تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس نصيحت را بپذيرد، از رسوايى به سلامت مى ماند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806670021




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امام خمینی (ره)، ولادت، هجرت، تبعید و رحلت - اتاق خبر 24


واضح آرشیو وب فارسی:اتاق خبر 24: وقتى که خبر رحلت امام(ره) منتشر شد، گویى زلزله اى عظیم رخ داده است، بغضها ترکید و سرتاسر ایران و همـه کانونهایى که در جهان با نام و پیام امام خمینى آشنا بودند یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند.به گزارش خبرنگار اتاق خبر 24 :  حضرت امام در روز بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری مطابق با 30 شهریور 1281 هجری شمسی (24 سپتامپر 1902 میلادی) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی ایران در خانواده ای اهل علم و هجرت و جهاد به دنیا آمد. در دوران طفولیت ـ 5 ماهگی ـ پدرشان، آیت الله سید مصطفی موسوی به شهادت رسید. در دوران کودکی و نوجوانی، تحت سرپرستی مادر (بانو هاجر) و عمه اش (صاحبه خانم) قرار گرفت امّا در سن 15 سالگی، هر دوی آنها را از دست داد. هجرت به قم اندکی پس از هجرت آیه الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حایری یزدی ـ رحمه الله علیه ـ نوروز 1300 هجری شمسی, مطابق با رجب المرجب 1340 هجری قمری امام خمینی نیز رهسپار حوزه علمیه قم شدند و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حوزوی را نزد اساتید حوزه قم طی کردند. پس از رحلت آیه الله العظمی حایری یزدی تلاش امام خمینی به همراه جمعی دیگر از مجتهدین حوزه علمیه قم به نتیجه رسید و آیه الله العظمى (رض) به عنوان زعیم حوزه علمیه عازم قم شدند. در این زمان, امام خمینی به عنوان یکی از مدرسین و مجتهدین صاحب رأی در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شناخته می شد. حضرت امام طی سالهای طولانی در حوزه علمیه قم به تدریس چندین دوره فقه, اصول, فلسفه و عرفان و اخلاق اسلامی در فیضیه, مسجد اعظم, مسجد محمدیه, مدرسه حاج ملاصادق, مسجد سلماسی و ... همت گماشت و در حوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجد شیخ اعظـم انصاری (ره) معارف اهل بیت و فقه را در عالیترین سطـوح تدریس نمود و در نجف بود که برای نخستین بار. مبانى نظری حکومت اسلامی را در سلسله درسهای ولایت فقیه بازگو کردند. امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام روحیه مبارزه و جهاد در راه خدا ریشه در بینش اعتقادی و تربیت و محیط خانوادگی و شرایط سیاسی و اجتماعی طـول دوران زندگی آن حضرت داشته است. مبارزات ایشان از نوجوانی آغاز و سیر تکاملی آن به موازات تکامل ابعاد روحی و علمی ایشان از یکسو و اوضاع و احوال سیاسى و اجتماعى ایران و جوامع اسلامى از سوى دیگر در اشکال مختلف ادامه یافته است و در سال 41 و 1340 ماجراى انجمنهاى ایالتى و ولایتى فرصتى پدید آورد تا ایشان در رهبریت قیام و روحانیت ایفاى نقش کند و بدین ترتیب قیام سراسرى روحانیت و ملت ایران در 15 خرداد سال 1342 با دو ویژگى برجسته یعنى رهبرى واحد امام خمینى و اسلامى بودن انگیزه ها و شعارها و هدفهاى قیام, سرآغازى شد بر فصل نوید مبارزات ملت ایران که بعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخته و معرفى شد. مطالعه مستمر کتب تاریخ معاصر امام خمینى که با دقت شرایط سیاسى جامعه و وضعیت حوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خویش را