واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تلاش براي بزرگ نمايي حادثه رخ داده، آمار غير واقعي از تلفات حادثه، نپرداختن به همه ابعاد حادثه از جمله اقدامات غير قانوني و آشوب طلبي از جمله رويكردهاي اين دسته از مطبوعات كشور در آن رويداد است. راديو آمريكا خبر ميدهد:«در پي درگيريهاي خون بار بين دانشجويان ايراني و نيروهاي امنيتي آن كشور، دست كم سه نفر از دانشجويان كشته شدند و كشور دست خوش ناآرامي شديد شده است.» راديو رژيم صهيونيستي هم در 19/4/78 در خبرهاي خود اعلام كرد:«در جريان حملات خشونتباري كه گروه موسوم به انصار حزب الله و نيروهاي ضد شورش حكومت اسلامي شب گذشته عليه دانشجويان در تهران انجام دادند؛ دست كم 5 تن از دانشجويان كشته شدند و دهها نفر هم زخمي كه حال چند تن از آنان وخيم است.». «قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نيروي نظامي به خوابگاه قطعي است.» اين مطلبي است كه در روزنامه صبح امروز چاپ شده بود... 10 سال از حادثه كوي دانشگاه تهران ميگذرد، تحليلها و تفسيرهاي گوناگوني درباره اين واقعه شوم از سوي روزنامهها و جناحهاي سياسي ارائه شده و باز هم ميشود. حادثه كوي دانشگاه از جمله حوادثي است كه ممكن است در كشورهاي ديگر هم اتفاق بيفتد، يا حتي اتفاق افتاده باشد، اما آنچه اهميت دارد، اين است كه ايران هر كشوري نيست و مردم آن هم هر مردمي نيستند. بايد روشن شود كه اينگونه حوادث در ايران چرا بايد اتفاق بيفتد؟ دلايل اصلي ايجاد اينگونه بحرانها چيست؟ چرا برخي از جريانهاي سياسي داخل كشور با بحران سازان همنوايي ميكنند و بسياري پرسشهاي ديگر كه به نظر ميرسد پس از گذشت 8 سال هنوز پاسخ مناسبي به آنها داده نشده است. در اين ميان بررسي برخي از روزنامههاي كشور، در هنگامهي بحران تير ماه سال 1378 شايد بتواند به برخي از پرسشهاي مطرح شده پاسخ دهد. روزنامه جمهوري اسلامي در واكنش نسبت به اين حادثه در تاريخ 22/4/87 مينويسد؛ «چرا مسئولين به ويژه آنهايي كه براي هر نارسايي و مشكلي، دهها تجمع و گردهمايي تشكيل ميدهند، در برابر حرمت شكني عدهاي اوباش نسبت به مقدسات نظام از جمله بسيجيان، سكوت اختيار كردهاند و دم بر نميآورند؟» جمهوري اسلامي در ادامه تحليل خود اعلام ميكند:«هم اقدام دانشجويان در راهپيمايي و تجمع بدون مجوز و غيرقانوني، خلاف بوده است و هم يورش افراد به محوطه خوابگاه» و سپس اين پرسش را مطرح ميكند كه «چرا برخي با برخورد يكسويه با اين مسئله اصرار دارند كه خطاي اول را ناديده بگيرند و فقط خطاي دوم را محكوم كنند.» روزنامه جمهوري اسلامي در مقالهاي ديگر در تاريخ 30/4/78 چنين نتيجهگيري ميكند كه «هدف اصلي تمام اقدامات و تشنجات اخير، ختم انقلاب بوده است»، در مقابل روزنامه تعطيل شده «خرداد» نيز با انتخاب تيتر «كوي دانشگاه تهران به خون كشيده شد» جنجال بر انگيزترين تيتر را براي صفحه اول خود برميگزيند. روزنامه خرداد در نخستين موضعگيري خود در قبال اين مسئله، وقوع حوادثي از اين دست را دليلي بر اين مدعا ميداند كه فضاي سياسي كشور به هيچ وجه تحديد آزادي مصرح در قانون اساسي از جمله آزادي مطبوعات را پذيرا نيست. يكي ديگر از محورهاي مورد توجه روزنامه «خرداد» تاكيد و بازگويي خواستههاي گروهي از دانشجويان معترض به ويژه درخواست عزل فرمانده نيروي انتظامي بود. روزنامه