محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831201629
فرصت ها و تهدیدهای پیش روی دولت دهم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
این مقاله که به بیان نقاط ضعف و قوت و فرصتها و تهدیدهای پیش روی دولت دهم میپردازد، از دو بخش تشکیل شده است: فرصت یابی راهبردی دولت دهم پیش درآمد این مقاله که به بیان نقاط ضعف و قوت و فرصتها و تهدیدهای پیش روی دولت دهم میپردازد، از دو بخش تشکیل شده است: - بحثی نظری پیرامون مدیریت راهبردی و تعریف فرصت و تهدید؛ - نقاط ضعف و قوت و فرصتها و تهدیدهای پیش روی دولت دهم. درآمد - مدریت راهبردی حضرت علي – علیه السلام- می فرمایند: «اَعقلُ النّاسِ انظَرهم فِى العواقِب»[1]؛ عاقلترين مردم كسى است كه در عواقب كارها بيشتر انديشه و تأمّل كند. كلام دیگری منسوب به ايشان است که: «رَحِمَ اللهُ امرأً عَلِمَ مَن أَينَ و فى أَينَ و الى أين». «مديريت استراتژيک»[2]، هنر و دانش تدوين، اجرا و ارزيابي تصميمهاي همه جانبه به منظور توانمندسازي سازمان در دستيابي به هدفهاي اساسي مورد نظر است. واژه «استراتژي»[3] از لغت يوناني «استرات گوس»[4] يا «استرات گي»[5] به معني «هنر ژنرالها» اقتباس شده است. مفهوم استراتژي ابتدا به معناي فنّ هدايت، تطبيق و هماهنگسازي نيروها جهت نيل به اهداف جنگ در علوم نظامي بكار گرفته شد. در جاي ديگر استراتژي بدين شكل تعريف ميشود: «استراتژي مجموعه اي از اهداف اصلي و سياستها و برنامه هاي كلي به منظور نيل به اين اهداف است به گونه اي كه قادر به تبيين اين موضوعات باشد كه در چه كسب و كاري و چه نوع سازماني فعاليت مي كنيم و يا مي خواهيم فعاليت نماييم». تعريف ديگري هم از استراتژي مي توان ارائه كرد: «استراتژي يك برنامه واحد، همه جانبه و تلفيقي است كه محاسن يا نقاط قوت اصلي سازمان را با عوامل و تغييرات محيط مربوط مي سازد و به نحوي طراحي مي شود كه با اجراي صحيح آن از دستيابي به اهداف اصلي سازمان اطمينان حاصل شود». «مديريت» عبارت است از فرايند تضمين دستيابي سازمان به فوايد ناشي از بكارگيري استراتژيهاي مناسب. طبق اين بيان، يك استراتژي مناسب مطابق با نيازمنديهاي يك سازمان در زمان مشخص تعريف ميشود. مراحل مديريت استراتژيك عبارتند از: 1- تحليل وضعيت تعریف اهداف بلندمدت، مأموريت سازمان (علت وجودي و اينكه چه هستيم)، چشم انداز سازمان (چه ميخواهيم باشيم) و تجزيه و تحليل محيط داخلي و قابليتهاي سازمان محيط خارجي. 1- 1- عوامل استراتژیک[6]: عواملی که در آینده سازمان بیشترین تاثیر را دارند. این عوامل عبارتند از: نقاط قوت[7]، نقاط ضعف[8]، فرصت ها[9] و تهدید ها[10]. 1-1-1- نقاط قوت و ضعف داخلي: يکي از فعاليت هاي مديريت استراتژيک اين است که نقاط قوت و ضعف واحدهاي سازماني را شناسايي و آنها را ارزيابي کند. 2-1-1- فرصت: منفعت بالقوه اي که عوامل بالفعل شدنش هنوز بوجود نيامده است. 3-1-1- تهديد: ضرر بالقوه اي که عوامل بالفعل شدنش هنوز بوجود نيامده است. 2-1- بررسی محيطی: نظارت، ارزيابی و نشر اطلاعات مربوط به محيط داخلی و خارجی سازمان بين افراد موثر و کليدی سازمان. 