از طریق مطالعه مستمر کتب تاریخ معاصر و مجلات و روزنامه هاى وقت و رفت و آمد به تهران و درک محضر بزرگانى همچون آیه الله مدرس تکـمیل مى کرد دریافته بود که تنها نقطـه امید به رهایى و نجات از شرایط ذلت بارى که پس از شکست مشروطیت و بخصوص پس از روى کار آوردن رضا خان پدید آمده است, بیدارى حوزه هاى علمیه و پیش از آن تضمین حیات حوزه ها و ارتباط معنوى مردم با روحانیت است. امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حوزه علمیه را با همکارى آیه الله مرتضى حایرى تهیه کرد و به آیه الله بروجردى پیشنهاد داد. این طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشن ضمیر حوزه مورد استقبال و حمایت قرار گرفت . اما رژیم در محاسباتش اشتباه کرده بود. لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى که به موجب آن شرط مسلمان بودن, سوگند به قرآن کریم و مرد بودن انتخاب کنندگان و کاندیداها تغییر مى یافت در 16 مهر 1341 به تصویب کابینه امیر اسد الله علم رسید. آزادى انتخابات زنان پوششی براى مخفى نگه داشتن هدفهاى دیگر بود. حذف و تغییر دو شرط نخست دقیقا به منظور قانونى کردن حضور عناصر بهایى در مصادر کشـر انتخاب شده بود. چنانکه قبلا نیز اشاره شد پشتیبانى شاه از رژیم صهیونیستى در توسعه مناسبات ایران و اسرائیل شرط حمایتهاى آمریکا از شاه بود. نفوذ پیروان مسلک استعمارى بهائیت در قواى سه گانه ایران این شرط را تحقق مى بخشید. امام خمینى به همراه علماى بزرگ قم و تهران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مزبور پس از تبادل نظـر دست به اعتراضات همه جانبه زدند . نقش امام خمینی(ره) در روشن ساختن اهداف شاه نقش حضرت امام در روشن ساختن اهداف واقعى رژیم شاه و گوشزد کردن رسالت خطیر علما و حـوزه هاى علمیه در این شرایط بسیار موثر وکارساز بود. تلگرافها و نامه های سرگشاده اعتراض آمیز علما به شاه و اسد الله علم موجى از حمایت را در اقشار مختلف مردم برانگیخت. لحن تلگرافهاى امام خمینى به شاه و نخست وزیر تند و هشدار دهنده بود. امام خمینى در اجتماع مردم, بى پروا از شخص شاه به عنوان عامل اصلى جنایات و هم پیمان با اسرائیل یاد مى کرد و مردم را به قیام فرا مى خواند. او در سخنرانى خود در روز دوازده فروردین 1342 شدیدا از سکوت علماى قم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیم انتقاد می کردند. تحریم مراسم عید نوروز 1342 سال 1342 با تحریم مراسم عید نوروز آغاز و با خون مظـلومین فیضیه خونرنگ شد. شاه بر انجام اصلاحات مورد نظـر آمریکا اصرار مى ورزید و امام خمینى بر آگاه کردن مردم و قیام آنان در برابر دخالتهاى آمریکا و خیانتهاى شاه پافشارى داشت. در چهارده فروردین 1342 آیه الله العظمى حکیم از نجف طى تلگرافهایى به علما و مراجع ایران خواستار آن شد که همگى به طـور دسته جمعى به نجف هجرت کنند. این پیشنهاد براى حفظ جان علما و کیان حوزه ها مطرح شده بود . حضرت امام بدون اعتنا به این تهدیدها, پاسخ تلگراف آیه الله العظـمى حکیم را ارسال نموده و در آن تاکید کرده بود که هجرت دسته جمعى علما و خالى کردن حوزه علمیه قم به مصلحت نیست . امام خمینی در پیامى ( به تایخ 12 / 2 / 1342 ) به مناسبت چهلم فاجعه فیضیه بر همراهى علما و ملت ایران در رویارویى سران ممالک اسلامى و دول عربى با اسرائیل غاصب تاکید ورزید و پیمانهاى شاه و اسرائیل را محکوم کرد . قیام 15 خرداد ماه محرم 1342 که مصادف با خرداد بود فرا رسید. امام خمینى از این فرصت نهایت استفاده را در تحریک مردم به