خرداد با طرح اين مسئله به تجمع و ايجاد جو ناامني توسط اين گروه از دانشجويان در شب حادثه و غيرقانوني بودن اقدام آنان هيچ اشارهاي نميكند و تنها به خواستههاي دانشجويان توجه دارد و به اين پرسش هم پاسخي نداده است كه آيا عدهاي كه خاتمي در22/4/78 آنها را آشوب طلب خواند، با ايجاد ناامني و اغتشاش مي توانند باعث تغيير قانوني يا عزل مسئولي شوند؟! روزنامه «خرداد» در ادامه تحليلهايش مي نويسد؛ «شبيخون نظامي به دانشجويان با همراهي انصار خشونت، چيزي جز ادامه خط سعيد امامي در قتلهاي سال گذشته (زنجيرهاي) تحت عنوان مبارزه با تهاجم فرهنگي و ارائه طرح ساماندهي فرهنگي نيست.» در تاريخ 22/4/78 روزنامه خرداد باز هم در تحليلهايش وقوع اين آشوبها را به نيروهاي شبه نظامي كه آنها را «گروه فشار» مينامد نسبت داده و نوشته است:«طي دو روز گذشته فضاي شهر به ويژه خيابانهاي انقلاب، جمهوري و خيابانهاي مركزي شهر به گونهاي بيسابقه، غير منتظره و اسراسر آميز شاهد حضور نيروهاي شبه نظامي با لباسها و ظواهر يك دست ولي مشخص شده است. اين مسئله حكايت از حضور نيروهاي آشوب طلب و قانون ستيزي دارد كه حاكميت قانون و برقراري امنيت را مرگ خود ميپندارند.» سياستگذاران روزنامه خرداد در ادامه تحليلهاي خود حوادث كوي دانشگاه و تبعات بعدي آن را به گردن نيروهاي حزب اللهي مياندازند. تيتر اول روزنامه پس از 18 تير روزنامه خرداد جالب توجه است، اين روزنامه در 19 تير 78 صفحه اول خود را با اين تيتر درشت به چاپ ميرساند، «كوي دانشگاه تهران به خون كشيده شد» و تعداد ديگري از روزنامههاي موسوم به زنجيرهاي آن زمان از كشته شدن 3 تا 5 نفر و همچنين مجروح شدن صدها تن از دانشجويان خبر ميدهند. «قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نيروي نظامي به خوابگاه قطعي است.» اين مطلبي است كه در روزنامه 20/4/78 صبح امروز چاپ شده بود. اين روزنامه در تاريخ 19/4/78 همچنين نوشت؛«برخوردهاي خشونت آميز لاجرم واكنشهاي خشن نيز در پي خواهند داشت و در نهايت جو جامعه به ناآرامي و التهاب كشيده خواهد شد و اعمال خشونت عليه دانشجويان آن هم در حريم دانشگاه از يك سو جنبش دانشجويي را به اتخاذ شيوههايي وادار ميكند كه موجب گسترش فضاي خشن در بخشهاي ديگر جامعه ميشود و از سوي ديگر راه را براي فرصت طلباني باز ميكند كه از آب گل آلود خشونت و ناامني، ماهيهاي دلخواه خود را ميگيرند.» روزنامه صبح امروز معتقد بود كه جريانات كوي دانشگاه تنها براي به خشونت كشاندن كشور طراحي شده و اصلاحات خاتمي را هدف قرار داده بود. اين روزنامه از مرحله جديد تهاجم سياسي به دولت خاتمي خبر ميدهد و در تاريخ 78/04/28در مطلبي مينويسد؛« تضعيف خاتمي و راه حلهاي او يعني اوجگيري مجدد بحرانها.» روزنامه «نشاط» هم همچون روزنامههاي هم طيف، در تحليلهاي خبري خود، بيشتر به تحريك دامن زدن به تشنجات اقدام ميكرد. اين روزنامه در سرمقاله خود در 21 تير ماه 1378 خود نوشت؛ «جنبش دانشجويي كه علاوه بر اوصاف كلاسيك خود يعني صراحت صداقت و فداكاري اينك به يك تجربه گرانبهاي 20 ساله نيز مجهز است ميرود تا بعضي را از خواب جزميت بيدار كند. زيرا اين بار عقدههاي متراكم سر ريز كرده و فشارها به حدي رسيده كه جان ارزان شد، اين بار رعب به جاي اين كه نصر آفريند رسوايي آفريد.» روزنامهي نشاط در يك تحليل ديگر از روند