1-2-1-محيط بيرونی: متغيرهايی(فرصتها و تهديدها)که در خارج از سازمان وجود دارد و خارج از حيطه کنترل مديريت می باشد. 2-2-1-محيط داخلی: مجموعه متغيرهايی (نقاط قوت و ضعف) که در داخل سازمان وجود داشته و معمولاً در حيطه کنترل و نظارت مستمر و بلند مدت مديران قرار دارد. در مرحله فرموله کردن استراتژي، اولين قدم جمع آوري داده ها که شامل مراحل زير مي باشد: الف- بررسي محيط خارجي ب- بررسي عوامل داخلي ج- مقايسه با رقبا 2- تدوين استراتژي در تدوين استراتژي بايد ابتدا مجموعه استراتژيهاي قابل استفاده را فهرست كرده و سپس با استفاده از مدلهاي مختلفي كه در بحثهاي مديريت استراتژيك آمده است و با توجه به نتايج بدست آمده در تحليل وضعيت كه در مرحله اول آمده است استراتژي برتر را انتخاب ميكنيم. در اين مرحله بايد مديران مياني و حتي رده پائين سازمان را نيز مشاركت داد تا در آنها ايجاد انگيزش كند. 3- اجراي استراتژي براي اجراي استراتژيها بايد از ابزار زير بهره گرفت: ساختار سازماني متناسب با استراتژيها هماهنگسازي مهارتها، منابع و توانمنديهاي سازمان در سطح اجرايي ايجاد فرهنگ سازماني متناسب با استراتژي جديد سازمان اجراي موفقيت آميز استراتژي به همكاري مديران همه بخشها و واحدهاي وظيفهاي سازمان نياز دارد. 4- ارزيابي استراتژي براي تعيين حدود دستيابي به هدفها، استراتژي اجرا شده، بايد مورد كنترل و نظارت قرار گيرد. هنر راهبردگر(استراتژيست): تبدیل تهديدها به فرصت. دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد دو صد دریا بشوراند و با موج بَحر نگریزد[11] فرصت ها و تهدیدهای پیش روی دولت دهم فرصت های پیش روی دولت دهم را بدین شرح میتوان برشمرد: - امنیت؛ - آماده بودن زیرساختها (ولو بطور نسبی)؛ - جمعیت جوان و تحصیلکرده؛ - نخبگان داخل و خارج کشور؛ - تجربه 4ساله؛ - اعتماد مردم به مسؤولین دولت؛ - هماهنگی گفتمانی و نسبی قوا؛ - تهیه برنامه 5ساله توسط این دولت؛ - شفافتر شدن مرزهای سیاسی در کشور؛ - چالشهای جهانی(بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و ...)؛ - خیزش و بیداری اسلامی در جهان[12]. تهدیدهای پیش روی دولت دهم را نیز بدین شرح میتوان برشمرد: - هوای نفس، شیطان و شیاطین؛ - بلوکهای داخلی و خارجی زر و تزویر؛ - بیبرنامگی و روزمرگی در حوزه فرهنگ؛ - حضور گرایشمندان به الگوی غربی پیشرفت در بدنه دولت، خصوصا نهادهای اقتصادی و دانشگاهها؛ - عدم کادرسازی در حوزه مدیریت؛ - فرهنگ مصرف و تجملگرایی؛ - بیبرنامگی در قبال جوانان و رها نمودن اموری چون ورزش قهرمانی و اقتصاد ورزش به حال خود؛ - بیکاری و مهاجرت جوانان به شهرهای بزرگ؛ - تحریک برخی اقشار و طبقات اجتماعی از سوی رسانههای بیگانه(مانند بیبیسی فارسی) و دنبالههای آنان در داخل[13]. - عدم تهیه