واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۲
او مادر، مادربزرگ، و دو برادر 16 و سه سالهاش را در آشویتس از دست داده و تا سرحد مرگ گرسنگی کشیده است، اما تا 1990 در این مورد صحبت نکرده است. «ویرجینیا گاتنگو» آخرین شاهد بازمانده از اردوگاههای مرگ ارتش نازی در آشویتس است که حالا میگوید در 92 سالگی دلش میخواهد بازیگر شود.
خانم گاتنگو 92 ساله پیرترین بازمانده آشویتس است
*** این زن اصالتا رُمی که با یک تاجر ونیزی ازدواج کرده و بعد در میانه جنگ جهانی دوم و موج یهودیستیزی در اروپا اسیر نازیها شده بود، در مورد آن روزها به خبرنگار فایننشیال تایمز میگوید: « هنوز میتوانم سرمای آن اردوگاه را حس کنم، ما مدیترانهایها اصلا نمیدانستیم سرما چیست و آب و هوای شمال اروپا حتی بیشتر از گرسنگی مداومی که تحمل میکردیم برای ما حکم شکجه را داشت.» او در مورد زندگیاش پیش از جنگ جهانی دوم میگوید: « پدرم نقاش و مدیر یک مدرسه یهودیان بود که در 1941 از دنیا رفت. وقتی جوان بودم برای تعطیلات به رودز میرفتم و همانجا با همسرم آشنا شدم، البته من ریتا هیروث نبودم، اما همسرم عاشقم شد.» تمام عکسهای این دوره در جریان اسیرشدن این خانواده در اردوگاههای نازی از بین رفتهاند، اما ویرجینیا بعدها توانسته با نامهفرستادن برای این و آن، چند تایی از این عکسها را دوباره در گنجه خودش جمع کند.
بعد از پایان جنگ خانم گاتنگو برای جمعکردن عکسهای باقیمانده از خانواده برای دیگران نامههایی فرستاد و تعدادی عکس پیدا کرد
*** درباره آن روزها میگوید: « ما در یک جزیره زندگی میکردیم و هیچ چیز در مورد اردوگاههای مرگ نمیدانستیم تا وقتی که در 1943 نازیها به ما رسیدند، آنها اول مردها را با خودشان بردند. برادرم را وقتی بردند که تنها 16 سال داشت، بعد به سراغ زنها و بچهها آمدند، در یک سفر سه هفتهای با کشتی و بعد واگنها، بسیاری در راه جان دادند. من در راه رفتن به آشویتش 21 ساله بودم، شاید چون جوان و قوی بودم جان به در بردم. حداقل برای بعضی از ما این سفر یک برگشت هم داشت، برای خیلیها این طور نبود؛ هر چند که دیگر هیچ وقت خانوادهام را ندیم.» میگوید قبل از «هلوکاست» هیچکس باورش نمیشد که چنین اعمال شیطانی بتواند از انسانها بروز کند. « مردم آلمان در کل اروپا یکی از متمدنترینها بودند، یهودیان به بهترین شکل در میان آنها پذیرفته شده بودند، اما یهودیستیزی هیچ وقت در اروپا تمام نشده است.» « همه آن چیزهایی را که در کتابها در مورد آشویتس خواندهاید من دیدهام؛ بردگی و کار اجباری، گرسنگی و چیزهای دیگر. آنها روزی یک وعده غذا به ما میدادند، موهایمان را تراشیده بودند و به هر کدام ما یک شماره داده بودند، هنوز خالکوبی شمارهای که به من داده بودند روی مچ دست چپم هست.» ویرجینیا در مورد سختترین تجربهاش در آشویتس میگوید: « آشویتس مثل یک شهر بزرگ بود. یک بار خواهرم را برای یک هفته گم کردم. هیچ راهی نداشتم که بفهمم او کجا ست، ساختمان به ساختمان میرفتم و صدایش میکردم، لئا، لئا، اما نمیتوانستم پیدایش کنم.» و هنوز وقتی اینها را تعریف میکند ناامیدی در صدایش موج میزند. ویرجینیا در نهایت توسط روسها نجات داده شد و در حالی که تنها 35 کیلو وزن داشت، کار در آشپزخانه ارتش روسها را شروع کرد که باعث شد شرایط جسمیاش کمی بهتر شود. خواهرش اما تا 1945 در اسارت باقی ماند و حالا در بلژیک زندگی میکند. ویرجینیا میگوید حتی با لئا هم در مورد کمپها حرف نمیزند، « چه چیزی برای گفتن هست؟ هر دوی ما آن چیزها را زندگی کردهایم.»
خانم گاتنگو حالا نقاشی هم میکند
*** وقتی همسر ویرجینیا در 1963 از دنیا رفت او به عنوان معلم مدرسه شروع به کار کرد، در 1980 او دوباره به ریشههای خود برگشت و به کنیسه گتویی که در آن زندگی میکرد برگشت و در 1990 بالاخره تصمیم گرفت که در مورد تجربه خودش برای دانشآموزان مدرسهای در «گتو» ها صحبت کند. « این کاری نیست که آدم با میل و رغبت انجام دهد. بعد از چند نسل مردم ترجیح میدهند که این چیزها را نشنوند، اما در این مورد احساس وظیفه میکردم؛ برای این که بیشتر نجاتیافتهها ترجیح میدهند در مورد این چیزها صحبت نکنند؛ بنابراین این خطر وجود دارد که همه چیز فراموش شود؛ انگار هیچ چیز هیچ وقت اتفاق نیفتاده است.» ویرجینیا گاتنگو که از 2007 در یک خانه سالمندان همراه با سه نجاتیافته دیگر از آشویتس زندگی میکند معتقد است یهودیستیزی هیچ وقت در اروپا کاملا از بین نرفته و برای همین هم فکر میکند باید محلههای ویژه یهودیها که به آنها «گتو» میگویند حفظ شود تا مردم فراموش نکنند که در اروپا چه بر سر یهودیان آمده است.
یکی از معدود نقاشیهای بازمانده از پدر خانم گاتنگو که پیش از جنگ جهانی دوم درگذشته است
*** او که مانند بسیاری از آدمها در این سن سال راحت و زیاد میخندد، علاوه بر یادآوریهای تلخ از روزهای آشویتس هنوز حس شوخطبعی خودش را از دست نداده و به خبرنگار فایننشیال تایمز میگوید: « میدانید چرا بیشتر یهودیها ویولون مینوازند؟ برای این که خیلی سخت است که آدم بخواهد با یک پیانو فرار کند.» انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]