پيگيري پرونده حمله به كوي دانشگاه انتقاد ميكند و مينويسد؛«افكار عمومي حق دارد بپرسد چگونه است كه نيروي انتظامي و گروههاي فشار به كوي دانشگاه حمله ميكنند و در اين هجوم فرد يا افرادي كشته و مجروح ميشوند و ما نميدانيم چه كسي اين كار را كرده است و يا ميدانيم و آن را جزو اطلاعات سري قرار ميدهيم، اما از آن سو وقتي منوچهر محمدي به عنوان يكي از عوامل آشوبهاي اخير دستگير ميشود، بلافاصله اطلاعاتي تا اين حد دقيق و وسيع از فعاليتها و ارتباطات ريز و درشت داخلي و خارجي او منتشر ميشود، چرا تمام حقيقت را نميگوييم.» 30/4/87 تلاش براي بزرگ نمايي حادثه رخ داده، آمار غير واقعي از تلفات حادثه ، نپرداختن به همه ابعاد حادثه از جمله اقدامات غير قانوني و آشوب طلبي از جمله رويكردهاي اين دسته از مطبوعات كشور در آن رويداد است و اما رسانه هاي بيگانه. راديو آمريكا در تاريخ 20/4/78 خبر ميدهد؛ «در پي درگيريهاي خون بار بين دانشجويان ايراني و نيروهاي امنيتي آن كشور، دست كم سه نفر از دانشجويان كشته شدند و كشور دست خوش ناآرامي شديد شده است.» راديو رژيم صهيونيستي هم در 19/4/78 در خبرهاي خود اعلام كرد؛ «در جريان حملات خشونتباري كه گروه موسوم به انصار حزب الله و نيروهاي ضد شورش حكومت اسلامي شب گذشته عليه دانشجويان در تهران انجام دادند؛ دست كم 5 تن از دانشجويان كشته شدند و دهها نفر هم زخمي كه حال چند تن از آنان وخيم است.» راستي بين محورهاي رسانه هاي آمريكايي و صهيونيستي همسويي و قرابت در چه حد است؟ و اين همسويي چه پيامي در خود دارد. اين بزرگ نمايي و متهم كردن نيروهاي حزب اللهي و انتظامي در حالي صورت گرفت كه در اين چند روز شوم گروهي از دانشجويان به همراهي اراذل و اوباش هر آنچه خواستند كردند و حتي حريم خانه خدا را هم شكستند اما حتي يك نفر از آشوبگران كشته نشد. اين واقعه را ميتوان با بسياري از وقايع ديگر كه در دنيا اتفاق ميافتد، مقايسه كرد. برخورد شديد و خشونت آميز پليس تركيه با دانشجويان مسلمان، قتل عام دانشجويان معترض چين توسط پليس آن كشور در ميدان معروف «تيان آن من»، كشته شدن چندين دانشجوي معترض كره جنوبي توسط پليس آن كشور و نمونههاي ديگر كه نشان دهنده برخورد قهر آميز و شديد با اينگونه اعتراضات غير قانوني است. ... و اما پايان حادثه كه به يك حماسه بزرگ ختم شد. همه كساني كه در اين غائله نقش داشتند، چه عوامل داخلي سرسپرده و چه عوامل خارجي كه آن را رهبري كردند، در 23/4/78 با بهت و حيرت وصف ناپذيري روبرو شدند. حضور آگاهانه و ميليوني مردم نقاط مختلف كشور به ويژه مردم تهران در واقع به يك هفته آشوب و التهاب پايان داد. دم مسيحايي رهبر فرزانه و دلسوخته انقلاب آب زلالي بود بر آتش بر افروخته شده توسط شياطين، سخنان مقام معظم رهبري در اوج بحران بازتاب مثبت و مطمئني در جامعه داشت به طوري كه باعث كنترل و مهار بحران و حضور ميليوني و به ياد ماندني مردم در 23 تير ماه سال 1378 داشت. مطبوعات فوق الذكر اما در ماجراي 23 تير رويكردي متفاوت ولي باز همسو با بيگانه داشتند. نپرداختن به حضور ميليوني مردم و يا در حاشيه قرار دادن آن محور مواجهه اين گروه رسانه ها با رويداد بزرگ 23 تير بود كه خوانندگان را به مراجعه به اين روزنامه ها در آن تاريخ دعوت مي كنيم. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]