الگوی بومی پیشرفت و به ثمر ننشستن اموری چون مهندسی فرهنگی و اسلامی شدن دانشگاهها؛ - فقدان مراکز و زیرساختهای تحقیقاتی، پژوهشی و تصمیمسازی(مانند اتاقهای فکر)؛ دکتر احمدینژاد همانگونه که در شهرداری هیئات مذهبی را حمایت کردند، امروز نیز میتوانند مراکز تحقیقاتی را حمایت نمایند؛ به گونهای که نخبگان و مراکز نخبهپروری و پژوهش و مراکز پژوهشی و تصمیمسازی جایگاه برجستهای در اقتصاد سیاسی دولت داشته باشند. «و أوحينا إلى أم موسى أن أرضعيه فإذا خفت عليه فألقيه في اليم و لا تخافي و لاتحزني إنا رادوه إليك». تو نیکی میکن و در دجله انداز! هزینهکردن برای نخبگان یک سرمایهگذاری است؛ حتی یک سرمایهگذاری سیاسی برای آینده. البته دولت نهم خدمات خوبی به نخبگان ارائه داده و در دست اقدام دارد. دولت با خدمترسانی به نخبگان و بهرهگیری از آنان که از طبقات مختلف میباشند، نشان میدهد با هیچ طبقهای دشمنی ندارد و صداقت[14] خود را نسبت به آنان نشان میدهد. ایجاد رقابت میان مراکز تحقیقاتی(مانند تیمهای ورزشی) نیز در عین حل مشکلات کشور، باعث شکوفایی استعدادهای برتر خواهد شد. نخبگان باید احساس شخصیت کنند. این دولت، یک دولت قبراق است؛ دولت کارهای بزرگ است و قطعا از پس چنین کاری نیز برخواهد آمد. دکتر احمدینژاد نیز در قضایایی چون طرح تحول اقتصادی نشان دادند عنایت ویژهای به نخبگان و نظرات آنان دارند. - بانک مرکزی؛ این نهاد نیز میتواند تهدیدی برای سیاستهای عدالتگسترانه دولت باشد. به نظر میرسد این نهاد نیز مانند یکی از نهادهای برنامهریزی نیازمند یک تصمیم اساسی باشد. این مردم نهضت کردهاند؛ فداکاری کردهاند و حق دارند آزاد باشند. باید ساختارهای تفرعن بر آنان را شکست. ضمن اینکه مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. - رقابتهای درونی میان اصولگرایان؛ آقای قالیباف را –خصوصا با توجه به تحرکات اخیرش- از هماکنون میتوان یکی از نامزدهای احتمالی انتخابات آتی دانست. اصولگرایان به جای تخریب و مستهلک کردن یکدیگر، برادرانه و مانند «اخوان الصفا» کشور را اداره کنند. «انما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون». حتی اگر قوانین فعلی رقابت را مانع برادری میبینند، آنها را اصلاح کنند. این اصلاح میتواند از مصادیق اصلاح ذاتالبین باشد. - حمله رژیم صهیونیستی(نگارنده مدتهاست در انتظار درگیری است)؛ - تحریم اقتصادی. آنچه باید توجه داشت این است که فرصت و تهدید – همگی- مخلوق خدا هستند. خدا هم در لطف و عنایت به بندگانش مضایقهای ندارد. خداوند داراى قدرت و سلطه مطلقه بر هستى است و هر زمان بخواهد، مىتواند تقديرى را جايگزين تقدير ديگری سازد. خداوند متعال بر خلاف عقيده يهود، كه مىگفتند: «يد الله مغلوله»، قدرت گسترده دارد و به مصداق قول قرآن کریم، دست او باز است: «بل يداه مبسوطتان». باید با محبت اهلبیت که بزرگترین فرصتاند، عنایت الهی را جلب کرد. حتی اختلاف میان اصوگرایان نیز با پیروی از