قیام علیه رژیم مستبد شاه به عمل آورد. امام خمینى در عصر عاشوراى 13 خرداد سال 1342شمسى در مدرسه فیضیه نطق تاریخى خویش را که آغازى بر قیام 15 خرداد بود ایراد کردند. به دنبال سخنان کوبنده حضرت امام(ره) بود که شاه فرمان خاموش کردن قیام را صادر کرد. نخست جمع زیادى از یاران امام خمینى در شامگاه 14 خرداد دستگیر و ساعت سه نیمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صدها کماندوى اعزامى از مرکز، منزل حضرت امام را محاصره کردند و ایشان را در حالیکه مشغول نماز شب بود دستگیر کردند و فردای آن روز هم بسیاری از مردم را در شهرهای مختلف به خاک و خون کشیدند. با دستگیرى رهبر نهضت و کشتار وحشیانه مردم در روز 15 خرداد 42، قیام ظاهرا سرکوب شد. آزادی امام خمینی(ره) بدون اطلاع قبلی در شامگاه 18 فروردین سال 1343 بدون اطلاع قبلى، امام خمینى آزاد و به قم منتقل مى شـود. به محض اطلاع مردم، شادمانى سراسر شهر را فرا مى گیرد و جشنهاى باشکوهى در مدرسه فیضیه و شهر به مدت چند روز بر پا مى شود. اولین سالگرد قـیام 15خرداد در سال 1343 با صدور بیانیه مشترک امام خمینى و دیگر مراجع تقلید و بیانیه هاى جداگانه حوزه هاى علمیه گرامى داشته شد و به عنوان روز عزاى عمومى معرفى شد. امام خمینى در 4 آبان 1343 بیانیه اى انقلابى صادر کرد و درآن نوشتند : دنیا بداند که هر گرفتارى اى که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست، ملل اسلام از اجانب عموما و از آمریکا خصوصا متنفر است... آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانى مى کند. آمریکاست که به اسرائیل قدرت مى دهد که اعراب مسلم را آواره کند. افشاگرى امام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامى دوباره قرار داد. سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره کماندوهاى مـسلح اعـزامى از تهران، منزل امام خمینى در قم را محاصره کردند. شگفت آنکه وقت باز داشت، همانند سال قبل مصادف با نیایش شبانه امام خمینى بود. حضرت امام بازداشت و به همراه نیروهاى امنیتى مستقیما به فرودگاه مهرآباد تهران اعزام و با یک فروند هواپیماى نظامى که از قبل آماده شده بود، تحت الحفظ مامورین امنیتى و نظامى به آنکارا پرواز کرد. عصر آنروز ساواک خبر تبعید امام را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور در روزنامه ها منتشر ساخت. علی رغم فضاى خفقان موجى از اعتراضها به صورت تظـاهرات در بازار تهران، تعطیلى طولانى مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامه ها به سازمانهاى بین المللى و مراجع تقلید جلوه گر شد. اقامت امام در ترکیه یازده ماه به درازا کشید در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بـى سابقه اى بقایاى مقاومت را در ایران در هم شکست و در غیاب امام خمینى به سرعت دست به اصلاحات آمریکا پسند زد. اقامت اجباری در ترکیه فرصتى مغتنم براى امام بود تا تدوین کتاب بزرگ تحریر الوسیله را آغاز کند. تبعید امام خمینی (ره) از ترکیه به عراق روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به همراه فرزندشان آیه الله حاج آقا مصطفى از ترکیه به تبعیدگاه دوم، کشور عراق اعزام شدند. امام خمینى پس از ورود به بغداد براى زیارت مرقد ائمه اطهار(ع) به شهرهاى کاظمین، سامرا و کربلا شتافت ویک هفته بعد به محل اصلى اقامت خود یعنی نجف عزیمت کرد. دوران اقامت 13 ساله امام خمـینى در نجف در شرایطى آغاز شد که هر چند در ظاهر فشارها و محدودیتهاى مستقیم در حد ایران و ترکیه وجـود