعنامه است، راز مک فارلین، راز سیزده آبان 58. امام نه زمستانی است نه پاییزی و نه سرد و تلخ؛ امام همیشه بهاری است، حرف هایش برای «رُحماءُ بَینَهُم» شیرین است و برای «مع الکفار» تلخ و گزنده! اصلا خاصیت امام همین است. چیزی به اسم «امام رحمانی» نداریم. امام، همیشه انقلابی است، حرفش را صریح و صادقانه می زند. نه چکمه ی رضاخانی می پوشد و نه پیراهن یقه دیپلمات و نه عمامه ی آمریکایی! او نابِ ناب است، پُز روشن فکری هم نمی دهد. امروز، امامی که هست، با امامی که بود، بسیار فاصله دارد! البته این فاصله نیز ریشه در شخص امام ندارد، بلکه ریشه در شخصیت هایی دارد که از امام فاصله گرفته اند. آن هایی که امام را دیده، با او عکس یادگاری گرفته و حتی با او سر یک سفره، پلو خورده اند! امام، تا زمانی که با آنها هم غذا بود، امام بود و از آن روزی که اولی را «ساده لوح» خطاب کرد و دومی را «نوشاننده ی جام زهر»، دیگر امام نبود! امام طرفداران زیادی دارد. حتی لیبرال های وطنی نیز او را امام خطاب می کنند؛ بی بی سی هم او را آیت الله خمینی نامیده است. جالب است که لیبرالیسم، سرمایه داری و ملی گرایی از دم تیغ اندیشه های امام گذرانده شده اند؛ اما باز لیبرال ها و حتی چپ ها می گویند درود بر سه سید فاطمی...؛ امامِ فتنه گران یا امامِ انقلابی ها؟ «امام را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی مورد توجه قرار داد؛ بعضی این جور می خواهند: امام یک شخصیت محترمی است در تاریخ این کشور که روزگاری بود، فعال بود، مفید بود، بعد هم از میان جمعیت رفت و روزگار او تمام شد؛ احترامش می کنیم، نامش را با تجلیل می آوریم، صرفاً همین؛ بعضی می خواهند امام را این جور بشناسند و بشناسانند و این جور تلقی کنند؛ این غلط است.» [1] «آن راهی که می تواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است. امام یک اصولی دارد، یک مبانی ای دارد؛ این مبانی در طول ده سال دوران حاکمیت اسلامی و پیش از آن در طول پانزده سال دوران نهضت، در بیانات گوناگون بیان شده است؛ اصول امام را در این بیانات می شود پیدا کرد.» [2] باید با امامِ تحریف شده و تحریف کنندگان امام مبارزه کرد. 1و2. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و ششمین سال روز رحلت حضرت امام خمینی(ره)، 94/03/14
جمعه ، ۱۴خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آناج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]