اهلبیت و جانشینان ایشان برطرف میشود؛ آنچنان که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم «بموالاتكم تمّت الكلمة و عظمت النّعمة و ائتلفت الفرقة»؛ به واسطه ولايت و پيشوايى شما ... پراكندگى به الفت و اتحاد مبدل گشت. موالاة (ضد معاداة) به معنای متابعت و پیروی کردن است. ان شاء الله! أَتَيْـنَاكَ بِالْفَقْـرِ يَا ذَا الْغِـنَى / وَ أَنْتَ الّذِى لَـمْ تَزَلْ مُحْسِنَا [15] پی نوشت: 1 - ترجمه غرر الحکم و درر الکلم محلاتى ـ جلد دوم 2 - Strategic Management 3 - Strategy 4 - Strategos 5 - Strategie 6 - Strategic Factors 7 - Strong 8 - Weak 9 - Opportunity 10 - Treat 11 - مولوی 12- به نظر نگارنده آنچه این روزها در چین، هند و حتی فرانسه اتفاق افتاد، برای سرشکن کردن واکنش جهانی به فاجعه آلمان بود؛ اما -به مصداق قول حضرت امام(ره)- «بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر ميشود». اسلام آن قدر که با خون پیش رفته است، با عده و عُده و این انتخاباتها پیش نرفته است. امروز جهانیان فهمیدند در چین مسلمان زندگی میکنند. مسلمانان چینی هم به خودآگاهی خواهند رسید. چینیها از ترس مرگ خودکشی کردند. ورود اینچنینی چین به این بازیها در نوع خود جالب توجه و نشان از هماهنگی جبهه جهانی کفر است. مغرور نشوید! خداوند تمدنهایی را که شاید از شما نیز مقتدرتر بوده باشند، را نیز نیست و نابود کرده است؛ «كم اهلكنا من قريه بطرت معيشتها». چه کسانی جز مردانی الهی مانند امام خمینی میتوانستند فروپاشی شوروی را پیشبینی کنند؟! البته نمیتوان انتظار داشت آنها این استدلالها را بپذیرند: «إذا تتلى عليه آياتنا قال أساطير الأولين». چین که جای خود دارد، در ایران هم برخی اینگونهاند. اما به هر روی، «انا من المجرمین منتقمون» و «فسوف یُلقَون غیّاً». لازم به ذکر است نمیتوان انتظار داشت به محض کشته شدن یک مسلمان در یک کشور، دولت ایران تغییری اساسی در رابطه خود و آن کشور بوجود آورد. این قتلها و کشتارها گاهی سناریوهایی چند لایه میباشند و در بطن خود اهدافی را پیگیری میکنند که به چشم نمیآید. ضمنا آقایان میتوانند مجلس را نیز خطاب قرار داده و از آن بخواهند دولت را به محدود کردن روابط با فلان کشور ملزم نماید. انسان تعجب میکند از مواضع این روزهای برخی اشخاص خاص در شهرهای خاص. به اینان باید گفت به مردم و حرکت الاهی آنان پیوسته و قطرهای از دریای آنان شوید. باید ملاحظه کرد چه چیز قلب امام زمان را شاد میکند. این خاندان الهی و طیب و طاهر از ابتدا در مقابل زورگویان ایستاده و خواهند ایستاد. کسانی هم که ادعای شاگردی و سربازی و نشستن بر سر سفره این ذوات نورانی را دارند، باید اینگونه باشند. نباید فریب برخی را خورد؛ کسانی که تا دیروز کابینه شان را از تحصیلکردگان آمریکا و انگلیس تشکیل میدادند و امروز که دست عنایت الهی آنان را کنار زده است، از طلاب میخواهند پیشگام تحول در جامعه باشند. اینها سودای شوراندن طلاب را هم علیه دولت در سر میپرورانند. این همه تلاش حقیقتا مثالزدنی است. دست عنایت الهی را ببینید که چگونه مؤمنینش را یاری میکند. دست عنایت الهی را ببینید که چگونه از این دولت حمایت میکند. این دست، دست اهلبیت است؛ دست کسانی که خداوند گوش و چشم و دست آنان میشوند. منتهی «أفمن يعلم انّما انزل اليك من ربّك الحقّ كمن هو اعمي» و «ما یستوی الاعمی و البصیر». 