نـداشت اما مخالفـتها و کارشکنی ها و زخم زبانها نه از جبهه دشمن رویاروی بلکه از ناحیه روحانى نمایان و دنیا خواهان مخفى شده در لباس دین آنچنان گسترده و آزاردهنده بود که امام با همه صبر و بردبارى معروفش بارها از سختى شرایط مبارزه در این سالها به تلخى تمام یاد کرده است. ولى هیچیک از این مصائب و دشواریها نتوانست او را از مسیرى که آگاهانه انتخاب کرده بود باز دارد. امام خمینى سلسله درسهاى خارج فقه خویش را با همه مخالفتها و کارشکنیهاى عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شیخ انصارى (ره) نجف آغاز کرد که تا زمان هجـرت از عراق به پاریس ادامه داشت. حوزه درسى ایشان به عنوان یکى از برجسته ترین حوزه هاى درسى نجف از لحاظ کیفیت و کمیت شاگردان شناخته شد. امام خمینى از بدو ورود به نجف با ارسال نامه ها و پیک هایى به ایران، ارتباط خویش را با مبارزین حفظ نموده و آنان را در هر مناسبتى به پایدارى در پیگیرى اهداف قیام 15 خرداد فرا مى خواند. امام خمینى در تمام دوران پس از تبعید، علی رغم دشواریهاى پدید آمده، هیچگاه دست از مبارزه نکشید، وبا سخنرانیها و پیامهاى خویـش امید به پیروزى را در دلها زنده نگاه مى داشت. چهار سال تدریس، تلاش و روشنگرى امام خمینى توانسته بود تا حدودى فضاى حوزه نجف را دگرگون سازد. اینک در سال 1348 علاوه بر مبارزین بیشمار داخل کشور مخاطبین زیادى در عراق، لبنان و دیگر بلاد اسلامى بودند که نهضت امام خمینى را الگوى خویش مى دانستند. امام خمینی (ره) و استمرار مبارزه (1356 – 1350) نیمه دوم سال 1350 اختلافات رژیم بعثى عراق و شاه بالا گرفت و به اخراج و آواره شدن بسیارى از ایرانیان مقیم عراق انجامید. امام خمینى طى تلگرافى به رئیس جمهور عراق شدیدا اقدامات این رژیم را محکوم نمود. حضرت امام در اعتراض به شرایط پیش آمده تصمیم به خروج از عراق گرفت اما حکام بغداد با آگاهى از پیامدهاى هجرت امام در آن شرایط اجازه خروج ندادند سال 1354 در سالگرد قیام 15 خرداد، مدرسه فیضیه قم بار دیگر شاهد قیام طلاب انقلابى بود. فریادهاى درود بر خمینى ومرگ بر سلسله پهلوى به مدت دو روز ادامه داشت پیـش از این سازمانهاى چریکى متلاشى شده وشخصیتهاى مذهبى و سیاسى مبارز گرفتار زندانهاى رژیم بودند. شاه در ادامه سیاستهاى مذهب ستیز خود در اسفند 1354 وقیحانه تاریخ رسمى کشور را از مبدا هجرت پیامبر اسلام به مبدا سلطنت شاهان هخامنشى تغییر داد. امام خمینى در واکنشى سخت، فـتوا به حرمت استفاده از تاریخ بى پایه شاهنشاهى داد. تحریم استفاده از این مبدا موهوم تاریخى همانند تحریم حزب رستاخیز از سوى مردم ایران استقبال شد و هر دو مورد افتضاحى براى رژیم شاه شده و رژیم در سال 1357 ناگزیر از عقب نشینى و لغو تاریخ شاهنشاهى شد. اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1356 و قیام مردم امام خمینى که بـه دقت تحولات جارى جهان و ایران را زیر نظر داشت از فرصت به دست آمده نهایت بهره بردارى را کرد. او در مرداد 1356 طى پیامى اعلام کرد : اکنون به واسطه اوضاع داخلى و خارجى و انعکاس جنایات رژیم در مجامع و مطـبوعات خارجى فرصتى است که باید مجامع علمى و فرهنگى و رجال وطـنخواه و دانشجویان خارج و داخل و انجمنهاى اسلامى در هر جایى درنگ از آن استفاده کنند و بى پرده بپا خیزند. شهادت آیه الله حاج آقا مصطفى خمـینى در اول آبان 1356 و مراسم پر شکوهى که در ایران برگزار شد نقطـه آغازى بر خیزش دوباره حوزه هاى علمیه و قیام جامعه مذهبى ایران بود. امام خمینى در همان زمان به گونه اى شگفت