واضح آرشیو وب فارسی:سپاس: اگر از همین امروز تغییرات اساسی در زمینه پرورشی ایجاد کنیم، قطعاً می توانیم این وضعیت اسفناک را بهبود ببخشیم. هر چقدر هم که موانع و مشکلات زیادی وجود داشته باشد؛ باید این موقعیت را تغییر دهیم تا در آینده نخواهیم مشکلاتی را که بزرگتر از مشکلات امروزی هستند را حل کنیم.به گزارش "سپاس"، علیرضا فقیه دانش آموز استان بوشهر؛ از دیر بار تا به امروز، آموزش و پرورش در تمامی کشور ها و سرزمین ها با نام و نشان وجود داشته است، همانطور که می دانید و همیشه در محافل گفته می شود، نهاد آموزش و پرورش آینده ی کشور را می سازد؛ پس این موضوع، اهمیت و توجه شما را به فعالیت های این نهاد جلب می کند. این نهاد از دوبخش "آموزش و پرورش" تشکیل شده است و مانند کفه های ترازویی هستند که اگر در حالت تعادل قرار نگیرند نقد هایی بر آن ها وارد می شود، در این مطلب سعی داریم مقدار فعالیت ها و تأثیر گذاری بخش پرورش این نهاد در جامعه و بر روی دانش آموزان را بررسی و در اختیار مخاطبان قرار دهیم و قسمت آموزش این وزارتخانه در مطلب بعدی مورد ارزیابی و منتشر خواهد شد. سازمان ها، نهاد ها و بخش های دیگری که زیر نظر این وزارتخانه بوده اند (در قسمت پرورش) ، مانند سازمان پیشاهنگی ایران، سازمان دانش آموزی، مجلس شورای دانش آموزی و ... تأسیس یا منحل شدند؛ اما مهم این است که با وجود این همه تغییر و تحولات فراوان، چرا باز هم وضعیت تربیتی در مدارس نابسامان است و فقط در حوزه ی آموزش کار و فعالیت صورت می گیرد؟ تاریخچه: بعد از انقلاب اسلامی یعنی در هشتم اسفند 1358 ، با تدبیر شهیدان ، رجایی و باهنر ، نهاد «امور تربیتی» در آموزش و پرورش با ساختار جدید و اهداف نظام اسلامی بنیان نهاده شد . فعالیت مربیان تربیتی ابتدا منحصر به مدرسه بود اما متولیانی برای پشتیبانی آنان در ادارات آموزش و پرورش ستاد وزارتخانه را تعیین گردند به طوری که تا سال 1360 اداره ای تحت عنوان اداره کل امور تربیتی در وزارتخانه و نمایندگی هایی با عنوان امور تربیتی در سطح استانها و شهرستانها، بر عهده گرفتند. مرگ پیشاهنگان، تولد معاونان پرورشی: پس از پیروزی انقلاب اسللامی، فعالیت های سازمان پیشاهنگان به حدی رنگ باخت و فراموش شد که مجلس شورای اسلامی در سال 1361 سازمان پیشاهنگی ایران را منحل کرد و کلیه تجهیزات و اموال آن که شامل اردوگاه ها و خانه های پیشاهنگی و فضاهای آموزشی بود به امور تربیتی واگذار و بدین ترتیب امور تربیتی از نظر مادی و امکانات غنای بیشتری یافت و مجلس شورای اسلامی در مصوبه 25 بهمن 1366 ، ذیل ماده 4 از فصل سوم قانون اهداف وزارت آموزش و پرورش، چنین تصویب کرد : «جهت تقویت بنیه تربیتی نظام «واحد امور تربیتی» در سطح معاونت وزارت تشکیل می شود.» (معاونت پرورشی و تربیت بدنی) به دنبال ایجاد معاونت پرورشی در آموزش و پرورش ، ستادهای امور تربیتی در مدارس شروع به کار نمود. این ستادها از سه عضو : مدیر مدرسه، مربی تربیتی و معلمان یا دبیران تشکیل شده بود. تولدی دوباره: نهاد امور تربیتی حدود 23 سال پس از تشکیل ، به دلیل تغییر برخی سیاست ها ، از حوزه ستادی حذف و برچیده شد و فعالیت های مربیان پرورشی در مدارس نیز رو به افول نهاد. گرچه سال 1380 ، سال انحلال امور تربیتی بود ولی حدود 3 سال پس از این تاریخ ، یعنی در سال 1383 بار دیگر سخن از احیای نهاد امور تربیتی به میان آمد. شاید نخستین کسی که موضوع احیای امور تربیتی را مطرح کرد، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بود. تلاش و تکاپو برای احیای امور تربیتی ، سرانجام به اینجا ختم شد که در فروردین 1384 ، در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی کلیات طرح احیای معاونت پرورشی و سلامت را در وزارت آموزش و پرورش تصویب کند. دانش آموزان کجا هستند؟ می دانیم که یکی از ارکان مدارس، دانش آموزان هستند. دانش آموزان برای تعلیم و تربیت به مدارس می آیند؛ اما سؤال ما این است که وقتی مطرح می شود در تدوین و قوانین مربوط به مسائل دانش آموزی، ردپایی از نظرات دانش آموزان در آن ها وجود ندارد. بعضاً در مقطع متوسطه (دوره اول) می بینیم که دانش آموزان تمام تلاش خود را می کنند که در مسائل مدرسه دخالت کنند و در آن اظهار نظر کنند. ما این حق را به آن ها می دهیم؛ چون همانطور که گفته شد آن ها یکی از ارکان مدارس هستند. رکنی از یاد رفته که نظرش به اندازه ی یک شهروند هم ارزش ندارد. پدیده ای که هر یکسال رخ می دهد: در گذشته، بدلیل نبود زندگی صنعتی و اشتغال نداشتن مادران، تربیت فرزندان به عهده آن ها بود؛ ولی امروزه که شرایطی به وجود آمده است که مادران دیگر زمان کافی برای رسیدگی به فرزندان را ندارد، مدارس این امر را به عهده گرفته که صراحتاً می گوییم در این امر بسیار نا موفق بوده اند و دلیل آن هم، مشارکت نداشتن دانش آموزان در مسائل مدرسه ای و پرورشی است. بیاید موضوع را ساده تر بیان کنیم. امروز به خوبی می بینیم که رأی گیری شوراهای دانش آموزی هر ساله برگزار می شود و در رسانه های مختلف هم این خبر بازتاب داده نمی شود؛ ولی به خوبی می دانیم که بعد از این رویداد، دیگر خبری از این موضوع در رسانه ها نیست و به مدت یک سال تمدید می گردد تا دوباره رأی گیری شود. این موضوع تنها محدود به این بخش نمی شود؛ بلکه مجلس شورای دانش آموزی را که قول می دهم 90 درصد دانش آموزان از وجود آن بی خبرند، شامل می شود. چه کسی دیگر از فعالیت های سازمان دانش آموزی به خوبی آگاه است؟ اصلاً این سازمان برای تأمین قسمت پرورش وزارتخانه، چه اقداماتی را نه بر روی کاغذ بلکه به صورت عملی انجام داده است؟ به راستی خبرگزاری پانا (خبرگزاری سازمان دانش آموزی که دانش آموزان به اصطلاح در آن مشارکت دارند) چه فعالیت های اساسی در امر رساندن پیام دانش آموزان به مسئولین انجام داده است؟ دیگر مقصران کیستند؟ البته نباید هم فقط قانون و مسئولین را مقصر بدانیم؛ بلکه دانش آموزان هم در این امر مقصر هستند. آن ها با بی تفاوتی نسبت به این فعالیت ها، اشتباه بزرگ و نابخشودنی مرتکب شده اند که باید دلیل ایجاد این بی رغبتی را در خود خانواده ها یافت. آن ها با بستن دست و پای فرزندنشان و قرار دادن آن در مسیر آموزش و دور کردن آن از راه پر پیچ و خم پرورش و بیهوده جلوه دادن آن، او را از ادامه این راه و یا حتی ورود به این راه منصرف می کنند. ما شاید بتوانیم مقصر سومی هم داشته باشیم. مقصر سوم ما کسانی جز معاونان پرورشی و مدیران مدارس نیستند. آن ها برای ایجاد مستندات و مدارک لازم، دانش آموزان را قربانیان خود کرده اند. آن ها با اجرای یک برنامه نمادین، دانش آموزان را همسو با خود می کنند که ما برنامه های فرهنگی و پرورشی داشته ایم و هم مستندات لازم برای کسب رتبه اول در میان دیگر مدارس را بدست می آورند. بعضاً دیده شده است که شورای دانش آموزی یک مدرسه، 10 جلسه کاذب (فقط برای تولید مستندات لازم برای ارسال به اداره مربوطه) را در یک روز برگزار می کند؛ یعنی همان کاری که باید در یک سال تحصیلی به صورت واقعی و عملی انجام شود. از این ها بگذریم... اگر از همین امروز تغییرات اساسی در زمینه پرورشی ایجاد کنیم، قطعاً می توانیم این وضعیت اسفناک را بهبود ببخشیم. هر چقدر هم که موانع و مشکلات زیادی وجود داشته باشد؛ باید این موقعیت را تغییر دهیم تا در آینده نخواهیم مشکلاتی را که بزرگتر از مشکلات امروزی هستند را حل کنیم. از نظر ما بهترین راه، اهمیت دادن به نظر خود دانش آموزان است که قطعاً تحولی شگرف در این زمینه ایجاد می کند. برای مثال؛ اولیای مدارس می توانند اجرای برخی از مراسمات را به عهده دانش آموزان مشتاق قرار دهند که مسلماً نتیجه بسیار خوبی را هم در پی خواهد داشت. به امید روزی که مسئولین به سخنان ما دانش آموزان گوش فرا دهند.
پنجشنبه ، ۱۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سپاس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]