13- مسؤولیت عواقب احتمالی آزادی اعضای مجاهدین و مشارکت به عهده کسانی خواهد بود که آنان را آزاد کنند. 14- درباره راستی و دروغ گفتن نیز به عقيده ایمانوئل کانت، فقط بايد راست گفت؛ در غير اينصورت بايد سکوت کرد. امکان ندارد راست گفتن بد باشد. از او سؤال کردند که اگر راست گفتن ما سبب کشته شدن شخص صالحي شود چه؟ ميگويد: به شما مربوط نيست! کسي که ميکشد کار بدي کرده است، شما بايد راست بگوييد. معروف است که اگر حيات پيامبري مرهون دروغ گفتن ما باشد، بايد دروغ بگوييم و پيغمبري را نجات بدهيم. ما در روايات داريم که اگر مال مؤمني در خطر غارت است و ميتوان با يک دروغ آن را نجات داد، شما دروغ بگو و مال مؤمن را از ظلم نجات بده. اما کانت ميگويد: نه! شما حق نداريد دروغ بگوييد، اگر نميتواني راستش را بگويي، سکوت کن! اما اگر مجبور هستي که حرف بزني بايد حتماً راست بگويي، و اگر راست گفتي و هزار مفسده هم بر آن مترتب شد، شما مسؤول آن نيستي. اين نظريه کانت است. ولي وقتي ما اثبات کرديم که خوب و بدي آن است که در کمال و سعادت انسان دخالت دارد، و از طرف ديگر فهميديم وجود پيغمبران در ميان انسانها چه نقشي در سعادت انسانها دارد، در هنگام خطر جاني براي آنان، بدون ترديد دروغ ميگوييم. بهراستي که هيچگاه مصلحت حفظ جان پيامبر با مفسدهاي که بر دروغ مترتب ميشود قابل مقايسه نيست. بنابراين، هيچ احتياجي به دليل تعبدي نداريم. عقل هر آدمي ميفهمد که اگر جان پيغمبر، امام و حتي يک مؤمن و انسان صالح بيگناهي با يک دروغ در امان ميماند، بايد اين کار را کرد. در اينجا راست گفتن خوب نيست. حتي اگر با دروغ گفتن، ميتوانيد دو مؤمن را آشتي دهيد بايد دروغ بگوييد و آنها را آشتي بدهيد. (اصلاح ذاتالبين). البته نبايد مفاسد ديگري داشته باشد. اما چرا براي اصلاح ذاتالبين دروغ مطلوب است؟ براي اينکه اين امر راه رسيدن به کمال و سعادت براي انسانها است. پس دروغ که موجب بدبختي انسانها ميشود و نميتواند مطلوب باشد، استثنائاتي هم دارد. البته شارع مقدس ما را وانگذاشته که با عقل خود اين استثنائات را تشخيص دهيم. در شرع مقدس اين استثنائات هم بيان شده است. (برگرفته از سخنرانی آیت الله مصباح یزدی در درس اخلاق 26/1/88) برای مطالعه بیشتر: فلسفه اخلاق(تحليلي) ، راستگويى و دروغگويى در فلسفه اخلاق ، دكتر محمد لگنهاوزن 15- منقول از صالحین و برگرفته از ابتهالی با صدای مرحوم توفيق المنجد + /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2413]
-
گوناگون
پربازدیدترینها