این واقعه را از الطـاف خفیه الهى نامیده بود. رژیم شاه با درج مقاله اى توهین آمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت. اعتراض به این مقاله، به قیام 19 دى ماه قم در سال 56 منجر شد که طى آن جمعى از طلاب انقلابى به خاک و خون کشیده شدند. شاه علی رغم دست زدن به کشتارهاى جمعى نتوانست شعله هاى افروخته شده را خاموش کند. هجرت امام خمینی (ره) از عراق به پاریس در دیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نیویورک تصمیم به اخراج امام خمینی از عراق گرفته شد. روز دوم مهر 1357 منزل امام در نجف بوسیله قواى بعثى محاصره گردیدانعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد. روز 12 مهر، امام خمینى نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیرى کرد. قبلا صحبت از هجرت امام به لبنان و یا سوریه بود اما ایشان پس از مشورت با فرزندشان ( حجه الاسلام حاج سید احمد خمینى ) تصمیم به هجرت به پاریس گرفت. در روز 14 مهر ایشان وارد پاریس شدند. و دو روز بعد در منزل یکى از ایرانیان در نوفل لوشاتو ( حومه پاریس ) مستقر شدند. مامورین کاخ الیزه نظر رئیس جمهور فرانسه را مبنى بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسى به امام ابلاغ کردند. ایشان نیز در واکنشی تند تصریح کرده بود که اینگونه محدودیتها خلاف ادعاى دمکراسى است و اگر او ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود باز دست از هدفهایش نخواهد کشید. امام خمینى در دیـماه 57 شـوراى انقلاب را تکشیل داد. شاه نیز پس از تشکیل شوراى سلطـنت و اخذ راى اعتماد براى کابینه بختیار در روز 26 دیـماه از کشور فرار کرد. خبر در شهر تهران و سپس ایران پیچید و مردم در خیابانها به جشن و پایکوبى پرداختند. بازگشت امام خمینی (ره) به ایران پس از 14 سال تبعید اوایل بهمن 57 خبر تصمیم امام در بازگشت به کشور منتشر شد. هر کس که مى شنید اشک شوق فرو مى ریخت. امام خمینى بامداد 12 بهمن 1357 پـس از 14 سال دورى از وطـن وارد کشور شد. استقبال بى سابقه مردم ایران چنان عظیم و غیر قابل انکار بود که خبرگزاریهاى غربى نیز ناگزیر از اعتراف شده و مستقبلین را 4 تا 6 میلیون نفر برآورد کردند. رحلت امام خمینی (ره)، وصال یار، فراق یاران امام خمینى هدفها و آرمانها و هر آنچه را که مى بایست ابلاغ کند، گفته بود و در عمل نیز تمام هستیش را براى تحقق هدف ها بکار گرفته بود. اینک در آستانه نیمه خرداد سال 1368 خود را آماده ملاقات عزیزى مى کرد که تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف کرده بود و قامتش جز در برابر او ، در مقابل هیچ قدرتى خم نشده، و چشمانش جز براى او گریه نکرده بود. سروده هاى عارفانه اش همه حاکى از درد فراق و بیان عطش لحظه وصال محبوب بود. و اینک این لحظه شکوه مند براى او ، و جانکاه و تحمل ناپذیر براى پیروانش، فرا مى رسید. ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368 لحظه وصال بود. قلبى از کار ایستاد که میلیونها قلب را به نور خدا و معنویت احیا کرده بود. به وسیله دوربین مخفى اى که توسط دوستان امام در بیمارستان نصب شده بود روزهاى بیمارى و جریان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى که گوشه هایى از حالات معنوى و آرامش امام در این ایام از تلویزیون پخش شد غوغایى در دلها بر افکند که وصف آن جز با بودن در آن فضا ممکن نیست. لبها دائما به ذکر خدا در حرکت بود. در آخرین شب زندگى و در حالى که چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل کرده بود و در حالیکه چندین سرم به دستهاى مبارکش وصل بود نافله شب مى خواند و قرآن تلاوت مى کرد. در ساعات آخر، طمانینه و آرامشى ملکوتی داشت و مرتبا شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر اکرم (ص) را زمزمه مى کرد و با چنین حالتى بود که روحش به ملکوت اعلى پرواز کرد. وقتى که خبر رحلت امام(ره) منتشر شد، گویى زلزله اى عظیم رخ داده است، بغضها ترکید و سرتاسر ایران و همـه کانونهایى که در جهان با نام و پیام امام خمینى آشنا بودند یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند. هیچ قلم و بیانى قادر نیست ابعاد حادثه را و امواج احساسات غیر قابل کنترل مردم را در آن روزها توصیف کند. مردم ایران و مسلمانان انقلابى ، حق داشتند این چنین ضجه کنند و صحنه هایى پدید آورند که در تاریخ نمونه اى بدین حجم و عظـمت براى آن سراغ نداریم. آنان کسى را از دست داده بودند که عزت پایمال شده شان را باز گردانده بود ، دست شاهان ستمگر و دستهاى غارتگران آمریکایى و غربى را از سرزمینشان کوتاه کرده بود ، اسلام را احیا کرده بود ، مسلمین را عزت بخشیده بود، جمهورى اسلامى را بر پا کرده بود ، رو در روى همه قدرتهاى جهنمى و شیطانى دنیا ایستاده بود و ده سال در برابر صدها توطئه براندازى و طـرح کودتا و آشوب و فتنه داخلى و خارجى مقاومت کرده بود و 8 سال دفاعى را فرماندهى کرده بود که در جبهه مقابلش دشمنى قرار داشت که آشکارا از سوى هر دو قدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه مى شد. مردم ،رهبر محبوب و مرجع دینى خود و منادى اسلام راستین را از دست داده بودند. شاید کسانیکه قادر به درک و هضم این مفاهیم نیستند ، اگر حالات مردم را در فیلمهاى مراسم تودیع و تشییع و خاکسپارى پیکر مطهر امام خمینی مشاهده کنند و خبر مرگ دهها تن که در مقابل سنگینى این حادثه تاب تحمل نیاورده و قلبشان از کار ایستاده بود را بشنوند و پیکرهایى که یکى پس از دیگرى از شدت تاثر بیهوش شده ، بر روى دستها در امواج جمعـیت به سوى درمانگاهها روانه مى شدند را در فیلمها و عکسها ببینند، در تفسیر این واقعیتها درمانده شوند. اما آنانکه عشق را مى شناسند و تجربه کرده اند، مشکلى نخواهند داشت. حقیقتا مردم ایران عاشق امام خمینى بودند و چه شعار زیبا و گویایى در سالگرد رحلتش انتخاب کرده بودند که: عشق به خمینى عشق به همه خوبیهاست. روز چهاردهم خرداد 1368 ، مجلس خبرگان رهبری تشکیل گردید و پس از قرائت وصیتنامه امام خمینى توسط حضرت آیه الله خامنه اى که دو ساعت و نیم طـول کشید ، بحث و تبادل نظر براى تعیین جانشینى امام خمینى و رهبر انقلاب اسلامى آغاز شد و پس از چندین ساعت سرانجام حضرت آیه الله خامنه اى ( رئیس جمهور وقت ) که خود از شاگردان امام خمینى ـ سلام الله علیه ـ و از چهره هاى درخشان انقلاب اسلامى و از یاوران قیام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام درهمه فراز و نشیبها در جمع دیگر یاوران انقلاب جانبازى کرده بود ، به اتفاق آرا براى این رسالت خطیر برگزیده شد. سالها بود که غربیها و عوامل تحت حمایتشان در داخل کشور که از شکست دادن امام مایوس شده بودند وعده زمان مرگ امام را مى دادند. اما هوشمندى ملت ایران و انتخاب سریع و شایسته خبرگان و حمایت فرزندان و پیروان امام همه امیدهاى ضد انقلاب را بر باد دادند و نه تنها رحلت امام پایان راه او نبود بلکه در واقع عصر امام خمینى در پهنه اى وسیعتر از گذشته آغاز شده بود. مگر اندیشه و خوبى و معنویت و حقیقت مى میرد ؟ روز و شب پانزدهم خرداد 68 میلونها نفر از مردم تهران و سوگوارانى که از شهرها و روستاها آمده بودند ، در محل مصلاى بزرگ تهران اجتماع کردند تا براى آخرین بار با پیکر مطهر مردى که با قیامش قامت خمیده ارزشها و کرامتها را در عصر سیاه ستم استوار کرده و در دنیا نهضتى از خدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز کرده بود ، وداع کنند. هیچ اثرى از تشریفات بى روح مرسوم در مراسم رسمى نبود. همه چیز، بسیجى و مردمى و عاشقانه بود. پیکر پاک و سبز پوش امام بر بالاى بلندى و در حلقه میلیونها نفر از جمعیت ماتم زده چون نگینى مى درخشید. هر کس به زبان خویش با امامش زمزمه مى کرد و اشک مى ریخت. سرتاسر اتوبان و راههاى منتهى به مصلى مملو از جمیعت سیاهپوش بود. پرچمهاى عزا بر در و دیورا شهر آویخته و آواى قرآن از تمام مساجد و مراکز و ادارات و منازل به گوش مى رسید. شب که فرا رسید هزاران شمع بیاد مشعلى که امام افروخته است ، در بیابان مصلى و تپه هاى اطـراف آن روشن شد. خانواده هاى داغدار گرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نورانی دوخته شده بود. فریاد یا حسین بسیجیان که احساس یتیمى مى کردند و بر سر و سینه مى زدند فضا را عاشورایى کرده بود. باور اینکه دیگر صداى دلنشین امام خمینى را در حسینیه جماران نخواهند شنید ، طاقتها را برده بود. مردم شب را در کنار پیکر امام به صبح رسانیدند. در نخستین ساعت بامداد شانزدهم خرداد ، میلیونها تن به امامت آیه الله العظمى گلپایگانى(ره) با چشمانى اشکبار برپیکر امام نماز گزاردند. انبوهى جمعیت و شکوه حماسه حضور مردم در روز ورود امام خمینى به کشور در 12 بهمن 1357 و تکرار گسترده تر این حماسه در مراسم تشییع پیکر امام ، از شگفتیهاى تاریخ است. خبرگزاریهاى رسمى جهانى جمعیت استقبال کننده را در سال 1357 تا 6 میلیون نفر و جمعیت حاضر در مراسم تشییع را تا 9 میلیون نفر تخمین زدند و این در حالى بود که طى دوران 11 ساله حکومت امام خمینى به واسطه اتحاد کشورهای غربى و شرقى در دشمنى با انقلاب و تحمیل جنگ 8 ساله و صدها توطـئه دیگر آنان، مردم ایران سختیها و مشکلات فـراوانـى را تحمل کرده و عزیزان بى شمارى را در ایـن راه از دست داده بـودند و طـبعا مـى بـایـست بـتدریج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز این چنین نشد. نسل پرورش یافته در مکتب الهى امام خمینى به این فرموده امام ایمان کامل داشت که :در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان نثاریها ومحرومیتها مناسب حجم بزرگى مقصود و ارزشمندى و علو رتبه آن است پس از آنکه مراسم تدفین به علت شدت احساسات عزاداران امکان ادامه نیافت، طى اطلاعیه هاى مکرر از رادیو اعلام شد که مردم بـه خانه هایشان بازگردند، مراسم به بعد موکول شده و زمان آن بعدا اعلام شد. براى مسئولین تردیدى نبود که هر چه زمان بگذرد صدها هزار تن از علاقه مندان دیگر امام که از شهرهاى دور راهى تهران شده اند نیز بر جمعیت تشییع کننده افزوده خواهد شد، ناگزیر در بعدازظهر همان روز مراسم تدفین با همان احساسات و به دشوارى انجام شد که گوشه هایى از این مراسم بوسیله خبرنگاران به جهان مخابره شد و بدین سان رحلت امام خمینى نیز همچون حیاتش منشأَ بیدارى و نهضتى دوباره شد و راه و یادش جاودانه گردید چرا که او حقیقت بود و حقیقت همیشه زنده است و فناناپذیر.


جمعه ، ۱۴خرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اتاق خبر 24]
[مشاهده در: www.otaghkhabar24.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن